کابوس جنگ در شرق آسیا (نگاه)
امینالاسلام تهرانی
در حالی که همه توجهها به شرق اروپا و جنگ اوکراین است، خطری بالقوه در شرق آسیا نیز نمایانتر از گذشته است. چنانکه «هربرت مکمستر» مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا در مصاحبهای با شبکه «سیبیاس» گفته بود که رئیسجمهور چین، مردم کشورش را برای جنگ و تسخیر تایوان آماده میکند. مکمستر که از ژنرالهای بازنشسته ارتش آمریکاست و در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ مشاور امنیت ملی دولت دونالد ترامپ بود، با بیان اینکه ایالات متحده باید تهدیدات «شی جین پینگ»، رئیسجمهور چین، را جدی بگیرد، گفته بود که این رهبر چینی «واقعا پای حرف و وعدههایش میایستد.» مک مستر گفت: «فکر میکنم ما باید مراقب باشیم که دچار کژفهمی نشویم و در تلههایی که در مورد ولادیمیر پوتین (رئیسجمهوری روسیه) افتادیم، در مورد سوگیری تأیید و تعصب خوشبینی، نیفتیم.»
آنچه مسلم است این است که یکی از محورهای رویارویی پکن- واشنگتن که حدود 3 سال است ابعاد تازهای پیدا کرده است و شدت فراوانی یافته، مسئله جزیره تایوان و آبهای مورد مناقشه اطراف آن است. مسئله چین وتایوان همواره یکی از بحثانگیزترین موضوعات روابط بینالملل بوده است. اما اهمیت تایوان در چیست؟ چرا این نقطه میتواند آن نقطه پُرمخاطره در شرق آسیا باشد؟
دریای چین جنوبی که تایوان به عنوان بخشی از سرزمین چین در آن واقع شده است از موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک مهمی برای چین و اقتصاد جهانی برخوردار است. سرزمین اصلی چین از طریق دو آبراه بسیار مهم به آبهای آزاد و مسیرهای دریائی جهان متصل میشود، یکی تنگه مالاکا در جنوب و دیگر تنگههای استراتژیک در اطراف جزیره تایوان در شمال دریای چین جنوبی (مسیرهای دریایی اتصال چین به آبهای شرق و جنوب فیلیپین بسیار طولانی و غیر اقتصادی است.) به خاطر تنش در روابط چین با همسایگانش در اطراف تنگه مالاکا، پکن به هیچ وجه حاضر به چشمپوشی از امتیاز منحصر به فرد تسلط کامل بر قلمرو تایوان نخواهد شد.
تایوان برخوردار از جزایر و محدودهای قابل توجه در دریای چین جنوبی است. با نظرداشت رهیافت کلان چین برای تسلط بر دریای چین جنوبی از جمله اقدام این کشور به ساختن جزایر مصنوعی، تسلط بر جزائر مورد مناقشه و تقویت حضور نظامیاش در این منطقه، بعید است پکن حاضر به چشم پوشی از این بخش از خاک خود در دریای چین جنوبی بشود. دریای چین جنوبی علاوهبر اهمیت ژئوپولیتیک برای چین همچنین دارای ارزش ژئواکونومیک فوقالعادهای است زیرا علاوهبر اینکه 30% کشتیرانی دنیا در این محدوده انجام میپذیرد و شاهرگ اتصالات جهانی اقتصادهای نوظهور در قاره آسیاست همچنین از ذخائر بسیار غنی شیلات و آبزیان دریائی و نفت و گاز برخوردار است. همچنین باید در نظر داشت که تایوان بزرگترین تولیدکننده تراشههای نیمه رسانا در جهان است. شرکت صنایع نیمه رسانای تایوان (TSMC) بزرگترین سازنده تراشه جهان و بهترین تأمینکننده تراشه برای صنایع هایتک و دیگر صنایع مهم در جهان است. گفته میشود تی.اس.ام.سی و سامسونگ در کره جنوبی تنها شرکتهایی در جهان هستند که از دانش فنی ساخت کوچکترین و پیشرفتهترین تراشهها برخوردار بوده و تقریباً 90 درصد آنها را تولید میکنند.
اما اگر جنگی رخ دهد، چه خواهد شد؟ پاسخ قطعی دادن به این پرسش ناممکن است، اما چنانکه اندیشکده آمریکایی «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» (CSIS) مستقر در واشنگتن چندی پیش شبیهسازی کرده بود: در اکثر سناریوها، ائتلافی میان آمریکا، ژاپن و تایوان میتواند ظرف سه الی چهار هفته جنگ، چین را شکست دهد اما این اتفاق با تخریب و نابودی دهها کشتی، صدها هواپیما و دهها هزار سرباز رقم خواهد خورد. «مارک کانسیان»، مشاور ارشد اندیشکده CSIS و نویسنده این گزارش گفت که نکته کلیدی این شبیهسازی این است که تایوان میتواند به «کشوری مستقل» تبدیل شود اما هزینه آن «بسیار زیاد» است.
جالب توجه است که همین اندیشکده چند هفته بعد نوشت: آمریکا به احتمال زیاد در «جنگ احتمالی» با چین بر سر تنگه تایوان، در کمتر از یک هفته با کمبود مهمات از جمله تسلیحات دوربرد و موشکهای هدایتشونده مواجه خواهد شد. طبق این گزارش، همزمان با اینکه چین با سرعت پنج الی شش برابر بیشتر از آمریکا به دنبال مهمات و سایر سیستمهای تسلیحاتی است، استفاده آمریکا از تسلیحاتش فراتر از ذخایر وزارت دفاع این کشور پیشروی خواهد کرد و جنگ احتمالی با چین را دشوار خواهد ساخت. آنچه روشن به نظر میرسد این است که جنگ در آسیا آخرین چیزی است که جهان پر هیاهوی امروز به آن نیاز دارد. آمریکا اگر اصل «چین واحد» را میپذیرد -که مدعی است که میپذیرد – باید راهی دیپلماتیک را برای حل این مسئله در پیش بگیرد. مسلم است که ریختن بنزین بر این آتش، جهان را بیشتر در بحران فرو خواهد برد.