kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۳۹۰۸
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۰

اخبار ویژه

 
رسانه اصلاح‌طلب: سازمان سیا 53 میلیون دلار برای آشوب هزینه کرد
سایت وابسته به حزب اصلاح‌طلب ندای ایرانیان، آنچه این روزها و هفته‌ها در زمینه اغشاشات گذشت را، اغتشاش رباتیک توصیف کرد.
دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: ژان بوردیار، اندیشمند فرانسوی معروف‌ترین و جنجالی‌‌ترین نظریه‌پرداز پسامدرنیته است. او استدلال می‌کند که جوامع پسامدرن از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی اشباع شده و به عصر وانمایی (شبیه‌‌‌سازی) وارد شده‌اند. بوردیار برای درک جهان پست‌مدرن نظریه وانمودها را مطرح کرد، درواقع  او بیان می‌کند که بازتولیدها به‌گونه‌ای واقعی‌تر می‌شوند که تجربه امر فراواقعی از تجربه امر واقعی رضایت‌بخش‌تر می‌شود. 
بوردیار در کتاب «جنگ خلیج‌فارس اتفاق نیفتاده» می‌گوید: آنچه ما از رسانه‌ها به‌عنوان جنگ دیدیم، با چیزی که آنجا بود، این قدر تفاوت داشت که می‌شود گفت اصلا رخ نداده، رابطه دریافت ما از واقعیت قطع شده و حتی دو چیز متفاوت است. 
نویسنده می‌افزاید: در این دوره از اغتشاشات و برخلاف همه نمونه‌‌های مشابه گذشته، رسانه تنها پس از رویداد نبوده و نیست؛ پیش از رخداد است و نقش طراحی دارد. نقش کلیدی و نهایی رسانه، ساخت تصویر در ذهن است و برای ساخت تصویر، فراتر از هشتگ‌سازی‌، نیازمند رویداد‌سازی‌ است و لذا رویداد را ساختند تا تصویر را بسازند. در واقع هر کس در شبکه‌های اجتماعی می‌ چرخید، احساس می‌‌کرد شهر در کنترل تروریست‌های وطنی است و حال آنکه درواقع خبری نبود؛ جز گروه‌های کوچک پراکنده و محلی که دانسته و ندانسته آمده بودند تا حلقه‌‌های تصویر ذهنی را تکمیل و نهایی کنند. 
اگر در روزهای آشوب به حجم توئیت‌ها و پست‌ها و... نگاه کنید فکر می‌کنید کشور در اعتصاب و تعطیلی و غم فرو رفته در حالی که بازار حتی برای نیم‌ساعت هم تعطیل نشد. فکر می‌کنید در خیابان‌ها خون جاری است، اما مردم در حال زندگی و خرید و عروسی و عزا و کارهای روزمره خود هستند. فکر می‌کنید میلیون‌ها نفر مانند سال 57 به خیابان‌ها ریخته‌اند اما درواقع خبر خاصی نیست. بر این اساس، امروز یک ایران مجازی ساخته شده که در این ایران مجازی، خیابان‌ها مملو از جنازه، سپاهی در حال فرار، پول‌ها را به بانک سوئیس برده‌اند و... خلاصه کار تمام است و انقلاب در لبه پیروزی است. به‌راستی چطور چنین فاصله‌ای ممکن است اتفاق بیفتد؟
در واقع این ماموریت از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای اینترنشنال، بی‌بی‌سی و شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر، اینستاگرام، واتساپ و... که تمام قوانین بین‌المللی و قوانین رسمی خود را زیر پا گذاشتند و با اقداماتی از قبیل دستکاری عمدی الگوریتم‌های هوش مصنوعی باعث شدند اخبار جعلی، موارد نفرت‌افکنی و اقدامات خشونت‌آمیز با شدت بسیار زیاد برای جامعه ایرانی به‌صورت هدفمند منتشر شود.
براساس پایش توئیتر فقط در بازه زمانی 20 شهریور 1401 تا 20 مهر 1401، بیش از پنجاه‌هزار کاربر جدید فارسی‌زبان با هویت‌های جعلی در توئیتر ساخته شد تا علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند.
اینستاگرام با برانگیختن احساسات جامعه ایرانی خصوصاً جوانان و نوجوانان در ایجاد ناامیدی، بالا بردن سطح خشونت و ایجاد شکاف اجتماعی در لایه‌‌های مختلف جامعه سعی داشت و با اجرای عملیات تأثیرگذاری سایبری بر افکار عمومی، کاربران این فضا را مورد حملات شناختی قرار داد. حتی برای آشوبگران و هنجارشکنان تجمعات اخیر آموزش ساخت و شیوه به‌کارگیری اداوات و مواد منفجره و تخریبی نظیر بمب دستی کوکتل‌مولوتف و... را برای اعمال خشونت‌گرایانه دستورکار قرار داده بودند. طبق اطلاعات کاملاً موثق، سازمان CIA پس از آغاز آشوب‌ها در ایران، حدوداً 53 میلیون دلار برای امور به اصطلاح رسانه‌ای و تقویت ابزارهای اینترنتی به منظور حفظ ارتباط با آشوبگران اختصاص داده است. حوادث و اغتشاشات اخیر درکشور پرده از توطئه‌های دشمنان خارجی و داخلی برداشت و مردم را بیشتر نسبت به برخی حقایق آشنا ساخت.
 
برخی اصلاح‌طلبان شریک جنایات اغتشاشگران هستند
برخی اصلاح‌طلبان به دروغ دم از گفت‌وگو می‌زنند اما در واقع آنها می‌کوشند شعله آشوب‌ها حفظ شود و آرامش به کشور باز نگردد.
این ارزیابی را معاون سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی در واکنش به بیانیه اخیر اصلاح‌طلبان عنوان کرد. محمد کاظم انبارلویی، به روزنامه همشهری گفت: کسانی که این روزها در کف خیابان دست به آشوب می‌زنند، طرف گفت‌وگو نیستند و نمی‌توان با این افراد، مخرج مشترکی برای تفاهم پیدا کرد. بیانیه اخیر اصلاح‌طلبان و نحوه واکنش‌ جریان اصلاحات به رویدادهایی مانند حمله داعش به حرم شاهچراغ و نیز آتش‌افروزی آمریکا و شرارت‌های رخ داده در ایران، چندان دور از انتظار نبود. این جریان اقدامات تروریستی و ساختارشکنانه اخیر را در بیانیه خود محکوم نکرد و متأسفانه نوعی هم‌زبانی با اصحاب اغتشاش داشت.
در بیانیه اصلاح‌طلبان انباشتگی مطالبات اجتماعی در یک‌دهه اخیر عامل اصلی بروز اعتراضات دانسته شده است و حال آن که مدیریت کشور در همین دوره در دست اصلاح‌طلبان بود. اصلاح‌طلبان در بیانیه خود با طرح این موضوع درصدد تحریف مطالبات اغتشاشگران هستند. کسانی که دست به پرچم‌سوزی می‌زنند و در برابر حکم قرآنی حجاب می‌ایستند چه نسبتی با مردم دارند. این مسائل مطالبه واقعی مردم نیست، بلکه مطالبه آمریکا و اروپاست. در رویدادهای اخیر به خوبی شاهد آن هستیم که دشمن از مرحله براندازی عبور کرده است و به دنبال تجزیه نظام است و نشانه آن را می‌توان در فضا دادن به گروهک‌های تجزیه‌طلب که با شارژ رسانه‌ای در حال تبلیغ تفکرات خود هستند، دید. 
وی با اشاره به اسناد منتشر شده از سوی وزارت اطلاعات، و سازمان اطلاعات سپاه درباره نقش‌آفرینی برخی اصلاح‌طلبان در نقشه آمریکایی-صهیونیستی آشوب می‌گوید: عده‌ای می‌کوشند شعله‌ آشوب‌ها در کشور همچنان حفظ شود و آرامش به جامعه بازنگردد، بیانیه اخیر اقدامی در این راستا می‌باشد و هربار که اغتشاشات به نقطه پایان نزدیک می‌شود، برخی با اقداماتی که انجام می‌دهند مانع ایجاد آرامش در جامعه می‌شوند و تهدید به اینکه اگر خواسته‌های‌ این جریان محقق نشود باید منتظر بحران در جامعه بود را بیان می‌کنند؛ درحالی‌که می‌دانند چنین ظرفیتی برای بحران‌سازی در کشور ندارند.»
برخی اصلاح‌طلبان آرمان ملی ندارند و از منطق سیاسی و سیاست‌ورزی مناسبی در سپهر سیاسی کشور برخوردار نیستند. گرچه بسیاری اصلاح‌طلبان عرق ملی دارند و به مردم خدمت می‌کنند و قدردان آنان هستیم، اما بدون شک بخشی از این طیف با جریان‌هایی هم‌صدایی دارند که صدای مردم ایران نیستند.»
 
دورنمای افزایش جهانی قیمت نفت در ماه‌های آینده
کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند قیمت جهانی نفت در زمستان امسال، به دلایل مختلف افزایش می‌یابد. در این‌باره روزنامه دنیای اقتصاد می‌نویسد: انتظار می‌رود کاهش حجم تولید از یک سو و اختلالات احتمالی در عرضه، قیمت جهانی نفت را به سرعت به کانال افزایشی بازگرداند. کمتر از یک ماه دیگر تا فرارسیدن موعد اعمال تحریم اتحادیه اروپا بر صادرات نفت خام روسیه از طریق دریا و همچنین عملیاتی شدن سقف قیمتی گروه ۷ بر نفت روسیه باقی مانده است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که عواملی همچون کاهش معنادار ظرفیت پالایشگاه‌ها در کنار اختلالات تولید و عرضه نفت خام، افزایش قیمت سوخت و به‌ویژه گازوئیل را در آینده نزدیک رقم خواهد زد. تا کمتر از یک ماه دیگر، تحریم صادرات دریایی نفت خام روسیه به اتحادیه اروپا به اجرا گذاشته خواهد شد. در نتیجه این اقدام، حجم عرضه جهانی نفت به طور قابل ‌توجهی کاهش خواهد یافت، چرا که در جهان امروز، روسیه یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت و سوخت در جهان به‌ شمار می‌آید. 
آنچه مسلم است اینکه با اجرایی شدن تحریم‌های اتحادیه اروپا و اعمال سقف قیمتی گروه ۷ بر تجارت نفت روسیه، افزایش قیمت جهانی نفت نسبت به قیمت کنونی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. موضوع نگران‌کننده‌تر اما، مسئله سوخت به‌ویژه گازوئیل است که بدون شک افزایش قیمت چشمگیری را تجربه خواهد کرد؛ چرا که با گذشت زمان، عرضه نفت خام محدودتر شده، بدتر آنکه هیچ افق روشنی برای تاسیس و راه‌اندازی پالایشگاه‌های جدید وجود ندارد. واقعیت این است که وضعیت تولید و تامین سوخت پایدار در ماه فوریه، زمانی که تحریم اتحادیه اروپا بر سوخت روسیه اجرایی شده، بسیار پیچیده‌تر خواهد بود. بر‌اساس گزارش وال استریت ژورنال، اتحادیه اروپا در‌حال‌حاضر و روزانه برابر با ۴۰۰ هزار بشکه گازوئیل از روسیه، به‌علاوه 1/7 میلیون بشکه از دیگر تامین‌کنندگان، خریداری می‌کند. بنابراین لازم است از ۵ فوریه، روزانه معادل ۴۰۰هزار بشکه جایگزین گازوئیل روسی، از سایر منابع تامین شود که البته موجب شدت گرفتن تورم خواهد شد. بندیکت جورج، رئیس قیمت‌گذاری سوخت دیزل در آرگوس مدیا، گفت: «اروپا در تلاش برای یافتن جایگزین برای گازوئیل روسیه، مجبور خواهد بود هر قیمتی را که تولیدکنندگان گازوئیل مطالبه کنند پذیرفته و پرداخت کند. بدیهی است قیمت‌ گازوئیل در آن زمان، به‌طور غیرمنتظره‌ای بالا خواهد بود. 
حقیقت این است که در‌حال‌حاضر و به واسطه بحران‌های موجود، حجم ذخایر پالایش‌شده در سراسر دنیا، به مراتب پایین‌تر از میانگین بلندمدت آن است، به ویژه در ایالات متحده که خود از اصلی‌ترین صادرکنندگان محصولات نفتی به اتحادیه اروپاست. این بدان معناست که قیمت‌ جهانی نفت همچنان بالا خواهد ماند، چراکه تنها ظرفیت پالایشی جدید در خاورمیانه و چین وجود دارد که آن هم بسیار محدود بوده و پاسخ‌گوی نیاز آتی بازار نیست. از سوی دیگر، تقاضای جهانی برای سوخت دیزل به طور مداوم روند صعودی داشته، چرا که در بسیاری از نقاط جهان، از این سوخت برای حمل‌و‌نقل و جابه‌جایی بار استفاده می‌شود.
با نیم‌نگاهی به چشم‌انداز بازار نفت در دو ماه پیش‌رو، مصوبه اوپک‌پلاس مبنی بر کاهش تولید، در افق این بازار خودنمایی می‌کند. ناظران بازار انرژی انتظار دارند تحریم نفتی اروپا علیه روسیه، منجر به کاهش عرضه جهانی این کالای استراتژیک برابر با حدود یک‌میلیون بشکه در روز شود. اوپک‌پلاس نیز مصمم به کاهش روزانه تولید و عرضه معادل یک‌میلیون بشکه دیگر است. این دو به منزله کاهش عرضه جهانی نفت برابر با ۲‌ میلیون بشکه در روز خواهند بود. نکته قابل‌تامل دیگر آنکه بر‌اساس گزارش‌های دریافتی از بازار انرژی، منحنی رشد تولید نفت شیل ایالات متحده نیز کاهشی شده است. به عقیده ناظران، تصمیم اوپک‌پلاس در راستای تثبیت قیمت طلای سیاه و ممانعت از کاهش بیشتر قیمت‌ها، اتخاذ شده است. 
 
چرا به جای کنار ملت ایران همواره کنار دشمنانش ایستادید؟!
سیدمحمد خاتمی همواره در بسیاری از اتفاقات در دهه اخیر به جای اینکه کنار ملت ایران بایستد، کنار دشمنان ملت ایران ایستاد. او بیش از امثال ریچارد نفیو در تحریم ملت ایران نقش‌آفرینی کرده است.
درباره نقش خسارت‌بار خاتمی، روزنامه فرهیختگان به بررسی گوشه‌هایی از عملکرد وی پرداخته و نوشت: خاتمی اخیراً گفت براندازی نه ممکن است، نه مطلوب. خاتمی در حالی این سخنان را می‌گوید و براندازی را نامطلوب می‌داند که دیگر با چشم غیرمسلح هم می‌توان ردپای جانیان دهه 60 و ریال‌های سعودی را دید و صفیر گلوله‌های ام16 آمریکا را شنید و دست افشاندن و پا کوبیدن نوکان‌ها و بی‌بی در تل‌آویو را نظاره کرد.
خاتمی در وضعیتی براندازی را ناممکن می‌داند که در روزهای آغازین اتفاقات اخیر صفحه منسوب به او در فضای مجازی به شکل تمام‌قد از تجمعات حمایت کرده و تعابیری اسطوره‌گونه درباره بانیان آن به کار برده بود.
اینکه سیدمحمد خاتمی می‌گوید براندازی ممکن نیست‌، احتمالا نتیجه تجربه زیســته تیر ۷۸ است‌، تجربه به اضمحلال کشاندن کنش دانشجویی و به مذبح کشاندن نیروی پرریسک و به تعبیری هزینه‌پذیر دانشگاه به قتلگاه رادیکالیسم‌، تجربه تلخ و پرهزینه‌ای که نمی‌توان از نقش عناصر امنیتی دولت دوم خرداد در پیشبرد آن به‌عنوان بخشی از پروژه کاسبکارانه فشار از پایین برای چانه‌زنی در بالا چشم‌پوشی کرد؛ رخدادی که در کتاب خاطرات مرحوم ‌هاشمی هم به نقش پررنگ دفتر رئیس‌جمهور وقت در شکل‌گیری آن اشاره شده است. سیاستی که در آن دانشگاه و جریانی دانشجویی به‌مثابه دستمال استنجا فرض شد که بعد از مصرف به وقیحانه‌‌ترین شکل گفتند مرده است و به سطل زباله رهنمونش کردند.
نویسنده با مرور برخی مواضع موذیانه و خسارت‌بار خاتمی می‌افزاید: بیایید به ۱۳ سال قبل برگردیم‌، همان شبی که هنوز صندوق‌های رای انتخابات ۸۸ گشــوده نشـده‌، اما مهندس سوسیال دموکرات خلاف همه مشـاهدات و نظرسنجی‌ها از پیروزی قطعی خود با نسبت آرا بسیار زیاد خبر می‌دهد. در دنیای موازی فرض کنید سیدمحمد خاتمی چهره محبوب آن روزهای اصلاح‌طلبان و گزینه اصلی برای رقابت با محمود احمدی‌نژاد و سرکار گذاشته شده توسط حلقه حامیان موسوی هم همان شـب کنفرانس خبری می‌گذاشت و خطاب به بدنه اجتماعی خود اعلام می‌کرد تا اعلام نتایج رسمی صبر کنید‌، اگر سندی مبنی بر تقلب پیدا کردیم به مراجع قانونی ارائه می‌دهیم یا حتی رسانه‌ای می‌کنیم‌، مردم به جای ریختن به خیابان مسیر‌های قانونی را انتخاب کنید‌، یا مثلا وقتی برایش مسجل شد که تقلب نشده به جای آنکه آن را در جلسه خصوصی زیرگوش چند فعال سیاسی نجوا کند در فضای عمومی اعلام می‌کرد‌، آیا اساسا چیزی به نام زیست سیاسی خیابانی شکل می‌گرفت و چنین بدعتی پی‌ریزی می‌شد؟
نویسنده کتاب هنر تحریم‌ها خاتمی است نه نفیو. در همان دنیای مجازی تصور کنید خاتمی عطای بدنه اجتماعی رادیکال را به لقایش می‌بخشد و خیلی جدی جلوی خیابانی شدن سیاست را می‌گیرد‌، بعد از اعلام حمایت رسمی اوباما از سیاست‌ورزان خیابانی‌، خاتمی ضمن تاکید بر پیگیری مطالبات از طریق قانون بیانیه تندی علیه اوباما می‌دهد و می‌گوید ما لباس چرک‌هایمان را در تشت همسایه نمی‌شوییم‌، چه برسد به تو‌، انتخابات ما هرچه باشد به تو ارتباط ندارد‌، تویی که چند ماه قبل از انتخابات در نامه‌ای از دوستی و حل شدن مشکلات گفته‌ای مشکلات ما به خودمان مربوط است و با این کار گامی بلند برای جمع کردن کف خیابان برمی‌داشت. در چنین شرایطی بعد از یک انتخابات بی‌نظیر با مشارکت ۸۵ درصدی که نصاب‌های دموکراسی در دنیا را جابه‌جا کرده است‌، آیا اوباما به خود اجازه طراحی تحریم‌های بی‌سابقه را می‌داد؟ تحریم‌هایی که چه بخواهیم و چه نخواهیم سهم مهمی از ناکارآمدی اقتصادی سال‌های اخیر داشته است‌، تحریم‌هایی که کمر هر اقتصادی را می‌شکند.
«مردم و ایده‌ها به دو دسته برجامیان و نابرجامیان تقسیم می‌شوند»، این فقط یک جمله ساده از سعید حجاریان در دولت اول حسن روحانی‌، دولت ائتلافی بازندگان۸۸- که با گارانتی و چک سفید امضای خاتمی شکل گرفته بود- نبود. این گزاره حتی فقط دستورالعملی برای دوپاره‌‌سازی مجدد مردم ایران بعد از مکانیسم جناح‌پرستانه پیام دوم خرداد هم نبود‌، بلک یک ساختار برای ساده‌‌سازی مفاهیم پیچیده حکمرانی و توجیهی برای انباشت ناکارآمدی در دولت‌های حامی خاتمی و شرکا بود. مسئله شاید قدری گنگ به نظر برسد به این فرآیند دقت کنید؛ ترجمه برجامیان چیست ما برای اداره کشور یک راه بیشتر نداریم و آن هم گره زدن همه چیز اقتصاد و سیاست و فرهنگ و... به سیاست خارجی و بعد گره زدن آن به حزب دموکرات آمریکاست که این هم منطق همه سیاست‌گذاری‌های ما را صورت‌بندی می‌کند‌، سیاستی که مثل راه رفتن در ارتفاع دویست متری روی طنابی است که یک طرفش را به انگشت اشاره کسی گره زده‌ایم که هر لحظه می‌خواهد ما را به ته دره پرت کند‌، هرکس این منطق را قبول دارد برجامی است و از ماست‌، هرکس قبول ندارد نابرجامی است و باید در رسانه و سیاست و... هجو و مبتذل شود.
این ایده که تا آخرین لحظه حضور حسن روحانی در کاخ سرخ پاستور پروژه مبنایی دولت بود‌، هیچ‌گاه به شکل جدی مورد انتقاد سیدمحمد خاتمی
قرار نگرفت.