اخبار ویژه
مهندسی معکوس در ایران سرسام بیپایان آمریکا!
درماندگی آمریکا در مقابل پیشرفتهای نظامی ایران، به حد ناله و گلایه و شکایت رسیده است.
وزیر دفاع آمریکا در دیدار با همتای اسرائیلی خود گفت؛ ایران درحال کسب تخصص و تجربه در جنگ اوکراین است.
لوید آستین، ایران را «عامل اصلی بیثباتی در منطقه» خواند و گفت؛ ایالات متحده عمیقا نگران پشتیبانی ایران از تروریسم، نیروهای نیابتی خطرناک آن، پیشرفتهای هستهای، ستیزهجویی دریایی، تهدیدات سایبری و ازدیاد حملات پهپادی و جنگافزارهای پیشرفته است.
وی با بیان اینکه همکاری نظامی روسیه و ایران طی سالهای گذشته عمیقتر شده، گفت: ایران درحال کسب تخصص و تجربههای مهمی در جنگ اوکراین است که در نهایت این تجربیات را به نیروهای نیابتی خطرناک خود در منطقه منتقل خواهد کرد.
در همین حال، سیانان در گزارشی به نقل از چند منبع گزارش داد که روسیه بعد از به غنیمتگرفتن برخی تسلیحات غربی در جنگ اوکراین، آنها را در اختیار ایران قرار میدهد تا این تسلیحات مهندسی معکوس شوند. هدف از این روش ساخت نمونه مشابه از آنها است. ایران درباره یک پهپاد آمریکایی چنین کاری کرده بود. در طول سال گذشته، مقامهای آمریکا، ناتو و سایر کشورهای غربی چندین مورد از به غنیمت گرفتن تسلیحات نسبتا کوچک غربی از سوی نیروهای روسیه در اوکراین را مشاهده کردهاند. این تسلیحات از جمله شامل سیستمهای ضدتانک جاولین و ضدهوایی استینگر بودهاند که نیروهای اوکراینی مجبور به ترک آنان در عقبنشینیها در میدان نبرد شدهاند.
این منابع آگاه به سیانان تاکید کردهاند که در بسیاری از موارد، روسیه این تجهیزات جنگی را برای تجزیه و تحلیل به ایران فرستاده است. با این حال، به نوشته سیانان، مقامهای آمریکایی اذعان دارند که پیگیری این موضوع دشوار است.
این شبکه خبری آمریکایی نوشت؛ مشخص نیست که آیا ایران با موفقیت تسلیحات آمریکایی گرفته شده در اوکراین را مهندسی معکوس کرده یا نه، اما تهران ثابت کرده که در توسعه سیستمهای تسلیحاتی بر اساس تجهیزات آمریکایی توقیف شده در گذشته مهارت بالایی دارد. یک سلاح کلیدی موجود در ایران، موشک هدایت شونده ضدتانک طوفان است که با مهندسی معکوس از یک موشک آمریکایی (BGM-71 TOW) در دهه ۱۹۷۰ ساخته شده است.
ایرانیها همچنین در سال ۲۰۱۱ یک پهپاد ساخت آمریکا به نام لاکهید مارتین آرکیو-۱۷۰ سنتینل را رهگیری کردند و آن را مهندسی معکوس کردند تا پهپاد جدیدی بسازند که در سال۲۰۱۸ وارد حریم هوایی اسرائیل و سپس سرنگون شد.
جاناتان لرد، کارشناس ارشد و مدیر برنامه امنیتی خاورمیانه در مرکز امنیت جدید آمریکا گفت: «ایران توانایی مهندسی معکوس تسلیحات آمریکا را در گذشته نشان داده است.آنها موشک هدایتشونده ضدتانک TOW را مهندسی معکوس کردند و ماکت تقریبا کاملی را ساختند که آن را طوفان نامیدند و از آن زمان آن را به حوثیها و حزبالله لبنان ارسال کردند. ایران میتواند همین کار را با استینگر انجام دهد که میتواند هوانوردی غیرنظامی و نظامی را در سراسر منطقه تهدید کند. مهندسی معکوس جاولین نیز میتواند از سوی حماس یا حزبالله برای تهدید تانک مرکاوای اسرائیل استفاده شود. این تسلیحات در دست نیروهای نیابتی ایران، تهدیدی واقعی برای نیروهای نظامی متعارف اسرائیل است.»
اعتراض جاسوس آمریکایی به بیمحلی دولت بایدن
سیامک نمازی جاسوس بازداشتی و دوتابعیتی به سیانان گفت: کاخ سفید متوجه وضعیت وخیم ما نشده است.
سیامک نمازی، زندانی دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی در مصاحبه با شبکه سیانان از زندان اوین، ضمن درخواست دوباره از دولت جو بایدن در زمینه آزادی زندانیان آمریکایی در ایران، گفت: «من عمیقا نگران این هستم که کاخ سفید متوجه نشده که وضعیت ما چقدر وخیم شده است.»
به گزارش ایران اینترنشنال، نمازی در گفتوگو با کریستین امانپور، خبرنگار سیانان از دولت بایدن خواست تلاش کند و «آزادی آمریکاییها را بالاتر از سیاست» قرار دهد.
او با اشاره به خطرهای انجام مصاحبه از زندان(!) گفت: «این ریسک را پذیرفتم تا بگویم وضعیت من چقدر وخیم است. مدام به من میگویند که نجات خواهم یافت، اما توافقها بههم میریزد و رها میشوم.»
این زندانی سیاسی بایدن را خطاب قرار داد و گفت: «آقا از شما خواهش میکنم که جان و آزادی آمریکاییهای بیگناه را بالاتر از همه سیاستهای جاری قرار دهید و فقط برای پایان دادن به این کابوس و بازگرداندن ما به خانه، کاری را که لازم است انجام دهید.» نمازی پیشتر نیز از بایدن چنین درخواستی را مطرح کرده اما همچنان در اوین محبوس است. در اواخر دیماه، وی با انتشار نامهای خطاب به بایدن ضمن انتقاد از رؤسایجمهور پیشین آمریکا، از آغاز اعتصاب غذای خود به مدت یک هفته خبر داد. آن نامه سرگشاده نمازی، در هفتمین سالگرد آزادی چند آمریکایی منتشر شد و نمازی در آن نوشت که هفت سال پیش باراک اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا گروگانهای آمریکایی در ایران را آزاد کرد اما او با وجود این که وعده داده شده بود تا چند هفته دیگر آزاد شود، همچنان زندانی است. سیامک نمازی در مهرماه سال ۱۳۹۴ در جریان سفری به ایران بازداشت شد.
ایران اینترنشنال میافزاید: باقر نمازی پدر او نیز که از مقامهای سابق یونیسف است، سال ۹۵ زمانی که برای پیگیری وضعیت فرزندش به ایران رفت، بازداشت شد. این دو شهروند ایرانی- آمریکایی به اتهام جاسوسی و همکاری با دولت آمریکا به ۱۰ سال زندان محکوم شدند، باقی ماندن سیامک نمازی در زندان در شرایطی است که احتمال احیای برجام کاهش یافته و جمهوری اسلامی در ماههای اخیر به زندانیان دوتابعیتی و خارجی افزوده است. بایدن به تازگی از پادشاه عمان برای تلاشهای این کشور در زمینه آزادی زندانیان آمریکایی تشکر کرد اما هیچ اشارهای به زندانی خاصی نکرد. علاوهبر سیامک نمازی، اکنون مراد طاهباز و عماد شرقی نیز از آمریکاییهای زندانی در ایران هستند.
مصاحبه نمازی و استناد او به ماجرای سال 94 در حالی است که دولت آمریکا در آن زمان ضمن آزادسازی چند میلیارد دلار از اموال ایران، وعده لغو تحریمها را داده بود و در موقعیت کنونی بدعهدی و بیچشم و رویی در انجام تعهدات را نداشت.
کابوس ضربات سایبری ایران اسرائیل را رها نمیکند
رژیم صهیونیستی میگوید: به حمله سایبری ماه گذشته به یک دانشگاه این رژیم موجب تعطیلی آن شده است.
به گزارش روزنامه تایمز اسرائیل، اداره ملی سایبری این رژیم اعلام کرد: گروهی مرتبط با نهاد اطلاعاتی ایران در حمله اینترنتی ماه گذشته به تکنیون که از مؤسسات پژوهشی و آموزشی اسرائیل است، دست داشته است. حمله به انستیتوی تکنیون از سوی گروهی که خود را «آب گلآلود» مینامد انجام شده است. گفته میشود همین گروه در شمار زیادی حمله سایبری در مناطق مختلف دنیا نقش داشته است.
این اداره همچنین گفت: در این تحقیقات روشن شد که در حمله مذکور از بدافزاری استفاده شده که برای رمزگذاری سیستمهای عامل طراحی شده است. این بدافزار از آن هنگام به دیگر متدهایی که سازمانها بهکار میگیرند معرفی شده تا حمله را شناسایی کرده و اقدامات مشابه را بلاک کنند، و نیز توصیههای افزوده در راستای طرائق دفاع از خود ارائه کرده است. این اداره همچنین اشاره کرد که در پایان مارس، «حملههای سایبری علیه انواع هدفهای واقع در اسرائیل افزایش مییابد تا فعالیتهای تجاری را مختل کرده و به اعتبار آنها خلل وارد کنند.»
طبق گزارش وبسایت خبری یدیعوت آحارونوت در ۱۱ فوریه، پس از اینکه حمله فوق رخ داد، تکنیون سیستم کامپیوتری خود را خاموش کرد و شماری از امتحانات تا ترم بهار آینده عقب افتاد. از دانشجویان نیز خواسته شد اینترنت کامپیوترهای خود را قطع کنند و تا رفع خطر، استفاده از ایمیل را به حداقل برسانند. این دانشگاه ایمیلی از گروهی که خود را «بارکبیت» میخواند دریافت کرده که در آن در ازای استرداد اطلاعاتی که به سرقت برده، از انستیتوی تکنیون مبلغ ۸۰ بیتکوین (۱.۷۹ میلیون دلار) پول خواسته است. یک هفته بعد، روزنامه هیوم با استناد به منابعی از انستیتوی تکنیون گفت حمله مزبور به منظور باجگیری نبوده بلکه انگیزه سیاسی داشته است.
نشریه «جروزالمپست» نوامبر سال پیش به نقل از شرکت امنیت سایبری «کلیر اسکای» گزارش داد: «هکرهای ایران اخیرا بیش از هر زمان دیگری به توانایی نفوذ و کنترل پهپادهای اسرائیلی و آمریکایی نزدیک شدهاند.» این روزنامه مدتی پیشتر گزارش داده بود هکرهای احتمالا مرتبط با جمهوری اسلامی اواخر ماه آوریل نیز وبسایت فرستنده رادیویی اسرائیل را هدف حمله سایبری قرار دادهاند.
سازمان امنیت سایبری اسرائیل برآورد میکند در سال ۲۰۲۲ دستکم ۵۳ حمله سایبری جدی علیه نهادهایش صورت گرفته است.
اگر با غربیها توافق میکردیم خودشان آژانس را جمع و جور میکردند!
یک دیپلمات سابق از طیف اصلاحطلبان گفت: اگر با غربیها به توافق میرسیدیم، خودشان مسئله آژانس را جمع و جور میکردند(!)
عبدالرضا فرجیراد، سفیر اسبق در نروژ و مجارستان، به سایت جماران گفت: اگر ما از رابطه با غرب شروع و مسئله ایران و روسیه را شفاف میکردیم، رسیدن به برجام خیلی آسانتر بود. اگر از آن زاویه به توافق میرسیدیم، چون مسئله آژانس سیاسی است، خود غربیها یکطوری آن را جمعوجور میکردند. اما چون با آژانس شروع کردهایم، حتی اگر به توافق نهایی با آژانس هم برسیم، باز هم آن مانع جلوی پا خواهد بود.
وی اظهار داشت: کار ما با غرب در رابطه با امضای توافق، دو مانع داشت. یک مانع همین مسئله آژانس، بسته شدن پرونده و پادمان بود و یکی هم مسئله همکاری نظامی ایران و روسیه است. اگر ما از رابطه با غرب شروع و مسئله ایران و روسیه را شفاف میکردیم، رسیدن به برجام خیلی آسانتر بود. اگر از آن زاویه به توافق میرسیدیم، چون مسئله آژانس سیاسی است، خود غربیها یکطوری آن را جمعوجور میکردند. اما چون با آژانس شروع کردهایم، حتی اگر به توافق نهایی با آژانس هم برسیم، باز هم آن مانع جلوی پا خواهد بود. یعنی یک طوری باید مسئله روسیه، پهپاد و اوکراین را جمعوجور کنیم تا به توافق برسیم. مگر اینکه توافق برجامی کنار گذاشته شود و یک توافق موقت کوتاه و یا پلن 2 به عمل آید. لذا این سفر در مجموع مثبت بود و ما باید روی آن کار کنیم و دنبالش را بگیریم تا حداقل این مسئله حلوفصل شود.
فرجیراد افزود: گفتم باید از طریق آژانس جلو برویم، مسائل را حل کنیم و به توافق برسیم؛ اما وقتی مسئله با آژانس را حل کردیم یک مسئله مهمتر میماند و آن هم مسائل ما و روسیه و اوکراین است؛ که غربیها علَم کردهاند. نمیدانم آن را چطور میخواهیم حل کنیم، اما اگر به جای توافق با آژانس، میتوانستیم وارد بحث روسیه و شفافسازی در رابطه با مسائل نظامی ایران و روسیه شویم و به توافق با غرب برسیم و بعد وارد مسئله آژانس میشدیم، چون مسئله آژانس مقداری هم سیاسی است، غربیها و بهویژه آمریکا در رابطه با مسائل آژانس با ایران کنار میآمدند. الان دو راه باید برویم؛ یکی خود آژانس که خیلی کنار نمیآید چون هنوز مسئله روسیه در ذهنشان هست و اروپا هم بهخاطر مسئله روسیه سختگیرتر از آمریکا است. اما اگر مسئله روسیه را حل میکردیم و اروپا نرم میشد، و مسئله آژانس میماند، آمریکا و اروپا به راحتی میتوانستند با هم به توافق برسند و به نحوی که مثلا امتیازاتی به ایران و امتیازاتی به آژانس بدهند، مسئله آژانس را جمع کنند و به توافق برسد.
سخنان این دیپلمات سابق درباره حل سیاسی ماجرا در حالی است که دولت روحانی یکبار در برجام همین روش را آزمود، اما چون ماجرای به اذعان وی سیاسی(کاری) بود، آمریکا و اروپا از همان شروع اجرای توافق و به واسطه مطمئن شدن از گرفتن امتیازات و سنجاقشدگی دولت روحانی به توافق و اجرای به هر قیمت آن، دبه کردن و زیر تعهدات زدن را آغاز کردند، و حتی پرونده کذایی در آژانس را هم نبستند. ضمنا ماجرای جنگ اوکراین و بهانهجویی جدید غرب مربوط به یک سال اخیر است و حال آنکه برجام از چهار سال قبل- و به یک معنا از همان دیماه 1394 که وعده داده بودند تحریمها را لغو کنند- توسط غرب زیر پا گذاشته شد. در عین حال سخنان فرجیراد، تخطئه مسیری است که تیم روحانی به فاصله دو دهه در تعامل یکسویه با غرب و گماشته آن (آژانس) پیمودند و چیزی جز خسارت محض برجای نگذاشتند. در واقع غرب با نگاه سیاستزده، بنای بر حل مسائل و توافق و تعهد پایدار طرفینی با ایران را ندارد.
اروپا بدش نمیآید که دولت سوناک هم زمین بخورد
ریشی سوناک نخستوزیر انگلیس این روزها به یکی دیگر از نمادهای ضعف و ناتوانی این کشور در مواجهه با بحرانهای داخلی، درون اروپایی و فرا اروپایی تبدیل شده است.
به گزارش وطن امروز بحرانهای کنونی در انگلیس، متاثر از برهمکنش و رقابت احزاب سنتی (به صورت خاص ۲ حزب کارگر و محافظهکار) نیست. بخشی از ماجرا ریشه در «منازعه اروپا - انگلیس» و بخشی دیگر از این بحران، ریشه در «بحران هویت انگلیسی در دوران پسابرگزیت» دارد.
اگر دولت سوناک به پنجمین قربانی برگزیت پس از دولتهای دیوید کامرون، ترزا می، بوریس جانسون و لیز تراس تبدیل شود و مجلس عوام نیز با برگزاری انتخابات زودهنگام موافقت کرده و سپس دولتی کارگری به رهبری «کییر استامر» سر کار بیاید، در اصل ماجرا تغییری رخ نمیدهد! دولت کارگری انگلیس نیز در بستری که در دوران پسابرگزیت در کشورشان شکل گرفته، قدرت تصمیمسازیهای کلان مالیاتی یا اعمال اصلاحات اجتماعی - اقتصادی را به دلیل عدم همراهی شهروندان انگلیسی از دست خواهد داد.
در آن سوی میدان، اتحادیه اروپایی قطعا از آنچه در انگلیس رخ میدهد رضایت کامل دارد! سران اروپا پس از همهپرسی سال 2016 میلادی که منتج به خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی شد، در صدد مجازت غیراعلامی اما محسوس لندن هستند. کاهش شاخصههای رفاهی و شغلی در انگلیس، خلل در روند صادرات و واردات اروپا با انگلیس و تقویت جریان ملیگرایی در اسکاتلند و ایرلند شمالی (که اخیرا منجر به پیروزی حزب شین بث پس از دهها سال در انتخابات پارلمانی ایرلند شد)، جملگی نمادهای ناتوانی لندن در مدیریت شرایط «پسابرگزیت» محسوب میشود. بوریس جانسون، نخستوزیر اسبق انگلیس قبلا مدعی بود کشورش در کسوت یک «بازیگر قدرتمند» نهتنها بر شرایط اقتصادی پسابرگزیت مسلط خواهد شد، بلکه اتحادیه اروپایی را نیز وادار به پذیرش برخی خطوط قرمز تجاری و مرزی در انگلیس خواهد کرد اما اکنون این تصویر ایدهآلگرایانه تبدیل به کابوسی واقعی شده که در آن، لندن به متغیری وابسته به سیاستگذاریهای مقطعی و حتی کلان اقتصادی اروپاییان تبدیل شده و قدرت مانور حداقلی خود را در برابر این رویکرد جمعی از دست داده است.