kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۹۲۹
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۹
نگاهی به فیلم «عملیات مینسمیت»

انگلستان و کلیشه تمام‌نشدنیِ جنگ جهانی دوم

 
 
فاطمه قاسم‌آبادی
در هر کشوری، با توجه به میزان اهمیت مسائل فرهنگی و استراتژیک، سیاست‌های رسانه‌ای، برای حفظ نظر عام جامعه و بخشیدن حس غرور و وطن‌پرستی به مردم آن کشور، وجود دارد و اعمال می‌شود.
در کشورهای غربی و به‌خصوص آمریکا و انگلستان اما، این حس باید همیشه به نوعی با نجات مردم دنیا معنا پیدا کند، به خاطر همین هم لزوم تولید آثار تخیلی و جنگی، بخصوص وقتی پای جنگ جهانی دوم وسط باشد، برای این دو کشور به شدت حیاتی است.
از این رو سالانه بودجه‌های کلانی برای بزرگداشت یاد و خاطره این پیروزی نخ نما و قدیمی، در آمریکا و انگلستان، خرج می‌شود و فیلم و سریال‌های جدید، با موضوع این جنگ ساخته می‌شود.
فیلم «عملیات مینسمیت» ساخته «جان مَدِن» محصول مشترک سال 2022 انگلستان و آمریکاست. این فیلم یکی از بزرگ‌ترین دسیسه‌های انگلستان، که با نام عملیات مینسمیت شناخته می‌شود و به نفع متفقین اجرا شد را در جنگ جهانی دوم، به تصویر می‌کشد.
داستان عملیات مینسمیت
داستان فیلم در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و زمانی را نشان می‌دهد که متفقین (انگلستان، آمریکا، فرانسه و...) تصمیم می‌گیرند تا حمله‌ای همه‌جانبه را به محدوده اشغال شده توسط رژیم نازی آغاز کنند. اما در این میان، آنها با چالشی غیرممکن مواجه می‌شوند؛ حفاظت از نیروی‌های گسترده اشغال، در برابر قدرت تخریب سلاح‌های آلمانی و جلوگیری از قتل عام احتمالی... این مسائل باعث می‌شود که انگلستان به فکر به‌کار بردن حیله‌ای برای پیش بردن اهداف متفقین بیفتد.... در همین حین، دو افسر اطلاعاتی از یک جسد و اوراق جعلی برای گول زدن سربازان آلمانی استفاده می‌کنند و راه را برای این حمله باز می‌کنند.
در واقعیت عملیات مینسمیت هم دقیقا همین طور اتفاق می‌افتد که دو مأمور سرویس اطلاعاتی انگلیس، لباس‌های نیروی دریایی انگلیس را بر جسدِ یک فقیر بی‌خانمان به نام «گلیوندور مایکل» (که چند روز پیش از آن در اثر خوردن مرگ موش خودکشی کرده بود) پوشاندند تا او را به عنوان یک افسر نیروی دریایی انگلیس جا بزنند. سپس آنها جسد مایکل را با استفاده از یک زیردریایی در نزدیکی سواحل جنوبی اسپانیا رها کردند. کمی بعد یک ماهیگیر جسد و کیف دستی همراه وی را در نزدیکی ساحل پیدا کرد.
کیف دستی حاوی اسناد و مدارک نظامی و تعدادی وسائل شخصی بود که هویتِ (جعلی) نظامی جسد را (با عنوان کاپیتان ویلیام مارتین) باورپذیرتر می‌کرد. یکی از مدارکی که در کیفِ همراه جسد قرار داشت، مکاتبات بین دو ژنرال بریتانیایی بود که نشان دهندهٔ برنامه‌ ریزی متفقین برای حمله به یونان و ساردینیا، به جای سیسیل بود....
در آن زمان دولت اسپانیا در طول جنگ جهانی دوم بی‌طرف بود اما در عمل با آلمان نازی همکاری می‌‌کرد لذا قبل از اینکه مدارک و جسد را به دولت بریتانیا تحویل دهد، یک نسخهٔ کپی از مدارک را در اختیار سرویس اطلاعاتی آلمان نازی قرار داد. بررسی‌های بعدی و رمزگشایی پیام‌های آلمان نازی نشان داد که آلمان نازی در این عملیات فریب خورد. آنها نیروهای خود را از سیسیل تخلیه کردند تا پایگاه‌های خود را در یونان و ساردینا تقویت کنند. همین امر سبب شد تا سیسیل سریع‌تر از آنچه پیش‌بینی می‌شد، آزاد شود و متفقین تلفات کمتری در این منطقه بدهند.
سقوط و صعود استعمارگران
تا به‌حال تعداد زیادی فیلم و سریال و مینی سریال و... در مورد جنگ جهانی دوم و عملیات‌های مختلف متفقین ساخته شده است. در تمام این ساخته‌ها بدون استثنا، بر نقش بزرگ آمریکا و انگلستان در پیروزی متفقین تاکید شده است.
در حال حاضر هم چند سالی است که ساخت این‌گونه فیلم‌ها دیگر به جایی رسیده که دانه دانه عملیات‌های این جنگ شش ساله را به تصویر کشیده‌اند و هیچ اسم یا نشانی را از قلم نینداخته‌اند!
البته که جنگ جهانی دوم برای کشوری مانند انگلستان، مانند آخرین مانور قدرت بود چرا که بعد از این جنگ عملا انگلستان به سمت سقوط از قدرت و از دست دادن مستعمرات خود طی سال‌های آینده‌اش رفت و به جایش آمریکا به عنوان قدرت جدید ظهور کرد و جای استعمارگر قبلی را به‌راحتی گرفت و پر کرد.
به خاطر همین هم گویی پیمانی نا نوشته بین این دو کشور وجود دارد که در آن جنگ جهانی دوم و این پیروزی مشترک را مقدس و بسیار محترم می‌شمارند و همیشه سعی دارند که مردم جهان این جنگ و فاتحانش را از یاد نبرند.
هدف وسیله را توجیه می‌کند
در فیلم عملیات مینسمیت، از همان ابتدا و در مونولوگی بیان می‌شود که هر داستان خوب، جلوه عیان و پنهانی دارد و جلوه عیان جنگ شامل استفاده از گلوله، توپ و فداکاری سربازان و... می‌شود اما قسمت پنهانی جنگ شامل فتنه، مکر و سوء نیت است که این قسمت، در انبوهی از دروغ‌ها محافظت می‌شود!
از این‌جا به بعد داستان طوری پیش می‌رود که گویی تمام این دسیسه‌ها در راستای هدفی مقدس در حال اجراست و همه با فداکاری سعی در به ثمر رسیدن این دروغ دارند.
جالب است که چون متفقین پیروز جنگ جهانی دوم بوده‌اند، تمام دروغ‌ها و تلفات انسانی که به واسطه همین مثلا مصلحت‌اندیشی، از دشمن و حتی گاه خودشان گرفته‌اند، توجیه می‌شود و نقش رهبران حیله‌گر این کشورها کاملا به عنوان نماد شجاعت به تصویر کشیده می‌شود ولی واقعیت این‌جاست که در جنگ جهانی دوم و ادامه پیدا کردنش، به همان نسبت که آتش‌افروزی هیتلر کُشنده بود، مکر و حیله‌گری شخصیتی مانند چرچیل هم باعث تلفات بسیار زیاد شد که البته همیشه این نقش در فیلم‌های ساخته انگلیسی‌زبان‌ها تطهیر می‌شود.
برای مثال و در فیلم، این توجیهِ اعمال غیر انسانی را در صحنه‌هایی می‌بینیم که خواهر گلیوندور مایکل که از جنازه‌اش بدون هیچ اجازه‌ای برای اهداف متفقین استفاده شد، به دنبال سرنوشت جنازه برادرش می‌گردد که فرمانده‌ای از بین جمع آن گروه، مقداری پول جلوی او می‌گیرد تا در ازای آن، این زن به خاطر مفقود شدن جنازه برادرش سکوت کند!
اینکه گلیوندور مایکل، یک مرد بی‌خانمان و فقیر بود و سرانجامش در امپراتوری بزرگ انگلستان، مرگ در نهایت تنگ دستی و نا امیدی بود به کنار، ولی رفتار مسئولین این کشور در مقابل خانواده بی‌نوای این جوان بخت برگشته و پیشنهاد غیر مستقیم خرید جنازه‌اش برای اهداف‌شان، نکته قابل توجهی است و نشان از این مطلب دارد که جان و حرمت انسان‌ها همه می‌تواند در این کشور مدعی آزادی و دموکراسی، چقدر پست و کم ارزش باشد.
مخاطبین پس زدند، منتقدین پسندیدند!
فیلم عملیات مینسمیت، یکی از انبوه تولیدات در مورد جنگ جهانی دوم بود که بدون هیچ هوشمندی خاص یا پرداخت متفاوتی، مانند یک کپی، همان حرف‌های قدیمی را با بازیگران انگلیسی‌اش زد. این فیلم طبق پیش‌بینی، توسط مخاطبین عام به شدت پس خورد و نمرات بسیار پایینی را در سایت‌های مخصوص فیلم، به خودش اختصاص داد و در این بین، تنها منتقدین انگلیسی این فیلم را پسندیدند و تفاوت بین نظر منتقدین و مخاطبین، نسبت به داستان کلیشه‌ای از جنگ جهانی دوم بسیار قابل توجه است.