بیمایگی اپوزیسیون فراتر از برهنگی هنرپیشه فراری(خبر ویژه)
عبدالکریم سروش برای دومین بار ضمن اعتراض به این که اپوزیسیون میخواهد هنرپیشهای را به خاطر برهنه شدن به جای سیاستمدار جا بزند،نوشت جامعه مسلمان ایران،چنین مسائلی را برنمیتابد.
وی اخیراً با اشاره به نشست کسانی چون رضا پهلوی، نازنین بنیادی، مصی علینژاد، گلشیفته فراهانی و عبدالله مهتدی گفته بود «چندی بساط رهبری جنبش پهن کردند و به گمان این که نامی در رسانهها دارند،فکر کردند در دلها هم جایی دارند. یکی از آنها تا امتحان پس نداد سر تا پا برهنه شد، به درون خانواده هنری نپذیرفتند. چندتایی هم اصلاً از سیاست خبری ندارند. در میان آنها حتی یک پرچم ایران به چشم نمیخورد، نامی از اسلامیت و دیانت قاطبه مردم ایران در میان نبود و یکی از آنها تجزیهطلب مشهور است...» در پی این انتقاد، موجی از ناسزا و فحاشی و تهدید، از سوی گروههای اپوزیسیون نثار سروش شد،با این ادعا که وی زنستیزی کرده است. او در پاسخ نوشت: «من عمل نامحترم شخص محترمی را نکوهش کردهام و آشــکارا آن کار را ناشایســته دانستهام و اکنون هم سیاستورزی ایشان را بهخاطر آن کار، بیآینده میبینم و یقین دارم که جامعه ایران چنین کسی را با چنین کارنامهای به دایره سیاست راه نخواهد داد.
... سر تا پا برهنه شدن و بدن عریان و شرمگاه خود را در مقابل چشمان جهانی به نمایش نهادن - حتی اگر مردی چنین کند- نهتنها کاری اسـت که افتخاری ندارد بلکه مورد تقبیح کثیری از عقلای عالم است و لذا چنین کاری نمیکنند- از جمله عامه دینداران که نیم بیشتر عقلا جهان را میسازند و نیز بسیاری از علمای اخلاق- لذا در تقبیح عمل خانم فراهانی کاری غیرعقلایی و خردناپسند صورت نگرفته است... حجم ناســزاهایی که ناسزاگویان روانه صاحب این قلم کردند، کمیتی فزون از فلک دارد و پر پیداســت که میخواهند با این حرکات قبیح، حرکت قبیح دیگری را بپوشانند، غافل از اینکه خون به خون شستن محال آمد محال...
کســانی که قصه زنستیزی را مطرح میکنند، چون خود به قبح آن عریانی واقفاند، میخواهند درشــتی آن را و درستی سخن مرا با این نسبتهای سست بپوشانند».
وی همچنین تأکید کرده است: این جدل سفسطی راه به جایی نمیبرد. بعضیها هم چنان که از نوشتههایشان برمیآید بغضی و عداوتی با دیانت و اسلامیت دارند و عقدهگشــایی میکنند. اینان بهتر است به درودیوار نزنند و به یمین و یسار نروند و سخن خود را بیپرده و بیپروا بر زبان بیاورند. اما چون میدانند که در میان مسلمانان جایی برای این اسلامستیزان نیست، مقصد باطل خود را در لفافه نسبتها و افتراهای گوناگون پنهان نگاه میدارند.
یادآور میشود سروش به هنگام فتنه سبز در سال 1388، به همراه عبدالعلی بازرگان، مهاجرانی،کدیور و گنجی، عضو اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور (لندن) بود.