kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۸۴۵۷
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۴۰۱ - ۲۲:۴۷

اخبار ویژه

 

دویچه‌وله: در چالش با سپاه پاسداران اروپا از آمریکا هم ناتوان‌تر است
دویچه‌وله، پایگاه رسمی دولت آلمان ضمن بررسی چالش‌های قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی نوشت: این اقدام با دشواری‌های بسیاری مواجه است.
دویچه‌وله در تحلیلی به قلم یکی از عناصر ضدانقلاب می‌نویسد: پارلمان اروپا خواستار قراردادن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی این اتحادیه شده است. این تصمیم، افزایش تنش در روابط دو طرف را وارد فصل جدیدی کرد. البته این تصمیم الزام‌آور نیست و به‌عنوان یک پیشنهاد برای کمیسیون اروپا ارسال شده است. شورای اروپا، متشکل از نمایندگان ارشد ۴۷ دولت عضو، باید تصمیم بگیرد که مشابه دولت آمریکا کل سپاه را به فهرست سازمان‌های تروریستی اضافه کند یا نه؟
این تصمیم با دشواری‌های زیادی همراه است. سپاه نه‌تنها مهم‌‌ترین تشکیلات نظامی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از دولت‌های عضو سازمان ملل است، بلکه حضور برجسته‌ای در خاورمیانه نیز دارد. تروریستی اعلام کردن آن تبعات مهم نظامی، راهبردی، سیاسی و اقتصادی برای هر دو طرف دارد.
تهدید به اقدام تلافی‌جویانه از سوی مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی، اولین چالش اروپا است. طبق اعلام محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس یازدهم، اگر اتحادیه اروپا سپاه را در فهرست سازمان‌های تروریست قرار دهد، آنگاه جمهوری اسلامی همه ارتش‌های اروپایی را تروریست قلمداد کرده و دولت‌های اروپایی را نیز حامی تروریسم به شمار خواهد آورد. به‌صورت تلویحی نیز تهدید شده که برخورد متفاوتی در منطقه با اروپایی‌ها خواهد شد.
ستاد مشترک نیروهای مسلح نیز با محکوم کردن اقدام پارلمان اروپا، به اتحادیه اروپا درخصوص خطای محاسبه و به خطر افتادن صلح و امنیت در خاورمیانه هشدار داد. ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور نیز این اقدام را از سر «استیصال و درماندگی» ارزیابی کرد؛ کلیدواژه‌ای که در مطالب رسانه‌ها و زبان مقام‌های حکومتی تکرار شد.
اگر کشورهای اروپایی از انسجام بالایی برخوردار نباشند، به‌صورت جداگانه، به‌خصوص کشورهای کوچک‌تر اروپایی، در مقایسه با آمریکا آسیب‌پذیرتر هستند؛ این مسئله می‌تواند وضعیت را در مقایسه با آمریکا متفاوت کند.
از سوی دیگر اروپا روابط گسترده‌تر تجاری-فرهنگی با ایران داشته است. این عامل در کنار افزایش ریسک‌های امنیتی، چالش‌های تصمیم یادشده را نمایان می‌سازد. در واقع تروریست اعلام کردن سپاه از سوی اروپایی‌ها به یک بررسی همه‌جانبه نیاز دارد تا به قول جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اروپا، از حالتی که «احساس و نگرانی بر آن غالب باشد» خارج شود.
رای نیاوردن پیشنهاد «تعلیق مذاکرات برجام» و رأی شکننده به تروریستی اعلام کردن سپاه، نشانه‌هایی هستند که اتحادیه اروپا در کوتاه‌مدت تصمیمی در این خصوص نخواهد گرفت و به تشدید تحریم‌ها و تعویق مذاکرات برجام ادامه می‌دهد. ۳۱۳ نفر از ۵۴۵ نماینده حاضر در پارلمان به اطلاق برچسب «تروریست» به سپاه رای مثبت دادند.
از آنجا که پایه اولیه این تصمیم‌گیری رای مثبت ۵۹۸ نماینده پارلمان بود، رای مثبت نهایی ۵۲ درصد کسانی که حاضر به طرح این موضوع برای بررسی در فهرست موضوعات قطعنامه شده بودند، نشانگر شکننده بودن این تصمیم در بین سیاستمداران اروپایی است. می‌توان انتظار داشت که نرخ کاهش یادشده وقتی به وزارتخانه‌ها و دولت‌های اروپایی برسد، بیشتر شود.
البته متغیر اصلی نفس قرار گرفتن در فهرست سازمان‌های تروریستی نیست که بحثی جدلی در دنیا است و در سازمان ملل نیز اجماعی بر سر معیارهای تعریف تروریسم وجود ندارد. متغیر تعیین‌کننده نوع برخوردی است که بعد از نامگذاری قرار است انجام شود! اگر مشابه دولت‌های ترامپ و بایدن فقط حالتی تشریفاتی و نمادین داشته باشد و برخوردی با سپاه و ابزارهایش در منطقه نشود، آن‌وقت موضوع چندان حساسیت‌برانگیز نخواهد بود.
اما اگر اروپا بخواهد با نیروهای وابسته به سپاه همچون گروهی تروریستی برخورد عملی داشته باشد، آنگاه نه تنها ریسک برخورد نظامی افزایش پیدا می‌کند، بلکه مواجهه‌های امنیتی نیز به شکل خطرناکی در داخل و خارج از اروپا افزایش پیدا می‌کند. سپاه در مقایسه با داعش و القاعده توانایی عملیات تخریبی بیشتری دارد.
همچنین تلاش‌های اروپا برای بهبود شرایط در عراق، سوریه، لبنان و یمن و کاهش موج مهاجرت به اروپا از خاورمیانه با تنگنای جدیدی مواجه می‌شود. این تنگنای جدید با توجه به حضور طالبان در افغانستان و رویکرد تهاجمی و توسعه‌طلبانه روسیه، هزینه بیشتری برای اروپا دارد. در این شرایط امکان افزایش همکاری نظامی جمهوری اسلامی با روسیه علیه ناتو و مناسبات راهبردی و ژئوپلیتیک اروپا نیز وجود دارد که به نوبه خود برای اروپا دردسرآفرین است.
سپاه به‌دلیل رویه‌ای که در پیش گرفته، در برابر فشارهای دولت‌های غربی آسیب‌پذیری کمی دارد. قرار گرفتن در فهرست تروریستی اروپا تاثیر بازدارنده معناداری در موقعیت و عملکرد سپاه در داخل و خارج از ایران ندارد. بررسی وضعیت قبل و بعد از قرار گرفتن سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی دولت آمریکا گواه این ادعا است. موقعیت سپاه در داخل ایران به نهاد ولایت فقیه گره خورده است و تا زمانی که حکومت عوض نشود، بعید است موقعیت فرادست سپاه دستخوش دگرگونی شود. در سطح منطقه نیز قدرت اصلی سپاه برخاسته از معادلات میدانی و موازنه قوا در داخل کشورهای لبنان، عراق، سوریه و یمن است.
از لحاظ اقتصادی تروریست اعلام شدن سپاه توسط اتحادیه اروپا تفاوت زیادی در وضعیت موجود و چشم‌انداز پیش‌رو ایجاد نمی‌کند.
گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی اروپا فراتر از بحث فنی، نیازمند بررسی جامع و حرفه‌ای ریسک‌ها و آنالیز هزینه- فایده است. سیاستگذاران اصلی در اروپا هنوز به جمع‌بندی مشخصی در این خصوص نرسیده‌اند. عامل اصلی اثرگذار، ارتباط این تصمیم با ملاحظات امنیتی اروپا و افزایش احتمال جنگ و تنش‌های غیرضرور و پرهزینه در خاورمیانه و دنیاست.

رد پای جاسوس معدوم انگلیس به کدام محافل ختم می‌شود؟!
روزنامه «جمهوری اسلامی» با اشاره به اعدام جاسوس انگلیس، خواستار ردیابی شیوه‌های به‌کار گرفته از سوی او و رفتن سراغ نمونه‌های مشابه شد.
این روزنامه در سرمقاله‌ای نوشت: «مـا قـلـم بـه دسـت نگرفته ایم که قضاوت کنیم. قضاوت، وظیفه قاضی است، کسی که درسش را خوانده، آموزشش را دیده و جایگاه اجتماعیش دادرسی است.
کار قلـم به دستان، علاوه بـر ثبت وقایع و تحلیل و تفسیر عملکردها، پیش بینی آنچه ممکن است رخ بدهد و هشدار دادن درباره خطرها و تهدیدهاست. بنابراین، از این قلم انتظار نداشته باشید نظر بدهد فلان شخص که چند روز قبـل بـه جـرم جاسوسی برای انگلیس اعدام شـد، استحقاق چنین مجازاتی را داشـت یـا نـه، ایـن را باید قانـون بگوید و مجری آن که قاضی است. بعد از آنکه قاضی به وظیفه خودش عمل کرد، نوبت به اقشاری از مردم جامعه می‌رسد که درباره چگونگی شکل گرفتن چنین وقایعی فکر کنند و برای مصون مانـدن جامعه از عوارض منفی آنهـا چاره‌ای بیندیشند و مانع تکرار خسران‌ها شوند. اهالی رسانه و قلم به دستان، یکی از این اقشارند. حـرف امروز این قلم این است که اعدام یک جاسوس فقـط وقتـی اثـر مصونیت‌بخشی خود را در جامعه برجای خواهد گذاشت که متولیان امور با ردیابی شیوه‌های به‌کار گرفته شده توسط او، به سـراغ نمونه‌های مشـابه بروند و اجازه ندهند افراد دیگری با استفاده از همـان شـیوه‌ها اهـداف بیگانگان را دنبال کنند و محقق سازند. دیدیم که پیشانی پینه‌بسته هم می‌تواند ابزاری برای خیانت باشد، دیدیم که سوابق انقلابی‌گری هم می‌تواند وسیله‌ای برای فریب باشد، دیدیم که تندروی و توسل به شعارهای دوآتشـه علیه این و آن می‌تواند پوششی برای چهره‌های دست‌آمـوز دشمنان باشـد و دیدیم که شعارهای آتشين عليـه قدرت‌های خارجی دادن و مخالفت با برجام و اف‌ای‌تی‌اف هم می‌تواند راهی برای جلوگیری کردن از پیشرفت کشور باشـد. اینها را اگر برای عبـرت گرفتن کافی بدانیم، می‌توانیم چهره واقعی بسیاری از افراد که برای بیگانگان کار می‌کنند را تشخیص بدهیم و فریب پینه‌های پیشانی، جانماز آب کشیدن‌ها، سوپرانقلابی وانمودن کردن‌ها، شعارهای آتشین دادن‌شـان علیه این و آن را نخوریم و اجازه ندهیم کشـور به دامی که آنها با مشارکت دشمنان برای ملت پهن کرده‌اند، بیفتد؟»
نویسنده در پایان آورده است: «تکرار این نکته را در حاشیه اعدام جاسوس انگلیس لازم می‌دانیم که حرف امروز ما این است که اعدام یک جاسوس فقط وقتی اثر مصونیت‌بخشی خود را در جامعه برجای خواهد گذاشت که متولیان امور با ردیایی شیوه های بکار گرفته شده توسط او، به سراغ نمونه‌های مشابه بروند و اجازه ندهند افراد دیگری با استفاده از همان شیوه‌ها اهداف بیگانگان را دنبال کنند و محقق سازند.
عجیب است که سرمقاله‌نویس، هیچ اشاره‌ای به کارکرد جاسوس اعدام‌شده انگلیس نکرده است. اینکه اطلاعات سرّی درباره شهید فخری‌زاده به سرویس جاسوسی انگلیس ارائه کرده، اسناد سرّی مهمی درباره سازوکارهای تصمیم‌گیری در موضوع هسته‌ای و مسائل منطقه‌ای را به انگلیسی‌ها داده، و در حوزه تحلیل رسانه‌ای- غیر از مشورت‌های موثر در برخی تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولت‌های مدعی اصلاحات و اعتدال- توجیه‌کننده روند همکاری در برجام و FATF و CFT بوده است.
آیا این روند برای نویسنده روزنامه جمهوری اسلامی آشنا نیست؟ چه کسانی پس از سال‌ها خیانت در ایران در سطح وزیر و معاون وزیر به لندن گریختند و در خدمت آشوب‌افکنی و جنگ رسانه‌ای MI6 درآمدند؟ چه کسانی در کشور روند تعامل یکطرفه، نامتوازن، خطرناک و خسارت‌بار در موضوع برجام و سپس FATF و CFT و پالرمو را تئوریزه می‌کردند و صاحب‌نظران منتقد را دشمن معیشت مردم و کاسب تحریم و تندرو وانمود می‌کردند؟
معلوم نیست چرا نویسنده روزنامه جمهوری اسلامی کمترین اشاره‌ای به یادداشت‌ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های علیرضا اکبری در دفاع از برجام و FATF و حمایت تمام‌قد از دولت روحانی و روزنامه‌های زنجیره‌ای و... نکرده است؟! براساس توصیه روزنامه جمهوری اسلامی برای یافتن ردپای جاسوس‌ها باید به سراغ کسانی بروند که مانند علیرضا اکبری همه توان خود را برای دفاع از برجام و FATF و مدعیان اصلاحات هزینه کرده بودند.
اتفاقا بخشی از طیف به خدمت گرفته شده توسط سرویس‌های غربی، یا افرادی که توسط میانجی‌ها و واسطه‌ها فریب خوردند و در زمین دشمن بازی کردند، کسانی بودند که سابقه انقلابی داشتند، اما یا آلوده به اشرافی‌گری شده بودند، یا طاقت تداوم ایستادگی پای ارزش‌های انقلاب را نداشتند. و از آن‌سو، به بهانه‌های مختلف توسط محافل غربی تحویل گرفته می‌شدند و خوش‌شان هم می‌آمد. کسانی که غربی‌ها از آنها به عنوان میانه‌رو، معتدل، رفورمیست(اصلاح‌طلب) و... یاد کردند و اینها هم استقبال کردند. جماعتی که در فتنه 88، علنا وارد زمین بازی سرویس‌های جاسوسی انگلیس و آمریکا و اسرائیل شدند؛ سپس آدرس‌های تحریم‌های فلج‌کننده را به دشمن دادند و چند سال بعد، از چالشی که خود مشورت‌دهندگان آن بودند، به عنوان نردبان استفاده کرده و با ادعای برداشتن تحریم‌ها،‌ از نردبان سیاست بالا رفتند اما در عاقبت کار، رکورد 1700 تحریم را برجای
گذاشتند.

نیویورک‌تایمز: اسرائیل در آستانه یک نزاع داخلی جدی است
«همزمان با گسترش تظاهرات مخالفان سیاسی دولت نتانیاهو در اسرائیل، رسانه‌های آمریکایی که عمدتاً حامی حزب دموکرات هستند، در مقالاتی کم‌سابقه از واشنگتن خواسته‌اند که در مورد همکاری با دولتی که وزیران آن افراد افراطی راست‌گرا هستند، محتاط باشد».
به گزارش رادیو فردا، خبرگزاری بلومبرگ در سرمقاله‌ای که در روزنامه اسرائیل‌هیوم نیز بازتاب یافت، نوشت وجود وزیران افراطی در دولت نتانیاهو، امنیت خود اسرائیل را هم به خطر می‌اندازد.
توماس فریدمن، ستون‌نویس روزنامه نیویورک‌تایمز، از جو بایدن خواست در نیت نتانیاهو و دولت او برای آنچه که «اصلاح دستگاه قضایی اسرائیل» می‌نامند، دخالت کرده و «به دلسوزانه‌ترین اما به روشن‌ترین شکلِ ممکن اعلام کند که چنین تغییراتی منافع و ارزش‌های آمریکا را نیز زیر پا می‌گذارد».
بنیامین نتانیاهو چندی پیش به یکی دیگر از انتقادهای مشابه توماس فریدمن و نیویورک‌تایمز از او و دولتش پاسخی تند داده بود، اما فریدمن در نوشتار تازه خود که در سایت وای.نت نیز بازتاب یافت، افزود: «اسرائیل در آستانه یک دگرگونی تاریخی است... دارد به یک عامل بی‌ثباتی در منطقه تبدیل می‌شود... من نگرانم که اسرائیل در آستانه یک نزاع داخلی جدی است... آن اسرائیلی که جو بایدن می‌شناخت، در حال ناپدید شدن و اسرائیل تازه‌ای در حال سربرآوردن است که بسیاری از وزیران دولت آن، دشمن ارزش‌های آمریکا و تقریباً همه آن‌ها دشمن حزب دموکرات آمریکا هستند... دولت نتانیاهو می‌خواهد کرانه باختری را نیز بدون اعلام رسمی، به اسرائیل ضمیمه کند... بایدن باید به نتانیاهو بگوید که شما دارید شبیه ترکیه و مجارستان می‌شوید. این وضع به منافع آمریکا نیز آسیب می‌رساند و آمریکا احمق نیست و قربانی نخواهد شد».
در همین حال، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، از بنیامین نتانیاهو و دولت او خواسته که با برگزاری همه‌پرسی بر سر «اصلاحات قوه قضائیه» که دولت تازه نتانیاهو کمر به انجام آن بسته، موافقت کند. بنی گانتز، وزیر دفاع پیشین و یکی دیگر از سران اپوزیسیون، چپ و راست اسرائیل را فراخواند تا برای تظاهرات بزرگ و طولانی به خیابان‌ها بروند.
روزنامه هاآرتص نوشت تظاهرات یکصد هزار نفره روزهای گذشته در تل‌آویو موفقیت‌آمیز اما تنها گام نخست در یک مبارزه طولانی بود. اتحادیه‌های دانشجویان اسرائیل اعلام کردند که تغییرات قضایی به‌زودی دامن آن‌ها را در زندگی خواهد گرفت و از این رو، آنان نیز مبارزه دامنه‌دار را تدارک می‌بینند نهادهای کارگری، آموزگاران و اتحادیه‌های دیگر نیز احتمال اعتصاب گسترده را اعتراض به تصمیمات دولت جدید اعلام کردند..
رادیو فردا می‌افزاید: در میانه عمیق‌تر شدن شکاف‌های داخلی، مؤسسه دموکراسی اسرائیل «شاخص دموکراسی» کشور در سال ۲۰۲۲ را در گزارشی مشروح به دست اسحاق هرتزوگ داد که نشان می‌دهد اعتماد اسرائیلی‌ها به نهادهای کشورشان به پایین‌ترین سطح در ۲۰ سال گذشته کاهش یافته است. تنها ۹ درصد از اسرائیلی‌ها گفته‌اند به احزاب سیاسی اعتماد دارند؛ فقط ۱۸ درصد به پارلمان (کنست) ابراز اعتماد کرده‌اند. میزان اعتماد به دادگاه عالی نیز به ۴۲ درصد سقوط کرده است.
۸۲ درصد معتقدند که سیاستمداران اسرائیل تنها برای منافع شخصی خود کار می‌کنند. البته در میانه این تشدید جدال، نمایندگان «کنِسِت» در یکی از نخستین اقدامات دوره جدید خود، حقوق خویش را به میزان بیش از ۵ درصد افزایش داده و گفتند که «به خاطر رعایت حال مردم»، از درخواست افزایش حقوق بیش از ۱۲ درصدی کمی کوتاه آمدند. این در حالی است که آمار دیگری در همین روزها تأکید داشت که یک‌دهم از ساکنان اسرائیل [فلسطین اشغالی] از بی‌ثباتی غذایی رنج می‌برند.