کشور «صاحب ورزش» (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
حتما اهالی ورزش اطلاع دارند که اتحادیه اروپا در تازهترین لیست تحریمی که درباره ایران صادر کرد، نام وزیر ورزش کشورمان را هم گنجاند! این اتفاق بیش از هر چیز نشاندهنده این واقعیت آشکار است که دشمنان و بدخواهان این سرزمین- که بیتردید جملگی از اردوگاه استعمار جهانی هستند- برخلاف شعارهایی که میدهند و نصیحتهایی که میکنند و عدهای سادهلوح یا کسانی که خود را به سادهلوحی زدهاند، مثل بقیه حرفها و شعارهای بزک کرده و دروغین آنها، دربست و چشم بسته قبول میکنند، کاملا به ورزش نگاهی سیاسی دارند و هماهنگ با سیاستهای نظام سلطه عمل میکنند.
این اقدام ضد ورزشی اتحادیه اروپا ثابت کرد که بدخواهان این ملک و ملت
- که فقط به دلیل مستقل شدن و عزتخواهی زیر شدیدترین و پلیدترین فشارهای خارجی و داخلی است- از طریق ورزش و دیپلماسی و میدان ورزش هم میخواهند سیاستهای بدخواهانه خود را علیه این کشور و مردم آن اعمال نمایند. این البته اولین و تنها اقدام آشکار علیه ورزش و ورزشکاران و مسئولان ورزش ایران نیست و سالهاست- به ویژه در چهار، پنج سال اخیر- این فشارها و تضییقات و توطئهها شکل علنیتر و آشکارتری به خود گرفته است.
کیهان به عنوان یک رسانه متعهد و با تجربه وظیفه خود دانسته و میداند که در کنار پرداختن به اخبار و تحلیل مسائل روزمره و انعکاس و نقد منصفانه موضوعات، به خطرات و تهدیداتی که از بیرون و از مراکز غیر ورزشی علیه ورزش ما وجود دارد، توجه داشته باشد و به سهم و بر اساس وظیفه خود، در این باره جامعه ورزش را آگاه کرده و از مسئولان و مدیران بخواهد متوجه این شرارتها و طراحیهایی باشند که دشمنان این مرزوبوم میخواهند از طریق ورزش اعمال کنند.
در این باره همانطور که پیش از این هم به کرات نوشتهایم و خوانندگان محترم به خوبی میدانند، البته باید از طریق اقدامات رسمی و دیپلماتیک و بیانیه دادن و اعتراض کردن و... تلاش و فعالیت کرد، اما چنانکه قبلا هم تاکید کردهایم، تکرار میکنیم که راه اصلی مقابله با این دشمنان کینهتوز، یا آن قدرتهایی که دستشان از غارت منابع ثروت این کشور قطع شده و یا نوچههای بیشخصیت و «شیرده» آنها- که نسبت به ایران و مردم آن عقده دیرینه و حسادتی عمیق دارند- فقط و فقط، « قوی شدن» است.
باید کاری کنیم که ایران به کشوری صاحب ورزش و مطرح در دنیا تبدیل شود، به طوری که بدخواهان را رسوا و از کرده خود پشیمان کند و این البته برخلاف القائات و تبلیغات بر خویش کافران، امری است حتما شدنی و امکانپذیر، البته در صورت رعایت شرایط و فراهم آوردن لوازم و ابزار کارساز. مهمترین و کارسازترین این شرایط و لوازم هم چیزی نیست جز عامل وعنصری به نام «مدیریت».
طبیعی است که حال و روز و شرایط امروز و حاکم بر ورزش اصلا آن چیزی نیست که رو به سوی تحول و قویتر شدن داشته باشد و بتواند کشور ما را به یکی از کشورهای صاحب ورزش در دنیا تبدیل کند.به همین دلیل است که بارها (خاصه در 4، 3 سال اخیر) درباره لزوم تحولات اساسی و ضرورت اصلاحات انقلابگونه در ورزش نوشته و برآن اصرار و تاکید کردهایم.
این تحولات و اصلاحات هم فقط وقتی عملی وعینی میشود که در دیدگاه و رویکرد مدیریتی مدیران ورزش ما تغییرات جدی ایجاد شود، چرا که با بینشها و روشهای کنونی- که بر نتیجه گراییهای کودکانه و روزمرگی و... استوار است- نه تنها نمیشود بدخواهان را سرجایشان نشاند، بلکه آنها با توجه به ضعفهای درون و«گاف»های ناشیانه و مدیریتی، گستاختر و مهاجمتر هم میشوند...