چگونگی شکلگیری خودخواهی انسان(1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
حب نفس یا خودخواهی انسان که منشأ همه مفاسد است چگونه در انسان شکل میگیرد و تقویت میشود، و راهکارهای مقابله با آن کدام است؟
پاسخ:
روند شکلگیری خود الهی و خود شیطانی
نفس انسانی در تمام مراحل رشد، بهوسیله اعمال و نیات و علائق و معتقدات خویش که همگی فعل او هستند شکل گرفته و ساخته میشود. به عبارت دیگر با هر فعلی که از نفس انسانی سر میزند، فعلیت جدیدی برای او محقق میشود، یعنی از این طریق بخشی از استعدادهای بالقوه او به فعلیت میرسد. اگر این فعلیت در جهت کمال نهایی نفس باشد، او را در جهت تعالی پیش میبرد، و اگر در خلاف جهت آن باشد، موجب خسران او شده و شخصیت او را در جهت انحطاط و سقوط سوق میدهد. با گامهای اولیهای که انسان در مراحل اولیه تکوین شخصیت خود در جهت حق و منطبق بر ارزشهای عالی اخلاقی برمیدارد، در واقع مقدمات لازم برای آشنایی با خود حقیقی و الهی را فراهم میآورد. زیرا که خود حقیقی و الهی او در تمامی مراتب و درجاتش قطعا منطبق بر حق و حقیقت است و کلیه ارزشهای اخلاقی و تمایلات عالی از قبیل میل به فداکاری، نیکی کردن، عدل و انصاف و صدق و حقیقتجویی و خیرخواهی و... همگی ناشی از همان خود واقعی است، و در واقع درجات و مراتب همان نفس میباشد. بنابراین گام برداشتن در جهت این ارزشهای والای اخلاقی و فضائل به معنی گام نهادن در راهی است که انسان را به سوی آن هدف نهایی که کمالات خود واقعی و رسیدن به قرب الهی است، نزدیکتر میکند. اما اگر گامهای اولیه انسان در آستانه تکوین شخصیت در جهت باطل یعنی خلاف جهت ارزشهای اصیل انسانی باشد، یعنی جانب منافع ولذائذ شخصی و هوای نفس خود را بگیرد، در چنین حالتی، در هر گامی که انسان برمیدارد، یک قدم از خود حقیقی، ملکوتی و الهی خود دور میشود و در نتیجه یک قدم در جهت تحقق و تکوین شخصیت خود غیرواقعی یا خود مذموم و شیطانی برمیدارد. حال اگر روزبهروز در این مسیر پیش رود، به تدریج همین من مذموم و شیطانی، به جای من حقیقی، متعالی و الهی در او نهادینه میشود و میل اصیل حب ذات به جای تعلق یافتن به خود واقعی و الهی به خود شیطانی تعلق میگیرد! بنابراین توجه و اشتغال به این خود مذموم و شیطانی عین غفلت و اعراض از خدا است!
چگونگی تقویت من حقیقی و الهی و من مذموم و شیطانی
اشتغال به امور گوناگون زندگی هرگاه در طول توجه به خدا و به قصد اطاعت از امر خدا نباشد، و بهطور مستقل مورد توجه و هدف انسان قرار گیرد، موجب دوری و بعد از خدا میشود، اما اگر توجه نفس به امیال و امور مادی و لذائذ توجه طریقی و وسیلهای باشد نه استقلالی و هدف، در این صورت نهتنها مبادرت به ارضای طبیعی این امیال مانع رسیدن به کمال نیست، بلکه در جهت نیل به کمالات و در طول توجه به خدا لازم و ضروری هم میباشد.
لذتطلبی مانع بزرگ توجه به خدا و تقویت من شیطانی
سبک زندگی لذتمحور از آن جهت که بر میل و گرایش و انس نفس به امور مادی و حیوانی را میافزاید، مانع سنگینی در راه توجه و انس با خدا ایجاد میکند و در نتیجه بر غفلت انسان میافزاید، امام علی(ع) در موارد متعددی از تعالیم عالیه خود به این نکته حیاتی تاکید فرموده و پیروان اسلام را از غلتیدن در لذات دنیوی باز داشتهاند.
امام علی(ع) میفرماید: «اللذهًْ تلهی» لذات مادی انسان را سرگرم میکند(در نتیجه او را از توجه به مبدأ بازمیدارد).(غررالحکم، ص27)
در جای دیگر حضرت میفرماید: «افضل الطاعات هجر اللذات» برترین طاعت پرهیز از لذتطلبی(نامشروع) است.(همان، ح2970)
همچنین امام علی(ع) میفرماید: «صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام» پرهیز و روزهدار بودن نفس از لذات دنیوی(نامشروع) سودمندترین نوع روزهداری است.(همان، ح5874)
طبیعی است هرگاه نفس از چیزی احساس لذت نمود، میل و گرایشی به سوی آن در او ایجاد میشود. اگر این میل و گرایش به سوی لذائذ امور مادی و مقتضیات تن خاکی باشد و مورد هدف قرار گیرد، به همان اندازه نیز توجه نفس از درگاه الهی منصرف شده و به آن لذائذ مشغول میشود، و من شیطانی و حب نفس مادی او پررنگ و تقویت میگردد! اولیای خدا از هر لذتی جز لذت توجه به خدا استغفار کرده و آن را برای خود گناه میشمردند. امام سجاد در مناجات الذاکرین میفرماید: «استغفرک من کل لذهًْ یغیر لذهًْ ذکرک».
ادامه دارد