kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۰۳۶۲
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۲

اخبار ویژه

 
 
تناقضات پایان‌ناپذیر محافل غربگرا درباره روابط با چین
مرور مواضع محافل غربگرا درباره روابط راهبردی ایران و چین، انبوهی از تناقضات تحلیلی را یادآور می‌شود.
هنگامی که موضوع امضای سند همکاری 25 ساله در میان بود، این محافل مدعی شدند قرارداد ترکمنچای امضا شده و ایران یا برخی جزایر ایرانی به چینی‌ها واگذار و فروخته شده است. آنها ادعا کردند ایران مستعمره چین شده است! اما همین محافل به فاصله یکی دو سال می‌گویند توافقات دو کشور یا از تفاهم‌نامه و سند همکاری بالاتر نرفته و فاقد ارزش اقتصادی است!!
محافل غربگرا در عین حال چند ماه قبل که موضوع سفر رئيس‌جمهور چین به عربستان پیش آمد، گفتند عربستان در فروش نفت و شراکت اقتصادی با چین، ایران را جا گذاشته و پیش افتاده است. به عبارت دیگر، آنجا مدعی نشدند عربستان، مستعمره چین شده است.
مجموعه این فضاسازی‌های متناقض در حالی است که اولا؛ چین بزرگ‌ترین شریک تجاری آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی به‌شمار می‌رود و به عنوان مثال، میزان تجارت میان آمریکا و چین 700 میلیارد دلار بوده است.
ثانیا؛ چین، بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران در بخش صادرات و دومین شریک بزرگ در بخش واردات، در دوره تحریم‌های ظالمانه غرب بوده است. در یکی دو سال اخیر نیز با وجود تحریم‌های گسترده آمریکا و غرب، واردات نفت چین از ایران افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا کرد.
البته این نکته گفتنی است که در دولت سابق نسبت به روابط راهبردی با چین، کوتاهی و بی‌مهری‌هایی صورت گرفت که موجب شد روابط از سطح راهبردی به سطح معاملات اقتصادی (بیشتر نفتی) تنازل پیدا کند و زیرساخت‌های لازم برای گسترش روابط از جمله با سرمایه‌گذاری چندده میلیارد دلاری چین فراهم نشود. این جمله تلخ از آقای ظریف است که در آخرین گزارش به مجلس تصریح کرد: «اگر با خوش‌خیالی، دوستان دوران تحریم را نرنجانده بودیم، دوستان‌مان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی، حمایت‌مان می‌کردند»!!
با این وجود در جریان سفر اخیر آقای رئیسی به چین، قراردادهایی 
بالغ بر 3/5 میلیارد دلار امضا شده و پیش‌بینی شده که برخی تدارکات زیرساختی، به افزایش تعاملات دو کشور منتهی شود.
در میان نشریات غربگرا، روزنامه آرمان یکی از نشریاتی بود که با تردید و تشکیک درباره سفر آقای رئیسی به چین نوشت: چین فاقد بسیاری از تکنولوژی‌های موردنیاز نفت، پتروشیمی و پالایشگاهی است و با توجه به تحریم‌ها، امیدی به قرارداد با صاحبان تکنولوژی روز دنیا (کشورهای اروپایی و آمریکا) نیست. به نظر کارشناسان، این سفر، دستاورد اقتصادی نداشت و بیشتر جنبه سیاسی داشت. رئیسی در حالی به پکن سفر کرده که توافق 25 ساله میان ایران و چین در بلاتکلیفی به سر می‌برد.
این روزنامه در تحلیل دیگری و برخلاف فضاسازی‌های قبلی علیه توافق 25 ساله نوشت: میان شعارهایی که تا حالا حول محور شرق انجام شده و آن تفاهم‌نامه 25 ساله که امضا شده با سرمایه‌گذاری عملی که انجام شده، فاصله هست به عبارت دیگر شکافی است که اگر در این سفر یا در این دولت پر نشود، کم‌کم این موضوع مطرح می‌شود که آن تفاهم‌نامه 25 ساله روی کاغذ مانده است. چون در این سفر یک تفاهم‌نامه وجود دارد، دستور کار و راهبرد مطلوبی برای جذب سرمایه در کشور در صنایع مختلف از جمله صنعت نفت و گاز و سایر زیرساخت‌هاست. به یاد داریم که آقای لاریجانی مسئول پیگیری این تفاهم بود و بعد از استقرار دولت سیزدهم آقای لاریجانی از این مسئله فاصله گرفت.
روزنامه سازندگی هم که از نشریات هوچی علیه مسئله همکاری 25 ساله بوده، حال تحلیلی با عنوان «رویای شیرین» منتشر کرده و پیشرفت گسترده در ادامه گسترش روابط با کشورها از جمله چین را بلندپروازانه و غیرواقعی توصیف نمود.
در همین حال و در حالی که سطح مبادلات تجاری چین به بالای
20 میلیارد دلار در سال رسیده، عبدالرضا فرجی‌راد (دیپلمات سابق اصلاح‌طلبان) در روزنامه آرمان نوشت: شنیده‌ها از آن خبر می‌دهد که در این سفر 20 توافق بین ایران و چین منعقد شده است. این توافقات خوب است به شرط اینکه ایران مسئله اف‌ای‌تی‌اف را حل کند و سیستم بانکی ایران به سیستم بانکی جهان وصل شود و پول‌های ایران در سیستم بانکی به گردش درآید و دلار به راحتی بتواند وارد سیستم بانکی ایران شود.
 
حمایت محمود صادقی از گروهک تروریستی در چین
برخی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی و نشریات همسو در حالی سنگ اویغورها را به سینه می‌زنند که سرکرده اویغورهای چین از سازمان تروریستی منافقین حمایت می‌کند و همچون رئیس سازمان بازیچه آمریکا و برخی سرویس‌های جاسوسی است.
اخیراً روزنامه غربگرای اعتماد از قول محمود صادقی نوشت: «یکی از موضوعاتی که به نظر می‌رسد در جریان سفر آقای رئیسی با چین مغفول باقی مانده، پیگیری وضعیت مسلمانان ساکن در منطقه سین‌کیانگ چین است. در فرهنگ دینی آیات و روایات فراوانی داریم که در آنها درخصوص ضرورت حمایت از مسلمانانی که مورد ظلم قرار گرفته‌اند، صحبت شده است. در یکی از روایات آمده است: «منْ أصْبح لا یهْتمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمین فلیس بِمُسْلِمٍ... آنکه صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست.» علاوه بر این اصل سوم قانون اساسی که در 16 بند وظایف دولت جمهوری اسلامی را بیان کرده (در بند 16) به تبیین حوزه سیاست خارجی کشور پرداخته است. در این بند به تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان اشاره شده است.
براساس این وظایف است که دولت ایران در بسیاری از مناطق جهان ازجمله در لبنان، سوریه، یمن، فلسطین، عراق و... از مسلمان حمایت می‌کند. اما این روند حمایتی درخصوص مناطق مسلمان‌نشین چین چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
منطقه سین‌کیانگ چین که اویغورها در آن ساکن هستند یکی از مناطق تاریخی است که اویغورها از دوران باستانی در آن منطقه زندگی کرده و در دوران بعد به اسلام گرویدند. جالب اینجاست که اویغورها ریشه‌های ایرانی دارند و هم از نظر فرهنگی و نژادی و هم از نظر زبانی نزدیکی فراوانی با ایران دارند. 
به نظر می‌رسد حداقل کاری که دولت و رییس‌جمهوری ایران در این زمینه می‌تواند بکند، پرس‌وجو و طرح پرسش است. ضمن اینکه رییس‌جمهور ایران در جریان سفر به چین می‌توانستند، دیدار از این مناطق را هم برنامه‌ریزی کنند. البته هیچ‌کس موافق ایجاد تنش در روابط میان دو کشور نیست، اما حداقل می‌توان کاری کرد که اطلاعاتی در این زمینه از سوی مقامات چینی دراختیار ایران قرار بگیرد. متاسفانه نه‌تنها این ضرورت‌ها مورد توجه قرار نگرفته، بلکه اساسا موضوعی ذیل عنوان مسلمانان اویغور در صدا و سیما سانسور می‌شود. درخواست توضیح درباره وضعیت مسلمانان این منطقه حداقل کاری است که آقای رئیسی می‌توانستند از طرف چینی درخواست کنند که متاسفانه نشانه‌ای از اجرای این ضرورت مشاهده نمی‌شود».
یادآور می‌شود پیش از این هم تحلیل‌های مشابهی از سوی روزنامه‌های غربگرا مطرح شده و این در حالی است که ربیعه قدیر سرکرده اویغورها، چندی پیش با هدایت سرویس‌های جاسوسی غربی، در همایش سازمان تروریستی منافقین شرکت کرد؛ چرا که گروهک زیر نظر وی هم مانند منافقین، گروهی تروریستی است و یکی از منابع تأمین تروریست‌های تکفیری و دائمی در سوریه و عراق محسوب می‌شود. اویغورها با رژیم صهیونیستی، انگلیس و آمریکا در ارتباط هستند.
 
عدم دعوت از ایران و روسیه سطح کنفرانس مونیخ را پایین آورد
«كنار گذاشتن ايران از کنفرانس امنیتی مونیخ؛ خودانزوایی اروپا از ترس رو‌به‌روشدن با واقعیت‌ها است».
سايت آلمانی ناخ دن سايتن با اشاره به عدم دعوت از ایران برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ نوشت: کنفرانس امنیتی مونیخ در حال از دست دادن فرصت برای وجهه خود به عنوان یک فُروم بین‌المللی پیشرو برای دستیابی به صلح در جهان است. به روال معمول، این رویداد بايد بحران‌های بین‌المللی همانند جنگ اوکراین، و یا موضوعات بین‌المللی مهم، مانند احیای برجام را در یک فضای باز به بحث و تبادل نظر مى‌گذاشت. اما اکنون شاهد آن هستیم که از روسیه و ایران اصلا دعوت به عمل نمی‌آید.
یک کنفرانس امنیتی با سابقه‌ای طولانی، همانند کنفرانس امنیتی مونیخ جای مناسبی برای «سیاست کاری‌های نمادین» نیست. با پس گرفتن دعوت از مهمانانی خاص نه تنها وجهه این کنفرانس در صحنه بین‌الملل دچار آسیبی جدی می‌شود، بلکه «فرهنگ بحث و جدل» که از نمادهای نظام سیاسی در آلمان محسوب می‌شود، نیز زیر سؤال می‌رود. 
کنفرانس امنیتی مونیخ هیچ‌گاه «بی‌طرف» نبوده و همواره نام «فراآتلانتیک» را با خود به همراه داشته، اما این‌بار، رویداد امسال بیشتر شبیه نشست‌های سالانه یک حزب است.
با نگاه به موضع نقادانه‌ای که سیاست خارجی آلمان در ماه‌های اخیر در قبال ایران و روسیه از خود نشان داده است، قبل از بروز این حرکت هم بسیار محتمل بود که مدیران کنفرانس امنیتی مونیخ این دو کشور را کنار بگذارند. اگرچه طرف ایرانی نیز به احتمال فراوان، وقوع این رفتار را بسیار محتمل می‌دانسته است، اما علی‌الظاهر باز هم کورسوی امیدی برای پیروزی دیپلماسی وجود داشته است. 
کشورهایی نظیر ایران در چنین فضایی به‌دنبال یک سیاست خارجی پویا هستند تا بتوانند به‌وسیله آن از خود در مقابل سیاست تحریمی چندین ساله دفاع کنند، سیاستی که برگرفته از خودبرتربینی «دموکراسی غرب» است. دیدار رسمی رئیس‌جمهور ایران از چین در این هفته خود نشانه و اشاره‌ای است به همین موضوع. لذا می‌توان از این رفتار، یعنی خارج کردن از لیست مهمانان کنفرانس امنیتی مونیخ، به عنوان یک خودانزوایی از ترس رو‌به‌روشدن با این واقعیت‌ها تعبیر کرد.
اینکه با این رفتار دیدگاه واقع‌بینانه در برخورد با آنچه در جهان می‌گذرد، کاملاً مغفول می‌ماند، بسیار دلسرد‌کننده می‌نماید. رویداد امسال بیشتر شبیه نشست‌های سالانه یک حزب است که در آن اغلب حضار و مدعوین کم و بیش یک نظر مشابه را نمایندگی می‌کنند و قرار است از این فرصت برای نمایش انسجام خود استفاده کنند. این مسئله بی‌شک به عمیق‌تر شدن دوقطبی در جهان سیاست خارجی می‌انجامد و نمی‌تواند جلوه‌ای از فضای جهان کنونی که درآن صلح بیش از هر زمانی متزلزل شده است، باشد.
اکنون این خطر جدی وجود دارد که دیگر هیچ مانعی در مقابل افراد پشت پرده این تصمیم برای تبدیل این کنفرانس به صحنه نمایش تک بعدی، استدلال‌های یکسویه و کف و سوت برای یکدیگر، وجود ندارد.
 
لودگی اپوزیسیون در تقلید از «ازهاری بیچاره»
روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد، ادعای محافل ورشکسته ضدانقلاب درباره راهپیمایی پرشکوه و حماسی 22 بهمن را به سخره گرفت.
برخی محافل خارج‌نشین که از جمع کردن چند صد نفر هم در تجمعات اپوزیسیون ناتوان هستند، پس از خروج از شوک ناشی از حضور ده‌ها میلیونی ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن مدعی شده بودند این تصاویر واقعی نیست و فتوشاپ است.
آفتاب یزد در واکنش به این لودگی اپوزیسیون نوشت: شباهت‌های تاریخی گوشه‌هایی از وقایع کشور، انسان را به اندیشه وادار کرده و ریشه‌های تاریخی برخی از تصورات و تفکرات را به همه نشان می‌دهد. هم‌نسل‌ها و هم‌عصرهای ما که روزهای تاریخی خیزش‌های مردمی بهمن‌ماه را به یاد دارند به خوبی می‌دانند ادعای نخست‌وزیر نظامی را که وقتی گفت صدای شعارهای مردم ساختگی و نوار است چقدر پوچ است. 
آن روز بسیاری از مردم به ساده‌اندیشی و دروغ‌های رژیم گذشته خندیدند وقتی که این همه صدا و جمعیت را نوار و ساختگی اعلام کردند از همین رو بلافاصله پاسخ دادند باز هم می‌گی نواره، نوار که پا نداره. حالا در چهل‌وچهارمین سالگرد پیروزی این نهضت، حضور اعجاب‌انگیز مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن به فتوشاپ تعبیر شد. واقعا بدون هرگونه پیش‌داوری و یا نظریات قضاوتی، اگر بخواهیم در مورد این ادعاها اظهارنظر کنیم باید قضاوت را به وجدان‌های بیدار در کشور و سراسر جهان واگذار کنیم.
 منطق ضعیف و کودکانه این‌گونه افراد نمی‌تواند واقعیات موجود را کالبد شکافی کند. تورم، گرانی، مشکلات ناشی از عوارض طبیعی، مشکلات اقتصادی و سایر آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی موجود براساس منطق مادی باید موجب دلسردی مردم و رویگردانی آنها از یک نظام سیاسی گردد اما مردم در تقابل با عوامل یاد شده، دشواری‌ها و کمبودها را تحمل کرده و با منطق قدرتمند خود، از عمق معضلات مطلع بوده و تحریم‌های ناجوانمردانه و دشمنی‌های کور مدیران جنگ ترکیبی را اساس مشکلات 
می‌دانند. 
جنگ ترکیبی‌ای که با شایعات و اقدامات عملی درصدد از پا درآوردن مردم است. ملتی که پاسدار سیادت و برتری جهانی می‌باشد باید دشواری‌ها را تحمل کرده و مقاومت نماید. اما آیا سیل خروشان مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن را می‌توان فتوشاپ قلمداد کرد؟ صادقانه می‌توان گفت که حتی سازندگان این ادعای پوچ و حاملان و ناقلان آن نیز این دروغ را باور نداشته و بدبخت‌تر از آنها افرادی هستند که کشور و در میان جامعه این حرف‌ها را باور داشته و در محافل خود نقل می‌کنند. 
گاهی از اوقات باید به قضاوت‌های ساده‌اندیشانه‌ای که قصد دلسرد نمودن مردم و آزار روحی آنان را دارند فقط باید خندید.