kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۰۵۴۶
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۹
آرایش سیاست خارجی ایران پس از انقلاب

اخـراج غاصب

 
 
 
محسن فائضی
 با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ معادلات ایران در عرصه جهانی دچار تغییرات اساسی شد و کشورهایی که تا دیروز با رژیم شاه برای سرکوب مردم فعالیت می‌کردند به دشمنان شماره یک ملت ایران تبدیل شدند و روابط هرکدام با حکومت تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی ایران شکل تازه‌ای پیدا کرد. اولین سفارتخانه‌ای که پس از ۲۲ بهمن ۵۷ تعطیل شد، سفارت رژیم صهیونیستی بود و اولین سفارتی که بازگشایی شد، سفارت فلسطین بود. تنها به فاصله چند ساعت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت رژیم صهیونیستی واقع در خیابان کاخ سابق (فلسطین فعلی) به تسخیر مردم انقلابی درآمد و تابلوی سفارت فلسطین بر سر در آن نصب شد. این خود نمادی از آرایش جدید سیاست خارجی ایران پس از انقلاب نسبت به رژیم اشغال‌گر قدس بود که در این گزارش به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم.
در اوایل خروج رضاخان از ایران که به دستور انگلیس‌ها انجام شده بود و در روزهایی که هنوز تکلیف سلطنت در ایران مشخص نبود، سفیر انگلستان در تهران به شخصی از طرف محمدرضا پهلوی به او مراجعه کرده بود تا تکلیف پهلوی دوم را بداند، می‌گوید که چون طبق اطّلاعات ما، محمدرضا به رادیو برلین گوش می‌کند و پیشرفت‌های آلمان را روی نقشه پی می‌گیرد، پس مورداعتماد ما نیست. آن شخص، خبر را به محمدرضا می‌دهد. او هم گوش‌کردن به رادیو برلین را ترک می‌کند و کنار می‌گذارد! آن‌وقت سفیر انگلیس می‌گوید: «حالا دیگر عیبی ندارد؛ می‌شود او را به سلطنت انتخاب کرد.» و این‌گونه سفیر انگلستان، پادشاه ایران را انتخاب می‌کند. پادشاهی که پس از ملی‌شدن صنعت نفت در ایران و ترک کشور، با کودتای مشترک انگلیس و آمریکا به ایران بازمی‌گردد.
حضور مداخله‌گرانه بیگانگان در دوره پهلوی، منحصر در آمریکا و انگلیس نمی‌ماند و طبق گزارش‌های موجود، پای رژیم صهیونیستی نیز به دربار باز می‌شود. شروع همکاری و نفوذ صهیونیست‌ها در ایران از همان ابتدا با تأسیس آژانس یهود آغاز شد. حکومت پهلوی برای بهبود روابط با اسرائیل٬ صدور مجوز تأسیس دفتر آژانس یهود در تهران را صادر کرده بود. آژانس یهود یک نهاد صهیونیستی است که وظیفه آن سرعت‌ بخشیدن به مهاجرت یهودیان به اسرائیل است. مئیر عزری در مورد این خدمت شاه می‌گوید: «از آنجا که شاه ایران به یهودیان مهری فراوان داشت دستگاه لشکری و کشوری از هیچ‌گونه یاری به پناهندگان برای رسیدن به سرزمین اسرائیل خودداری نمی‌کرد. دستگاه‌های اداری، گذرنامه، پلیس و گمرک نیز در دادن گواهی، روادید و پروانه‌ها دست‌ودل‌باز بودند».
مئیر عزری شخصیتی است که از آن می‌توان به عمق نفوذ رژیم صهیونیستی در ارکان حکومت پهلوی پی برد. وی سفیر غیررسمی صهیونیست‌ها در ایران بود. در سال ۱۹۵۳ پس از سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق در یک کودتای آمریکایی- انگلیسی در دوران محمدرضا شاه، مناسبات میان ایران و اسرائیل ازسرگرفته شد و مئیر عزری، به‌عنوان نخستین سفیر سیاسی اسرائیل به ایران آمد. 
مئیر عزری پانزده سال در ایران بود و بعد از اتمام دوره سفارتش چند سال نمایندگی بانک روچیلدها و چند شرکت نفتی و بازرگانی را در ایران عهده‌دار شد. در این دوره ایران یک واردکننده به تمام معناست. از واردات دام و طیور تا محصولات کشاورزی و سلاح، اقلامی هستند که در دوره حکومت پهلوی از رژیم صهیونیستی وارد کشور می‌شدند.
شبکه مافیایی اسرائیل در ایران به‌قدری قدرتمند بود که همه مقامات رده اول کشور نیازمند توجه و حمایت آن هستند. در جشن عروسی دختر ارتشبد ازهاری در سال ۱۹۷۱، زمانی که مئیر عزری وارد می‌شود، ارتشبد ازهاری وی را در صدر مجلس و در کنار خانواده خود جای می‌دهد، ازهاری در این زمان رئیس‌ستاد بزرگ ارتشتاران است، این اقدام ازهاری موجب تعجب همگان می‌شود. عزری این صحنه را چنین توصیف می‌کند: «چشمان گرد سران ارتش ایران و وابستگان نظامی کشورهای بزرگ جهان به‌ویژه آمریکایی‌ها شگفت‌زده مانده بود...»
فعالیت گسترده عزری باعث شد در تمام مدت مأموریت خود در ایران، از سوی شاه و دولت ایران نشان‌های بسیاری دریافت کند. محمدرضا پهلوی بالاترین نشان «تاج» (تاج پادشاه) را به او اعطا کرد.
رژیم پهلوی برای عادی‌‌سازی نگاه مردم به فعالیت‌های رژیم صهیونیستی، کمک‌های حداقلی و نمادین مئیر عزری در برخی حوادث طبیعی را بزرگ‌نمایی می‌کرد. به طور مثال وزیر کشاورزی ایران در پی کمک‌های مئیر عزری به زلزله‌زدگان قزوین و شیراز، نشان شیر و خورشید را به او تقدیم کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در دوران پهلوی از مبارزان ضد این رژیم و وابستگی و دخالت بیگانگان بود، درباره حضور صهیونیست‌ها در آن دوره این‌گونه می‌گوید: « این‌جا پایگاه اسرائیل و استراحتگاه سران رژیم صهیونیستی بود که می‌آمدند می‌بردند، می‌خوردند و استفاده سیاسی و مالی می‌کردند. آن روزی که بعضی از کشورهای عرب تصمیم گرفتند که از نفت علیه اسرائیل استفاده کنند، شاه ایران دل صهیونیست‌ها را گرم کرد و گفت من به شما نفت می‌دهم. وضع ایران در آن روز این‌گونه بود و کسی امیدی نداشت؛ «... اما وقتی نیروها به میدان آمدند و قدرت رژیم طاغوتی و وابسته شاه متزلزل شد و نظام اسلامی در این کشور سربلند کرد».
سفیر رژیم صهیونیستی در ایران، در بخش دیگری از خاطراتش فاش می‌کند که روزی هویدا نخست‌وزیر دوران پهلوی ناگهان از او پرسیده است: «آیا در تفسیر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران و اسرائیل یا هر جای دیگر، اظهارنظر در مورد افراد و شخصیت‌ها از همان شیوه‌ای تبعیت می‌کنید که با آقای علم داشتید؟ آیا در کیفیت و کمیت کار خودتان با ما دو نفر به‌تساوی رفتار می‌کنید؟...»
 هویدا که شاید بتوان او را قدرتمندترین نخست‌وزیر دوره پهلوی دانست که توانست ۱۳ سال در این منصب باقی بماند، درباره یک ملاقاتش با عزری و توجه شاه به او چنین می‌گوید: «هفته پیش خدمت شاه شرفیاب بودم، ایشان با افسوس از رفتن شما یاد می‌کردند و می‌پرسیدند چرا از دستگاه‌های دولتی کناره گرفته‌اید؟... با این همه کار شاقی که بر دوش شاه است تعجب می‌کنم چگونه در فکر آینده و توفیق شما هستند، گو اینکه من به یاد ندارم یک نفر سفیر خارجی به‌اندازه شما از دست شاه ایران این‌همه مدال و نشان افتخار گرفته باشد.» شاه در مورد مئیر عزری سفیر اسرائیل در ایران، گفته‌ای ویژه دارد که نشان می‌دهد او نیز مانند دیگر مقامات حکومتش به سفیر اسرائیل وابسته بوده و قدرت خود را متکی به وی می‌دانسته است. این جمله ویژه را بعد از مرگ شاه، تیمسار امیر فضلی از قول او نقل کرده است: «اگر عزری هنوز در ایران بود شاید این رویدادها پیش نمی‌آمدند.».
مردم حامیان رژیم صهیونیستی را 
از ایران اخراج می‌کنند
وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تغییرات بنیادین داخلی و منطقه‌ای فراوانی داشت. یکی از این تغییرات راهبردی، خارج‌شدن حاکمیت ایران از سیطره نفوذ و دخالت غربی‌هاست.
آمریکا و غربی‌ها از وابستگی ایران دوران پهلوی به خودشان حداکثر استفاده را برای نفوذ صهیونیست‌ها در ساختار تصمیم‌گیری ایران بردند. یکی از پیامدهای مهم تحقق انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، خروج یک کشور استراتژیک و تأثیرگذار با ظرفیت‌های نظامی، سیاسی و اجتماعی فراوان از بلوک حامیان رژیم اشغالگر قدس بود. اتفاقی که شخصیت‌های مشهور آن زمان، انقلابیون و مقاومت فلسطین کاملاً آن را درک و فهم می‌کردند. یاسر عرفات به‌عنوان رهبر سازمان آزادی‌بخش فلسطین، روز یکشنبه ۲۹ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ با حضور در تهران به‌عنوان اولین مهمان خارجی انقلاب اسلامی خطاب به امام خمینی و مردم ایران گفت: آیا هیچ‌کس می‌تواند باور کند که ما حالا در ایران هستیم؟ آیا کسی این حرف را باور می‌کند که انقلاب فلسطین، حالا در ایران است؟ اما حالا هم می‌توانند باور کنند که روزگاری نو، آغاز شده است. یاسر عرفات در بخش دیگری از سخنانش گفت: «آنها [سردمداران اسرائیل] می‌گویند، زلزله‌ای به وجود آمده، ما می‌گوییم که انفجار نور، ظاهر شده. ما می‌گوییم دورانی که امت ما و منطقه ما، آزاد و مستقل باشد، فرارسید. مشکلات زیادی هست در پیش، ولی در عین حال، خوش‌بین هستیم به آینده».
شهید فتحی شقاقی رهبر و بنیان‌گذار جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز یکی دیگر از رهبران فلسطینی است که تأثیر انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی را حتی پیش از پیروزی انقلاب درک کرد و با نگارش مقاله «الخمینی: الحل الإسلامی والبدیل»، اهمیت آن را به جهان اسلام گوشزد کرد.
در نخستین ساعات پیروزی انقلاب اسلامی، ملت انقلابی و رهبران انقلاب اقدام به تعطیلی دفتر سفارت رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین کردند، امری که بیانگر تغییر رویکرد ایران پس از انقلاب اسلامی نسبت به صهیونیسم و نفوذ آن در کشور بود. جمهوری اسلامی ایران به‌مرور و با تثبیت شرایط داخلی، تمام توان و داشته‌های خودش را در مسیر حمایت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین قرار داد تا اکنون با گذشت چند دهه اثر مستقیم مقاومت بر مسئله فلسطین عیان‌تر از گذشته قابل‌رؤیت است.
نفوذ صهیونیسم در بلاد اسلامی 
خطری جدی و مهم
تجربه ایران دوران پهلوی نشان می‌دهد آنچه بیش از اتخاذ قراردادها، تجارت یا رفت‌وآمد شخصیت‌های سیاسی صهیونیست و آمریکایی برای جهان اسلام و عرب خطرناک است، نزدیکی و نفوذ آنها در رده‌های قدرت و تصمیم‌گیری است. چیزی که سیاست و مأموریت نخست مئیر عزری در سال‌های حضور در ایران دوران پهلوی بوده است. خطری که اکنون در سایه مسیر عادی‌‌سازی روابط برخی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی بیش از گذشته در کمین نشسته است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دراین‌خصوص تأکید کرده‌اند: در کشورهای عربی، چه تعداد انسان‌هایی هستند که دلشان از قضایای مربوط به سازش با دشمن صهیونیستی خون است ولی نمی‌توانند چیزی بگویند. درست مثل دوران رژیم گذشته در این‌جا که ما نمی‌توانستیم علیه صهیونیست‌ها مطلبی به زبان بیاوریم. دل‌های ما آن روز خون بود، ولی نمی‌توانستیم چیزی بگوییم. بنده در همان سال‌ها، یک‌وقت در جمع دانشجویان، به مناسبتِ تفسیر آیات مربوط به بنی‌اسرائیل- در اوایل سوره‌ی بقره- مطالبی گفته بودم. بعد، در یکی از بازداشت‌ها زیر منگنه‌ی سؤال و بازجویی‌ام قرار دادند که شما اسم از اسرائیل آورده‌اید! آیات مربوط به بنی‌اسرائیل را مطرح کرده بودم؛ گفتند: چرا اسم از اسرائیل آورده‌اید!؟ یعنی کسی که تفسیر قرآن هم می‌کرد، حق نداشت یک کلمه از بنی‌اسرائیل بگوید که مبادا به متّحد آن رژیم خبیث و خائن- که آن زمان با اسرائیل روابط گرمی داشت- بر بخورد! امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی، وضعیت به همان گونه است.»
اگر حاکمان سرزمین‌های عربی و اسلامی همانند جمهوری اسلامی ایران، با اتکا به مردم خود مسیر حق‌طلبی و حمایت از مظلومین را در پیش بگیرند، قطعاً رهایی از سلطه غرب و صهیونیسم برایشان در مسیر خوشبختی و سعادت ممکن خواهد بود.