مهدی جبرائیلی تبریزی
فعالیتهای هستهای ایران یکی از مهمترین موضوعاتی بوده که از سال 1381 با اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران به دستیابی به فنآوری هستهای بر روابط این کشور با آمریکا و اتحادیة اروپا سایه افکنده و علاوهبر مناسبات سیاسی، جنبههای دیگر روابط بین آنها را هم تحتالشعاع قرار داده است. به دنبال گفتوگوهای چندجانبه ایران با شش قدرت بزرگ، سرانجام برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با توافق نهایی وزرای امور خارجه 1+5 و وزیر امور خارجه ایران در تاریخ 23 تیرماه 1394 به امضا رسید و پس از دو سال مذاکره، توافقی بلندمدت بین ایران و کشورهای 1+5 درخصوص فعالیتهای هستهای ایران و لغو تحریمهای ایران حاصل شد.
برجام از بود تا نمود
در روز ۲۷ دی ۹۴، روزنامههای اصلاحطلب، با فتحالفتوحنمایی از برجام، یک هیاهوی بزرگ رسانهای به پا کردند. دراین روز، تیترهایی همچون؛ «فروپاشی تحریم»، «صبح بدون تحریم»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «تحریمها هم رفت»، «اینک بدون تحریم»، «پیروزی تدبیر بر تحریم»، «خلاص شدیم، سلام بر ایران بیتحریم»، «سپیده دمید»، «تحریم تمام شد» و...در صفحه اول روزنامههای اصلاحطلب کار شد. و ضمن تاکید بر رفع مشکل تورم، رکود، بیکاری، ازدواج جوانان، مسکن و آب خوردن مردم با برجام، هشدار میدادند که هر یک روز تأخیر در اجرای برجام، ضرر هنگفتی به مردم ایران وارد میکند.
برای نمونه بازخوانی برخی از حبابگوییهای اهالی دولت و حامیانشان برای درک عریان واقعیت ضروری است:
حسن روحانی: «سایه شوم تهدید از بالای سر ما رد شد». این در حالی بود که آنچه سایه جنگ را از کشور دور کرد، اقتدار و نفوذ داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. آمریکا بهدلیل درماندگی در حمله نظامی و بینتیجه ماندن اعمال تحریم، با گزینه مذاکره در پی رسیدن به هدف اصلی خود بود. وندی شرمن از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا در مقالهای در«فارن افرز» نوشت: «حملات هوایی نهایتاً میتوانستاندکی باعث تأخیر در برنامه هستهای ایران شود نه اینکه باعث پایان پروژه هستهای ایران شود. حتی اصلیترین هواداران حمله نظامی هم فرض میکردند چنین اقدامی باعث تأخیر ۳ تا ۵ ساله در برنامه ایران شود...چندین سال از وضع تحریمهای شدید علیه تهران میگذشت؛ اما با وجود همه این تحریمها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹هزار رسانده بود. تحریمها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تأثیری در برنامه هستهای این کشور نداشت...برجام یک الگو برای کنار هم قرار دادن تهدید تحریم و استمرار منزوی کردن با مذاکره پیگیرانه بود... حقیقت این است که از نظر آمریکا، این توافق به خوبی جواب داده بود» وتأکید میکند: «کاری که برجام با برنامه هستهای ایران کرد، جنگ هم نمیتوانست انجام دهد».
و حسن روحانی اعتراف میکند: «بعضیها به دولت دوازدهم میگویند قولهایی که اول دولت دادید چرا عین آنها را انجام ندادید؟ خب ما در شرایط صلح، آن قولها را دادیم بعد وارد جنگ شدیم؛ ما در حال حاضر وارد یک جنگ شدیم... آنها آغاز و شروع کردند به جنگی که قامت استوار این ملت را بشکنند».
پس برجام نه تنها سایه تهدید را دور نکرد، بلکه تهدید تبدیل به جنگ در میدان اقتصاد شد.
اما درمورد مدیریت دولت خود در این برهه بحرانی جنگ چنین اشاره میکند: «من از سیستم ارز در چهار سال گذشته ناراضی بودم از سیستم فعلی هم خیلی خشنود نیستم. ما باید به سیستم سوم برسیم. چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم درهواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند».
یعنی دولت با اقدامات و رویکردهای غیرمنطقی و غیرکارشناسی، کشور را با بحران مواجه کرد. چنانکه در اظهارات شرمن گذشت.
یکی دیگر از ادعاهای روحانی این بود که «هم چرخ سانتریفیوژها خواهد چرخید و هم چرخ کارخانهها».
اما بنا به اعتراف باراک اوباما؛ «اگر برجام نبود، تحریمها فرو میپاشید». پس در حقیقت این آمریکا بود که به مذاکره با ایران نیاز داشت.
«محمد جواد ظریف»، در پاسخ این سؤال که؛ « اگر برجام نبود چه میشد؟» گفت: «اگر برجام نبود 4 سال پیش یعنی سال 93 بایستی شاهد چنین نرخی(یعنی هر دلار 10 هزارتومان) میبودیم».
اما او نگفت که اگر برجام مثبت بود چرا پس از توافق قیمت دلار کم نشد و چرا دلار با وجود توافق به بالای 30 هزارتومان رسید؟
ترکان: «نمایندگان محترم مجلس باید متوجه باشند هر روز تأخیر در اجرای برجام ۱۰۰ میلیون دلار به ایران ضربه وارد میکند».
«سیروس ناصری» از اعضای ستاد برجام: «هر روز تأخیر در اجرای برجام، ۴۰۰ میلیارد تومان خسارت به کشور وارد میکند».
اما کسی در مورد آن مبالغ مبالغه آمیز پس از توافق برجام چیزی نگفت که کجا هستند و چی شدند و....
خسارت محض
از اول هم معلوم بود که هیچ آبی از این آفتاب روحانی برای مردم ایران گرم نخواهد شد. به خیال اینکه مشکل آب خوردن با برجام حل میشود؛ اما سرابی بود که آب انگاشتند و در پی آن ره به برهوت بردند.
مقام معظم رهبری برجام را «خسارت محض» توصیف کردند و در نامهای به روحانی چنین هشدار دادند: «با این حال محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود».
ظریف که سالها بعد به بیاطلاعی خود از متن برجام اقرار کرد، در مصاحبه با روزنامه سوییسی «بازلرتسایتونگ» صراحتاً اعلام کرد که فروش نفت ایران در مقایسه با قبل از توافق هستهای، کمتر شده است. و در اظهارنظری دیگر تأکید کرد که در پسابرجام حتی نتوانستیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم. و در نشست بینالمللی دوحه گفت: «نتایج برجام روی هواست».
عباس عراقچی درسال ۹۷ در سومین سمینار همکاریهای هستهای ایران و اتحادیه اروپا گفت: «مزایای برجام نزدیک به صفر شده است». و صراحتا اعلام کرد که در پسابرجام تحریمها افزایش یافت و یکی از درسهای برجام این بود که مقاومت بهتر از رویکرد سیاست خارجی دولت روحانی جواب میدهد.
روزنامه سازندگی از حامیان پر و پا قرص برجام در دی ماه ۹۷ نوشت: «امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران... بنابراین تصویری که امروز از توافق هستهای و تحریمها داریم آن است که ایران مو به مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است و طرفهای دیگر کاملاً از تعهدات خویش خارج شدهاند... امروز دولت نیازمند آن است که باور کند برجام به پایان رسیده... اکنون جواب مشخص است. خروج از برجام و بازگذاشتن راه مذاکره با کسانی که قدرت عمل به تعهداتشان را دارند، این گزینه بهتری از ماندن در توافق یکجانبه، تحریمهای سختتر از پیشابرجام، دلخوش کردن به اقدامات نمادین اروپا و مشاهده رکودی است که این بار میتواند اقتصاد کشور را از گروه کشورهای با درآمد متوسط به فقیر مبدل سازد».
روزنامه شرق نیز که تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است» را بزک صفحه اول خود کرده بود، در۲۷ آبان ۹۷ اعتراف کرد: «تاکنون سه کشور اروپایی امضاکننده برجام، آلمان، بریتانیا و فرانسه نشان دادهاند که تمایلی به میزبانی کانال مالی ندارند...اتریش و لوکزامبورگ و بلژیک نیز پذیرش ندادهاند... میتوان احتمال داد اروپا درصدد است تا با نگاهی فرابرجامی همه مسائلی که با ایران دارد، مانند مباحث و موضوعات حقوق بشر، موشکی و حضور در منطقه به ویژه سوریه را روی میز بگذارد و راجع به آنها با تهران وارد مذاکره شود و متناسب با نتایج حاصل، الگوی رفتاری نهایی خود را تنظیم کند».
روزنامه اعتماد نوشته بود: «متاسفانه در شرایط کنونی در مسئله توافق هستهای هیچ راهحل منفعتآوری در مقابل کشورمان وجود ندارد...تا امروز از اتحادیه اروپا جز وعده هیچ حرکت جدی دیده نشده و موضوع طراحی مکانیسم ویژه انتقالات مالی بین ما و اروپا از حد حرف جلوتر نرفته و حتی در صورت وجود SPV هیچ کشور اروپایی زیر بار قبول ایجاد مرکز چنین تبادلاتی با کشورمان نمیرود...متاسفانه در تیم کارشناسان مذاکرهکننده ما تعداد کافی از متخصصان بهویژه در حوزههای مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند به بند توافق را دقیق و به طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار چنین شرایط ناشی از بیتعهدی آمریکا و اروپا نشویم».
از ضمانت کری تا ضمانت روحانی
این همه واقعیت نبود که در بیان و بنان برجامیان فاش شد. در ورای ماجرا رازی است که تا حال بصورت جدی حلاجی نشده است: ۴ روز پس از خروج آمریکا از برجام در ۱۸ اردیبهشت ۹۷، پایگاه تحلیلی «پولیتیکو» به نقل از «فدریکا موگرینی» نوشت: از «حسن روحانی» تضمین گرفته که این کشور علیرغم تصمیم «دونالد ترامپ» برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریمها علیه ایران، همچنان در توافق میماند. یک هفته پس از خروج آمریکا نیز روزنامه «الجمهوریه» لبنان در گزارشی نوشت: «آمریکا قبل از خروج از برجام، از سه کشور اروپایی برای مقابله با برنامه موشکی و منطقهای ایران ضمانت گرفته است».
حال پیدا کنید گلابی فروش را!