مهدی خوشمرام
نقش پیامبران و اهداف رسالت آنان از مسائل مهم و اساسی است؛ زيرا ميتواند در حوزه انتظارات مردم از دین و انتظار دین از مردم نقش مهم و تاثيرگذاري را ايفا كند. بسياري از کساني که در باره انتظار مردم از دین و دین از مردم سخن گفتهاند گاه دایره حضور دین در زندگي را چنان بسته و تنگ گرفتهاند که تنها براي امور فردي و اخروي مردم کارآيي دارد و هيچگونه نقش و تاثيري در زندگي مردم در دنیا و یا امور اجتماعي ايشان ندارد. در این تعریف دین امري كاملا شخصي و معنوي تلقی شده است. در مقابل ،برخي ديگر براي دين از چنـان کارکردها و انتظاراتي قائل ميشوند که ميبايست در حوزه اختراعات و ابتکارات آنان نیز تلقی شده وارد شود و مسائل فيزيك و رياضي آنان را حل کند. به تبع هر يك از اين اندیشهها و بینشهاي بسته و باز انتظارات مردم از پیامبران و به تبع آنان از امامان معصوم(ع) نیز متغیر و متفاوت ميشود.
به نظر مي رسد که قبض و بسط در مسئله انتظارات دو سویه دین و مردم، ارتباط تنگاتنگی با اهداف و رسالت پیامبران دارد. بهترین و درستترین کار آن است که براي شناخت انتظارات دوسویه به سراغ وحي رفت تا دانسته شود که چه انتظاراتي از دین به حق وجود دارد و دین نیز چه انتظاراتي از مردم دارد؟ قرآن در آیات بسياري به تبيين و تحلیل نقش دین در زندگي مردم به اشكال مختلف پرداخته است. يكي از این راهها بیان رسالت و اهداف پیامبران(ع) است؛ زیرا با مشخص شدن اهداف رسالت آنان به درستي انتظاراتي که ميبايست از دین داشت مشخص مي شود و اینکه دین نیز از مردم چه انتظاراتی دارد. در اين نوشتار تلاش بر آن است تا اهداف رسالت پیامبران تبیین شود.
***
اهداف رسالت در آیات وحي
رسالت و رسول که به معنای فرستادگی و پیغام بری است (لسان العرب ابن منظور ج 5 ص ۲۱۳ و لغت نامه دهخدا ج 7 ص ١٠٥٨٤) به معنای آن است که شخصي از سوي كسي پیام خاصي را به ديگري برساند. از اين رو تفاوتی میان اینکه فرستاده و پیام از سوي خدا و يا انسان باشد نیست، چنان که تفاوتی نیز ندارد که این پیام به سوي انسان يا فرشته و يا جنیان و حتي شيطان باشد. اما در اصطلاح و کاربردهاي قرآني، رسالت، اصطلاح خاصي نيز دارد. در این اصطلاح مراد از رسالت آن است که شخصي از سوي خداوند پيامي براي انسان داشته باشد که این پیام حاوي گزارههاي شناختي خاص و آموزههاي دستوري است که از آن به شریعت و یا دین یاد میکنند.
دین در کاربردهاي قرآني امر و ماهیت یگانهاي است که خداوند از آن به اسلام یاد میکند. هر يك از پيامبران یا صاحب شریعت و شیوه خاص از مدیریت و برنامه بودهاند که ارتباط تنگاتنگي با مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی آنان داشته است و یا اینکه شریعت و شیوه پیشین را ترویج و یا مدیریت میکردند. همه این شیوهها و شرایع که داراي بسط و قبض بودند و گاه امري به عللی مباح و در زماني ديگر حرام ميشد و يا حتي امري حرام به حلال و يا بر عکس تبديل ميشد و از آن به نسخ شرايع ياد ميشود، در چارچوب کلي دين بودند. به اين دليل ميتوان گفت که دین آموزههاي كلي است که خطوط اصلي را روشـن مـيكـنـد و راهبردهای کلان و اساسي را تبیین و مشخص میگرداند و شریعت مسائل ریز و سیر و سلوك و سیاستها و خط مشيها را به مردم ميرساند. بنابراين شریعتها شیوههای زیست در عصر و زماني خاص بوده است که متغیر میشوند و از پایداری و ثبات برخوردار نميباشند. این شیوهها هر چند که براساس مصالح و حسن ذاتي و فعلي هستند ولي دوام آنها ارتباط با نيازهاي بشري در عصر خاص دارد. شرایع با همه تغییر و تحول و تبديلي که داشته است در زماني به کمال خود رسید و این همان زماني است که دین اسلام از آن به روز اکمال ديـن يـاد مـيكنـد. عصر رسالت پیامبر(ص) زماني است که انسان به بلوغ و رشدي دست مييابد که از آن زمان تا روز قيامت ميتواند خود را با شریعت و روش خاصي مديريت کند و به کمال لایق و شایسته خویش برساند.
از آنجا که آخرین شریعت حاوی همه گزارههای شناختی و آموزههای دستوري و سلوکي است از آن به دین اسلام یـاد شده است. دین اسلام در این تفسیر به مفهوم دین کامل است که هم از نظر اصول كلي و خطوط کلان و هم از نظر آموزههاي عملي و تكليفي، كامل و هم از نظر مدیریت اجرا و نظارت به نهایت درجه خود رسیده است.
اگر در گذشته درعصر هر شريعتي عمل به شریعت به معنا و مفهوم عمل به اسلام بوده است و حضرت ابراهیم(ع) با عمل خویش اعلام ميکند که من مسلمان هستم و يا حضرت موسي(ع) و عيسي(ع) با عمل خویش به شریعت خود اسلام را عمل ميکنند و مسلمان ناميده ميشوند در عصر رسالت محمدي(ص) تنها عمل به شريعت وي به عنوان اسلام معنا و مفهوم مییابد و دیگر شرایع به معنایی نسخ شدهاند. به این معنا که تنها از شرایع پیشین اموری که تأیید و تصدیق شده است بهعنوان شریعت مقبول دانسته میشود و هر عملی که از سوی شریعت محمدی)ص( تأیید و امضا و تصدیق نشده باشد از قانونیت و شریعت بودن بیرون میرود . از اینرو عمل به اسلام به معنای عمل به مجموعهاي است که حضرت محمد(ص) به عنوان آخرین پیامبر خدا(ص) حامل آن رسالت بوده است. دین در اینجا همین مجموعهاي است که پیامبر حامل آن بوده است. این گونه است که میان دين و شريعت در اسلام محمدي(ص) نوعي يگانگي و اتحاد ايجاد ميشود.
اکنون اين پرسش مطرح ميشود که رسالت و اهداف همه پیامبران که حامل امري به عنوان دین اسلام بودهاند چیست؟ اهداف دین اسلام چیست؟ دین اسلام که از آدم(ع) تا خاتم(ع) با يك صد و بیست و چهار هزار پیامبر که تنها ۲۷ تن آنان در قرآن نام برده شدهاند چه اهدافي را دنبال ميکرده است؟ با پاسخ به این پرسش است که انتظار مردم از دین و دین از مردم دانسته ميشود و مشخص ميگردد که دایره وظایف مردم چیست و آیا قبض و بسطي در اين میان بوده است یا خیر؟
اهداف رسالت را ميتوان به اموري چند تقسیم کرد. پیش از اینکه به يكايك عناوين و اهدافي كه قرآن براي رسول و رسالت بيان ميکند پرداخته شود بیان این نکته ضروري است که اهدافی که در آیات قرآني بيان ميشود اهدافي غايي، متوسط و ابتدايي است. به اين معنا که برخي از اهداف بيان شده در حكم مقدمه و برخي ديگر مقدمه مقدمه و در نهايت برخي اهداف، اصلي و اساسي و غايي است. به عنوان نمونه يكي از اهدافي که براي رسالت بيان ميشود اتمام حجت است ولي اتمام حجت خود مقدمه امري ديگر است که عبارت است علم و دانش به حقانیت وحي و در نهايت عمل به آموزههاي آن، که تعلیم و تزکیه میباشد و این دو، خود از اهداف مياني است. زيرا هدف نهايي از آن تقرب به خدا و رضوانالله است. از اینرو همه این اهداف در يك درجه و اعتبار و ارزش یکسان قرار ندارند و تفاوتهاي معناداري از اين جهت در میان آنها یافت ميشود. در اينجا به همه اهداف، بيتوجه به مقدمه بودن و يا مقدمه مقدمـه بـودن و یا غایت آن پرداخته ميشود. این اهداف که رسالت پیامبران را شکل میبخشد و در حقیقت دایره و گستره دین و انتظار بشر از آن را نیز مشخص ميکند عبارتند از:
۱. اتمام حجت: يكي از اهداف رسالت که قرآن در آیات چنـدي بـدان اشاره میکند مسئله اتمام حجت برای بندگان خدا است. خداوند در آياتي چون ١٦٥ سوره نساء و ۱۹ سوره مائده و ۱۳۰ و ۱۳۱ سوره انعام و نیز ۱۳ سوره یونس و آیه 36 سوره نحل و دهها آیه دیگر بیان میکند که هدف رسالت پیامبران اتمام حجت خدا براي مردم است تا در قیامت مدعي نشوند که خداوند آنان را در جریان امور نگذاشت و یا درباره خشم و عذاب خداوند در قیامت انذار نکرد و یا آنان را به بهشت بشارت نداد.
قرآن در آیه ۱۳ سوره یونس و 36 سوره نحل و چند آیه دیگر توضيح ميدهد که نزول عذاب دنيايي بر امتهاي گناهكار پس از اتمام حجت و فرستادن پيامبران به سوي آنان بوده است.
۲. اجتناب از طاغوت: از دیگر اهدافی که قرآن براي رسالت پیامبران ياد ميکند ،مسئله اجتناب از طاغوت است .طاغوت در کاربردهای قرآنی کسی است که بي اجازه خداوند براي خود ولايتي قايل مي شود و درزندگي اجتماعي و سياسي مردم دخالت میکند. این بدان معناست که از نظر قرآن کسی را بر کسی حق حکومت و ولايتي نيست جز با اذن خدا و رسولش و هرگونه دخالت اشخاص در حوزه زندگي ديگري به عنوان دخالت طاغوتي قلمداد ميشود. پیامبران به مردم اين آگاهي را می بخشند که نگذارند تا طاغوت حتي در حوزه امور قضايي ايشان دخالت کند و بخواهد به حل و فصل امور اختلافی در میانشان اقدام کند. از آنجا که براي خداوند به عنوان خالق و پروردگار، حق ملکیت و ولایت است ميتواند به برخي که در مسیر برنامهريزي پرورشي خداوند حرکت ميکنند این ولایت را ببخشد. بنابراین از اهداف دین، روشنگري نسبت به حقوق سياسي و اجتماعي مردم و بیان مطالبات است. مردم باید با آگاهی از حق خود از هر کسی که بخواهد به دور از آموزههاي وحياني در هر حوزه زندگي بشر دخالت کند دوري کنند و با او به مخالفت برخیزند. به هر حال پیامبران مامورند که مردمان را به حقوق سياسي و اجتماعي خويش آگاه و از آنان بخواهند که از طاغوت دوري کنند. این مسئله در آیات چندي از جمله در آیه 36 سوره نحل بیان شده است.
۳. امتحان و آزمون: آيه ٢٥ سوره حدید امتحان یاوران دین و نصرتکنندگان خدا و پیامبران را از اهداف رسالت برميشمارد. به این معنا که رسالت پیامبران خود آزموني براي انسانهاست و خداوند از طریق پیامبران و آموزههاي آنان مردمان را ميآزمايد تا دوستان و دشمنان و نیز ربانیون را از دوستداران شیطان بازشناساند. آیه ۲۰ سوره فرقان هدف رسالت را اين گونه توضيح ميدهدکه اشخاص با پیامبران آزمایش میشوند تا آنانی که حق را پیروی میکنند، از کسانی که با آنان مخالفت میورزند شناخته شوند و حجتی برای آنان در قیامت باقی نماند. اصولا آزمون برای این است که اشخاص، خود را چنانکه هست نشان دهند. بسیاری از اشخاص در هنگام آزمونهاست که توانمندیها و یا هویت و ماهیت و شاکله وجودی خویش را نشان میدهند و یا میسازند. اینگونه است که در روز رستاخیز تنها کسانی سربلند در قیامت میایستند که از این آزمون، پیروز و سربلند بیرون آمده باشند.
4. انذار (هشدار): شاید آدمی زمانی به خود آید و احساس خطر کند که شخصی آگاه به جزئیات و مطمئن و قابل اعتماد، او را به امری هشدار دهد. پیامبر(ص) در همان آغاز رسالت بر بلندی تپهای قرار میگیرد و میفرماید: ای مردم، اگر شما را آگاه گردانم که در پس این تپه دشمن در کمین است، آن را باور میکنید؟ گفتند: آری. آنگاه به مردم خطاب میکند که شما را از نباء عظیم قیامت آگاه میسازم و از اینکه در رستاخیز از آتش دوزخ و خشم الهی دور شوید و با اعمال نیک و ایمان به خدای یگانه خود را از عذاب خشم الهی که در دوزخ تبلور مییابد دور نگهدارید. اینگونه است که انذار از قیامت و دوزخ از اهداف پیامبران در آیاتی چون 165 و 166 نساء و نیز 48 آیه انعام و 56 سوره کهف و 24 فاطر و مانند آن بیان شده است.
5. بشارت به مومنان: بشارت از وظایف و اهداف مشترک همه پیامبران بوده است. خداوند در آیه 163 تا 165 سوره نساء و آیه 48 سوره انعام و 56 سوره کهف به این مسئله اشاره میکند و بشارت را از جمله اهداف پیامبران میشمارد. در حقیقت با بشارت تلاش میشود تا اصل مهم تشویق در تقویت اعمال و رفتارهای هنجاری عملی شود. بسیاری از مردم از اینکه مورد تشویق قرار گیرند و با هر عملی که انجام میدهند تشویقی از جانب دیگران صورت پذیرد خوشحال میشوند و اعمال و رفتار خویش را بهتر و کاملتر انجام میدهند. بشارت به بهشت و بهرهمندی از نعمتهای اخروی عاملی مهم برای انجام کارهای هنجاری است که قرآن از آن به بهترین شکل استفاده کرده است تا مردمان شاکله وجودی خویش را براساس رفتارهای پسندیده و هنجاری شکل بخشند و توانمندیهای ذاتی خویش را که از آن به اسمای الهی یاد میشود آشکار کنند.
6. تبلیغ و ابلاغ: تبلیغ و ابلاغ روشن پیامهای خداوند به انسانها از اهداف مشترک پیامبران است که در آیات 35 سوره نحل و 54 سوره نور و نیز 18 سوره عنکبوت بدان اشاره شده است. این از اهداف مقدمی است که در حقیقت زمینهساز بهرهگیری از آیات وحیانی و دستورهای آسمانی را فراهم میآورد و مردمان را به اعمال صالح و خیر سوق میدهد.
7. تبیین حق: آشکارسازی حق و قضاوت در امور مورد اختلاف امتها از اهداف رسالت پیامبران در آیات 213 سوره بقره و نیز 19 سوره مائده و 47 سوره یونس ذکر شده است. این مسئله بیانگر نقش اجتماعی و کارکرد سیاسی و حوزه عمل اجتماعی دین است و دین را از عمل فردی و اخروی به مسئله دنیوی و اجتماعی بیرون میبرد.
8. تزکیه و خودسازی: خداوند تزکیه و اصلاح انسانها و خروج آنان از فساد روحی و تباهی فکری را از اهداف مهم رسالت پیامبران میشمارد که در آیات 48 سوره انعام و نیز 35 سوره اعراف بدان اشاره میکند. این مسئله از مهمترین اهدافی است که به جهت تاثیر در رفتارهای اخلاقی و هنجاری مورد تاکید قرار گرفته است؛ زیرا کسانی که خودسازی کرده و از دام هوای نفس بیرون رفتهاند در رفتارهای اجتماعی وسیاسی خود نیز بهتر و هنجاریتر عمل میکنند.
9. تضرع: از دیگر اهدافی که در راستای تزکیه بدان اشاره شده است توجه و تضرع به درگاه الهی است که در آیه 42 سوره انعام و نیز 94 سوره اعراف بیان شده است.
10. تقوا و پرهیزکاری: یکی از هدفهای رسالت پیامبران مسئله تقوا و درستی در کردار و رفتار آدمی است. پیامبران در همه دعوتهای خویش نخست مردم را به تقوا میخوانند. تقوا دارای مراتب بسیاری است که نخستین درجه آن رفتارهای هنجاری و پسندیده است که خداوند در آیات نخستی که در مکه نازل کرده است بدان اشاره میکند و از مردم میخواهد که دستکم تقوای هنجاری داشته باشند و به اصول عقلی توجه داشته و مبانی اخلاقی را رعایت کنند. به هر حال تقوا از اهداف رسالت پیامبران دانسته شده که ارتباط تنگاتنگی با مسئله تزکیه دارد.(اعراف آیه 35)
11. تلاوت آیات و پیامرسانی: از دیگر اهداف رسالت که خداوند در آیه 52 سوره حج و نیز 71 سوره زمر بدان اشاره کرده پیامرسانی و خواندن آیات وحیانی است. آیات وحیانی به جهت محتوا و نیز الفاظ زیبا و شیوا و محتوای بلند آن بهگونهای است که مردمان را متاثر میسازد. از اینرو همه پیامبران افزون بر بیان محتوای پیام مامور بودند که عین الفاظ و کلماتی که نازل شده را بر مردمان بخوانند تا آنان از این الفاظ و واژگان نیز بهرهمند شوند.
12. دعوت به توحید: از دیگر اهدافی که بیان میشود دعوت به توحید و یگانگی خدا و بندگی اوست که بهصورت پرستش و عبودیت متجلی میشود.(آلعمران آیه 79 و نیز ابراهیم آیه 10)
13. قضاوت: قضاوت برای رفع نزاع و اختلافات در جوامع بشری از اهداف رسالت پیامبران است که در آیات 213 سوره بقره و نیز 47 سوره یونس بدان اشاره شده است. این مسئله ارتباط تنگاتنگی با ماموریت پیامبران و دین در دنیا و امور اجتماعی و سیاسی جامعه دارد. با توجه به این آیات پیش گفته به خوبی دانسته میشود که اهداف پیامبران اختصاص به امور شخصی و اخروی ندارد و برخلاف ادعاها نمیتوان پذیرفت که ماموریت پیامبران و نیز امامان تنها بیان شریعت و یا حضور در امور اخروی مردم باشد. اینگونه است که نظام ولایی معنا مییابد و حکومت و ولایت ایشان به عنوان حکومت عادل و ماموریت و وظیفه آنان و پذیرش ایشان به عنوان حکومت ضد طاغوت لازم و ضروری میشود.
14. هدایت: هدایت مفهومی عام و کلی است و به معنای آن است که خداوند مجموعهای از گزارهها و آموزهها را به مردم داده است تا براساس آن دنیا و آخرت خود را مدیریت کنند. از اینرو میتوان گفت که این کلمه کلیدیترین مفهومی است که همه اهداف را دربر دارد و بیان میکند. این مسئله در آیات متعددی چون 213 سوره بقره و نیز 43 سوره اعراف و 36 سوره نحل و مانند آن مورد تاکید قرار گرفته است.
اینگونه معلوم شد که رسالت پیامبران دایره وسیعی از اهداف را دربر میگیرد که شامل امور شخصی و اجتماعی و نیز دین و دنیای مردم میشود.