مشکل بزرگی به نام «تعارض منافع» (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
واقعا از کی و از چه زمانی قرار است در ورزش دست از کار غیر اصولی که در خیلی جاها و وقتها به روال و امری جا افتاده تبدیل شده، برداریم و اصول را به معنای واقعی باور کنیم و آن را در عمل به کار ببندیم؟ حداقل در گفتار بسیاری از مدیران ورزش مشخص است که تقریبا همه معنای کار اصولی را میفهمیم و خط قرمزها را و ضد ارزشهای مخل بهبود و پیشرفت امور را میشناسیم و به آنها اذعان داریم و درباره رعایت آنها وعده میدهیم، اما سؤال این است که خوب، چرا برخلاف گفتهها و حتی دانستههای خود عمل میکنیم و مصداق خطاب و عتاب کلام الله قرار میگیریم که:
« لِم تقولون ما لا تفعلون؟ (چرا میگویید و به گفتههای خود عمل نمیکنید؟!)
ما که هر چقدر پیش خود فکر و موضوع را سبک و سنگین میکنیم، دلیلی جز این پیدا نمیکنیم که وقتی پای منافع، آن هم منافع شخصی و قبیلهای و باندی و جناحی وسط میآید، آن وقت چشمها نمیبیند و فکرها کار نمیکند و ارادهها عمل نمیکند و... و در چنین وضعیتی معلوم است که حرفها و وعدهها فراموش میشود و منافع ملی، به راحتی قربانی منافع شخصی یا فلان باند و جناح دلالی و باج خواه میشود.
مشکل بزرگی که خیلی جاها ورزش ما و مسئولان و مدیران آن در ردهها و سطوح مختلف با آن درگیر هستند، همین چیزی است که اخیرا خیلی وقتها تحت عنوان«تعارض منافع» مطرح میشود. تعارض منافع به بیان سادهتر و آنطور که ما میفهمیم یعنی « ترجیح دادن منافع و مصلحت شخصی بر منافع ملی و مصالح جمعی».
این دردی است که خیلی جاها و در خیلی حوزهها (و نه فقط در ورزش)گریبانگیر این ملک و ملت شده و البته دوا و راهحل دارد. یکی از راههای اصلی درمان این درد، چنانکه بارها گفته و نوشته شده، اعمال اصل « نظارت» است. نظارت در عرصه اجتماع و امور و کاروبار مردم اگر جدی گرفته شود، آن وقت میتوان جلوی خیلی از انحرافات و کجرویها، به ویژه در سطوح مدیریتی را گرفت.
در واقع اجرای اصل نظارت، مصداق همان چیزی است که میگوییم«پیشگیری بهتر از درمان است»! مثلا اگر اصل نظارت به معنی واقعی (اقدام برای پیشگیری) و در وقت و مکان خودش اجرا شود، آن وقت « فتنهگران اقتصادی» به وعدهای(!!) که از دو سه سال پیش داده بودند که «دلار را به پنجاه هزار تومان میرسانیم»! نمیتوانستند عمل کنند! حالا که شرایط به اینجا رسیده آقایان مسئول و مدیر به خط شدهاند که با آن مقابله و این معضل اقتصادی را درمان کنند. البته امیدواریم موفق شوند و اجازه ندهند بیش از این فتنهگران اقتصادی و سکهپرستان بیهمه چیز با روح و روان و اعصاب و آبرو و سفره و معیشت مردم نجیب و بزرگوار ایران بازی کرده و همدست و همراه دشمنان قسم خورده و کینه توز خارجی، آنها رابه خاطر انقلابی که کرده و به جرم عزت طلبی و استقلالخواهی، تنبیه و مجازات کنند.
شک نداریم که بخش عمدهای از این فشارها و گرانیها و هردمبیلیهایی که درباره زندگی اقتصادی مردم وجود دارد، طبیعی نیست و کاملا حساب شده و تحت فرمان و نظارت اتاقهای فکری است که از خارج و داخل علیه این ملت و کشور انقلاب کرده، یکسره توطئه و شرارت میکنند و به تعبیر رئیسجمهور، «فتنه اقتصادی» برپا کردهاند.
به سخن خود برگردیم. نظیر این ماجراها در ورزش هم وجود دارد. در ورزش هم باید، به ویژه از سوی مدیران و مسئولان ارشد و همراه و حتی جدیتر از آن از سوی رسانههای درستکار و رسانهایهای با شرف، اصل «نظارت» اعمال شود تا همه مراقب گفتار و رفتار خودشان باشند و هیچ فردی در قیافه و هیبت مدیر به خود جرات ندهد که با حرفهای منطقی و وعدههای امیدوارکننده، مردم را دست بیندازد و جامعه ورزش را «سیاه» کند، اما در عمل و اجرا، «آن کار دیگر» را کند و درست صد و هشتاد درجه مخالف آن حرفها رفتار و عمل نماید.