kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۴۲۵۸
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۸

جنگ اراده‌ها و محاسبات از دیدگاه قرآن

 
 
یکی از اصطلاحات مهم امروزی در ساحت جنگ‌های ترکیبی، جنگ اراده است. در جنگ اراده هدف آن است که اراده طرف دیگری سست یا حذف شود تا جایی که دشمن نتواند تهدید احتمالی یا فعلی از خود بروز دهد؛ بلکه اراده عمل خویش را تابع اراده دیگری کند؛ پس تن به همه خواسته‌های طرف غالب و پیروز بدهد. 
جنگ میان کافران و مومنان را باید به یک معنا جنگ اراده‌ها دانست؛ زیرا کافران تنها به جنگ اراده مومنان نیامده‌اند تا اراده آنان را از میان برند و آنان را تابع اراده خویش در آورند، بلکه در باطن به جنگ اراده الهی آمده‌اند؛ زیرا مومنان بر این باورند که مشیت و اراده ایشان تابع مشیت و اراده الهی است (تکویر، آیه 29؛ انسان، آیه 30)؛ چرا که مومنان در اوج تقوای کامل و تمام، همه چیز خود را به خدا تفویض می‌کنند و امور خویش را به دست خدای علیم حکیم عزیز می‌سپارند(غافر، آیه 44) تا جایی که قول و فعلشان همان قول وفعل الهی است که مورد رضایت الهی می‌باشد.(نجم، آیات 3 و 4؛ انفال، آیه 17)
همچنین کافران بر این باورند که شکست مومنان در هر شکلی از جمله جنگ اراده‌ها، به معنای شکست خدا است؛ اگر مومنان شکست بخورند در حقیقت خدا شکست خورده است؛ زیرا مومنان معتقدند که خدا سرپرست و یاور آنان است و آنان جز ولایت مطلق الهی به هیچ چیزی توکل و تکیه و اعتماد ندارند؛ پس اگر مومنان شکست بخورند، این خدا است که شکست خورده است؛ زیرا اگر خدایی باشد‌، ولایت و نصرتی از سوی او به مومنان می‌رسد، پس چرا مومنان شکست خورده‌اند و خدا به داد و فریاد آنان نرسیده است؟! پس شکست مومنان خود دلالت بر شکست خدا دارد و اینکه اصلا خدایی نیست و اگر بود و ولایت و نصرتی داشت به یاری مومنان و بندگانش می‌شتافت.
پس وقتی در مسئله جنگ اراده‌ها میان مومنان و کافران دقت و تامل می‌شود، این حقیقت باطنی و ملکوتی آشکار می‌شود که این جنگ اراده‌ها نه میان مومنان و کافران بلکه میان خدا و کافران است. از نظر قرآن، در جنگ اراده‌ها این خداست که پیروز میدان است و این اراده الهی است که بر هستی از جمله بر اراده کافران غلبه می‌کند و آن را به تسخیر خویش در می‌آورد‌، بدین معنی که نزول امدادهای غیبی الهی به مومنان در موارد بسیاری که دشمنان و کافران طبق محاسبات دقیق علمی خود، شکست قطعی مومنان را پیش‌بینی کرده بودند، خود گواه روشنی است بر اینکه اراده الهی در جنگ اراده‌ها غالب بوده و این اراده الهی است که اراده کافران را به شکست کشانده است و کافران از جایی که به گمان و محاسبه نمی‌آورند، شکست را تجربه کردند و مومنان از جایی که گمان دشمن نمی‌رفت به پیروزی رسیدند.(شعراء، آیات 61 تا 63؛ توبه، آیه 25 و 26)
از نظر آموزه‌های قرآنی، اگر خدا به چیزی اراده کند، هیچ اراده‌ای در برابر او مقاومت نخواهد کرد. از همین رو، اگر خدا اراده کرده باشد تا چیزی تحقق یابد، هیچ اراده دیگری نمی‌تواند جلوی قضای الهی را بگیرد. اگر خدا اراده کرده تا خیری به مومنان برسد، اراده دشمن کارا نخواهد بود و نمی‌تواند جلوی خیر الهی را بگیرد؛ چنان‌که اگر خدا اراده کرده تا شرّی به کسی برسد، هیچ کس نمی‌تواند آن را بازدارد و شرّ را به خیر تبدیل کند.(زمر، آیه 38)
خدا بیان می‌کند که دشمنان حضرت ابراهیم(ع) اراده کرده بودند تا با کید و مکر خویش آن حضرت را با آتش نابود کنند؛ اما اراده آنان در برابر اراده الهی کارآمدی نداشت؛ بلکه این اراده الهی بود که در جنگ اراده‌ها غالب شد و آن حضرت سالم از درون آتش بیرون آمد و این‌گونه اراده آنان تحت اراده الهی به خسران و زیان آنان تبدیل شد.(انبیاء، آیات 69 و 70)
این حالت تنها مختص دنیا نیست، بلکه از نظر قرآن حتی برخی در دوزخ اراده می‌کنند تا از آن خارج شوند، ولی اراده الهی‌،غالب بر اراده آنان است و آنان نمی‌توانند اراده خویش را تحقق بخشند.(حج، آیه 22؛ سجده، آیه 20)
گاه افرادی چون منافقان اراده می‌کنند تا با مومنان در میدان جهاد حاضر شوند؛ ولی این اراده آنها تحت اراده الهی قرار می‌گیرد و خدا اصلا کاری می‌کند که آنان نتوانند اراده خود را تحقق خارجی بخشند؛ زیرا خدا همراهی آنان را دوست ندارد، از این رو، بر اراده آنان تاثیر می‌گذارد تا نتوانند آن را تحقق بخشند.(توبه، آیه 46)
از نظر قرآن، بارها در جنگ اراده‌ها این اراده الهی بود که بر اراده کافران غلبه کرد و آنان در دام همان چیزی افتادند که از آن می‌گریختند و کید و مکرشان به خودشان بازگشت و موجب نابودی آنان شد.
(اسراء، آیه 103؛ صافات، آیه 98)
حسن فرزان