نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دشمنی آمریکا با ایران سوء تفاهم است خطای دیپلماتیک چینیها جنایت!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «چین جدید و ما» نوشت: «پشت نقاب چين يك كشور معصوم نخوابيده است. چين جديد، هماناندازه كه بزرگ است ميتواند خطرناك هم باشد و منافع خود را نه صرفا در رقابت با قدرتهاي ديگر كه چه بسا از دراز كردن دست خود در جيب ديگران و با تعدي به حريم ديگران هم دنبال ميكند. همين نمونه ايران كافي است. بيآنكه مناقشهاي پيشين فيمابين ايران و چين وجود داشته باشد و درحالي كه تصور ميشد، اوج گرمي روابط ايران و چين است، ناگهان اين كشور، غيردوستانهترين و غيرديپلماتيكترين مواضع نسبت به تماميت ارضي و توان نظامي و هستهاي ايران را از خود بروز داد و اعتمادسازي چندين دهه را يك شبه جايگزين پرسشهاي فراوان و بياعتمادي كرد.»
گفتنی است طیف آلوده به نفاق مدعی اصلاحات سالها در نقش پادوهای غرب و آمریکا در داخل ایران سعی در بزک چهره خبیث نظام سلطه و در راس آنها آمریکا داشتند و در این راستا ضمن فراموشی کارنامه ننگین خباثتها، شرارتها و جنایتهای آمریکاییها علیه ملت ایران از فشار و تحریم اقتصادی گرفته تا حمله نظامی و ترور و تلاش برای براندازی، هر گونه صحبت از دشمنی آمریکا با ملت ایران را توهم توطئه نامیده و نهایتا آن را یک سوء تفاهم مینامیدند.
این در حالی است که همین طیف آلوده به نفاق از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم با کار ویژه تحول در ریل مدیریت اجرایی کشور و نگاهی راهبردی به شرق برای متصل کردن ظرفیتهای اقتصادی ایران به زیرساختهای کشورهای مستقل از هیچ شناعتی در قالب پروژه شرقهراسی برای سنگاندازی در مسیر دولت برای گرهگشایی از مشکلات کشور فروگذار نکردند. خطای دیپلماتیک و اقدام غیر دوستانه اخیر رئیسجمهور چین نیز بهانه برای عقدهگشایی این جریان شد و تلاشها برای برهم زدن نظم و معادلات شکل گرفته حول محور دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی به اوج رسید.
دولت چین که از سوی ایران آنهم در عالیترین سطح پاسخ رفتار اخیر خود را گرفت و از موضع خود عقب نشست، اما روسیاهی و رسوایی بار دیگر برای این جماعت ماند که منافع کشور و ملت خود را هم در ازای پادویی و کاسهلیسی برای آمریکا فروختهاند.
چرا وکیلی که به دروغپردازی مشغول است بازداشت نمیشود؟!
در 2 روز قبل در همین ستون به یک مصاحبه از روزنامه شرق با یک وکیل به نام «محمود علیزاده» درباره اعتراض او نسبت به حکم صادره برای یکی از افراد دخیل در شهادت مظلومانه شهید عجمیان پرداخته و نوشتیم: «ادعاهای وکیل مدافع متهم که مدعی شده او در حال کمک به مجروحین بوده در حالی است که در جلسه دادگاه قاضی از همین متهم سؤال پرسیده و او در پاسخ گفته که برای کمک به مجروحین در آن صحنه بوده است. سپس قاضی از او پرسیده چرا کفش شما خونی بود؟ و پاسخی که او در جواب قاضی داده گویای آن است که این فرد چه نوع کمکی به مجروحین میکرده است. وی در دادگاه و در پاسخ سؤال قاضی گفته: برای اینکه ببینم آن فرد زنده هست یا نه با پا به او زدم...! دکتری که با پا به یک مجروح لگد میزند تا ببیند او زنده است یا نه؟! موضوع این است که نه تنها این ادعا صحت ندارد بلکه دقیقا عکس این بوده و مستندات موجود گویای آن است که این فرد و همسرش مانع از این شدند که کسی به شهید عجمیان کمک کند. اعترافات همسر این فرد نیز در این زمینه موجود است.»
حال دادستان استان البرز نکات قابل توجهی در این ارتباط ذکر کرده است. حسین فاضلی هریکندی رئیسکل دادگستری استان البرز در رابطه با این ادعا [کمک متهم به مجروحان] اظهار کرد: «این که حمید قره حسنلو به طلبه مجروح در جریان اغتشاشات روز ۱۲ آبانماه در کرج کمک کرده است صحت ندارد و متهم نیز تاکنون در این رابطه ادعایی نداشته است.»
وی افزود: «نکته قابل توجه این است که محل شهادت شهید عجمیان که حمید قره حسنلو در این محل حضور داشته با محل ضرب و شتم طلبه مجروح شده فاصله قابل توجهی دارد و متهم نمیتوانسته همزمان در ۲ محل حضور داشته باشد.»
با این اوصاف سؤال این است که چرا وکیلی که عملا خلاف سوگندش و شرافت حرفهای خود به دروغ پراکنی علیه دستگاه قضایی مشغول است تا با به مدد آن دروغها یک مجرم را از سیطره عدالت فراری دهد بازداشت نمیشود؟!
تحریمهای غرب آبکی است و نمیتواند بر اقتصاد ایران اثری بگذارد
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب و خارجنشین نوشت: «غرب به علت اينکه زير فشار رسانهها و افکار عمومي قرار دارد مجبور است بهانههايي را براي فشار بر تهران بتراشد. اين روزها به دو بهانه ارسال پهپادهاي ايران به روسيه و آنچه آنها عدم رعايت مسائل حقوق بشري ناميدهاند، به وضع تحريم عليه ايران ادامه ميدهند. البته برخي اخبار خبر از آن ميدهد که کارشناسان اوکرايني در ديدار با کارشناسان ايراني نتوانستهاند ثابت کنند که از پهپادهاي ايراني در جنگ اوکراين استفاده شده است و اگر اين موضوع ثابت شود غرب بايد به صورت جدي در آن بخش از تحريمهاي خود عقبنشيني کند».
در ادامه این مطلب آمده است: «از سوي ديگر تحريمهاي حقوق بشري نيز هرچند از نظر رواني بر روابط کشورها با ايران اثرگذار است اما به صورت مستقيم نميتواند اثري بر اقتصاد ايران بگذارد. از اين منظر غربيها به دليل فشار افکار عمومي فعلا راهي ندارند جز اينکه تحريمهايي که بيشتر جنبه رواني دارد را عليه ايران وضع کنند.»
آرمان ملی نوشت: «غربيها و به خصوص آمريکاييها در نهايت به دلايلي که در بالا آمد دقيقا همان چيزي را ميخواهند که تهران ميخواهد. يعني نه بمب و نه جنگ و بيش از اين نيز نميتوانند به تهران فشار آورند.»
مدعیان اصلاحات درحالی معترف هستند «تحریمهای غرب آبکی است و نمیتواند بر اقتصاد ایران اثری بگذارد» که پیش از این عامل اصلی مشکلات کشور را تحریمها عنوان کرده و با این بهانه از زیر بار مسئولیت فرار کردهاند. یکی از محورهای مشترک تبلیغاتی اصلاحطلبان و غرب این است که میگویند تحریمها مهمترین علت مشکلات هستند و برای آن باید به برجام متوسل شویم! هرچند که طی 8 سال دولت مورد حمایت خود هیچگاه از برجام آبی گرم نشد.
توهمات اصلاحطلبانه برای مظلومنمایی
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود که به قلم «مديركل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي» در دولت خاتمی نوشته شده آورده: «اظهارنظر برخی مسئولان درباره یکی از دلایل و انگیزههای اعتراضات اخیر، یعنی فقر و فساد و مصائب اقتصادی از جنبهای متفاوت قابل تأمل است که اجمالا به آن اشاره میکنیم.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «پس از رویکارآمدن دولت فعلی، واژه استعاری «قبلیها»، تکیهکلام رایج دولتمردان و رسانههای منتسب به آنها بوده است که اشاره میکند به مسببان و عاملان اصلی مشکلات معیشتی مردم و کشور یعنی دولت قبل و همچنین دولتهای قبل که جملگی با عناوین و برچسبهای رنگارنگ مغضوباند. در امر فساد نیز وضع به همین منوال بوده است. داد سخن دادن از عملکرد دولتهای پیشین فینفسه تابو و عمل مذمومی نیست، ولی گذشته از اینکه آزادی بیان در این موارد نیز باید دوطرفه و البته منصفانه باشد (که این نکته در اینجا مدنظر نیست)، این تناقض را پیش میآورد که تخطئه عملکرد همه دولتهای پیشین و تصریح به اینکه در چهار دهه گذشته هر دولتی آمده نامطلوب بوده و فقط اینک در آغاز گام دوم انقلاب، دولت مطلوب از هر نظر روی کار آمده تا طعم خوش پیشرفت را به ملت بچشاند، خواسته یا ناخواسته دوگانه مهمی را پیش میکشد.»
نکته اول اینکه کدام یک از مسئولان چنان که در این متن آمده همه دولتهای قبلی را سراسر بد و مغضوب خوانده است؟! این متن گویای توهمات اصلاحطلبان است برای مظلومنمایی.
نکته دوم، اینکه بیشتر روی سخن در انتقادها به 8 سال گذشته و دولت تدبیر و امید باز میگردد که از قضا این دولت چنان عملکرد مفتضحانهای داشت که حتی صدای خود روزنامههای زنجیرهای هم در مواردی درآمده بود.
نکته سوم اینکه باید به این جماعت یادآور شویم که مردم فراموش نکرده چگونه از سال 1392 تا تقریبا سالهای پایانی (یعنی سالهای هفتم و هشتم دولت قبل) هنوز سخن از دولت قبل (دولت احمدینژاد) بود و اینکه همه ناکارآمدیها را با ارجاع به آن دولت و این ادعای مضحک که «مشغول آواربرداری از ویرانیها» بودهاید توجیه میشد.
نکته چهارم همه دولتها ضعفها و قوتهایی داشتهاند. حال ممکن است دولتی قوتهایش خیلی کم و ضعفهایش بسیار زیاد باشد و یا در دولتی تعادل این موازنه به هم نزدیکتر بوده باشد. چنان که خود آیتالله رئیسی نیز در ایام مبارزه انتخاباتی به این نکته اشاره کرد. از قضا آن کسانی که همه چیز را صفر و صد میبینند مدعیان اصلاحطلبی هستند که تلاش داشتند حتی نکات مثبت دولت احمدینژاد مثل مسکن مهر را تخریب کنند و نتیجه آن وضعیت امروز مسکن شد.