یادی از شهيد مجيد امينيعلویجه
عکس امام
سعید رضایی
باحسرت به عکس امام نگاه میکرد، عکسی از امام داشت با عرقچین و لباس غیررسمی که امام در آن عکس، لبخند میزد، عکس امام را گوشه کاغذ وصیتنامه گذاشته بود و وصیتنامه اش مینوشت، اما هر از چندگاهی دوباره به عکس خیره میشد، در وصیتنامه اش نوشت: « از امام خميني(ره) عاجزانه ميخواهم كه اجازه بدهند پدرم به جاي من صورت نوراني ايشان را سه مرتبه ببوسد. چون اين آرزوي من بود و متأسفانه به اين توفيق نرسيدم»
***
مجید امینی علویجه در 6 اردیبهشت 1341 در محله نظام آباد تهران، متولد شد، او دوره دبستان و کلاس اول راهنمایی را در یکی از مدارس نازی آباد تهران گذراند و از آن پس در مدرسهای در منطقه شمیرانات به ادامه تحصیل پرداخت.
وی علاوهبر اینکه در درسهایش موفق بود و از دانشآموزان با استعداد مدرسه محسوب میشد، در دوره راهنمایی کلاسهای قرآن را برای یادگیری دانشآموزان راهاندازی کرد، او از همان زمان براي مطالعه علوم اسلامي وقت زيادي صرف ميكرد.
علاقه او به علوم ديني باعث شد پس از دوره راهنمايي راهي قم شود. در قم به او پيشنهاد كردند كه اگر اول ديپلم بگيرد بهتر است. مجيد نیز به تهران بازگشت و در رشته اقتصاد شروع به تحصيل كرد. ولي در اين مدت هم استعدادش در زمينه معارف اسلامي نمايان بود.
در اوايل انقلاب در پخش اعلاميهها و نوارهاي امام(ره) همكاري داشت و براي همين چند بار از طرف مأموران رژيم دستگير شد.
او پس از اخذ مدرک دیپلم برای کسب معارف اسلامی به حوزه علميه چيذر رفت و همچنین در كلاسهاي درس آیتالله حاج آقا مجتبي تهراني، حضوری فعال داشت.
دوستان دوران طلبگی او میگویند: مجید در کارهای تحقیقی خیلی کوشا بود و جزوات بسیاری در موضوعات مختلف از خود بهجا گذاشت.
او همچنین کتابی با عنوان «مجملالدين» درخصوص فرق مختلف اسلامی تالیف کرد و کتابی نیز با عنوان «ولايت فقيه» از جمله تالیفات وی است.
او همچنین پس از انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران رفت و فعاليتش را در سپاه آغاز كرد و همزمان با آغاز دفاع مقدس خود را به جبهههای نبرد میرساند.
در سوابق جبهه او 30 ماه حضور در جبهههای دفاع مقدس تا سال 62 به ثبت رسیده است او همچنین به مدت 6 ماه نیز در لبنان در صف مبارزه با رژیم صهیونیستی جنگید.
همرزمان او در عملياتهاي آزاد سازی خرمشهر، والفجر مقدماتي، والفجر 2، والفجر 3 و والفجر 4، شاهد حضور مجيد اميني و رشادتهاي كم نظير او بودند.
در بخشی از وصیتنامه بهجا مانده از وی آمده است: «خدايا اگر اين حقير را به مقام رفيع شهادت رساندي آرزو دارم بار ديگر در زمان ظهور حضرت مهدي من را زنده كني تا در ركاب مولايم و در كنار نائبش حضرت امام خميني شمشير بزنم تا بار ديگر شربتي از عسل شيرينتر را كه همانا مقاومت در راه توست بنوشم.»
سرانجام مجيد امینی علویجه در 13 آبان 1362 در مرحله سوم عملیات والفجر 4 در حالی که به عنوان بیسیم چی در میدان جنگ حضور داشت، با اصابت تركش خمپاره به شكمش به شهادت رسيد.
آخرین توصیه شهید
مسافرت عمیقی به درون خود داشته باشیم و از گناهان استغفار کنیم و از خداوند کریم بخواهیم که الهی لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا.