نگاه دو منتقد به فیلم جدید مرتضی علی عباس میرزایی
بیرو فرار به سوی پیروزی
مهدی امیدی
«بیرو» سومین فیلم سینمایی مرتضی علی عباس میرزایی بعد از «انزوا» و «خون خدا» محسوب میشود. این فیلم، همان طور که از اسم آن مشخص است، به روایت بخشی از زندگی علیرضا بیرانوند، دروازه بان فعلی تیم ملی فوتبال کشورمان میپردازد. این اثر، یکی از معدود تجربیات سینمای ایران در حوزه ورزش و به ویژه ورزش قهرمانی در سالهای اخیر محسوب میشود. فیلم «بیرو» در بخش مسابقه چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در این جشنواره، نامزد دریافت دو سیمرغ بهترین چهره پردازی و بهترین جلوههای ویژه بصری شد. این فیلم به تازگی روی پرده سینماهای کشور رفته و به همین مناسبت، نظر دو منتقد را درباره این فیلم جویا شدیم:
یک فیلم مردمی
سعید مستغاثی از فیلم «بیرو» به عنوان «یک فیلم قهرماندار و هویتمند و مماس با دغدغه بخش مهمی از مردم» یاد میکند و معتقد است: اگرچه مسبوق به سابقه نیست درباره زندگی قهرمانان زنده ورزشی که هنوز در اوج هستند، فیلم ساخته شود. چنانکه اگر در فیلم معروف «فرار به سوی پیروزی» جان هیوستون از بازیکنان معروفی مثل پله و بابی مور و آردیلس و کازیمیر داینا استفاده کرد، اما آنها را در نقشهایی به جز کاراکتر واقعیشان جلوی دوربین برد. همینطور فیلمهای زندگی محمدعلی (کلی) و مارادونا در زمان بازنشستگی آنها تولید شد و فیلم «شاه ریچارد» هم که امسال به نمایش درآمد و زندگی سرنا ویلیامز و خواهرش را در کادر گرفت، در واقع به پدر آنها، ریچارد ویلیامز پرداخت.
حالا در سینمای ایران، برای اولین بار مرتضی علی عباس میرزایی (که فیلمهایی مانند «انزوا» و «خون خدا») را در کارنامه سینماییاش دارد، زندگی یکی از قهرمانان حال حاضر ورزش ایران یعنی علیرضا بیرانوند (دروازهبان اصلی تیم ملی فوتبال) را در کادر دوربینش قرار داده است. دروازهبانی که جسارت و مهارت و غیرتش در مهار پنالتی کریس رونالدو (یکی از اسطورههای حال حاضر فوتبال جهان) و دفاع با چنگ و دندانش از دروازه تیم ایران (بهسان مرزهای میهن) در جام جهانی قبل، در مقابل تیمهای اسپانیا و پرتغال و... هنوز به صورت شمایلی ماندگار در اذهان مردم ایران باقی است.
فیلم «بیرو» از نوجوانی بیرانوند و علاقهاش به فوتبال در خانوادهای تنگدست در یکی از روستاهای خطه لرستان و آرزوهایش برای رسیدن به اوج دنیای فوتبال آغاز میکند که باعث میشود بعد از تیمهای کوچک محلی برای تیمهای مرکزیتر و بالاخره تهرانی انتخاب شده و علیرغم مخالفت پدرش، به تهران بیاید و روزگار سختی را تجربه کند. روزگاری که از یک سوی دغدغه تثبیت در یک تیم معروف تهرانی را دارد و از دیگر سو نگرانی رسیدن به جایی که بتواند کمکخرج خانواده و پدر زحمتکش خود شود.
مرتضی علی عباس میرزایی ضمن استفاده از مستندات زندگی بیرانوند و به تصویر کشیدن رنجها و سختیهایی که او برای رسیدن به موقعیت کنونی متحمل شد، از جذابیتهای ساختاری و تصویری متعددی نیز بهره گرفته که در کارهای قبلی عباس میرزایی خصوصاً «خون خدا» قابل ردیابی است. استفاده از بازیگری که شباهتهای بسیاری به علیرضا بیرانوند دارد، اهل لرستان و همنام بیرانوند هم هست (اما گویا هیچ نسبتی با او ندارد) از دیگر نقاط قابلتأمل فیلم «بیرو» به نظر
میرسد.
این نیز بگذرد
محمدتقی فهیم نیز درباره فیلم «بیرو» معتقد است: فیلم بیرو اثری درباره قهرمانان ملی ایران با رویکرد به مخاطب نوجوان و جوان است.
مرتضی علی عباس میرزایی برای ساختن سومین فیلمش به سراغ زندگی علیرضا بیرانوند، دروازه بان تیم ملی ایران رفته است.
فیلم یک اثر ورزشی پرتره یا به عبارتی بیوگرافی است. کاری سخت در زمینه ساختن فیلم درباره چهرهای فوتبالی و سختتر پرتره ساختن که هر دو این قالبها یا گونهها، فیلمساز قدر با دستمایه تحقیقی گردن کلفتتر میطلبد.
عباس میرزایی که فیلمی اکران شده به نام «انزوا» دارد و فیلمی هدر رفته به اسم «خون خدا»، در فیلم کنونی اش چنان غرق تکنیک میشود که فراموش میکند اول باید قصه کامل و پرمایهای داشته باشد و چون این نبوده حالا همه چیز را با تکنیک پر میکند و در این ورطه به دام کاتهای بیربط، اسلوموشن، و دوربین بیقراری میافتد که مرتب نماهای درشت از پا و دستکش و لرزندان بدن بازیگران و پلانهای نصفه نیمه تحویل میدهد.
بیرو، در صحنههای حسی که باید در رویکرد ملودرام اتفاق میافتاد هم درجا میزند چون اول برای ما قهرمان نساخته تا با او بگرییم و در جایی به غرور برسیم و به شادی ناشی از توفیق دست یابیم.
در مجموع فیلم بیرو برای عباس میرزایی یک گام به جلو است ولی تا فیلم شدن فاصله زیادی دارد برای همین باید گفت این نیز میگذرد.