kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۲۱۵۳
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۷

اخبار ویژه

 
 
 
وقتی کسری بودجه و انضباط مالی وارونه روایت می‌شود
کارشناس اقتصادی حامی دولت سابق در مجادلات سیاسی، این بار مدعی شد دولت سیزدهم، دنبال تدوین بودجه انبساطی است.
مهدی پازوکی در چند دولت مدعی اعتدال و اصلاحات، به‌عنوان «مشاور اقتصادی معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی» و «مدیرکل مرکز مدارک اقتصاد، اجتماعی و انتشارات سازمان بودجه» فعالیت کرده است. او در گفت‌و‌گو با فرارو اظهار داشت: «بنا بر گفته رئیس‌سازمان برنامه و بودجه، دولت با کسری ۲۰۰ هزار میلیاردی مواجه است. دلیل این اتفاق هم نوع بودجه سال ۱۴۰۱ بود. چرا که مجلس و دولت یک بودجه انبساطی بستند. یکی از کار‌هایی که وقتی با کسری بودجه مواجه هستیم که به واسطه آن کشور دچار افزایش نقدینگی و تورم می‎شود، این است که در بودجه بعدی (۱۴۰۲) هزینه‌های غیرضروری کاهش پیدا کند. البته هنوز مشخص نیست که آیا در بودجه سال آینده چنین اقدامی انجام شده یا خیر، ولی حتی اگر الان بودجه هم منتشر شود، مشخص نمی‌شود.»
او افزود: «از طرف دیگر به نظر من باید سازمان برنامه کاملا علمی با بودجه برخورد کند. زیرا هیچ کجای دنیا در شرایطی که کشور تورم فزاینده دارد و مداوم با کسری بودجه و خلق پول مواجه است، بودجه را انبساطی نمی‌بندند. البته وقتی ما به هیچ قسمتی از اقتصاد کشورمان علمی نگاه نکنیم، معلوم است که بودجه کشور را هم غیرعلمی نگاه کنیم.
پازوکی تصریح کرد: «می‌خواهم بگویم که می‌توان کشور را اداره کرد، اما نیاز به برنامه و مهارت درست دارد. به عنوان مثال یکی از کار‌هایی که باید دولت برای افزایش درآمد خود انجام دهد، مولد‌سازی دارایی‌ها است. نکته جالب این است که در گزارش شش ماهه‌ای که ارائه کردند، عملا عملکرد دولت در این زمینه صفر بود. به زبان ساده‌تر بخواهم توضیح بدهم این است که دولت ایران بعد از دولت نروژ، بیشترین دارایی را میان دولت‌های جهان دارد. در چنین شرایطی به جای چاپ پول و افزایش نقدینگی و پول پرقدرت در کشور، باید این اموال را به فروش برساند. اصلا این اموال برای همین مواقع مناسب است که درآمدزا باشند.»
وی افزود: «همه این‌ها را گفتم که باید بگویم مسئله این است که اصلا اراده‌ای برای بهبود اوضاع وجود ندارد. نه اراده‌ای برای به کارگیری نیرو‌های کارآمد، نه اراده‌ای برای رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، نه اراده‌ای برای پیدا کردن راه‌حل و ایجاد آسایش و آرامش برای مردم. الان هم بودجه را انبساطی بسته‌اند و سال دیگر هم باز تکرار داستان کسری بودجه و استقراض از بانک مرکزی و افزایش نقدینگی و تورم سرسام آور است.» سایت فرارو در مقدمه گفت‌و‌گوی خود نوشته است: «کل بودجه سال آینده بیش از ۵هزار همت است و در حوزه درآمدی شاهد رشد ۴۰درصدی نسبت به بودجه سال گذشته هستیم. نکته حائز اهمیت در بودجه سال آینده افزایش محسوس در حوزه درآمد‌های مالیاتی است؛ آن‌چنان‌که در بخش مالیات‌های مستقیم، مصرف و فروش شاهد افزایش ۶۰درصدی نسبت به سال۱۴۰۱ خواهیم بود. در حوزه واگذاری دارایی‌های مالی نیز بودجه با رشد ۶۳درصدی مواجه شده است. این در حالی است که در سال جاری بر اساس اظهارات رئیس‌سازمان برنامه و بودجه به دلیل اینکه بخشی از درآمد‌ها حاصل نشد، دولت با یک کسری بودجه ۲۰۰ هزار میلیاردی مواجه بود و به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی همین مسئله منجر به افزایش نقدینگی و تورم در کشور شده است».
درباره تحلیل فرارو و اظهارات آقای پازوکی باید یادآور شد که اولا چالش کسری بودجه، میراث دولت روحانی است و دولت جدید در این یک سال و نیم همه همت خود را به کار بسته و کسری مذکور را 280 هزار میلیارد تومان کاهش داده که به معنای مهار بی‌انضباطی مالی به ارث رسیده است. بنابراین سایت و کارشناس مذکور اگر انصاف داشتند، باید از این اقدام دولت جدید قدرشناسی می‌کردند.
ثانیا طبیعی است که مشکل کسری آن هم در مقیاس مذکور، در یک یا دوسال برطرف نمی‌شود. در عین حال اظهارات کارشناس فرارو علیه خود وی است. چه این که اهتمام برای افزایش درآمدهای مالیاتی -به عنوان شیوه مشروع و پیشرفته برای تامین درآمد‌های مورد نیاز دولت‌ها، به معنای تدوین بودجه انبساطی نیست. بلکه به معنای انضباط بخشیدن به آن است. جالب این که در دولت سابق، کسری بودجه از شیوه‌هایی مانند ایجاد نقدینگی بی‌پشتوانه و چاپ پول و آینده‌فروشی انجام می‌شد، اما کارشناس مغرض بحث ما، قادر به کمترین انتقاد و هشدار درباره نه برابر شدن نقدینگی و انفجار کسری بودجه نبود!
 
اخذ تسهیلات یک میلیون دلاری و خطابه علیه رانت‌خواری!
یکی از کاسبان دولت برجام و مجیزگویی آقای برجامی می‌گوید سوء ظن به بخش خصوصی جعلی، به کل بخش خصوصی تصمیم می‌یابد.
روزنامه شرق از قول «پدرام-س» از فعالان کاسبکار در اتاق بازرگانی نوشت: در یک اقتصاد بسته بخش خصوصی از دید افکار وابسته به دولت قلمداد می‌شود؛ زیرا یک مجوز فعالیت، وام بانکی یا ارز گرفته است که تخصیص هر یک وابسته به تأیید و طی روال دولتی است. از دید جامعه، این رویه وابستگی رانتی به دولت تعریف می‌شود؛ یعنی به قدری در اقتصاد بسته همه کارها به دولت متصل است که همه فعالیتهای اقتصادی نیز خواه ناخواه به دولت متصل می‌شود. در این اقتصادها، آنچه کمتر نزد افکار عمومی سنجیده و دیده می‌شود، این است که چه کسانی از این فضای بسته اقتصادی با بهره‌جویی از رانتها سوء استفاده می‌کنند و چه کسانی فعالیت اقتصادی سالم و متعارف دارند و به موجب قانون مجبور هستند مجوز را از دولت و نهادهای دولتی بگیرند، فلان درخواست را بکنند، برای گرفتن تجهیزات به فلان شکل اقدام کنند و امثال آن. بنابراین تفکیک سره از ناسره در اقتصادهای بسته کار مشکلی است. بر این اساس اگر کسی یک مجوز و امتیاز غیرقانونی، استفاده کند و به ویژه این مهارت را داشته باشـد که آن را پنهان کند، به راحتی آشکار نمی‌شود؛ در اینجاست که بخش خصوصی در کشورهایی مثل ما بیش از اقتصادهای آزاد مورد اتهام و بدبینی جامعه قرار می‌گیرد.
سلطانی همچنین گفته است: در یک اقتصاد بسته، وابستگی بخشی از بخش خصوصی به دولت همیشه وجود دارد؛ به جهت اینکه آنجا سرچشمه‌های انتفاع اقتصادی با امتیازات ویژه بوده و طبیعی است که هرقدر بخش خصوصی ریشه‌دار و مستقل خود را از او جدا نگه دارد. بالاخره عده‌ای نوکیسه پیدا می‌شوند که خود را به آن سرچشمه‌ها وصل کند و در نهایت اسم آنها هم بخش خصوصی می‌شود و اتهامی که به بخش خصوصی می‌زنند، این افراد مصداق مشخص و واقعی آن هستند، نه کل بخش خصوصی. رویکرد دولت در تقسیم‌بندی جامعه نیز در بخش خصوصی معنا می‌یابد. تلاشی که در قالب خصوصی سازی در ۱۵، ۲۰ سال گذشته انجام شده، عملا یک بخش خصوصی برساخته و جعلی را در کشور به وجود آورده است و نمی‌توان انتظار داشت مردم در این بازار آشفته، نسخه جعلی و نسخه اصلی بخش خصوصی را تشخیص دهند و به همین خاطر، افکار عمومی سوءظنش را به همه بخش خصوصی تعمیم می‌دهد.
ژست به ظاهر منتقدانه این عضو اتاق بازرگانی به بخش خصوصی نوکیسه و رانت‌خوار در حالی است که وی به واسطه تمجیدهای بی‌پایه و متواتر از مشی سیاسی‌کارانه دولت سابق و پروژه برجام، مورد عنایت ویژه قرار داشت و مطابق اسناد منتشر شده، دست کم یک بار، بیش از یک میلیون دلار ارز دولتی (4200 تومانی) دریافت کرده است.
 
حمله نیابتی سایت اجاره‌ای به شبکه‌های برون‌مرزی ایران
سایت اجاره‌ای غربگرا نوشت: چرا حکام عرب و سعودی هیچ‌گاه خواستار تعطیلی العالم نشده‌اند؟‌ ای‌کاش صداوسیما بودجه‌ مردم را بیش از این هدر ندهد و هرچه زودتر کرکره «العالم» و «پرس‌تی‌وی» را پایین بکشد.
«انتخاب» که ظاهرا به نیابت از برخی رژیم‌های مرتجع از عملکرد روشنگرانه شبکه العالم اذیت شده، می‌نویسد: «از زمانی‌که قطر شبکه الجزیره را برای پیشبرد اهداف سیاسی خود در منطقه تاسیس کرد، ایران نیز تقریبا همزمان شبکه العالم را به همین جهت و برای تاثیرگذاری بر مردم کشور‌های منطقه تاسیس کرد.»
سایت انتخاب با حالتی کینه‌توزانه می‌نویسد؛
 «شبکه العالم در سال ۱۳۸۲ تشکیل شد و هنوز بودجه کلانی را به خود اختصاص می‌دهد، اما هیچ مسئولی تاکنون نسبت به تاثیرگذاری این شبکه پاسخگو نبوده و مشخص نیست آمار بازدیدکنندگان شبکه فوق و تاثیرگذاری آن تا چه حد است. با توجه به محتوای ضعیف، تکراری و نخ‌نمای آن مشخص است که این شبکه مخاطب خاصی را در جهان عرب به خود جذب نکرده و تحلیل و اخبار آن منبع و مرجع خبرنگاران نشده است. حتی تصاویر و فیلم‌های برنامه‌های آن نیز نتوانسته در فضای مجازی به‌صورت عمومی پخش شود. مخاطبان هم اگر نخواهیم بگوییم با بی‌توجهی از کنار آن رد شدند، العالم را حتی جدی هم نگرفتند، چه برسد به مقامات عرب. 
در مقابل رفتار رسانه‌ای کشور‌های عربی منطقه قابل توجه است که با تاسیس شبکه‌هایی مانند الجزیره و «ایران اینترنشنال» تا حدی تاثیرگذاری سیاسی خود را ادامه می‌دهند که تبدیل به یک مولفه در گفت‌وگو‌های سیاسی میان دو کشور می‌شوند و فعالیت این شبکه‌ها به‌عنوان یک مطالبه سیاسی محل امتیاز دادن می‌شود. البته ناگفته نماند که بخش عمده تاثیرگذاری «اینترنشنال» مرهون محدویت‌های رسانه‌ای در داخل است که موجب آسیب فراوان به رسانه‌های داخلی و انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج از کشور شده است.
سؤال اینجاست که عملکرد صداوسیما به جز تقلید و راه‌اندازی یک شبکه در مقابل شبکه کشور دیگر چه بوده است؟ آیا العالم نیز توانست مانند الجزیره یا حتی العربیه در سطح منطقه عمل کند و تبدیل به مولفه‌ای در مذاکرات شود؟ چرا عربستان در مذاکرات و گفت‌وگو‌ها با ایران هیچ‌گاه خواستار تعطیلی العالم نشده؟
اولا پرس‌تی‌وی و العالم بارها از روی ماهواره و از جمله از ماهوار یوتل‌ست حذف شده‌اند که به‌خاطر اثرگذاری آنها بوده است وگرنه گرفتار ترس و تیغ سانسور نمی‌شدند.
ثانیا شبکه زرد اینترنشنال هرچند در اغتشاشات اخیر تمام آداب رسانه‌ای را زیر پا گذاشت و در تراز شبکه ترویج جنایت و خشونت و ترور و آدم‌کشی و در خدمت موساد عمل کرد، اما با همان سرعت جنون‌آمیز برای ترویج خشونت از طریق دروغ‌پراکنی رو به افول و ورشکستگی گذاشت و فارغ از جنایتکاری تامین‌کنندگان آن، بدون فعالیت زردش سند اعتبار بیشتر برای ملت ایران و جمهوری اسلامی است. «الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء». دشمن احمق، خود نعمت است.
ثالثا باید یادآور شد که سایت‌های اجاره‌ای داخلی، پادو و دنباله شبکه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و اینترنشنال و غیره هستند که آزادانه فعالیت می‌کنند و حال آنکه در طرف مقابل، حتی توئیت‌زدن یکی مثل خاشقجی هم تحمل نمی‌شود؛ چه رسد به اینکه روزنامه و نشریه و سایت و خبرگزاری داشته باشند.
رابعا پایین بودن سطح سواد و دانایی در نوع استدلال انتخاب موج می‌زند: «مشخص نیست آمار بازدیدکنندگان شبکه العالم و تاثیرگذاری آن تا چه حد است. با توجه به محتوای ضعیف، تکراری و نخ‌نمای آن مشخص است که این شبکه مخاطب خاصی را در جهان عرب به خود جذب نکرده است». شما که آمار بازدید و تاثیر‌گذاری آن را ندارید، از کجا فهمیدید و نوشتید «مشخص است که این شبکه مخاطب خاصی را جذب نکرده است»؟! اتفاقا این مدل واکنش توأم با عصبانیت یک سایت اجاره‌ای مخالف‌خوان و همسو با تبلیغات بیگانگان، نشان می‌دهد که شبکه‌هایی مثل العالم و پرس‌تی‌وی موثر بوده است.
دعوت به تعطیلی رسانه‌های برون‌مرزی در حالی است که همه کشورهایی که به اهمیت اثر‌گذاری بر افکار عمومی سایر کشورها- به‌عنوان منبع تولید قدرت و عمق راهبردی- تاکید دارند، شبکه‌های برون‌مرزی تاسیس می‌کنند و بودجه لازم را برای آن اختصاص می‌دهند.