نمونهای از مواجهه صریح، منطقی و شجاعانه شهید مطهری با افکار مخالف
صراحت و عدم نفاق، شرط آزادى بیان
من در محيط همين دانشكده- الهیات دانشگاه تهران- به فردى كه عقايد ماترياليستى داشت و گاهى سر كلاسها ابراز مىكرد، هم به خودش و هم چند بار به وسيله استادهاى ديگر به او پيغام دادم گفتم:
من به تو نمىگويم تو چرا اين طور فكر مىكنى، حق دارى اين طور فكر كنى؛ و نمىگويم كه تو چرا فكر خودت را ابراز مىكنى، حق دارى ابراز كنى؛
ولى من يك مطلب به تو مىگويم: تو واقعا اگر به فكر خودت ايمان و اعتماد دارى چرا جلو ما اين حرفها را نمىزنى؟ چرا هر جا دانشجويان سال اول حضور دارند- كه مىدانى از جايى اطلاع ندارند و معمولا دانشجو از استاد حساب مىبرد و بيم دارد كه آخر ترم نمره به او ندهد- حرفهايت را مىزنى؟ من هم مىآيم سر كلاس مىنشينم، دانشجويان هم باشند،تو حرفهايت را بزن من هم حرفهايم را مىزنم (آزادى فكر معنايش اين است)، تو بگو من هم بگويم، تو بنويس من هم بنويسم، تو فكر خودت را ابراز كن من هم ابراز كنم. تو صريح و بى نفاق آنچه كه واقعا فكر مىكنى بيان كن- نه در زير لفافههاى ديگر كه آن نفاق و حقهبازى و توطئه و اغفال و اضلال است- من هم بيان مىكنم.
گفتم اگر مايل هستى يك ميزگرد تشكيل مى دهيم، حتى استادهاى دانشكدههاى ديگر را هم بخواهى حاضر مىكنيم، اگر مطالبى علمى و منطقى دارى بگو، ما هم اگر حرفى داشته باشيم در مقابل شما بگوييم.
گفتم: با اينكه من به هيچ وجه حاضر نيستم در راديو و تلويزيون حرف بزنم يا ظاهر بشوم (در زمان رژيم گذشته)
ولى براى اين كار حاضرم، تا همه مردم ايران بشنوند يا ببينند.ولى فكرتان را در زير لفافههاى ديگر نگوييد. من همین جا به همه این دوستان غیرمسلمان اعلام میکنم که: از نظر اسلام تفکر آزاد است، تو هر طور میخواهی بیندیشی بیندیش، هر طور میخواهی عقیده خودت را ابراز کنی- بکن به شرط اینکه همان فکر واقعی خودت را ابراز کنی.
*مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)
ج24، ص: 124-با ویرایش جزئی