kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۹۲۷۳
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۴

توطئه ناکام علیه ایران مقتدر

 
 
اواخر آذرماه ۱۳۵۸ بود و تهران درگیر سوز و سرمای پاییزی. هنوز ۱۰ ماه بیشتر از انقلاب اسلامی مردم ایران نگذشته بود که رئیس‌جمهور وقت آمریکا و تیم اطلاعاتی و امنیتی‌اش از پنتاگون و وزارت دفاع تا آژانس اطلاعات مرکزی (سازمان سیا) و مشاور امنیت ملی ایالات متحده طی چند جلسه به یک دستور کار مشخص رسیدند. برای انجام مراحل نهایی کار، صورت جلسه به کاخ سفید فرستاده شد تا با نشستن امضا و دستور جیمی کارتر در جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحده پای سند، عملاً طرح دولت آمریکا برای تماس با اپوزیسیون، جنگ تبلیغاتی و روانی و در نهایت هم براندازی انقلاب تازه به بار نشسته مردم ایران کلید بخورد. کارتر پای صورت جلسه کارگروه امنیتی و اطلاعاتی‌اش این‌گونه دستور حمله تبلیغاتی علیه ایران را صادر کرده بود: «با هدف ترغیب استقرار یک رژیم مسئولیت‌پذیر و دموکراتیک در ایران عملیات تبلیغاتی و اقدام سیاسی و اقتصادی انجام دهید؛ با رهبران اپوزیسیون ایران و دولت‌های ذی‌نفع ارتباط برقرار کنید تا تعاملاتی را ترغیب کنید که بتواند به شکل‌گیری یک جبهه طرفدارِ غرب منجر شود که قادر به تشکیل یک دولت جایگزین باشد.» جیمی کارتر با این کار بابی را باز کرد که قرار بود تا سال‌های سال باز بماند و از سوی رؤسای جمهور بعدی هم مورد استفاده قرار گیرد.
صدام هرچند بعد از اشغال عراق توسط ارتش تروریستی آمریکا با خفت از درون یک سوراخ بیرون کشیده شد، اما در آن سال‌ها هنوز از رفیقان گرمابه و گلستان آمریکایی‌ها محسوب می‌شد. برای همین هم وقتی با شلیک توپ، رسماً شعله جنگی خانمان‌سوز را علیه ایران روشن کرد، آن‌قدر از حمایت شبکه‌های گردن کلفت رسانه‌ای دنیا و در رأسشان هم آمریکا، اروپا و غرب برخوردار بود که ایران را شروع‌کننده جنگ معرفی کرد. 
البته دفاع مقدس مردم ایران در جنگ تحمیلی نشان داد که تیغ صدام با همه حمایت‌های شرقی و غربی نظامی و تبلیغاتی‌ای که از او شد، علیه انقلاب ایران کارگر نیست، برای همین نوبت آن بود که پرونده‌های دیگری به کمک کارتل سنگین رسانه‌ای غرب روی میز بیایند. بهانه هم مطابق معمول جور بود. از ادعای نقض حقوق بشر گرفته تا حمایت از تروریسم. این در حالی بود که از همان سال‌های دهه شصت که گروهک منافقین به ترور مردم عادی و شخصیت‌های انقلاب روی آورده و دستانش تا مرفق به خون هزاران ایرانی آلوده بود، مرکزیت سازمان تروریستی خود را به فرانسه برده و در پناه این دولت اروپایی قرار داشت و از همان زمان تا امروز بوق‌های تبلیغاتی غربی با تطهیر منافقین سنگدل به دنبال عوض کردن جای جلاد و شهید در اذهان جامعه هستند. 
همه این سوژه‌ها در نظام رسانه‌ای غرب برجسته می‌شد تا بهانه تنگ‌تر شدن معرکه علیه ملّت ایران را فراهم آورد. یکی از اهداف آنها در تمام این سالها حامی تروریسم معرفی کردن جمهوری اسلامی بود. دلیل؟! حمایت از مقاومت مشروع مردم لبنان و فلسطین علیه اشغالگران صهیونیست! همه اینها خوراک اصلی ماشین تبلیغاتی بود که قرار بود زمینه تحریم‌های اقتصادی بعدی را علیه ایرانیان فراهم آورد.
چهار دهه ایستادگی ملّت 
در برابر حربه‌های تبلیغاتی
در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰، اروپا جنجال تبلیغاتی دیگری علیه ایران به راه‌انداخت؛ این‌بار ماجرای قهوه‌خانه میکونوس بهانه بود. اروپایی‌ها با محوریت آلمان دادگاهی نمایشی برگزار و رئیس‌جمهور وقت ایران را در این پرونده متهم کردند. بهار ۱۳۷۶، سیزده کشور اروپایی سفرای خود را با هدف تشدید فشار بر ایران از کشور خارج کردند. اما با ایستادگی ملت ایران در برابر این حربه تبلیغاتی و دیپلماتیک غرب، تنها چند ماه بعد کشورهای اروپایی دست از پا درازتر سفرای خود را به ایران بازگرداندند و نقشه آنها با شکست مواجه شد. ابتدای دهه ۸۰، رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی سالیانه خود درکنگره، ایران را محور شرارت خواند. اگرچه نطق‌نویس وقت کاخ سفید بعدها اعتراف کرد که آن حرف‌ها یک حربه تبلیغاتی بود، اما حمله چندماه بعد آمریکا به عراق نیز نشان داد که حرف‌های بوش یک جنگ تبلیغاتی و دستاویزی برای تجاوز و حضور نظامی در منطقه غرب آسیا است.
جنجال رسانه‌ای بر سر پرونده صلح‌آمیز هسته‌ای ایران نیز از همین دهه آغاز شد. نقشه این بود که ایران از پیشرفت در صنعت هسته‌ای باز بماند و حق ملت ایران از او سلب شود. توطئه تبلیغاتی‌ای که با هدف پی‌ریزی یک نظام تحریمی جدید زندگی و آینده مردم را هدف گرفته بود. جمهوری اسلامی اما در میانه این دشمنی‌ها با اتکا به قدرت مردمی خویش جلو می‌رفت، اگرچه امواج توطئه دشمن سعی داشت سرعت او را کم کند. در حافظه عمومی جامعه ایران، فتنه‌های سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ تصویر پیچیده‌تری از سایر بحران‌ها دارند. در آن فتنه‌ها میدان معرکه از درگیری نظامی به نزاع برای فتح اذهان و افکار کشیده شده بود. خرداد ماه ۱۳۸۸ دستگاه جعل و تحریف دشمن با قدرت تمام مردم‌سالارترین نظام منطقه غرب آسیا -که مشارکت بالای ۸۵ درصدی در انتخابات داشت- را به تقلب در آرای مردمی متهم کرد. هشت ماه تصویر‌‌سازی دروغین به بهانه تقلبی که هیچ‌گاه اثبات نشد، نقشه‌ای برای پیاده‌‌‌سازی سناریوهای کودتای مخملی و گرجستان‌‌‌سازی ایران را در سر می‌پروراند. خیال‌هایی که البته باز هم با حضور عظیم مردمی در حماسه نهم دی ۱۳۸۸ نقش بر آب شد.
آمریکایی‌ها در سال‌های دهه ۹۰ شمسی راهبردشان را بر فشار اقتصادی و تحریم همه‌جانبه علیه ملت ایران متمرکز کردند. سیاستی که به اعتراف مسئولین ارشد ایالات متحده با شکست مفتضحانه رو‌به‌رو شده است. پس از این شکست در سال‌های اخیر ماشین پروپاگاندا و تبلیغات دشمن -که در دوران تحریم هم بازوی روانی تشدید آثار تحریم بود- با هزینه از جیب برخی رژیم‌های منطقه‌ای، تأسیس شبکه‌های متعدد ماهواره‌ای و بهره‌گیری از گسترش شبکه‌های مجازی مجهزتر شد. در قضایای سال‌های ۹۶ و ۹۸ تحریف مکمل تحریم بود و پروپاگاندای القای بحران در افکار عمومی نسبت به کارآمدی نظام در اصلاح وضعیت اقتصادی و بهبود وضع معیشتی مردم در دستور کار دشمن قرارداشت.
تحریف؛ ابزار پروپاگاندای دشمن
تحریف شخصیت‌های انقلاب، تطهیر جنایت‌های رژیم طاغوتی پهلوی، تحریف واقعیت حوادث انقلاب از تسخیر لانه جاسوسی تا عوض کردن جای جلاد و شهید برای نسلی که جنایات چهار دهه قبل منافقین در خیابان‌های کشور را ندیده، ناامید‌‌سازی نسل جوان از آینده و تشویق جامعه دانشگاهی به مهاجرت از کشور، برجسته کردن نقاط ضعف و کتمان پیشرفت‌ها از حیله‌های تبلیغاتی دشمن در سال‌های اخیر بوده است. مرور فهرست اقدامات گسترده و همه‌جانبه چند ماه اخیر دشمن در اغتشاشات اخیر و پس از درگذشت تلخ یک دختر جوان برای به خیابان کشاندن مردم و برپایی آشوب در کشور، نشان از تمرکز دشمن بر همین نقشه دارد. لشکر‌‌سازی انبوه رسانه‌ای، دروغ‌پراکنی گسترده و کشته‌‌‌سازی‌های دروغین هر روزه از جمله کارهای دشمن در ماه‌های اخیر برای اثرگذاری بر اذهان جامعه ایرانی بود.
جهاد تبیین در برابر توطئه تبلیغاتی دشمن
چهل و سه سال از امضای جیمی کارتر برای آغاز پروپاگاندای تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران گذشته است. نقشه‌ای که حتی قرار بود ناکارآمدی و کمبودهای حربه تحریم‌های اقتصادی و سیاسی آمریکا برای افزایش نارضایتی در بین مردم را نیز جبران کند و منجر به فروپاشی جمهوری اسلامی‌شود، اما از همان ابتدا با حضور مردم در صحنه و لحظه‌شناسی آنها با شکست مواجه و تهدید دشمن به فرصت تبدیل شده است. آخرین نمونه شکست نقشه دشمن در اغتشاشات اخیر بروز کرد و «در این اغتشاشات هم از این به‌اصطلاح تهدید ـ که حالا آنها این را برای ملّت ایران یک تهدیدی دانستند ـ ملّت ایران استفاده کرد. چه کار کرد؟ حقیقت خودش و جهت‌گیری خودش را نشان داد.» ۱۴۰۱/۸/۲۸ پایان اینکه جوانان و مسئولین امور تبلیغاتی و رسانه‌ای باید بدانند امروز تحرکات تبلیغاتی و جنگ نرم، سهم بیشتری نسبت به تحریم اقتصادی و حتی اقدامات امنیتی در راهبردهای دشمنان ایران‌ستیز دارد و با وجود کاستی‌ها و ضعف‌ها در عرصه تبلیغات و رسانه، یگانه راه مقابله با پروپاگاندای ناجوانمردانه دشمن، روشنگری، تبیین و روایت صحیح است.
منبع: خط حزب‌الله