اهمیت تأثیرگذاری مقام شامخ مادر و همسر در جامعه (بخش نخست)
این راز آن حدیث که نقل از پیمبر است جنت نهاده زیر قدمهای مادر است
گالیا توانگر
مادرها مایه انتقال عناصر هویّت ملّیاند؛ هویّت ملّی یک چیز مهمّی است. یعنی هویّت یک ملّت، شخصیّت یک ملّت در درجه اوّل به وسیله مادرها منتقل میشوند؛ زبان، عادات، آداب، سنّتها، اخلاقهای خوب، عادتهای خوب، اینها همه در درجه اوّل به وسیله مادر منتقل میشود. پدر هم مؤثّر است امّا خیلی کمتر از مادر؛ مادر بیشترین تأثیر را دارد.
افشاننده بذر ایمان در دلها؛ مادرها هستند که فرزند را مؤمن بار میآورند. «ایمان» درس نیست که آدم به یکی درس بدهد یاد بگیرد؛ ایمان یک رویش است، یک رشد معنوی است که بذرافشانی لازم دارد؛ این بذرافشانی به وسیله مادر انجام میگیرد و مادر این کار را میکند. اخلاق را همین طور. بنابراین نقش [او] فوقالعاده است...
اینها بخشهایی از بیانات چهاردهم دیماه امسال مقام معظم رهبری است که درباره مقام مادر بیان کردند.
دو روز دیگر یعنی روز جمعه روز میلاد باسعادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن و روز مادر است.
به همین منظور گزارش امروز و فردای کیهان را به این مهم اختصاص دادهایم.
در مدح مادر
ای معلم ایثار و ای کوه صبور! ایثار بیهمتا و صبر کمنظیرت را میستایم. مقام والای تو را تصدیق میکنم. به حق که تو زیبنده وعده راستین «الجنه تحت اقدام الامهات» هستی. تو سزاوار اکرام و احسانی، تو شایسته تقدیر و تحسینی و جلوهای از احسن الخالقین.
مردی به رسول خدا (ص) گفت: «مادرم، سخت پیر شده است و اکنون نزد من زندگی میکند. او را بر دوش میگیرم و جابهجا میکنم. خود به او غذا میخورانم و شستوشویش میدهم. بااینحال، از روی شرم، چهرهام را از او برمیگردانم تا بدینگونه او را تعظیم کرده باشم. آیا تلافی خدمات او را کردهام؟» فرمودند: «نه»! در ادامه پیامبر(ص) با برشمردن مشکلات و رنجهایی که مادر در دوران بارداری و طفولیت فرزند خود تحمل میکند، علت این حکم را مورد اشاره قرار میدهند.
یکی از وظایف مهم دینی و اخلاقی ما، احسان به پدر و مادر است. در قرآن کریم، چندین بار احسان به آنان، توصیه شده است. علامه طباطبایی(ره) در این باره نگاشتهاند: «نیکی به پدر و مادر، پس از یکتاپرستی از واجبترین واجبات است؛ همان گونه که آزردن پدر و مادر پس از شرک، از بزرگترین گناهان است» و در جای دیگری آوردهاند: «در چند جای قرآن کریم، خداوند متعال، احسان به والدین را در کنار توحید و نفی شرک آورده است و پس از فرمان به توحید یا نهی از شرک، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان داده است». تأکید قرآن کریم بر احسان به پدر و مادر نشان از عظمت والای مقام آنان، در فرهنگ اسلامی دارد.
محور درون خانواده
محور درون خانواده مادر است. پدر اقتدار دارد. سایه پدر باید باشد، اما این مادر است که اقتدار پدر را بزرگ یا کوچک میکند. اگر مادر پدر را تحقیر، مسخره و کوچک شمارد و در زندگی مدام غر بزند، شک نکنید، فرزندان او هم با زوج و زوجه خود همچنین رفتاری خواهند داشت.
امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه توضیح میدهد: «در جامعهشناسی بهطورکلی جامعه در 5 ستون، محور یا نهاد تعریف شده است که میتوان به اقتصاد، حکومت، دین، آموزشوپرورش و خانواده اشاره کرد. اصلیترین و پایهترین نهاد، خانواده است. اگر نهاد خانواده نباشد چهار نهاد دیگر لنگ میمانند، چون خانواده تشکیل نشود، اقتصاد شکوفا نمیشود. هیچ ازدواجی صورت نمیگیرد، انتقال فرهنگی از طریق آموزشوپرورش شکل نمیگیرد.
حکومت و سیاست دچار مشکل میشود. دین و دیانتی به نسل آینده انتقال نمییابد؛ بنابراین خانواده یک اصل است. خانواده است که به نسل آینده فرهنگ و ارزشها را انتقال میدهد؛ بنابراین جوامع مختلف برای تحکیم خانواده تلاش میکنند و آن را با ساخت فیلم و برنامههای شاد و مفرح تبیین میکنند. مردم را به ازدواج و باروری تشویق و به لحاظ معیشتی و تأمین مسکن، آنها را کمک میکنند.»
وی در پاسخ به این سؤال که مؤلفه نخست بقای خانواده چیست؟ میگوید: «معتقدم بهترین نکتهای که باید جوانان در نظر بگیرند، الگوگیری از راه رسم گذشتگان است. مادران نقش اساسی در خانوادهها دارند. مادر نقش زیادی در تربیت دختر دارد. رفتار مادر غیرمستقیم بر فرزندان تأثیر میگذارد.»
«تأثیر رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟» وی پاسخ میدهد: «رسانهها میتوانند با تولید فیلمها و برنامههای مختلف شوق ازدواج در جوانان و تحکیم بنیان خانواده را ارتقا ببخشند. ضمن اینکه از طرق مختلف با بهرهگیری از هنر سبک زندگی ایرانی، اسلامی و فرهنگ ارزشمند ما را به مخاطبینشان یادآوری کنند.»
منشأ همه نقشهای جامعه
نقش مادر، منشأ همه نقشهایی است که در جامعه وجود دارد. نظام خانواده از ترکیب زن و مرد تشکیلیافته كه نقشزن، کلید همه نقشها است، یعنی بدون زن هیچ نقشی را نمیتوان در جامعه تصور کرد.
صفورا علیزاده کارشناس امور زنان و خانواده توضیح میدهد: «در نظام خانواده تعلیموتربیت فرزندان برعهده زن است، در نتیجه مهمترین نقشهایی که منتهی به جامعه میشود، میتوان از طریق زن در نظر داشت.»
این کارشناس زن و خانواده ادامه میدهد: «نقشزن را میشود به موارد دیگر هم تعمیم داد، برای مثال زن میتواند از طریق اقتصادی به صرفهجویی در خانواده و جامعه کمک کند.»
وی میافزاید: «زن از نظر اجتماعی میتواند با جامعهپذیر کردن و تربیت کودکان، آینده جامعه را بسازد، زیرا زن در نقش مادری فرزندان را از نظر روانی، عاطفی و اجتماعی برای ورود به جامعه آماده میکند.»
علیزاده با بیان اینكه به لحاظ ایدئولوژیکی توجه به زن نگاهی ویژه است، میافزاید: «از نظر اسلام زن باید نقش اصلی خود یعنی نقش همسری و مادری در خانواده را به بهترین نحو ایفا كند.»
وی در ادامه اظهار میدارد: «باتوجهبه تغییرات جهان امروز، شرایط نقشزن هم تغییر میکند، نقش او در محیط خانه کمرنگ میشود و این امر زن را ناگزیر میکند كه به صحنههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی راه یابد.»
این کارشناس زن و خانواده در تکمیل صحبتهایش میگوید: «متأسفانه امروزه، نقش اقتصادی زن در خانواده به بیرون از خانه منتقل شده و نقش تعلیم و تربیتی که درگذشته بر عهده زن بوده، بر عهده مهدکودکها گذارده شده است.»
به گفته وی زنان مهمترین نقش را در تمام دنیا ایفا میکنند و اساس خانواده در زن است و اگر همراهی زن با مرد نباشد، بنیان خانواده متزلزل میشود.
جایگاه مادر در تربیت فرزندان
خانواده اولین و مهمترین محیطی است که فرد در آن از کیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا میکند. بر اساس تحقیقات روانشناسان و جامعهشناسان، تجارب سالهای کودکی که معمولاً در خانواده حاصل میشود، سازنده شخصیت و زیربنای رفتارهای بعدی فرد است. خانواده اولین محیط تعلیم، تربیت و رشد فضایل اخلاقی کودک است و سنگ بنای اخلاق در آنجا نهاده میشود که در آن نقش مادر از دیگران پررنگتر است. او نقش بیشتری در سلامت روان و رشد و تربیت کودک دارد؛ چرا که نخستین رابطه مستقیم کودک با مادر است، بنابراین، وظیفه مادر در برابر کودک بیشتر و سنگینتر است.
دامن مادر بزرگترین مدرسهای است که کودک در آنجا تربیت میشود. آنچه که کودک از مادر میشنود، غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود. شرایط تربیتی خانواده بهعنوان اولین عامل تربیت، زمانی قادر به ایفای نقش خود خواهد بود که حداقل برخی از ویژگیها در آن لحاظ شده باشد: باور قلبی والدین به این امر که فرزند امانت الهی است و آنان امانتدار پروردگار هستند.
باور و اعتقاد قلبی والدین بر مؤثربودن نقش آنها در تربیت فرزند است و این که آنان، اولین مربیان فرزند هستند.
والدین از نظر شناخت باید به نیازها و مقتضیات سنی فرزندان آگاه باشند و در شیوههای ارتباطی خود این ویژگیها را مدنظر قرار دهند.
والدین از نظر وحدت نظر و عمل به نقطه مشترکی دست یابند و با وجود اختلاف و کارکردها، تلاش خود را برای همفکری و هماهنگی با یکدیگر به کار گیرند.
والدین از نظر ارزشهای اخلاقی، باید پایبند به موازین عالی بوده و توانایی انتقال آن را به فرزندانشان داشته باشند.
همچنین والدین از نظر ارتباطی، رابطه صحیح و قابل قبولی که متکی بر اعتماد متقابل است، با فرزندانشان برقرار کنند. خانه به خوابگاه تبدیل نشود، بلکه محلی برای برقراری توسعه و تعمیق ارتباطهای درون خانواده باشد. والدین از شیوههای تربیت، به گونه علمی شناخت حاصل کنند و بدینوسیله بر اعتمادبهنفس خویش بیفزایند.
معجزه مهر و محبت مادری
خانواده دارای سه رکن فیزیکی، عاطفی و معنوی است. رکن فیزیکی خانواده را وجود همسران و رکن عاطفی آن را محبت و گذشت تشکیل میدهد. ارکان فیزیکی، بدنه و اسکلت خانواده را تشکیل میدهند و ارکان عاطفی، روح و جان خانوادهاند. اگر خانوادهای از دو نعمت محبت و گذشت محروم شود، همانند کالبد بدون روح خواهد بود که هیچ خوشبختی و موفقیتی در این خانواده وجود نخواهد داشت، زیرا سعادت و خوشبختی در زندگی خانوادگی سالم و موفق یافت میشوند؛ جایی که محبت و عاطفه، انسان را از محبتهای بیپایه و سطحی بینیاز میکند و با تلاش دو انسان امیدوار و بانشاط، محیطی سرشار از دوستی و احساس مسئولیت فراهم میشود.
لیلا شیرزاد روانشناس خانواده ضمن بیان مطالب بالا هشدار میدهد: «امروزه روشن شده است که عمدهترین فقر بشریت در جامعه ماشینی و صنعتی در جهان معاصر، فقر فرهنگی و عاطفی است و مهمترین مشکل کودکان و نوجوانان امروزی در خانوادهها کمبود عشق، عاطفه و محبت است؛ همانطوری که انسان نیاز به آب و غذا دارد، نیاز به محبت هم دارد. عمدهترین دلیل ناسازگاری فرزندان در خانوادهها، عامل بسیاری از ناهنجاریها مانند فرار از خانه و امثال آن، ریشه در کمبود عاطفه و محبت دارد. فقر عاطفی موجب میشود شخصیت انسان در نزد خود حقیر و پست باشد و کرامت و عزت خود را از دست بدهد؛ چنین انسانی آبرو و عزت خود را بر باد رفته پنداشته و به هر کاری دست میزند.»
وی در ادامه میگوید: «از مهمترین ناهنجاریهای خانوادگی، ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و ازهمگسیختگی خانوادهها است. کودک در محیط گرم محبت، اظهار محبت را از پدر و مادر یاد میگیرد، خوشقلب، خیرخواه و انساندوست بار میآید؛ چون طعم شیرین محبت را چشیده، در فردای زندگی حاضر است این عمل را نسبت به دیگران انجام دهد. چنین انسانی وقتی بزرگ شد همین اظهار محبت را نسبت به همسر، فرزندان و دوستان و معاشران خود انجام میدهد. فرزندانی که از عقده حقارت و فقر عاطفی رنج میبرند و برای خود هیچگونه ارزشی قائل نیستند، نمیتوانند افرادی مورد اعتماد باشند و مسئولیتی را در جامعه عهدهدار شوند. سایر افراد جامعه نیز از شر این افراد در امان نخواهند بود؛ اما اگر والدین بتوانند بامحبت، احترام، ارتباط صمیمانه و کرامت نفس را در نوجوانان تقویت کنند، آنان در آینده انسانهای سالم و دوستداشتنی خواهند بود و وجود خود را با گناه و معصیت آلوده نخواهند کرد.»
این روانشناس خانواده در پایان و در تکمیل صحبتهایش میگوید: «در دنیای امروزی که با پیشرفتهای تکنولوژی و انفجار اطلاعات از طریق توسعه وسائل ارتباطی در موارد بسیاری برای نشانهگرفتن هویت و اعتقادات جوانان و نوجوانان راهاندازی شدهاند؛ و نیز با کمرنگشدن روابط صمیمی والدین و فرزندان، قرارگرفتن بنیان خانواده در مسیر تهاجم فرهنگی، دورشدن والدین و بعضاً توجه نداشتن والدین به تربیت فرزندان همراهاند. عدم توجه والدین به سالمسازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب، در بیشتر موارد آنان را با کمبودهای عاطفی، انگیزشی و مشکلات روانی روبهرو میسازد.
ارزش خانواده بیش از هر چیز بر پایه مودت و دوستی بین اعضای آن دو استوار است؛ اعضایی که انجام حقوق مقابل، آنان را در کنار یکدیگر نگاهداشته است. اگر این جریان بر اساس دوستی و تفاهم ادامه یابد به کمال انسانی موردنظر خواهد انجامید.»