لزوم دقت مدیران در انتخاب اطرافیان! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
یکی از مسائل و موضوعات همیشه مطرح در اطراف مدیریتها- از جمله مدیران و مسئولان ورزشی – موضوع « اطرافیان» است، اطرافیانی که یا به طور رسمی و آشکار نقش معاون و مشاور و نایبرئیسو دبیر و رئیسدفتر و مدیر روابط عمومی و... را بازی میکنند و یا به طور غیر رسمی و در سایه و به صورت پنهانی، همراه و همکار مدیران هستند و به عنوان خط دهندگان اصلی، نقش خود را ایفا میکنند.
جمله « فلان مدیر، آدم خوبی است و نیت خیر دارد، اما متاسفانه اطرافیانش خوب نیستند»، هرچند جملهای تکراری و کلیشهای به نظر میرسد، اما چندان بیراه و دور از واقعیت نیست و مصادیق بسیاری برای آن در همین ورزش میتوان نشان داد. تقریبا هفتهای نیست که اهالی ورزش در گفتوگو با رسانهها به صورتها و در قالب جملات مختلف، مضمون ذکر شده را بر زبان نیاورند و به شکل درددل مطرح نکنند. در هرحال انتخاب اطرافیان نزدیک، چه پست رسمی و تعریف شده داشته باشند و چه به هر دلیلی در سایه و پشت پرده عمل کنند، موضوع مهم و تعیینکنندهای است که هم پیشوایان و راهنمایان بشری و هم متفکران و ادیبان درباره آن، به ویژه به حاکمان و مدیران جامعه هشدار دادهاند و هم علم مدیریت با تکیه بر انبوه تجارب و انباشت عبرتها و نمونهها در این مورد توصیههای اکید کرده است.
دگر با خردمند مردم نشین
که نادان نباشد بر آئین دین
اما اینکه این هشدارها و توصیهها که میتوان از اصول مدیریت تلقی کرد، چقدر از جانب مدیران و مسئولان عملا جدی و به کار گرفته میشود، سؤالی است که پاسخ آن را در عملکردها و کارنامهها میتوان پیدا کرد. بدیهی است که هر جا کار روی روال و وضعیت رضایتبخشی است و اهداف یکی یکی محقق میشود، آنجایی است که این اصل و اصولی مثل آن، رعایت و اعمال میشود و آنجا که کارها روبهراه و بسامان نیست و نابسامانی و لاجرم گلایه و اعتراض وجود دارد، جایی است که به این اصول، سرسری و باری به هر جهت نگاه میشود و مصلحتهای شخصی و منافع باندی و جناحی بر منافع ملی و آرمانهای اجتماعی میچربد. حالا که طبع شعر ما امروز گل کرده، بگذارید به همین مناسبت از شاعری شیرین سخن ابیاتی بیاوریم:
دوستی با مردم دانا چو زرین کاسه ای است
نشکند، ور بشکند، بازش توانی ساختن
دوستی با مردم نادان، سفالین کوزه ای است
بشکند، ور نشکند، باید به دورانداختن
این است که مدیران و مسئولانی که در همین حوزه ورزش، بار مسئولیت بر دوش میکشند، اگر واقعا قصد و نیت خدمت دارند، باید در انتخاب اصحاب و مشاوران خود دقت نظر و دغدغه کارساز داشته باشند و از صفاتی چون اخلاص، امانتداری، کارشناسی و خردمندی برخوردار باشند.
اینان نباید به هیچ وجه اجازه دهند که فرد یا افرادی به صرف وابستگی فامیلی یا باندی و آقازادگی و... از سوی عناصر مداخله گر و جاه طلب به عنوان« اصحاب» و مشاور و معاون و رئیسدفتر و... سفارش و تحمیل شوند. این مهم را از این نظر برای چندمین بار به سهم خود تذکر میدهیم و یادآور میشویم که هم در سابقه و تجربه خود از این دست « عناصر تحمیلی» و « وادادگی مدیریتی» سراغ داریم که حسابی بار و وبال ورزش و مدیران آن و عامل اصلی کندی حرکت ورزش بوده و هم در حصر زمانی فعلی، طبق شنیدهها- و مهمتر از آن، شواهد- سایه سنگین و حضورغیر قابل انکار آنان در بدنه مدیریتی ورزش و در مواردی در سطح بالاترین سطوح مثل بعضی از معاونتهای مهم و فدراسیونها و... ادامه دارد، عناصری تحمیلی مثل مدیر و معاون و رئیسفدراسیون و... که حتی مدیران ارشد ورزش- آن هم در سطح وزیر- از حضور آنها راضی نیستند و اینجا و آنجا و صریح و یا تلویحا ناخشنودی خود را ابراز میدارند.
در یک سنجش منصفانه و تحلیل عمقی، این نتیجه به دست میآید که در ریشه یابی موضوع « اطرافیان»- علی الخصوص از نوع تحمیلی و مضر و سفارشی آن- مثل خیلی دیگر از آفات و گرفتاریهای ورزش(مانند ناهنجاریهای اخلاقی و دلالی بیمهار و افسارگسیخته و قراردادهای نجومی و بازیکن سالاری و... ) که بارها به آن پرداخته ایم، به موضوع دخالت و اعمال نظر عناصر و جریانهایی برمیخوریم که جاه طلبانه و در پشت پرده برای ورزش و حتی مسئولان بلندپایه در حد تحمیل نزدیکترین همکاران و معاونان و مشاوران تعیین تکلیف میکنند تا آنجا که حتی شبهه « دستنشاندگی» به ذهن تحلیلگر و پژوهشگر خطور میکند و... که این البته خود موضوع جدی و جداگانهای است که به آن خواهیم پرداخت.
خلاصه کلام اینکه، مسئله « مدیران سایه نشین و پدرخوانده» در ورزش، معضلی مهم و جدی است که علت العلل و ریشه بسیاری از مشکلات و گرفتاریها محسوب میشود. در این باره واقعا باید چارهای جدی و تدبیری کارساز اندیشید.