حسد؛ آثار و راهکارهای مقابله با آن (پرسش و پاسخ)
پرسش:
منشأ حسد و تفاوت آن با غبطه و آثار و راهکارهای آن را توضیح دهید؟
پاسخ:
غبطه یکی از بهترین صفات انسان
در انسان حالتی است که هرگاه کسی را دارای نعمتی ببیند، آرزو میکند که او هم مانند آن شخص دارای همان نعمت بوده باشد. این حالت را رشک و به زبان عربی غبطه میگویند. و این حالت برای رسیدن انسان به کمال لازم است و یکی از بهترین صفات انسان است. اهل کمال گفتهاند، انسان نخست لذت کمال را میچشد، بعد آن را میشناسد، سپس مشتاق میشود، آنگاه در مقام طلب برمیآید، پس به آن میرسد و اگر انسان اینطور نباشد، که خوبی چیزی را درک نکند یا آنکه او را برای خود آرزو نکند، همیشه در حد نقص باقی میماند.
مفهوم حسد
گاهی در انسان حالتی پیدا میشود که نه فقط هوس میکند که نعمتی را که دیگران دارند، خود او هم داشته باشد بلکه خشمناک میشود که آن اشخاص دارای آن نعمت باشند و آرزو میکند که آن نعمت از آنها زایل شود. این حالت را حسد و بدخواهی میگویند.
منشأ حسادت
1- جاهطلبی
غالبا منشأ حسد در انسان جاهطلبی است زیرا انسان میخواهد در آنچه دارد بینظیر باشد، از این رو، حسد در میان نزدیکان و وابستگان نسبت به خودشان بیشتر وجود دارد، بنابر این افراد بزرگ در میان قوم خودشان و در زمان خودشان کمتر مورد توجه واقع میشوند و قدر مردان بزرگ در دیار خودشان و در زمان خودشان کمتر شناخته میشود!
2- کینهورزی
گاهی منشأ حسد کینهورزی است. کسی که از شخصی رنجیده و نتوانسته از او انتقام بگیرد، آرزو میکند، روزگار از او انتقام بکشد و نعمتهای او زائل گردد.
3- بخل ذاتی
گاهش منشأ حسد بخل ذاتی و به عبارت دیگر خبث نفسانی است. اگر خدا در هر جای دنیا به بندهای نعمتی دهد، مثل این است که از خزانه آنها داده شده و اینها علاوه بر بخل ذاتی دارای شح هم هستند، یعنی حتی راضی نمیشوند که مال دیگری به دیگری برسد!
4- ظالمی شبیه مظلوم
حسود ظالمی شبیه به مظلوم است. شخص حسود همیشه برای پیشرفت دیگران علتهای شیطانی میتراشد، و حاضر نیست به علل واقعی آن پیشرفت اعتراف کند، و در حقیقت میخواهد منکر عدل پروردگار و حساب جهان و نظام عالم شود، و غالبا روزگار را غدار و سفلهپرور میخواند!
البته گاهی در جوامع بشری این بیعدالتیها به وجود میآید که نالایقی را به کار میگیرند و فرد شایسته را بیکار میگذارند! اما شخص لایق و شایسته بالاخره جای خود را باز میکند، و به طور کلی نباید به نظم جهان بدبین شد.
همین طرز تفکر که به واسطه حسادت در انسان پیدا میشود، سبب میگردد که چشم عقل انسان کور شود و در نتیجه نتواند راه حقیقی پیشرفت در زندگی را پیدا کند و بیشتر از هدف دور میماند و یگانه راه برای جلوگیری از این صفت حسادت تقویت عقل و ایمان است.
حسادت نتیجه اجتماع دو صفت نقص و ضعف
به طور کلی حسد از اجتماع دو صفت در انسان به وجود میآید: یکی نقص و دیگری ضعف. شخص حسود اگر فرض شود فاقد آن چیزی که به سبب آن حسادت دارد نباشد، حسد نمیورزد، لذا اگر تفکر و تعقل کند و خودش را بالاتر و دارندهتر از محسود فرض کند، دیگر اهمیتی به محسود نمیدهد، و این دلیل بر این است که نقص او سبب حسادت او شده، و چون ضعیف است در خود آن قدرت را نمیبیند که او هم از راهش وارد شود، و به آن نعمتهای مطلوب خود برسد، لذا حسادت میورزد و از زوال نعمتهای دیگران شادمان میشود!