بررسی اعمال و معدلگیری از عملکرد یکساله
گالیا توانگر
در روزهای آخر اسفند شلوغیها به اوج خود میرسد و همه میخواهند کارهای نیمهتمامشان را به پایان برسانند و سال جدید را با آرامش خاطر شروع کنند. شاید به بهانه همین کارها است که اسفند روزهایش را کمی کش میدهد تا هم این شوروشوق را به تماشا بنشیند و هم کمی زمان بیشتر برای آنها که کارهایشان هنوز نیمهکاره فراهم کند تا همه با خیالی آسوده برگ آخر دفتر زمستان را ببندند و برگی نو به نام بهار بگشایند.
روزهای آخر اسفند هوا رنگ و بوی دیگری دارد. شکوفههای نو رس بر شاخساران تازه بیدار شده، چشماندازی زیبا و دلفریب را در خود نمایان میسازند. هوا گاهی ابری و بارانی، گاهی خشمگین و رعد انگیز، گاه آفتابی و ملالانگیز است. هوا هم همچون انبوه آدمیان حالی همواره دگرگون دارد. زمستان در حال رفتن است و بهار دلانگیز در حال آمدن.
سردی زمستان یادآور خاطرات تلخ دلشکستگیها و کدورتهاست، اما روزهای آخر اسفند برای ما نویدبخش پایان دورهاندوه و غم است. کاش ما هم همچون طبیعت قدرت فراموشکردن خاطرات تلخ و بخشیدن یکدیگر را داشته باشیم؛ اما دریغ و افسوس که گاه در روزهای بهار هم گرفتار کدورتها میمانیم. تلخی این نبخشیدنها در ابتدا دامان خودمان را میگیرد و بهاصطلاح دودش به چشم خودمان میرود. تنها با گشایش فصلی نو در زندگی و خاطراتمان میتوانیم به آرامش و نور در بهاری دیگر برسیم. حتماً خدا خیلی دوستمان داشته که فرصت دیدن بهار دیگری را به ما اعطا کرده و این ما هستیم که باید از این فرصت سبز، نهایت بهره را برای آغازی نو ببریم.
حاسبوا قبل ان تحاسبوا
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «پيش از آن كه به حسابتان برسند، بهحساب خويش برسيد، و پيش از آن كه شما را بسنجند و بِكِشند، خود را وزن كنيد، و براى آن عرضه بزرگتر (در قيامت) آماده شويد. (وسائلالشیعه، ج 11 ص 380)
اعظم کریمی یک دانشآموخته فقه اسلامی توضیح میدهد: «اگر انسان در حسابرسی از خود، بیتوجهی یا کمتوجهی نماید مورد خطاب این آیات است؛ ان الله علی کل شیء حسیبا: همانا خدا بر هر چیزی حسابگر است. (سوره نساء آیه 86) و هو اسرع الحاسبین: و او سریعترین حسابگران است. (سوره انعام آیه 62) ان الله سریع الحساب: و خدا سریع بهحساب رسیدگی میکند. (سوره ابراهیم آیه 51).»
این کارشناس فقه اسلامی در ادامه میگوید: «اولين قدم در اصلاح خود، اين است كه با نفس اماره بجنگیم و گوش به هواهای نفسانی خود نکنیم که کار آسانی نیست و با توکل بر خدا و توسل بر ائمه به مبارزه با خود بپردازیم و زمانی که موفق شدیم به اصلاح دیگران بپردازیم؛ چرا که امام علی(ع) میفرمایند: کوشش در راه اصلاح توده مردم، از کمال خوشبختى است.
(غررالحکم، ح 9361)»
وی در پایان صحبتهایش متذکر میشود: «ما نمیتوانیم بگوییم هر کاری که دلمان خواست بکنیم؛ اما دیگران حق ندارند.
امام علی(ع) این مسئله را یک عیب بزرگ میداند و در حدیثی میفرماید: اگر همت والای اصلاح مردم را در سرداری، از خودت آغاز کن، زیرا پرداختن تو به اصلاح دیگران، درحالیکه خود فاسد باشی، بزرگترین عیب است. (غررالحکم، ج3، ص23)»
خدا کند، حول حالنا شویم
سید محمدرضاهاشمی نویسنده درباره حال و هوای روزهای آخر اسفند میگوید: «همین که از ۲۵ اسفند میگذرد، یک حال دیگری است. انگار همه در تلاش اند تا امانتی را به دیگری تحویل دهند. یا مثلاً کار نکردهای را تمام کنند و سروشکلی به زندگی شان بدهند.
بچه که بودم پدر برای من، سه برادر و دو خواهرم سالی یک بار کفش میخرید. میبردمان روبه روی راه آهن که چند مغازه شیک (البته در دنیای کودکانه من) آنجا بود. بعد اول برای دخترها و بعد برای پسرها نفری یک جفت کفش میخرید. ما آن روزها به کفشهای اسپرت میگفتیم، کفش فوتبالی.
تا سالها فکر میکردم که مغازههای کفش فروشی راه آهن همیشه همان بوی روزهای کودکی را خواهند داد، چند باری رفتم و خبری نبود، اما هنوز راه آهن برای من همان حال و هوای خرید کفش فوتبالی را زنده میکند. روزهای آخر اسفند برای من خیلی عزیز و دوست داشتنی است. انگار آدرنالین خونم در بالاترین حد خودش است. من متولد ۲۸ اسفندم و از به دنیا آمدن در چنین روزی بسیار خرسندم.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «همیشه وقتی دیگران میپرسند تاریخ تولدت کی است؟ و من میگویم ۲۸ اسفند، بلافاصله میگویند: «خوب دو روز دیرتر به دنیا میآمدی.» به نظر من این دو روز با تمام دو روزهای دیگر متفاوت است. حس و حال اینور سال با آن ور سال زمین تا آسمان فرق دارد. آدم این ور سال با آدم آن ور سال فرق میکند. حالا منتظر رسیدن هفته آخر اسفندم. نمیدانم چه خواهد شد؟ اما دوست دارم از راه برسد و ببینم اسفند امسال چه خوابی برایمان دیده، فقط خدا کند، حول حالنا شویم.»
چرا برنامهریزی نمیکنیم؟
اولین دلیل ننوشتن برنامه برای سال جدید این است که میترسیم وقتهای آزاد و تفریحمان از بین برود، محدود بشویم، نتوانیم مثل قبل هر کاری که دلمان میخواهد انجام بدهیم و...
درحالیکه اصلاً این طور نیست. برنامهریزی درست نهتنها باعث محدودشدن ما نمیشود، بلکه باعث میشود وقتهای آزاد بیشتری هم داشته باشیم. چون اگر این برنامه دقیق و صحیح باشد، هم به تفریحاتمان میرسیم، هم میتوانیم باقدرت بیشتری به سمت موفقیت و اهدافمان حرکت کنیم و حتی کارهای بیشتری را هم انجام بدهیم. پس حتماً این نکته مد نظرمان باشد که برنامهریزی موفق، دلیلی برای محدودشدن نیست.
امیرمهدی حسینی برنامهریز تخصصی ضمن بیان مطالب بالا دومین دلیل طفرهرفتن افراد از زیر تدوین برنامه برای زندگیشان را اینگونه برایمان تبیین میکند: «دومین دلیل، این است که وقتی ما فقط و فقط یک کار را نمیتوانیم انجام بدهیم، کلاً بیخیال ادامه برنامهمان میشویم و آن را رها میکنیم. این کار ما، درست مثل این میماند که وقتی یک سؤال را در برگه امتحانی بلد نیستیم، بقیه سؤالات را هم جواب ندهیم و قید کل آن امتحان را بزنیم! دقیقاً همینقدر غیرمنطقی! پس انجامندادن یک کار در برنامهریزی روزانه، نباید باعث شود ما تمام آن برنامه را انجام ندهیم. بلکه باید قدرت و انرژیمان را برای انجامدادن ادامه آن برنامه افزایش دهد.»
وی در ادامه به دلیل سوم پرداخته و میگوید: «یکی از اشتباهات ما در برنامهریزی در زندگی شخصی سرچشمه میگیرد. ما معمولاً کارهایی را در برنامه قرار میدهیم که از آنها خوشمان نمیآید. مثلاً:2 ساعت مطالعه، 3 ساعت تحقیق علمی، صبح زود بیدارشدن و ورزشکردن و... مسلماً وقتی ما این قدر سخت برنامه میریزیم، انجامدادنش هم همینقدر سخت خواهد بود. پس باید برنامهای را طراحی کنیم که هم بشود آن را انجام داد و هم برایمان مفید باشد.»
این برنامهریز در تکمیل صحبتهایش تأکید دارد: «خیلی از اوقات هم ما یا یک برنامه خوب در زندگی نداریم، یا طوری برنامه میریزیم که انجامدادنش کار یک روز و حتی دو روز هم نیست. یعنی تقریباً تمام کارهای یک هفته قبل و بعدمان را در برنامه روزانهمان مینویسیم. طبیعی است که وقتی نمیرسیم تمام کارهایی که مدنظرمان هست را انجام بدهیم، کلاً از ریختن برنامه ناامید میشویم. احتمالاً شما هم دچار این مشکل بزرگ شده اید. برای رفع این مشکل پیشنهاد میکنم حتماً یکبار دیگر برگردید و تعریف برنامهریزی را دوباره بخوانید حتی میتوانید با مطالعه کتابهای برنامهریزی کمک بزرگی به رفع مشکل برنامهریزی خودتان داشته باشید.»
دلایل جاماندن از برنامه تدوین شده
تا بعد از عید، بیشتر مردم از تصمیمات سال جدید خود دست کشیدهاند؛ چرا همیشه این اتفاق میافتد؟
ناهید زراعتی یک مشاور در پاسخ به سؤال بالا میگوید: «چون آنها، تصمیمات سال نو نبوده است. شما تصمیم نگرفته بودید که آن کارها را انجام دهید. سال نو بود و همه درباره تصمیمات سال جدید صحبت میکردند، بنابراین شما نیز درباره چند چیز فکر کردید که دوست داشتید انجام دهید یا چند چیز که دوست داشتید تغییر دهید، اما شما این تصمیم را نگرفته بودید که به هر قیمتی میخواهید چنین کاری را انجام دهید.»
این مشاور در ادامه صحبتهایش تأکید دارد: «مقصود از یک هدف، دستیابی به آن نیست، بلکه این است که شما در راه رسیدن به آن به چه کسی تبدیل میشوید.
هدفی را تنظیم کنید که شما بهصورت منطقی میتوانید در طول یک سال به آن دست یابید. اگر هدف شما چیزی باشد که رسیدن به آن در آن بازه زمانی سخت باشد، اوضاع برای شما سخت شده و آن را رها میکنید. اگر هدف شما به بیش از یک سال زمان نیاز دارد، تلاش کنید که معیاری برای چیزی که میخواهید در سال اول به آن برسید، تنظیم کنید و از آنجا کار خود را شروع
کنید.»
وی در ادامه هشدار میدهد: «یکی از اشتباهات اصلی مردم هنگام تنظیم اهدافشان، تمرکزکردن روی چیزهایی است که نمیخواهند و نه چیزهایی که میخواهند. بهجای گفتن اینکه من نمیخواهم چاق باشم و بنابراین (مثلاً حدود 18 کیلوگرم) وزن کم خواهم کرد، هدف خود را به این صورت بگویید: من میخواهم که سالم و خوشهیکل باشم و بنابراین بهاندازه کافی وزن کم خواهم کرد تا در یک سبک زندگی سالم قرار بگیرم.
اگر شما با یافتن هسته اصلی اهدافتان و اینکه واقعاً چه میخواهید؟ مشکل دارید، مشاورین برای شما توصیهای ساده دارند: یک کار عملی انجام دهید. اگر شما شانههای خود را پایین بیندازید، سرخود را پایین بیندازید، آرام صحبت کنید و به چیزی که میترسید فکر کنید، افسرده میشوید. اما اگر بدوید و سپس روی چیزی که میخواهید تمرکز کنید، شما به چیزی که میخواهید میرسید.
اغلب مواقع، مردم بهخاطر ترسشان به شناسایی چیزی میرسند که نمیخواهند. تلاش کنید تا ذهنیت خود را تغییر دهید تا دیگر توسط ترس هدایت نشوید و با آن روبهرو شوید.»
این مشاور در تکمیل صحبتهایش میگوید: «نگران نرسیدن به اهداف خود نباشید. چیزی که مهم است رسیدن به هدف نیست، بلکه رشد شما بهعنوان یک انسان در مسیر رسیدن به هدف است.»
وی در پایان میگوید: «چیزی که به ما احساس سرزندگی میدهد پیشرفت، رشد و زندهبودن است. ما یا رشد میکنیم و یا میمیریم. زندگی همین است؛ اما به یاد داشته باشید: رشد برای افراد مختلف، متفاوت است. تلاش کنید تا بفهمید که چه نوع از رشد برای شما بیشترین ارزش را دارد؟ و از آنجا شروع کنید. شما نمیخواهید که فقط رشد کنید. شما میخواهید که رشد کنید تا بتوانید زندگی فوقالعادهای برای خود داشته باشید. زندگیای که برای شما رضایتبخش باشد.»