بررسی ماهیت فرهنگی پیروزی انقلاب اسلامی-بخش پایانی
۲۲ بهمن مشت محکم استکبارستیزی بر فرهنگ استبدادی غرب
گروه گزارش
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورایعالی انقلابفرهنگی (مورخه 15 آذر 1401) ایثار، ما میتوانیم و اعتراض به غرب را سه دستاورد فرهنگی انقلاب برشمردند و فرمودند: «فرهنگ «ما نمیتوانیم» بهعنوان یکی از گزارههای غلط حاکم بر جامعه قبل از انقلاب اسلامی بود. انقلاب با سازندگی و حرکتهای خلاقانه این ذهنیت را بهتدریج تغییر داد که نتیجه آن انجام کارهای بزرگی بود.»
ایشان در ادامه فرمودند: «انقلاب اسلامی موجب تبدیل فرهنگ «شیفتگی به غرب» به فرهنگ «اعتراض به غرب» شد. تغییر فرهنگ «خودپسندی و شهرت» به فرهنگ «ایثار و از خودگذشتگی» نمونه تأثیرگذاری فرهنگی انقلاب اسلامی بر زندگی شخصی افراد است. با وجود تغییر بسیاری از بنیانهای غلط اما عوامل مختلف بهمرورزمان موجب تضعیف روحیه تهاجمی انقلاب میشود که باید این موضوع مورد مراقبت و رصد جدی قرار گیرد تا دوباره آن بنیانهای غلط سر بر نیاورند. میتوان به کمک پایههای فکری انقلاب و جوانان فعال یک حرکت عظیم فرهنگی به وجود آورد.»
تبلور فرهنگ استکبارستیزی
انقلاب اسلامی اولین دستاورد عظیمی که برای ملت ایران داشت خودباوری بود. در کمال تأسف و ناباوری ملتی با تمدن کهن در سایه سیاستهای استکباری و استعماری به جایی رسیده بود که حتی از تأمین بدیهیترین نیازهایش عاجز بود. مسئلهای که باعث میشد به ملت ایران بهعنوان موجودی توسریخور نگاه کنند و غربیهایی که بهاصطلاح آمده بودند خدمتی به این ملت ارائه دهند، آن را با حیوانات در یک درجه میدیدند و برای حضورشان در ایران حق توحش میگرفتند. رامین غفاری یک بسیجی و فعال دانشجویی ضمن بیان مطالب بالا میگوید: «دومین دستاورد کلی انقلاب اسلامی استقلال بود استقلالی که سالها هر ایرانی در آرزوی آن بود و در کمال تأسف ما ایرانیها خودمان که هیچ حتی شاه نیز استقلال و اختیار کافی برای تصمیمگیری در امور کشور را نداشت و اگر خارجیها میگذاشتند شاید یک وزیر دربار را میتوانست عزل و نصب کند، شخص شاه توسط انگلیس منصوب میشد و توسط او یا آمریکا تبعید میشد و شاه بعدی به جایش نشانده میشد، سران کشورها بدون اجازه و اطلاع شاه ایران در تهران جلسه میگذاشتند و شاه را حتی برای دستبوسی هم به حضور نمیپذیرفتند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «سومین دستاورد کلی انقلاب اسلامی ایران نیز امنیت بیبدیل و امروز بیرقیب ایران اسلامی است بهطوریکه تا قبل انقلاب با کوچکترین حرکت و در سریعترین زمان ممکن ایران تحت اشغال بیگانگان قرار میگرفت و ارتش نوین ایران که رضاشاه کلی برای آن خرج کرده بود و بدان فخر میکرد، حتی چند ساعت هم نتوانست جلوی نیروهای متخاصم دوام بیاورد و همیشه خارجیها ایران و تمام منافع و منابع ایران را بین خود تقسیم میکردند!»
نقش جهاد تبیین در پیروزی انقلاب
امام خمینی(ره) یک تز و ایدهای را اعلام کردند و در پیش گرفتند که خیلیها باور نمیکردند این تز جواب دهد. حضرت امام معتقد بودند اگر ما بتوانیم آگاهیهای جامعه را رشد دهیم و ملت را متوجه شأنی کنیم که خدا به آنها ارزانی داشته، این ملت قادرند چرخه استبداد و سلطه را زمین بزند و آنها را از ایران اخراج کنند. اگرچه برای نسل ما که مخاطب امام بود، شاید این حرفها قابلهضم نبود؛ اما بعدها در عمل به این نکته رسیدیم که این بهترین و کمهزینهترین راه بود که میتوانست یک تحولی را در ایران رقم بزند.
سلیمی نمین تاریخپژوه ضمن بیان مطالب بالا توضیح میدهد: «امام خمینی(ره) اعلام کردند نه سلطه را میپذیرند نه استبداد را، چرا که قبل از آنگاهی جریانات سیاسی برای کاهش میزان استبداد به سلطه اتکا میکردند و گاهی هم به استبداد اتکا میکردند، برای اینکه سلطه را پس بزنند. تجربه همه این تفکرات منفی بود و همه در اینکه بتوانند آمریکاییها را سر عقل بیاورند شکست خوردند. آنهایی هم که فکر میکردند دربار شاه در کنار ملت خواهد بود، بهاشتباه خود پی بردند. یکی از مواردی که همه از شاه و دربار شاه ناامید شدند، مسئله ملیشدن صنعت نفت بود. ملیشدن صنعت نفت یک خواسته ابتدایی بود، یعنی یک موهبتی خداوند متعال به ملت ایران داده بود و مردم آن را میخواستند، اما دیدیم که استبداد هرگز در کنار ملت ایران نایستاد، بلکه در کنار سلطهگران خارجی ایستاد.»
این تاریخپژوه در ادامه میگوید: «لذا تکیه به سلطه و استبداد حاصل و دستاورد خوبی نداشت و در واقع این نظریات محکوم به شکست شد. همچنین مبارزه مسلحانه برای طرد استبداد و استعمار هم نتیجه نداد، چون انگیزه بیشتری به نیروهای استبداد برای سرکوب مردم میداد. نیروهای استبداد وقتی میدیدند توسط عدهای کشته میشوند، انگیزه پیدا میکردند که از خود دفاع کنند؛ ولی در روش امام خمینی(ره) حتی بخشی از نیروهای نظامی شاه هم انگیزه پیدا میکردند که در برابر استبداد و سلطه بایستند، چون امام از شأن آنها دفاع میکرد؛ اما گروههای مسلح آنها را هدف میگرفتند و بهصرف اینکه پاسبان حکومت پهلوی هستند، آنها را به قتل میرساندند. طبیعتاً یک پاسبان وقتی میدید گروه مسلح میخواهد او را بکشد، انگیزه پیدا میکرد با آن گروه مسلح مبارزه کند، درحالیکه تز امام این بود که ما نمیتوانیم پاسبان را بکشیم، بلکه باید او را آگاه کنیم که وقتی تو تحت سیطره استبداد و سلطه هستی، تحقیر میشوی. طبیعتاً آن پاسبان انگیزه پیدا میکرد با مردم و با یک نهضت آگاهیبخش همراه شود؛ بنابراین امام مبانی خود را از ابتدای دهه ۴۰، بر رشد فکری جامعه قرارداد، شخصیتهایی مثل حضرات آیات طالقانی و خامنهای و مطهری و مفتح و بسیاری از شاگردان دیگر امام در سراسر کشور، بر اساس رهنمود امام هدف خود را افزایش منزلت ملت قرار دادند، یعنی اینکه آنها را قانع کنند که شأن شما زمانی بروز و ظهور پیدا میکند که بساط سلطه جهانی و عامل آنها در کشور جمع شود. این امر بهتدریج توانست جای خود را در جامعه ایران باز کند، یعنی چون نوع تعامل سلطه و استبداد با ملت ملموس بود و واقعاً تحقیر میکردند، این نظرات امام کاملاً در جامعه عینیت داشت.»
سلیمی نمین درباره سایه تیره کاپیتولاسیون بر سر فرهنگ مردم ایران توضیح میدهد: «یکی از مثالهای عینی این نوع تعامل منحوس سلطه و استبداد وقتی بود که آمریکاییها تلاش کردند کاپیتولاسیون را بر ملت ایران تحمیل کنند. کاپیتولاسیون حتی برای افراد کمسواد هم ملموس بود که این تحقیر یک ملت است. وقتی یک قدرتی از طریق کودتا و به پشتوانه یک کشور خارجی در یک جامعهای مسلط میشود و بعد قوانین را بهگونهای شکل میدهد که قوانین اصلاً علیه آن کشور خارجی نتواند جاری و ساری شود، چنین چیزی برای همه ملت قابلپذیرش نیست. یعنی عدهای در کشور بیایند و هر کاری دلشان بخواهد بکنند و قوانین ایران درباره آنها نتواند کاری کند. منتها اینکه چرا آمریکاییها چنین زیادهخواهیهایی میکردند، بحث مفصلی دارد. ولی درعینحال وقتی امام به ملت ایران میگفت نباید اجازه دهید عدهای شما را در درون کشور خودتان تحقیر کنند، با کاپیتولاسیون این مطلب کاملاً برای مردم روشن میشد. جالب است بدانید وقتی آمریکاییها نخستینبار به محمدرضا پهلوی فشار آوردند و کاپیتولاسیون در دولت مطرح شد، باهری که وزیر دادگستری بود گفت: «اگر ما این را تصویب کنیم، ملت ایران قطعاً قیام خواهند کرد، چرا که این یک استعمار کهنه و منسوخ شده است و همه این استعمار را درک میکنند که این تحقیر ملت است و ملت ایران این را تحمل نخواهند کرد و ملت ایران دست به قیام خواهند زد»؛ بنابراین کار فکری امام مصادیق و مخاطب خودش را مییافت، یعنی وقتی امام این حرف را میزد، بلافاصله همه اقشار جامعه، کارمند، روشنفکر و دانشگاهی همه حرف امام را میگرفتند. امام دعوت و روشنگری میکرد تا مردم شأن خودشان را دریابند و طبیعتاً با نهضت امام در این زمینه همراه میشدند.»
توسعه فرهنگ دینی بعد از انقلاب
یکی از مفصلترین گزارشهای خارجی درباره ابعاد گسترده قدرت نرم ایران، اوایل ماه مارس ۲۰۱۷ در مجله «دیدهبان محیط عملیات» وابسته به «دفتر مطالعات نظامی خارجی» ارتش آمریکا به قلم «مایکل روبین» منتشر شد.
روبین گزارش خود را با این توضیح آغاز کرد: «رویکرد ایران به قدرت نرم، ماهرانه و متنوع است... برای درک قدرت نرم ایران، باید سابقه امپراتوری، تحولات مذهبی، زبان و فرهنگ فارسی، و تاریخ این کشور را به رسمیت شناخت... اگر تاریخ یکی از ستونهای نفوذ ایران و یکی از نقاط اشتراکی باشد که مقامات این کشور، استراتژیهای قدرت نرم را حول آن شکل میدهند، دین ستون دیگر [قدرت نرم ایران] است.»
حمیدرضا ترقی یک فعال فرهنگی و سیاسی میگوید: «امام راحل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند اقدام مهم در حوزه فرهنگ انجام دادند که در این راستا ابتدا باید دانشگاهها و مراکز فرهنگی کشور متحول میشدند و بهجای فرهنگ طاغوتی و ستمشاهی و فرهنگ غربی، فرهنگ اسلامی را به نسل جوان آموزش میدادند که لازمه آن تحول در متون اساسی بود که باید این رخداد انجام میگرفت.»
وی اظهار میدارد: «دومین اقدام امام راحل، مبارزه با مفاسد و آسیبهای فرهنگی در جامعه بود، مفاسدی که زمینه تثبیت رژیم گذشته را فراهم میکرد و خوشبختانه از همان ابتدای انقلاب اسلامی با این موارد مبارزه شد و هنرمندان به سمت ساخت فیلمهای مربوط به انقلاب و مبارزه با طاغوت، فیلمهای دینی، مذهبی و تاریخی گرایش پیدا کردند.» عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی میگوید: «در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی کشورمان در حوزههای ساخت فیلمهای فاخر دینی و مذهبی موفقیتهای چشمگیری به دست آورده است که این فیلمها در اکثر کشورهای اسلامی بهعنوان فیلمهای فاخر کشورمان مورداستفاده قرار میگیرد و موارد متعددی از سریالهای دینی تولید کشورمان که در کشورهای مختلف اسلامی دوبله میشود نمونهای از این ادعاست.»
ترقی میافزاید: «بعد از انقلاب اسلامی هنر دینی و اسلامی رونق جدیدی گرفت، ابتکار و خلاقیت نسل جوان و هنرمندان در انواع و اقسام رشتههای هنری بروز و ظهور پیدا کرد از فعالیتهای هنری فردی مانند مرحوم شجریان گرفته تا سرودهای انقلابی که از همان ابتدا توسط جوانان متدین و مذهبی در حضور امام راحل خوانده میشد و این سرودها و مداحیها موردتوجه مقام معظم رهبری هم قرار گرفته است.» وی تبیین میکند: «حرکتی که رهبر معظم انقلاب در جهت تقویت مداحان و جهتدهی به نوع مداحی و محتوای آن داشتهاند در زمره تحولات فرهنگی است که در کشور رخداده است، در کنار اینها گرایش به مهدویت و مراسم دینی و مذهبی در کشور بهگونهای رونق گرفته است که شاهد سالانه حضور بیش از ۳۰ میلیون نفر زائر در بارگاه منور رضوی و شرکت در مراسم مذهبی و راهپیمایی اربعین هستیم و همه اینها نشاندهنده تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی در نسل جوان کشور است.»
این فعال فرهنگی و سیاسی در ادامه میگوید: «تاکنون بیش از ۲۰۰ هزار مرکز قرآنی در کشور ایجاد شده و بسیاری از مسائل فرهنگی در کتابهای درسی گنجانده شده است تا نسل جوان از این بخشها استفاده و بهرهبرداری لازم را بکند.»
ترقی میافزاید: «در مجموع ایران اسلامی طی سالهای پس از انقلاب همانطور که توانست اقتدار دفاعی و نظامی خود را به جهانیان ثابت کند، به نحوی توانست اقتدار اعتقادی و فرهنگی خود را نیز به منصه ظهور برساند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «امروزه شاهد رشد اسلامگرایی در جهان هستیم که نمود آن پیامهای انقلابی و اسلامی و بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب در جهان و توجه جهانیان به شعارهای فرهنگی انقلاب اسلامی است بهعنوانمثال در روز جهانی قدس سراسر دنیا به این پیام فرهنگی و سیاسی انقلاب لبیک میگویند و رژیم آمریکا مجبور است برای توجه به این مسائل در عید فطر به مسلمانان افطاری دهد و اینگونه اعیاد را تبریک بگوید که نشان از تأثیر فرهنگی بر معادلات فرهنگی جهان دارد. دشمنی و ضدیت غربیها با پیامبر اسلام (ص) و اسلامهراسی که دنبال میکنند و تبلیغات که علیه قرآن از آن بهره گرفته میشود، همه اینها نشان از ترس از پیام فرهنگی و تأثیر فرهنگی اسلام و انقلاب اسلامی بر ملتها دارد. بهطورقطع رشد اسلامگرایی در غرب امروز مرهون حرکت انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگی است.»
این فعال فرهنگی و سیاسی در پایان اظهار میدارد: «همچنین در دیگر ابعاد فرهنگی بهویژه نشر کتاب موفقیتهای چشمگیری داشتهایم که قابلمقایسه با قبل از انقلاب نبوده و بسیار گسترده شده است. امروزه حوزه فعالیتهای فرهنگی به لحاظ کمی و کیفی قابلمقایسه با ابتدای انقلاب اسلامی نیست و تعداد افرادی که در این حوزه فعالیت و بهویژه در حوزه فرهنگ دینی و اسلامی تلاش میکنند نسبت به ابتدای انقلاب چندین برابر شده است که همه اینها از دستاوردهای انقلاب اسلامی است.»