kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۲۳۳۲
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۱

زیبایی های ماه مبارک رمضان در بیان رهبری

 
 
دعا؛ نعمت بزرگ الهی
روزه‌ ماه مبارک رمضان، عبادات اين ماه، اعمال شب‌هاى قدر در اين ماه و تلاوت قرآن، يكى از مهم‌ترين آثارش، اين است كه دل ما، دل‌هاى پرهيزکار و با تقوا بشود.
علاوه‌بر اينكه اين ماه رمضان، ماه دعاست، شبها و روزهاى قدر هم شبها و روزهاى مخصوصِ دعا كردن است؛ از اين فرصت استفاده كنيم...
دعا، مظهر بندگىِ در مقابل خداوند و براى تقويت روح عبوديّت در انسان است و اين روح عبوديّت و احساس بندگى در مقابل خداوند، همان چيزى است كه انبياى الهى از اول تا آخر، تربيت و تلاششان متوجّه اين نقطه بوده است كه روح عبوديّت را در انسان زنده كنند. سرچشمه‌ همه‌ فضائل انسانى و كارهاى خيرى كه انسان ممكن است انجام بدهد ‌ـ چه در حوزه‌ شخصى، چه در حوزه‌ اجتماعى و عمومى ‌ـ همين احساس عبوديّت در مقابل خداست. نقطه‌ مقابل اين احساس عبوديّت، خودبينى و خودخواهى و خودپرستى است؛ منيّت است. اين منيّت است كه در انسان، منشأ همه‌ آفات اخلاقى و عوارض و نتايج عملى آنهاست. منشأ همه‌ اين جنگها و كشتارهاى عالم، و ظلمهايى كه به وقوع مي پيوندد و منشأ همه‌ فجايعى كه در طول تاريخ اتّفاق افتاده ‌ـ و شما خوانده‌ايد، شنيده‌ايد يا امروز مشاهده مي‌كنيد ‌ـ
احساس منيّت و خودخواهى و خودبينى در مجموعه‌اى از انسانهاست كه سرچشمه‌ اين فساد و نابسامانى، در زندگى آنهاست. عبوديّت نقطه‌ مقابل اين خودخواهى و منيّت و خودپرستى است. اگر اين خودبينى و خودخواهى در مقابل خداوند متعال باشد ‌ـ يعنى انسان خود را در مقابل پروردگار قرار بدهد ‌ـ نتيجه‌ آن در انسان، طغيان است، یعنی طاغوت. طاغوت هم فقط پادشاهان نيستند؛ هركدامِ از ما انسانها ممكن است در درون خودمان ‌
ـ خداى نكرده ‌ـ يك طاغوت و يك بت تربيت كنيم و پرورش بدهيم. در مقابل خدا سركشى كردن و خودبينى داشتن، نتيجه‌اش عبارت از رشد طغيان در انسان است. اگر اين خودبينى در مقابل انسانهاى ديگر باشد، نتيجه‌اش مي شود ناديده گرفتن حقوق ديگران؛ تجاوز و دست‌درازى به حقوق اين و آن. اگر اين خودبينى در مقابل طبيعت واقع بشود، نتيجه‌اش مي‌شود تضييع محيط طبيعى؛ يعنى آنچه كه امروز به حق درباره‌ مسئله‌ محيط زيست در دنيا اهتمام هست. ناديده گرفتن محيط طبيعى زيست انسان هم، نتيجه‌ طغيان، خودبينى و خودخواهى در مقابل طبيعت است.
دعا ضد همه‌ اينهاست. دعا كه مي‌كنيم، در واقع اين حالت خشوع را در خود به وجود مى‌آوريم و خودبينى و خودخواهى را در خود سركوب مي‌كنيم و در نتيجه، جهان هستى و محيط زندگى انسانها از طغيان و تجاوز به حقوق و طبيعت محفوظ مي ماند. لذا فرمود: الدّعا مخ العبادة (وسائل الشيعه، ج‌7، ص 27)؛ مغز هر عبادتى، دعاست. عبادات براى همين است كه بتواند انسان را در مقابل خداى متعال خاشع و دلش را نيز مطيع و تسليم كند. اين اطاعت و خشوع در مقابل خداوند هم از نوع تواضع و خشوع و خضوع انسانها در مقابل يكديگر نيست؛ بلكه به معناى خشوع و خضوع در مقابل خير مطلق، جمال مطلق، حُسن مطلق و فضل مطلق اوست.
دعا‌، نعمتی الهی
لذا دعا، يك نعمت است و فرصت دعا كردن، يك نعمت است. در وصيّت اميرالمؤمنين‌(ع)به امام حسن مجتبى‌(ع) اين معنا وارد شده است: اعلم انّ الّذى بيده خزائن ملكوت الدّنيا والاخرة قد اذن لدعائك و تكفّل لاجابتك (بحارالانوار (ط بيروت)، ج 74، ص 204)؛ خداى متعال كه همه‌ قدرت آسمان و زمين در قبضه‌ توانايى اوست، به تو اجازه داده كه با او دعا كنى و حرف بزنى و از او بخواهى. وامرك أن تسأله ليعطيك؛ از او مطالبه كنى تا او هم به تو عطا كند. اين رابطه‌ درخواست كردن و گرفتن از خدا، مايه‌ تعالى روح انسان است و همان تقويت كننده‌ روح عبوديّت است. و هو رحيم كريم لم يجعل بينك و بينه من يحجبك عنه؛ خداى متعال بين خودش و تو، واسطه‌اى، فاصله‌اى و حجابى قرار نداده است. هر وقت با خدا شروع كنيد به سخن گفتن و عرض نياز كردن، خداى متعال صدا و درخواست شما را مي شنود. با خدا هميشه مي شود همزبان شد، مي شود گفت‌وگو كرد، مي شود مأنوس شد و مي شود از او درخواست كرد. اين براى بشر، فرصت و نعمت خيلى بزرگى است.
‌همين ارتباط با خدا و احساس عبوديّت در مقابل خداوند، بزرگ‌ترين اثر و خاصيت دعاست؛ از خدا خواستن، كه آن وقت خداى متعال هم اجابت خواهد كرد. البتّه اجابت الهى از طرف پروردگار، هيچ قيد و شرطى ندارد؛ اين ما هستيم كه با اعمال خودمان مانع اجابت مي شويم؛ ما هستيم كه موجب مي شويم دعاى ما مورد اعتنا قرار نگيرد، كه خود همين، يكى از معارفى است كه مي توان از دعا استفاده كرد و يكى از خصوصيات دعا، همين است.
توصيه به جوانان براي توجّه به ترجمه‌ ادعيه مأثوره
يكى از بركات ادعيه‌ مأثوره‌اى كه از ائمّه‌(ع) رسيده اين است كه اين دعاها پُر از معارف الهى است. صحيفه‌ سجّاديه، دعاى كميل، دعاى مناجات شعبانيه، دعاى ابى‌حمزه ثمالى ‌ـ و بقيه‌ دعاهايى كه وارد شده است ‌ـ پُر از معارف الهى است كه اگر كسى اينها را بخواند و بفهمد، علاوه‌ بر آن ارتباط قلبى و اتّصالى كه به ذات اقدس الهى و حضرت ربوبى پيدا مي كند، يك مبلغ عظيمى از معارف را هم از اين دعاها فرا مي گيرد.
من به جوانها قوياً توصيه مي كنم كه به ترجمه‌ اين دعاها توجّه كنند. اين دعاهاى عرفه و ابى‌حمزه، پُر از معارف است. اينكه در دعاى كميل مي‌خوانيم: اللّهمّ اغفرلى الذّنوب الّتى تحبس الدّعا؛ اللّهمّ اغفرلى الذّنوب الّتى تنزل البلا يا تنزل النقم، همه‌ اينها معارف الهى است؛ يعنى معنايش اين است كه ما افراد بشر، گاهى خطاها و گناهانى مي كنيم كه اين گناهان مانع از اين مي شود كه دعاى ما مورد اجابت قرار بگيرد و قبول بشود؛ گناهانى از ما سرمي زند كه اين گناهان بلا را براى ما به ارمغان مى‌آورد. گاهى بلاهاى عمومى و ملى، براثر گناهانى به وجود مى‌آيد و البتّه اعلام نمي شود كه اين بلا براى اين گناه به وجود آمد؛ امّا وقتى افرادِ صاحب تدبّر، فكر و تدبّر كنند، مي فهمند كه اين بلا از ناحيه‌ چه عملى متوجّه اين ملّت شد. بعضى اوقات اثرِ اعمال، سريع است و بعضى با فاصله است؛ اينها را دعا به ما مي گويد. يا وقتى در دعاى ابوحمزه عرض مي كنيم: معرفتى يا مولاى دليلى عليك و حبّى لك شفيعى اليك؛ اين‌كه من تو را مي شناسم، خود اين، راهنماى من به سوى توست؛ اين‌كه من تو را دوست مي دارم و محبّت تو در دل من هست، خودش شفاعت كننده‌ من پيش توست. و انا واثقٌ من دليلی بدلالتك و ساكن من شفيعى الی شفاعتك؛ من وقتى اين راهنما را مشاهده مي كنم، اين معرفت خودم به تو را ‌ـ كه راهنما و دليل من است ‌ـ نگاه مي كنم؛ وقتى اين محبّتى را كه به تو دارم، مورد ملاحظه قرار مي دهم، مي بينم اين تو هستى كه اين محبّت و دلالت را به وجود آوردى؛ تويى كه دارى كمك مي كنى. ببينيد اين، چشم انسان را باز مي‌كند؛ اين، يك معرفتى را ايجاد مي كند؛ اين از معارف الهى است؛ كمك الهى، توفيق الهى و عنايت الهى است؛ اينها را در دعاها مي توان پيدا كرد. بنابراين قدر دعا را بدانيد.
دعا، خواندنِ خداست؛ حالا مي تواند به زبان فارسى يا به زبان خودتان باشد؛ هرچه كه مي خواهيد با خدا حرف بزنيد؛ اين، دعاست. هرچه مي‌خواهيد با او در ميان بگذاريد. گاهى هم حاجت خواستن نيست، فقط اُنس با خداست. حاجات هم مختلف است؛ گاهى كسى از خداى متعال، رضاى او را مي خواهد يا مغفرت او را مطالبه مي كند، اين يك جور حاجت است. يك وقت هم انسان چيزهاى مادى را درخواست مي كند؛ هيچ مانعى ندارد. خواستن از خدا ‌ـ هر چيزى و به هر زبانى ‌ـ خوب است و همين خواصى را كه عرض كرديم (ارتباط با خدا و احساس بندگى) دارد. البتّه دعاهاى مأثور از ائمّه‌(ع) بهترين مضامين در زيباترين الفاظ و سرشار از معارف الهى است كه قدر آنها را بايد دانست و بايستى به آنها متوسّل شد.
* بیانات در خطبه‌هاي نماز جمعه‌ تهران - ‌21/7/1385