kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۸۹۵۳
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۱
بررسی میزان تطبیق متون درسی با اسناد بالادستی

محتوای کتب درسی در مسیر تحول بنیادین آموزش و پرورش

 

محمدامین ساغندی
آموزش و پرورش یکی از زیرساخت‌های اساسی پیشرفت هر جامعه‌ای است و به همین دلیل دولت‌ها همواره منابع عظیم انسانی و مالی را صرف تعلیم و تربیت نسل آینده کشور می‌کنند. در میان عوامل متعددی که در نظام آموزش و پرورش دخالت دارند، محتوای درسی مهم‌ترین آنهاست. چه آنکه همه عوامل دیگر از جمله معلم‌، مدیران و کارکنان آموزشی در سطوح مختلف و بخش‌های پشتیبانی و مالی همگی با هدف انتقال محتوای استاندارد درسی به دانش‌آموزان فعالیت می‌کنند.
در کنار اهمیت انکارناپذیر این موضوع، پرسشی اساسی نیز به ذهن دغدغه‌مندان خطور می‌کند: آیا محتوای درسی تصویب‌شده برای مدارس ما، شاخصه‌های لازم برای رشد و بالندگی نسل آینده را دارد؟
برای پاسخ به این سؤال مهم در این گزارش به سراغ جمعی از معلمان و مسئولان سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی رفتیم تا نگاهی آسیب‌شناسانه و تحول‌خواهانه نسبت به تغییرات گذشته و آینده کتاب‌های درسی داشته باشیم. با ما همراه باشید.
تحول دهه 90 شتابزده بود
در همه کشورهای جهان مرسوم است که کتاب‌های درسی مدارس در بازه‌های زمانی مختلف تغییر می‌کنند و تلاش می‌شود متناسب با نیازهای روز، محتوای آنها بهینه شود. در کشور ما نیز معمولاً کتاب‌های درسی در بازه‌های 5 یا 10 ساله تغییراتی جزئی یا اساسی را تجربه می‌کنند و آخرین تحول اساسی در این کتاب‌ها، مربوط به سال 1390 بوده است.
دکتر باقریان، مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تالیف کتب درسی ابتدایی و متوسطه نظری در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان به مبنای تحول در سال 1390 اشاره می‌کند و می‌گوید: «وزارت آموزش و پرورش در نیمه دوم دهه 80 تمرکز وسیعی روی تحول نظام تعلیم و تربیت گذاشت. در آن زمان باور این بود که نظام تعلیم و تربیت ما منطبق بر مبانی نظری انقلاب اسلامی نیست و نیاز به بازنگری اساسی دارد. روح حاکم بر سند تحول بنیادین، تعلیم و تربیت دینی بود و برنامه درسی و کتاب‌های درسی نیز باید با همین نگاه تدوین می‌شد.»
وی در ادامه با بیان آسیب‌ها و مشکلات آن حرکت تحول‌خواهانه می‌افزاید: «شیوه اصیل کار این بود که اول سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نوشته می‌شد، سپس برنامه درسی منطبق بر آن ارائه می‌شد. ولی در نیمه دوم دهه 80 تقریباً این دو کار موازی هم جلو رفت. از طرفی سند تحول یک صورت ساختاری داشت که طبق آن قرار بود نظام 12 ساله مدارس ما به صورت 3-3-3-3 دربیاید و باید پایه ششم به دوره ابتدایی اضافه می‌شد و کتاب‌های آن هم تالیف می‌شد. به ما ابلاغ شده بود که از سال 1390 باید این ساختار اجرایی شود. بنابراین ما زمان کمی برای تدوین محتوا بر طبق اسناد بالادستی داشتیم.»
مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تالیف کتب درسی خاطرنشان می‌کند:« در آن زمان همگی می‌دانستیم که آنچه سند تحول از ما مطالبه می‌کند، در آن فرصت محدود قابل پیاده‌‌سازی در کتب مدارس نیست، ولی با این حال تلاش کردیم نوعی همسو‌سازی با اسناد بالادستی را در کتاب‌ها ایجاد کنیم. برخی دروس تحولی مانند سواد رسانه‌ای، انسان و محیط‌زیست، سلامت و بهداشت و... در همین راستا اضافه شدند. هرچند می‌دانیم این دروس اهداف مورد انتظار را کاملاً محقق نکردند، ولی با این حال شروعی برای تحول بودند.»
سجاد مطهری، دبیر مقطع متوسطه اول نیز در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان، تغییرات کتب درسی در سال‌های اخیر را دارای جنبه‌های مثبتی می‌داند و می‌گوید: «تغییرات سال‌های اخیر نشان از توجه مولفین به اصل مهارت‌افزایی دارد و نشان می‌دهد ما از نقطه‌ای که صرفاً دانش‌افزایی برایمان موضوعیت داشت، عبور کرده‌ایم.»
وی نکاتی را هم درباره انتخاب هیئت تالیف گوشزد می‌کند و می‌گوید: «اساتید دانشگاهی که برای تدوین کتب انتخاب می‌شوند، هرچند صلاحیت علمی لازم را دارا باشند، تجربه میدانی از تدریس در مدرسه را ندارند و این‌گونه است که بعضاً مشاهده می‌کنیم محتوای کتاب ناظر به فضای تدریس در کلاس و مدرسه نیست. وزارتخانه باید از ظرفیت معلمین خبره و متخصص هم استفاده کند و اساتید دانشگاه هم به عنوان ناظر علمی نقش ایفا کنند. به این صورت ما کتاب‌هایی خواهیم داشت که در یک فضای انتزاعی تولید نشده و با فضای واقعی کلاس درس تطابق دارد. به‌علاوه باید به مولف زمان کافی برای‌اندیشیدن و تولید محتوا را داد. معلمین نیروی آموزش و پرورش هستند، بنابراین وزارتخانه می‌تواند به معلمینی که برای کمک به امر تالیف انتخاب می‌شوند، یک‌سال مرخصی بدهد تا با داشتن فرصت مناسب و تمرکز کافی بهترین خروجی را ارائه دهند.»
تغییر اساسی کتب درسی از سال 1403
حدود دو ماه پیش رئیس‌سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وزارت آموزش و پرورش در رسانه ملی حاضر شد و از طرحی برای تحول اساسی محتوای آموزشی مدارس از سال 1403 خبر داد. وی در گفت‌وگو با شبکه خبر تصریح می‌کند: «طرح کلان دیگری را دنبال می‌کنیم که بازنگری اساسی کتاب‌های درسی در تمام دوره‌ها و شاخه‌های تحصیلی را مدنظر دارد و طرح سنگینی است. پیش‌بینی ما این است که از سال 1403 به مدارس خواهد رسید و تحولی مشابه آنچه در سال 1390 شکل گرفت، از سال 1403 به وقوع خواهد پیوست.»
وزیر آموزش و پرورش هم 29 دی ماه از تغییرات جزئی کتاب‌های درسی در سال آینده و تغییراتی اساسی از سال 1403 خبر داده است. این در حالی است که رهبر انقلاب چندی پیش در دیدار معلمان، بر تحول کتاب‌های درسی و گنجاندن علم نافع به جای محفوظات بی‌فایده در آنها تاکید نمودند.
دکتر باقریان، مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تالیف کتب ابتدایی و متوسطه نظری در توضیح تحول پیش رو می‌گوید: «این بار سعی داریم به جای همسو‌سازی، منطبق‌‌سازی محتوای آموزشی مدارس بر اسناد تحولی را داشته باشیم.»
وی ادامه می‌دهد: «در اسناد تحولی 6 سند تربیتی تعریف شده که این اسناد در برنامه درسی ملی در قالب 11 حوزه تربیت و یادگیری ارائه شده است. متوجه شدیم که این 11 حوزه در مواردی با یکدیگر متجانس و هماهنگ نیستند و سعی داریم با یک کار کارشناسی عمیق‌، این 11 حوزه را با یکدیگر هماهنگ کنیم»
باقریان یکی از نکات مورد توجه در تحول محتوای آموزشی را «هویت دوره تحصیلی» می‌داند و تشریح می‌کند: «این مفهوم یعنی هر دوره تحصیلی ما چه رسالت ویژه‌ای در فرآیند رشد دانش‌آموز دارد. مثلاً ممکن است بگوییم برای متوسطه اول، استعدادیابی و هدایت تحصیلی است. اگر این‌گونه باشد باید محتواهای آموزشی این دوره در خدمت تحقق این رسالت باشند که ما سند اولیه‌ای هم در این رابطه تنظیم کرده‌ایم.»
این مدیر باسابقه در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی همچنین به «شایستگی‌های عمومی» در تنظیم برنامه درسی اشاره می‌کند و می‌گوید: «شایستگی‌های عمومی یعنی شایستگی‌های کلانی که فارغ از جنس موضوع و تخصص‌های علمی تعریف می‌شوند و کلیت نظام تعلیم و تربیت باید متکفل اجرای آنها باشد. مثلاً اینکه تعداد دروس در دوره ابتدایی نباید زیاد باشد، یا اینکه باید تلفیق خوبی از موضوعات و حوزه‌های یادگیری داشته باشیم تا دانش‌آموز را چندساحتی تربیت کنیم. مهارت‌آموزی حتماً باید وجود داشته باشد و.... اینها در جدول عناوین دروس مورد توجه قرار می‌گیرد و سپس برای هر عنوان یک سرفصل عنوان درس می‌نویسیم.»
سجاد مطهری، دبیر متوسطه اول نیز درباره نکاتی که باید در تحول کتب درسی مورد توجه قرار گیرد می‌گوید: «شکی نیست که کتاب‌های درسی ما باید انتقال دهنده ارزش‌های دینی و ملی باشند. اما نکته مهم این است که انتقال محتوای ارزشی باید هوشمندانه صورت بگیرد و تصنعی جلوه نکند. امروزه دانش‌آموز ما این‌گونه نیست که صرفاً با تکرار یک‌سری عبارات و الفاظ، آنها را بپذیرد. باید مفاهیم ارزشی را با استفاده از تکنیک‌های روانشناختی و تمرین‌های عملی به مخاطب منتقل کرد تا کاملاً در جان او بنشیند.»
حجم کتاب زیاد است یا چگالی محتوا؟
روایت مشهوری وجود دارد که می‌گوید حجم کتاب‌های درسی در کشور ما زیاد است و باید کاهش یابد. اما گویندگان این مطلب در نوع نگاه‌شان به مقوله «حجم» یکسان نیستند. برخی از آنها وزن فیزیکی کتاب را سنگین و مناسب شرایط جسمانی دانش‌آموز نمی‌دانند. در مقابل عده‌ای محتوای آموزشی را پرحجم و فراتر از حدنیاز می‌دانند و برخی تعداد دروس را بیش از‌اندازه ارزیابی می‌کنند.
سجاد مطهری، دبیر متوسطه اول در این باره می‌گوید: «در سیستم آموزشی ما، تعداد کتب و حجم مطالب خیلی زیاد است. حتی در سال اول ابتدایی که دانش‌آموز بیشتر باید مهارت‌های دست‌ورزی و مهارت‌های ارتباطی را بیاموزد و با فضای مدرسه آشنا شود، بخش قابل توجهی از توان او صرف حفظ برخی مطالب می‌شود»
دکتر باقریان در این‌باره توضیح می‌دهد: «حجم کتاب، حجم کیف دانش‌آموز و چگالی محتوا با یکدیگر تفاوت دارند. الان حجم کیف دانش‌آموز زیاد است چون به ازای هر درس، یک کتاب درسی، یک کتاب کمک درسی، جزوه معلم و... هم با خودش به مدرسه می‌برد! اما حجم کتاب‌های درسی ما به نظرم زیاد نیست. زمانی نه‌چندان دور ما در مقطع متوسطه، کتاب‌های 500-400 صفحه‌ای داشتیم و الان کتاب‌های حدودا 120-100 صفحه‌ای داریم. کتاب‌های مدارس ما حتی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر، پرحجم به حساب نمی‌آیند ولی اگر منظور چگالی محتواست، بنده قبول دارم.» مدیرکل دفتر تالیف و برنامه‌ریزی می‌افزاید: «چگالی محتوا یعنی مثلا در هر درس باید نهایتا دو یا سه مفهوم آموزش داده شود، اما ممکن است ما در بعضی دروس، بیشتر از این مقدار را داشته باشیم. این موضوعی است که ما در حال بررسی آن هستیم و منتقدان چگالی محتوا را به رسمیت می‌شناسیم.»
نمی‌خواهیم کار نمایشی انجام دهیم
مسائل نظام آموزش و پرورش همواره از نگاه عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی دارای اهمیت فراوانی بوده و رهبر انقلاب بارها به مناسبت‌های مختلف، نکات و رهنمودهایی را خطاب به دست‌اندرکاران این نهاد ارائه نموده‌اند. اما امسال در آستانه روز استکبارستیزی، ایشان در سخنرانی خود از عدم انتشار اسناد لانه جاسوسی که برملاکننده توطئه‌ها و جنایات آمریکایی‌ها در ایران است، به صراحت گلایه کردند. موضوعی که 6 سال پیش هم در سخنرانی 12 آبان 95 یادآور آن شده و اعتراض خود را به وزیر وقت اعلام کرده بودند. این مسئله باعث شد تا از مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تالیف سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی پیرامون نحوه مواجهه این سازمان با مطالبات رهبری سؤال کنیم.
دکتر باقریان در پاسخ به این سؤال می‌ گوید: «چیزی که برای ما مهم است، به ثمر نشستن اصل کار است. نمی‌خواهیم کار نمایشی و تصنعی با مطالبات رهبر انقلاب داشته باشیم. ما در دو سطح مطالبات رهبری را پیگیری می‌کنیم. یکی سطح میان‌مدت است که مطالبات روز ایشان به مناسبت‌های مختلف ناظر به مصالح جامعه را شامل می‌شود و سطح بلندمدت که اجرای دقیق و کامل اسناد تحولی است. رهبر انقلاب بیش از هرچیز مطالبه اجرای این اسناد را دارند و به نظر بنده مطالبات دیگر ایشان نیز بیان‌های گوناگونی از محتوای همین اسناد است که ناظر به نیازهای روز ارائه می‌شود.»
باقریان پیرامون ورود اسناد لانه جاسوسی به محتوای کتب درسی نیز می‌گوید: «همان وقت که ایشان این مطالبه را مطرح کردند، ما بیانیه‌ای منتشر کردیم و توضیح دادیم که در برخی دروس این کار انجام شده است. ولی با این حال خودمان راضی نیستیم و کارگروهی ویژه برای بازخوانی اسناد و استفاده از آنها در کتب درسی تشکیل داده‌ایم.»
سند 2030 به کتاب‌های درسی نرسید
استقلال از مهم‌ترین آرمان‌های انقلاب اسلامی است که بر اساس آن هرگونه وابستگی به شرق و غرب نفی می‌شود و مسیر حرکت کشور و سرنوشت آن تنها باید به وسیله خود مردم و در چهارچوب مبانی اسلام ناب تعیین گردد. استقلال در ابعاد گوناگونی از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... جریان دارد که در میان آنها بعد فرهنگی اهمیت ویژه‌ای دارد. چرا که ماهیت انقلاب اسلامی یک ماهیت فرهنگی است. در این میان، کشورهای استعماری و سلطه‌جو همواره به دنبال نقض استقلال کشورها و تحمیل خواسته‌هایشان بر آنها هستند و برای تحقق این امر، یکی از ابزارهایی که به آن توسل می‌جویند، نهادها و معاهده‌های بین‌المللی است. در زمان دولت دوازدهم، موضوع اجرای معاهده‌ای تحت عنوان سند توسعه پایدار 2030 مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت که نقشه راهی را برای کشورها در عرصه‌های مختلف ترسیم می‌کرد و از جمله برای نظام تعلیم و تربیت برنامه‌های ویژه‌ای داشت. در آن زمان، موضوع اجرای پنهانی این سند در کشورمان و تحت‌الشعاع قرار گرفتن محتوای آموزشی مدارس مورد اعتراض بسیاری از فعالان فرهنگی قرار گرفت و رهبر انقلاب نیز به صراحت اجرای این سند را ممنوع اعلام کردند.
مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تالیف سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی در این خصوص می‌گوید: «به عنوان کارشناسی که چندین سال است در سازمان مشغول هستم، می‌توانم بگویم هیچ قرارداد بین‌المللی نبوده که سازمان را متعهد به اجرای برنامه خاصی کند. البته درون سازمان همه مدیران نگاه یکسانی نسبت به معاهدات بین‌المللی ندارند. اما می‌توانم با قطعیت بگویم که سند 2030 در لایه کتاب‌های درسی پیاده نشد و اگر هم ترکش‌هایی از آن به نظام تعلیم و تربیت برخورد کرد، از خوشبینی بیش از حد سیاستمداران وقت بود.»وی می‌افزاید: «البته برخی ممکن است محتواهای درسی را ملاحظه کنند و بگویند فلان گزاره با مفاد فلان سند بین‌المللی پهلو می‌زند. وجود چنین مواردی را نفی نمی‌کنم اما علت آن ضعف بنیان نظری و عدم دقت کافی مولف است، نه اینکه عامدانه و برنامه‌ریزی شده باشد.»
در نهایت باید توجه داشت که مسئله محتوای آموزشی مدارس از چنان اهمیتی برخوردار می‌باشد که شایسته است تک‌تک ابعاد و اجزاء آن مورد واکاوی کارشناسان و صاحب نظران قرار گیرد. محتوایی که هم‌اکنون در مدارس ما آموزش داده می‌شود، همچون قطب‌نمایی است که جهت حرکت نسل آینده را تعیین می‌کند. بی‌تردید اگر عقربه این قطب‌نما حتی‌اندکی انحراف داشته باشد، سال‌ها بعد فاصله زیادی با اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی مشاهده خواهد شد.