kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۱۴۵۶
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۹

اخبار ویژه

 
 
آن سوی فتنه مسموم‌سازی مأموریت ترور شخصیت نظام
 
اقدام هماهنگ رسانه‌های زنجیره‌ای غربگرا در متهم کردن نظام و نیروهای مذهبی و ضمناً تبرئه دشمنان ملت ایران از دخالت در فتنه «مسموم‌سازی»، این گمانه‌ را که سرویس‌های جاسوسی بیگانه پشت سر سناریوی اخیر قرار داشته‌اند، تقویت کرده است.
اخیراً عناصر متعددی مانند عباس عبدی در اعتماد و عباس آخوندی در شرق تلاش کردند تا کاملاً دشمنان ملت ایران را در ماجرای «مسموم‌سازی مدارس» تبرئه کنند و در عوض بدون کمترین سند و مدرک و دلیل، نیروهای مذهبی و نظام را متهم نمایند. بعد از آن هم صادق زیباکلام در مهمل‌بافی مشابهی نوشت: اگر کسی در سال ۱۳۵۷ که در اوج مبارزه علیه رژیم شاه بودیم و می‌خواستیم یک نظام جدیدی را جایگزین نظام شاهنشاهی نماییم از ما می‌پرسید که نظام شما چگونه نظامی است به او پاسخ می‌دادیم این نظام برتر از اومانیسم غربی و سوسیالیسم شرقی خواهد بود. این نظام تمام خوبی‌های نظام‌های مطرح دنیا را داراست اما معایب آن نظام‌هـا را همراه نخواهد داشت. نظامی که شرق و غرب، ملتهای دیگر و تمدن‌های دیگر باید بیایند و از آن الگو بگیرند ما واقعا به اینها اعتقاد داشتیم و برای آن مبارزه کردیم اگر کسی به ما می‌گفت که سال‌ها بعد برخی پیدا خواهند شـد که همچون زمان قاجار که عده‌ای مدارس را خراب می‌کردند و نمی‌خواهند دانش‌آموزان بـا احساس آرامش در مدارس حاضر شوند، به او جواب می‌دادیم که تو مشـاعر خود را از دست داده‌ای. در دوران قاجار عـده‌ای علنی با درس خواندن دختران و پسران مخالف بودند. اما گویا در قرن ۲۱ در ایران افرادی پیدا شـده‌اند که می‌خواهنـد برای دانش‌آموزان دختر ترس و وحشت ایجاد کننـد و در دل والدین تـــرس بیندازند که شاید نباید اجازه داد که بچه‌ها به مدرسه بروند. جمهوری اسلامی که از نظر اطلاعاتی و امنیتی آن‌قدر توانمند است که اگر کسی در هرجای دنیا حرکتی علیه ایران انجام دهد بلافاصله شناسایی می‌شود اما خیلی عجیب است که یک دو جین مدرسـه با این مشکل روبه رو شده‌اند و رئیس نیروی انتظامی می‌گوید باید رسیدگی کنیم؛ آموزش و پرورش می‌گوید باید رسیدگی کنیم، اما از تنها چیزی که خبری نیست رسیدگی است.»
همچنین عبدالصمد خرمشاهی از دیگر عناصر مرتبط با گروهک‌ها به روزنامه آرمان گفت: این موضوع که اتفاقات اخیر بر اساس برخی عقاید مذهبی منحرف انجام می‌شود، توسط آقای میبدی یزدی عنوان شده بود که گروهی موسوم به«هزاره گرا» در پشت پرده این ماجرا هستند. با این وجود تا زمانی که دلیل اصلی این ماجرا مشخص نشود چنین اظهارنظرهایی بیشتر براساس حدس و گمان است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که مسببان اصلی این ماجرا باید هرچه سریع‌تر شناسایی و دستگیر می‌شدند تا کار به اینجا نرسد. اگر پشت پرده این مسائل یک تفکر زن‌ستیز قرار دارد باید هرچه زودتر جنبه‌های مختلف آن افشا شود. به هر حال وجود چنین تفکراتی در جامعه می‌تواند در زمینه‌های مختلف چالش ایجاد کند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که برخی از مسئولان پشت پرده این ماجرا را به دشمن و توطئه خارجی ارتباط داده‌اند. اما باید عنوان کرد که ما با دشمن داخلی نیز مواجه هستیم. دشمن داخلی به مراتب از دشمن خارجی خطرناک‌تر است. کسانی که پشت پرده این ماجرا هستند يا کسانی هستند که دارای افکار متحجر و زن‌ستیز هستند و یا کسانی هستند که افکاری مانند این گروه دارند و به تعبیر من دوستان نادان هستند. براساس حدس و گمان نمی‌توان در این زمینه اظهار نظر کرد و باید هرچه زودتر پشت پرده این ماجرا مشخص شود.
در همین حال روزنامه هم میهن در تحلیل مشابهی نوشت: «مسمومیت‌های سریالی دانش‌آموزان دختر بیش از سه ماه است که ادامه دارد و بالاخره عمدی بودن آن با انگیزه جلوگیری از مدرسه رفتن دختران از سوی یکی از معاونان وزارت بهداشت و درمان مورد تایید قرار گرفت. همزمان شدن این موضوع با بسته شدن در‌های مراکز آموزشی به روی دختران افغان توسط طالبان از یک‌سو و حرکت سراسری با محوریت گسترش آزادی‌ها و حقوق و نقش اجتماعی سیاسی زنان در ایران از سوی دیگر، حکایت از خیز بلند متعصبان واپسگرا برای تداوم سلطه و گسترش حضور خود به هر قیمت در صحنه قدرت دارد. ریشه این اقدامات به بازگشت پیروزمندانه طالبان به قدرت با فرار و فروپاشی مفتضحانه نیروی نظامی یک ابرقدرت و حکومت برساخته آنها پس از بیست سال درگیری صبورانه طالبان برمی‌گردد. صاحبان دیدگاه آخرالزمانی هزاره‌گرا ایمان یافتند.
 باور کردنی نیست که به مدت ۳ ماه افرادی می‌توانند با امکاناتی که قطعاً از دسترس عموم به دور است چنین مخفیانه و در میان روز به مدرسه‌های دخترانه با ممنوعیت ورود آقایان برسد و بی‌صدا منفجر شود و فاجعه بیآفریند و هیچ‌کس چیزی ندیده یا به کسی مشکوک نشده باشد و در این همه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی و عقیدتی کسی باخبر نباشد. این‌جاست که مشابهت حرکت اجتماعی اخیر و استقرار طالبان در افغانستان روشن می‌شود...
اگر اینجا افغانستان بود سخنگوی مربوط به رسانه می‌آمد و با صراحت می‌گفت ما کردیم و خوب کردیم و باز هم می‌کنیم ولی اینجا افغانستان نیست. در دوره صفویه علمای بزرگ اعلام کردند که سلطنت صفوی متصل به ظهور خواهد شد و این دروغ را آن‌قدر گفتند که سازندگان آن هم باور کردند و در نهایت بر شاه سلطان حسین آن رفت که رفت. شرایط امروز ایران، عقلا را از تکرار تاریخ نگران می‌کند مخصوصاً که آنجا پای محمود و اشرف افغان در میان بود و امروز روح طالبان».
به نظر می‌رسد مراجع قضایی و امنیتی با احضار و بازجویی از منتشرکنندگان این اتهام پراکنی‌های مشابه بتوانند سرنخ‌هایی از اتاق عملیات فتنه اخیر به دست آورند؛ فتنه‌ای که مأموریت قانونی آن، ترور شخصیت نظام توسط یگان رسانه‌ای فتنه اخیر است.
 
 
انتقام از مردم و نظام با اسم رمز «مسموم‌سازی»
 
رسانه‌های شایعه‌پراکن با اسم رمز مسموم‌سازی از مردم انتقام می‌گیرند.
روزنامه جوان در یادداشتی، با اشاره به تحرکات اخیر رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و برخی رسانه‌های داخلی نوشت: خبرهای مختلفی که در چند هفته اخیر در خصوص مسمومیت دانش‌آموزان و گاه دانشجویان دختر در مراکز تجمعی آن‌ها در مدارس یا خوابگاه شنیده می‌شود، دستمایه‌ای برای شبکه‌های فارسی‌زبان و اتهام‌پراکن داخلی شده است. 
در ماجرای مسمومیت‌ها، با پدیده‌ای جدید مواجهیم که شبیه آن را قبلاً ندیده‌ایم و هرگونه قضاوت صرفاً ناشی از برداشت‌ها و حتی عواطف شخصی است. رسانه‌های لندنی و برخی شهره‌های وطنی، سوژه‌ای را برای انتقام‌گیری شکست آشوب‌های پاییز یافته‌اند و طبق معمول انگشت اتهام تسبیب یا ناکارآمدی را به سمت دین و حکومت برده‌اند. این اتهام‌افکنی‌ها البته مطابق روال گذشته بدون هیچ‌گونه سند و دلیلی است. وقتی دستگاه‌های مسئول در حوزه آموزشی و بهداشتی به قضاوتی نرسیده‌اند، خبرنگار لندن‌نشین یا سلبریتی کاخ‌نشین از کجا فهمید که ماجرا چیست و حکم را هم صادر کرد؟
واقعیت آن است که پیچیدگی ماجرا مضاعف است و با وقوع هر نمونه جدید از این سلسله رویدادها، نه‌تنها از پیچیدگی کم نمی‌شود، بلکه بر ابعاد آن اضافه می‌شود.منشأ و ماهیت این مسمومیت‌ها چیست که صرفاً مراکز تجمع دختران جوان را نشانه می‌رود و بعد هم سریع از میان می‌رود؟ چگونه است که موردی از مسمومیت معلمان، کادر مدرسه و حتی سرایدار مدرسه و خانواده‌اش گزارش نشده است؟ چطور است که اماکن همسایه این مدارس و خانه‌های دیگر نشانه‌ای از این آلودگی احساس نکرده‌اند؟وقتی دانش آموزان به مراکز درمانی منتقل‌شده‌اند نشانه‌های منشأ آلودگی در آن‌ها دیگر قابل‌مشاهده نبوده و در صدها مرکز درمانی در سراسر کشور، هیچ پزشک و متخصصی نتوانسته این نشانه‌ها را کشف کند؟ 
اما چرا رسانه‌های لندنی و شهره‌های وطنی بعد از این وقایع یاد حمله به دین می‌افتند؟ به یاد داریم که در محرم سال ۱۳۹۵، خبری دال بر مرگ چندنفر از خانواده یک پزشک تبریزی با غذای مسموم منتشر و بلافاصله ادعا شد که این غذای مسموم نذری بوده است. رسانه‌های بیگانه و فرصت‌طلبان داخلی شروع به حمله به مقدسات دینی مردم و تخریب آیین عزاداری آن‌ها کردند. البته چند ماه قبل این پزشک را رسانه‌های مجازی با انتشار نسخه‌های خاصش و تجویزات موسیقایی‌اش برجسته کرده بودند و به نحوی تلاش شد تا از او قهرمان بسازند. البته زمستان تمام شد و روسیاهی به زغال ماند. بعداً روشن شد که قاتل خود پزشک مذکور بوده و همو غذاها را مسموم کرده بود. آیا آنان که این جنایت خانوادگی و شخصی را دستمایه تخریب اعتقادات مردم کردند، به‌خاطر قضاوت‌های عجولانه‌شان عذرخواهی کردند؟ پاسخ بازهم منفی است.
به حوادث پاییز امسال بنگریم. هزاران دروغ در فضای مجازی و رسانه‌ای منتشر شد و ده‌ها کشته خیالی آشوب‌ها ساخته شد. دروغ‌پراکنان داخلی هم بی‌محابا به بازنشر این دروغ‌ها پرداخته و ذهن جامعه را بیش‌ازپیش مشوش کردند. آیا این دروغ‌پراکنان از مردم عذرخواهی کردند؟ مجدداً پاسخ منفی است.
موضوع دقیقاً همین است. در سطح جامعه رویدادهای بسیاری رخ می‌دهد که در برابر آن‌ها حفظ آرامش و متانت عمومی ضروری است. به زلزله یک ماه پیش ترکیه و سوریه بنگریم. شدت زلزله و قدرت تخریبگری آن چندین برابر زلزله‌ای بود که اخیراً شمال غرب کشورمان را لرزاند، اما میزان تشویش‌ها و دروغ‌پراکنی‌های زلزله کشور ما در همان حد و بلکه بیشتر هم بود. اگر در حوادث طبیعی یا غیرطبیعی، عده‌ای بر نگرانی‌های مردم بیفزایند و بر طبل شایعات و دروغ بکوبند، چگونه می‌توان آرامش عمومی را حفظ کرد و مانع از گسترش بحران‌ها شد. اگر عده‌ای از حکومت یا دین هم کینه دارند، چرا با این دروغ‌های بی‌اساس ذهن افکار عمومی را آشفته‌تر می‌کنند و از مردم انتقام می‌گیرند؟ گناه مردم ما چیست که عده‌ای شغلشان شایعه‌پردازی است و برای هدف سیاسی خود به هر دروغی دامن می‌زنند؟ در واقع خطر مسمومیت افکار عمومی ما با دروغ‌های مجازی کمتر از مسمومیت‌های ناشناخته دانش‌آموزان نیست.
 
 
اسرائیل با شتاب عجیبی در حال انفجار و فروپاشی است
 
روزنامه تایمز اسرائیل با اشاره به اوضاع به‌هم‌ریخته رژیم صهیونیستی تاکید کرد: اسرائیل از درون در انفجار است.
این روزنامه صهیونیستی نوشت: عجیب این نیست که رهبری عملی و اخلاقی اسرائیل، تحت دولت بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر دارد از هم می‌پاشد. عجیب، شتاب شدید این فروپاشی است. طغیان و شورش سراسری بر سر طرح تغییر نظام قضایی نخست‌وزیر، اکنون با جهش حملات فلسطینی و تندروی شهرک‌نشینان شدت یافته است. با این‌ حال کل حزب «لیکود» او ساکت نشسته است. ائتلاف، که از حزب خود نتانیاهو و شرکای راست افراطی و ارتدکس افراطی آن تشکیل شده، فقط دو ماه است که در رأس دولت است. نبرد نیروهای امنیتی اسرائيل برای محافظت از جان اسرائیلی‌ها، در حالی‌ که می‌کوشند با سیر صعودی هراسناک حملات فلسطینی، که در ماه گذشته ۱۴ اسرائیلی را کشت، دست‌وپنجه نرم کنند، با وجود اعضای برتری‌طلب یهودی دولت نتانیاهو، از جمله وزیرانی که با بی‌‌وجدانی، در موتورخانه قدرت به ایشان نقش سپرده شده، و نیز نمایندگان تندرو کنست که مشوق خشونت گروه‌های خودسر شده‌اند، دشوار شده است. وقتی شما به بتصلئل اسموتریچ، ملی‌گرای افراطی عرب‌ستیز، نقشی کلیدی در قلب دولت خود، مانند ریاست بر امور پروژه شهرک‌‌سازی می‌دهید، تعجبی نخواهد داشت اگر برخی از تندرو‌‌ترین جانیان شهرک‌نشین به این خیال بیفتند که اکنون دور، دور ایشان است.
این روزنامه می‌افزاید: بنی گانتز رهبر حزب اپوزیسیون «اتحاد ملی» بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر را فراخواند تا فورا با وی بر سر طرح دولت برای اصلاح افراطی نظام قضایی با وی ملاقات کند و هشدار داد که اسرائیل در سرازیری جنگ داخلی قرار دارد.
او حین گفت‌وگو در کنفرانس خبری که خود به کنست دعوت کرده بود، پرسید «نقطه توقف کجاست؟ وقتی خون ریخته شود؟ جنگ داخلی به سمت ما روان است و ائتلاف با چشم‌های عامدانه بسته به سویش می‌شتابد.»
 
 
سوءمدیریت زنگنه کشور را از درآمد 3/5 میلیارد دلاری محروم کرد
 
افتتاح فاز ۱۴ پارس جنوبی پس از ده سال یادآور این واقعیت تلخ است که وزارت نفت در دولت سابق و تیم زنگنه چگونه کشور را از درآمد سالانه 
3/5 میلیارد دلاری محروم کرد؟
فاز ۱۴ میدان مشترک گازی پارس جنوبی که ساخت آن از دولت دهم شروع شد، سرانجام بعد از گذشت ۱۰ سال روز گذشته توسط سید ابراهیم رئیسی به بهره‌برداری رسید. این پروژه در دولت روحانی در طول هشت سال تنها 
۲۵ درصد پیشرفت داشته است. به گزارش رجانیوز، با بهره‌برداری کامل از فاز ۱۴ پارس جنوبی روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز شیرین، ۷۷ هزار بشکه میعانات گازی، ۲۹۰۰ تن گاز مایع (پروپان و بوتان)، ۲۷۵۰ تن اتان و ۴۰۰ تن گوگرد به محصولات تولیدی پارس جنوبی افزوده می‌شود. فاز ۱۴ میدان مشترک گازی پارس‌جنوبی ایرانی‌‌ترین فاز در صنعت گاز است که نشان‌دهنده توان بالای داخلی است. با بهره‌برداری کامل از طرح توسعه فاز ۱۴ پارس جنوبی برداشت روزانه از این فاز به بیش از ۵۰ میلیون مترمکعب می‌رسد و ارزش فرآورده‌های صادراتی آن سالانه ۳.۵ میلیارد دلار برآورد می‌شود.
فاز ۱۴  این پالایشگاه در سه سال اول پروژه و در فاصله خرداد ۱۳۸۹ تا خرداد ۱۳۹۲ به پیشرفت ۵۹.۸۸ درصدی در بخش پالایشگاهی دست یافت و با گذشت هفت سال از آن زمان و در سال ۱۳۹۹ به پیشرفت ۸۴ درصدی رسید. یعنی طی ۷ سال فقط ۲۵ درصد به پیشرفت آن اضافه شد.
البته در  سال ۹۸ نیز مجری وقت طرح توسعه فاز ۱۴ پارس جنوبی با اشاره به پیشرفت ۷۷ درصدی این فاز گازی پیش‌بینی کرده بود تا اوایل سال ۱۳۹۸ فاز ۱۴ پارس جنوبی به‌طور کامل به بهره‌برداری برسد. اما این اتفاق نه‌تنها آن سال رخ نداد بلکه تا پایان دولت روحانی هم این وعده عملی نشد.
بیژن زنگنه، وزیر نفت پرمدعای دولت گذشته در مهرماه سال ۱۳۹۹، به‌دلیل قانع نشدن نماینده دشتستان در مجلس پیرامون عدم پیشرفت و بهره‌برداری از این فاز، اولین کارت زرد مجلس یازدهم را دریافت کرد. همچنین مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضائیه در دهم اسفندماه سال جاری خبر داد که به‌دلیل اهمال‌کاری زنگنه در وزارت نفت و اتلاف ۵.۶ میلیارد دلار از منابع گازی کشور پرونده قضایی تشکیل شده و او پیرامون ترک فعل خود مورد محاکمه قرار می‌گیرد.
زنگنه که اصولا مخالف سرسخت واگذاری این فازها به پیمانکاران داخلی بود. کمااینکه قرارداد فاز ۱۱ پارس جنوبی که در اواخر دولت دهم به شرکت پتروپارس واگذار شده بود را ملغی کرد و با شرکت توتال شروع به مذاکره کرد. مذاکره‌ای که بی‌نتیجه بود و اکثر پروژه‌های حیاتی مختلف کشور بدون هیچ پیشرفت فیزیکی روی زمین ماند. تعلل‌ها و عدم انجام وظایف وزارت نفت در دوره تصدی زنگنه باعث شد که در صورت ادامه روند اهمال‌کاری پیش‌بینی شود که ایران در سال‌های آینده به‌دلیل حجم مصرفی زیاد وارد‌کننده گاز شود. خوشبختانه با روی کار آمدن دولت سیزدهم و دکتر رئیسی سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه پتروشیمی و افزایش تولید نفت و گاز انجام شده تا آسیب‌های ایجادشده در طول هشت سال توسط دولت روحانی برطرف شود.