آیا دولت باید بدهی استقلال را پرداخت کند؟! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
سال 1401 نیز به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. در این سال علیرغم تلاشهای مثبتی که صورت گرفت، باز خیلی از مسائل اساسی ورزش که سالهاست لاینحل مانده و به دلایل مختلف ارادهای برای حل آن به میدان نمیآید، حل نشده باقی ماند. برای نمونه و مثال، خوب است مصاحبه مدیرعامل باشگاه استقلال تهران که اخیرا درباره بدهیهای این تیم انجام شده، ملاحظه و مطالعه شود، خاصه آن قسمت که ایشان میگوید اگر دولت کمک کند ما قادر خواهیم بود بدهیای را که به مربی اسبق و خارجی خود(استراماچونی) داریم به موقع پرداخت کنیم و مانع از محرومیتها و تنبیهات تیم شویم.
وقتی این مصاحبه را میخوانیم خیلی بموقع خواننده مشخص میشود که کماکان و بعد از گذشت 44 سال از پیروزی انقلاب، تکلیف مالکیت و مدیریت تیم استقلال(و همچنین پرسپولیس) معلوم و روشن نشده و دست این تیمها و مسئولان آن کماکان به سمت دولت دراز است، چنانکه مدیر این تیم برای حل مشکل مالی به وجود آمده از دولت یاری میجوید.
مسئله بلاتکلیفی تیمهای بزرگ و مردمی که سالهاست ادامه دارد، یکی از آن مسائل لاینحل و مشکلات بر زمین ماندهای است که معلوم نیست کی و به وسیله چه کسانی حل خواهد شد. چقدر ما و دیگر رسانهها و کارشناسان بگوییم و بنویسیم و تکرار کنیم که تکلیف این دو تیم را به طور رسمی و قانونی روشن کنید و به این وضعیت که به هیچ وجه به نفع ورزش و این دوتیم نیست، پایان دهید؟ چرا در این باره اقدامی صورت نمیگیرد و گوش شنوایی وجود ندارد؟
وقتی این حرفها و اظهارات به گوش میرسد، در وهله اول شاید این سؤال در ذهن شنونده متبادر شود که به دولت چه مربوط است که از جیب ملت ضرر و زیان ناشی از قرارداد با مربی ایتالیایی را پرداخت کند؟ سؤالی که شاید منطقی هم به نظر برسد، اما وقتی بدانیم همین دولت است که در دورهها و مقاطع مختلف، مسئله این دو تیم را به طور قاطع و رسمی حل نکرده، آن وقت متوجه میشویم که خیلی طبیعی است که خود دولت باید ضرر و زیان ناشی از مسامحه و تنبلی و در هرحال
«ترک فعل» خود را بپردازد. اینطور ضرر و زیان دادنها، آن هم از جیب مردم یک روز برای ویلموتس، روز دیگر برای استراماچونی و فردا برای یکی دیگر، که جز حاصل کار و بار به هر جهت و مدیریت غیراصولی نیست، معلوم نیست تا کی و چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد؟ و اصلا آن مرکز و تشکیلاتی که باید در این مملکت جلوی این نوع مدیریتهای بیدر وپیکر را بگیرد، کدام است؟
علاقهمندان ورزش و فوتبال میدانند که بعد از بحثها و وعدههای فراوان بالاخره از سال گذشته دو تیم فوقالذکر وارد بازار بورس شدند و قرار شد 51 درصد سهام این تیمها به خریداران بورس واگذار شود، اما بعد از گذشت حدود یک سال از این ماجرا، اولا استقبال چندانی از این واگذاری نشده و ثانیا وضعیت این دو تیم از حیث مالکیتی به روال سابق برگشته و از نظر مدیریتی کماکان با بیثباتی و سردرگمی مواجه است.