ریشهها، نشانهها و برآیندهای اسلام آمریکایی
علی قبادی
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، ابعادی از دشمنی گفتمان غربی آشکار شد که پیش از آن مخفی و نهان بود؛ زیرا انقلاب اسلامی، تحول عظیم در فلسفه و سبک زندگی انسان معاصر ایجاد کرد که برای بسیاری غیر قابل باور و غیر قابل قبول و پذیرش بود. در حالی که گفتمان غربی - آمریکایی بر این باور بود که پایان تاریخ با «لیبرالیسم دموکراسی» رقم خورده است؛ انقلاب اسلامی با زدن زیر میز شطرنجی که فرعونها، هامانها و قارونهای از اوایل رنسانس اروپایی چیده بودند، همه معادلات آنان را به هم ریخت، به طوری که شوک عظیمی در آنان پدید آورد تا جایی که مدتها در حیرت از رخداد هرگونه توان واکنش را از ایشان گرفت.
گفتمان انقلاب اسلامی چنان که بنیانگذار آن به صراحت بیان میکند، مبتنی بر «ثقلین» یعنی کتاب الله و عترت (علیهمالسلام) شکل گرفته است. تاکید بر ثقلین تنها یک شعار در این گفتمان نیست، بلکه در علم و عمل انقلاب اسلامی نشان داد که پایبند به آن بوده و هست؛ زیرا دو رهبری بزرگ که انقلاب تاکنون به خود دیده، کمترین انحراف و کژی و کوتاهی نسبت به آن از خود بروز و نشان ندادهاند؛ هر چند که به تعبیر مقام معظم رهبری امام خامنهای (مدظله الوارف)
پس از چهار دهه از گذشت انقلاب اسلامی به دلیل درونی و بیرونی، از خیانت و انحراف همراهان تا جنایت و توطئههای گوناگون فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی نتوانسته است افزون بر «نظام سازی» مبتنی بر ثقلین به «دولت سازی»، «امت سازی» و «تمدنسازی» بپردازد.
از سوی دیگر اگر موتور گفتمان را تحلیل و بررسی کنیم، هماره عناصری اصلی آن را در گفتمان اهل بیت(ع) به ویژه ابعاد انقلابیگری عاشورا علیه ظلم و استکبار در دفاع از مظلوم و مستضعف در راستای تحقق نظام سیاسی ولایی در عرصه جهانی فراتر از مرزهای جغرافیایی حتی جغرافیایی سیاسی جهان اسلام و آینده روشن تحت حاکمیت مستقیم حضرت بقیهالله الاعظم(عج) در زمان ظهور مییابیم.
امام خمینی(ره) درباره نقش صاحب زمان(ع) در انقلاب اسلامی میفرماید: «شما الان وظیفه سنگینی دارید، شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (سلام الله علیه) هستید، ملائکه شما را مراقبت میکنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (علیهالسلام) عرضه میدارند.»
«انشاءالله خدای تبارک و تعالی به شما کمک کند، همان طوری که تاکنون به کمکهای غیبی خدای تبارک و تعالی بوده است و این کشوری که کشور ائمه هدی و کشور صاحب الزمان (سلام الله علیه) است، کشوری باشد که تا ظهور موعود ایشان به استقلال خودش ادامه بدهد.»
«خداوند همه ما را از این قیدهای شیطانی رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهی (جمهوری اسلامی) را به سر منزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت، حضرت مهدی موعود (ارواحنا له الفداه) رد کنیم.»
«من امیدوار که این کشور با همین قدرت که تا این جا آمده است و با همین تعهد و با همین بیداری که از اول قیام کرده است و تا این جا رسانده است، باقی باشد این نهضت و این انقلاب و قیام تا صاحب اصلی إنشاءالله بیاید و ما و شما و ملت ما، امانت را به او تسلیم کنیم.»
«چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپا کنندۀ عدالتی است که بعثت انبیاء (علیهمالسلام) برای آن بود... چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازیها و فتنه انگیزیها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد... و آنچه غایت بعثت انبیاء (علیهم صلوات الله) و حامیان اولیاء (علیهمالسلام) بوده تحقق یابد و برکات حق تعالی بر زمین نازل شود.»
«من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که ما بتوانیم به این مقصدی که مقصد انبیاست برسیم و ما إن شاءالله با هم باشیم و این قافله را با هم به منزل برسانیم و این امانت را به صاحب امانت رد کنیم.»
«این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم عجل علی فرجه. عجل؛ با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إنشاءالله ظهور میکند ایشان.»
«باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.»
«امیدوارم که این انقلاب یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه برای ظهور بقیة الله (ارواحنا لهالفداه) باشد.»(نگاه کنید: خمینی، روح الله، صحیفه نور، 22 جلد، انتشارات: موسسه تحقیقات و نشر معارف اهلبیت (علیهمالسلام)، ایران، تهران، 1279- 1368)
آنچه بیان شده تنها گوشههای از دیدگاه بنیانگذار انقلاب و جمهوری اسلامی است که در ارتباط با نقش امام زمان(ع) در همه ابعاد گفتمان اسلامی داشته است.
به هر حال، بر اساس آموزههای وحیانی قرآن، هر نظامی که بر اساس دو عنصر «ظن اندیشهای و شهوت انگیزشی» سامان یابد، به طور کلی در ساختار نظام جاهلی در فلسفه و سبک زندگی دستهبندی میشود؛ بنابراین، همان طوری که نظام جاهلی پیش از اسلام وجود داشته است، این نظام پس از اسلام نیز وجود داشته و خواهد داشت؛ زیرا اسلام ظاهری هرگز به معنای خروج از «ظن اندیشهای یا شهوت انگیزشی» به «عقلانیت اندیشهای و انگیزشی» نیست. از همین روست که خدا به مومنان هشدار میدهد که با خروج از فلسفه و سبک زندگی مبتنی بر اسلام «ثقلین» گرفتار جاهلیت مدرن پس از اسلام نشوند که ظاهری اسلامی دارد، ولی در باطن بر اساس همان عناصر اصلی «ظن اندیشهای یا شهوت انگیزشی» فعالیت میکند؛ از همین روست که میفرماید: إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ؛ جز از ظن و گمان و هر آنچه نفس بدان گرایش و تمایل دارد، پیروی نمیکنند. (نجم، آیه 23)
با نگاهی به آموزههای وحیانی قرآن میتوان دریافت که آنچه در جهان اسلام غلبه دارد، در ساختار نظام جاهلی ساماندهی میشود که امروز میتوان آن را اسلام آمریکایی دانست که برخی کشورهای مرتجع با دلارهای نفتی بر اساس سیاستهای شیطانی آمریکا این شیطان بزرگ با همکاری کشورهای غربی- عبری مدیریت و ساماندهی میشود و گروههای تکفیری تنها بخشی کوچک از برآیندهای چنین نظام جاهلی - آمریکایی- سقیفهای است.
ریشههای گفتمان اسلام آمریکایی
به نظر میرسد برای درک بهتر گفتمان اسلام آمریکایی که در تقابل با گفتمان اسلامی ناب محمدی(ص) شکل گرفته است، میبایست ریشههای آن را در خود اسلام یافت که خدا در تحلیلهای وحیانی قرآن به آن پرداخته است.
با قرائت دقیق آموزههای وحیانی میتوان ریشههای تاریخی گفتمان اسلام آمریکایی به دست آورد که امروز جهان اسلام را با خود درگیر کرده و بر آن است تا گفتمان ناب انقلاب اسلامی محمدی(ص) را به چالش کشیده و در محاق برد.
از نظر قرآن، چنان که گفته شد، گفتمان اسلام آمریکایی چیزی جز همان گفتمان جاهلی نیست که هماره علیه پیامبران و اولیای الهی بوده است.
از نظر قرآن، گفتمان جاهلی، عناصری دارد که در هر اجتماعی اگر یافت شود، آن گفتمان جاهلی را نمایندگی میکند. مهمترین عناصر گفتمان جاهلی را میتوان در جهلاندیشهای و جهل انگیزشی جست و جو کرد؛ به این معنا که از نظر فلسفهای هیچ گاه بر اساس عقلانیت سلیم و نقل وحیانی معتبر عمل نمیکند که راه نجات انسان است(ملک، آیه 10)، بلکه بر اساس ظن و گمان مسایل هستی را میفهمد و تحلیل و تبیین کرده و بر اساس همان ظنون و گمانها توصیههایی را ارائه میدهد؛ اینگونه است که در حوزه عمل نیز گرفتار جهالت عملی است. این در حالی است که ظنون هرگز حقایق هستی را روشن نمیکند و انسان را از فقر جهلی به غنای علمی نمیرساند. (نجم، آیات 23 تا 28)
گفتمان جاهلی نظام هستی را بر اساس ظنون و ظواهر حسی همانند نظام شهادت تفسیر میکند و اصولا به عالم غیب از خدا و آخرت باور ندارد؛ با آن که هیچ دلیل قطعی و علمی برای انکار ندارد، تنها در قالب استبعاد آن را انکار میکند.(ق، آیه 3)
همچنین نظام جاهلی، در ساختار به جای پذیرش ولایت الله دنبال ولایت طاغوت است. از نظر قرآن، طاغوت هر کسی است که مظهر ولایت الله نیست؛ بنابراین، همان طوری که بتان نمیتوانند نمایندگی از ولایت الله داشته و مظهر ربوبیت باشند تا تصرفاتی در کائنات از جان و جهان و جامعه داشته باشند، هم چنین جنیان و انسانهایی که مظهر ولایت الله نیستند، در حکم طاغوت هستند.
اینگونه است که خدا شیطان را در کنار انسانهای که به سبب فقدان ولایت الهی در مقام اولو الامر اجتماع قرار میگیرند، به عنوان طاغوت معرفی میکند.(بقره، آیات 257 و 256؛ نساء، آیات 60 و 76؛ مائده، آیه 60)
از نظر قرآن، کسانی که به جای ولایت الله و مظاهر حق، به سمت و سوی مظاهر باطل میروند و آنان را اولیای امور خویش قرار میدهند، در دام ولایت شیطانی هستند که دشمن مبین و آشکار انسان و صراط مستقیم است.(نساء، آیه 76)
پذیرش ولایت طاغوت میتواند ولایت در سطوح مختلف باشد که از جمله ولایت در قضاوت باشد که خدا به صراحت از آن نهی میکند. این که امت اسلام و نظام سیاسی برای حل و فصل امور و اختلافات داخلی خویش به قضاوت نهادهای طاغوتی مراجعه کند، گناهی بزرگ است که امروز در سطح جهانی از سوی برخی انجام میشود؛ چرا که در ساختار اسلام آمریکایی فکر و عمل میکنند و فلسفه و سبک اسلام ثقلین را نپذیرفتهاند. خدا میفرماید: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا؛ آيا نديده اى كسانى را كه مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان آوردهاند با اين همه مى خواهند، داورى ميان خود را به سوى طاغوت ببرند با آنكه قطعا فرمان يافتهاند كه بدان كفر ورزند، ولى شيطان مىخواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد. (نساء، آیه ۶۰)
این آیه به صراحت روشن میکند که در پس از اسلام نیز گروهی از مردم به سمت ولایت طاغوت میروند و در حقیقت پایبند به همان نظام فکری و اجتماعی جاهلیت پیش از اسلام هستند. این در حالی است که خدا در آیه پیش از آن با اشاره به ولایت الله و مظاهرش میفرماید: أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. پس هر گاه در امرى اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به كتاب خدا و پيامبرش عرضه بداريد، اين بهتر و نيكفرجامتر است.(نساء، آیه ۵۹)
در حالی که مومنان مامور میشوند که تحت ولایت اولیای الهی عمل و رفتار کنند، ولی جامعه اسلامی جاهلی، همان روند جاهلی را پیش میگیرد و به جای مراجعه به اولیای الهی و ولایت الله، به سمت ولایت طاغوت میرود.
نکتهای که در آیه مطرح شده است، مراجعه درباره اختلاف به پیامبر(ص) است. از آنجایی که حلال و حرام محمد(ص) تا قیامت است، مراجعه به پیامبر(ص) پس از مرگش چگونه امکانپذیر است؟ در پاسخ باید گفت که آن حضرت در حدیث ثقلین به صراحت روشن کرده است که چگونه میتوان پس از مرگش، به نفس پیامبر(ص) که اهل بیت عصمت و طهارت هستند مراجعه کرد.(آل عمران، آیه 61) پیامبر(ص) میفرماید: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما؛ من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم اهل بیت را.تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند. تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.» (صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳-۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب؛ مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج ۳، ص ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۴۸، ۵۳۳؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص ۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص ۳۶۶، ۳۷۲-۳۷۰؛ فضایل صحابه، احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۵۸۵، حدیث 990 و کتب بسیار دیگر)
از آنجایی که خدا برای نظام سیاسی ولایی خویش راهبرانی از جنس پیامبر(ص) یعنی همان نفوس اهل بیت(ع) نصب و معرفی کرده است، بازگشت به اصول نظام جاهلی معنا و مفهومی ندارد و میبایست مسلمانان تحت نظام سیاسی ولایی زندگی خویش را سامان دهند؛ از این روست که خدا به مسلمانان هشدار میدهد که نباید به جای نظام سیاسی ولایی و حکومت و حاکمیت آن پس از رحلت یا شهادت پیامبر(ص) به نظام سیاسی جاهلی باز گردند؛ خدا میفرماید: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ؛ و محمد جز فرستاده اى كه پيش از او هم پيامبرانى آمده و گذشتند نيست. آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمى گرديد؟ و هر كس از عقيده خود بازگردد، هرگز هيچ زيانى به خدا نمى رساند؛ و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مىدهد. (آل عمران، آیه ۱۴۴)
و نیز در جایی دیگر در ارتباط با ولایت امیرمومنان امام علی(ع) به مومنان و مسلمانان هشدار میدهد که اگر ولایت مولی الموحدین امیرمومنان(ع) را نپذیرند، گرفتار ولایت طاغوتی و جاهلی میشوند. خدا میفرماید: أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ؛ آيا خواستار حكم و حکومت جاهليت هستند، و براى مردمى كه يقين دارند داورى و حکومت چه كسى از خدا بهتر است... ولىّ شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند؛ و هر كس خدا و پيامبر او و كسانى را كه ايمان آوردهاند، ولى خود بداند پيروز است چرا كه حزب خدا همان پيروزمندانند آيا خواستار حكم جاهليتاند و براى مردمى كه يقين دارند داورى چه كسى از خدا بهتر است. (مائده، آیات ۵۰ تا 56)
خدا در این آیات بیان میکند که ولایت پیامبر(ص) پس از آن حضرت(ع) با نفوس ایشان ادامه مییابد و در صورت فقدان پیامبر(ص) به جای ولایت طاغوت حتی اهل کتاب، میبایست به ولایت الله باز گردد که تجلی آن همان امامان معصوم(ع) هستند.
البته در همان زمان بسیاری از مسلمانان نخواستند تا حکم الهی را بپذیرند و علیه امری که تمامیت و کمال دین و نعمتهای الهی با نصب ولایت الله بود(مائده، آیه 3) همان گفتمان جاهلی را زنده و حفظ کنند و به جای دولت اسلامی تحت حاکمیت دولت مسلمانانی باشند که بر اساس هواهای نفسانی و ظنون ساماندهی میشود. همین ترس بازگشت به نظام جاهلی است که خدا به پیامبر(ص) هشدار میدهد و میفرماید: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده اى و خدا تو را از گزند مردم نگاه مى دارد آرى خدا گروه كافران را هدايت نمىكند. (مائده، آیه ۶۷)
در همان درون خانواده پیامبر(ص) نیز زنانی بودند که علیه این نظام ولایی سیاسی حرکتهایی را در زمان پیامبر(ص) و پس از آن داشتهاند؛ چنان که گاه پیشنهاد طلاق توطئه گران را صادر میکند(تحریم، آیات 3 و 5) و گاه دیگر فرمان میدهد تا پس از پیامبر(ص) هیچ حرکت اجتماعی و سیاسی علیه نظام سیاسی ولایی نداشته باشند.(احزاب، آیه 33)
با نگاهی به گفتمان اسلام آمریکایی میتوان ریشههای این گفتمان را در همان گفتمان جاهلی به دست آورد که در قرآن بیان شده است. از آنجایی که بیان همه آنها در این مجال نمیگنجد به همین میزان بسنده میشود.
نشانهها و آثار گفتمان اسلام آمریکایی
برای این که درک بهتری از اسلام آمریکایی داشت میبایست نشانههایی که قرآن برای آن بیان کرده، توضیح داده شود، تا بتوان به شناخت جامعی درباره این گفتمان دست یافت. مهمترین نشانهها و آثاری که گفتمان اسلام آمریکایی دارد، عبارتند از:
1.مادیگرایی: مادیگرایی مهمترین مشخصه گفتمان جاهلی و اسلام آمریکایی است. در این نظام ارزش انسانها بر اساس ثروت و مادیات سنجیده میشود و شاخص قدرت و ثروت از هر نوعی در دستور کار قرار گرفته است. اینگونه است که و به جای شاخص کرامت یعنی تقوای الهی(حجرات، آیه 13)، کرامت انسانی را در قدرت و ثروت میدانند(فجر، آیات 15 و 16) و در انتخاب افراد شایسته برای ولایت در نظام سیاسی، به این دو عنصر توجه میدهند.(بقره، آیه 246 و 247) اینان دنبال تکاثر و تفاخر بوده و آن را اساس قرار داده و برای انتخابها به این دو ملاک بسیار بها میدهند.(همان)
2.حس گرایی: از دیگر شاخصهای اسلام آمریکایی، حس گرایی و بسنده کردن به عالم شهادت است، به گونهای که در عمل عالم غیب نادیده و در معادلات دیده نمیشود. از این روست که همانند گفتمان غربی و جاهلی، اصولا اعتقادی به امدادهای غیبی ندارند و در برابر قدرت و ثروت دشمنان، آنان را کدخدا دانسته و به جای خدا از ایشان از خدا بیشتر میترسند.(نساء، آیه 77)
3.ظن گرایی: از آنجایی که دسترسی به علم قطعی و یقین از طریق حواس به تنهایی شدنی نیست و نیازمند عقل سلیم و فواد و قلب فطری است، اینان به سبب دسیسه کردن فطرت با گناه و خطا(شمس، آیات 7 تا 10) یا مختوم کردن(بقره، آیه 7)، گرفتار وارونگی تحلیل و توصیه هستند و فساد و فاسد خویش را عین صلاح و اصلاح میدانند و خود را مصلحان مینامند.(بقره، آیات 7 تا 12) البته در این باره پیش از این گفته شد.
4.شهوت گرایی: گفتمان جاهلی همان طوری که دراندیشه گرفتار ظنون است، در رفتار گرفتار شهوت است و تابع شهوتها بوده و عمل و رفتار میکنند.(نجم، آیه 23)
5.تکفیرگرایی: از مهمترین شاخصه اسلام آمریکایی، تکفیر و نسبت کفر دادن به دیگران است. این در حالی که در آموزههای وحیانی قرآن، هر کسی شهادتین بر زبان جاری کرد، مسلمان است و از کفر وارد اسلام شده و هر خطا و گناهی گذشته او جبران میشود. بنابراین، حتی منافقانی که به ظاهر اسلام را میپذیرند و در دل نسبت به آن کافر هستند، جزو مسلمانان بوده و عرض و مال و جانشان در امان است. خدا به مسلمانان هشدار میدهد که رویه جاهلی را در پیش نگیرند و کسانی که اعلام مواضع صریح میکنند و اسلام را با شهادتین بر زبان میآورند، به سبب طمع در مال و جان و عرض ایشان، آنان را تکفیر نکنید و نگویید که شما مسلمان نیستند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون در راه خدا سفر مىكنيد خوب رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مى كند، مگوييد: تو مؤمن نيستى تا بدين بهانه متاع زندگى دنيا را بجوييد؛ چرا كه غنيمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان نيز همين گونه بوديد؛ و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. (نساء، آیه ۹۴) این در حالی است که در اسلام آمریکایی - انگلیسی، تکفیر در یک اصل اساسی است و به سادگی هر مسلمانی را نه تنها کافر میشمارند بلکه مال و جان و عرض ایشان را مباح میشمارند؛
6.جداسازی ثقلین: از مهمترین ویژگیهای اسلام آمریکایی امر جدا سازی ثقلین در دستور کار قرار گرفته است. به هر حال، گفتمان جاهلی بر اساس، جداسازی ثقلین یعنی کتاب الله از عترت شکل گرفته است و بر اساس همین رویه نیز عمل و رفتار میکند.
با نگاهی به آموزههای وحیانی میتوان نشانهها و آثار بسیاری دیگر از اسلام آمریکایی یافت. گفتمان انقلاب اسلامی همواره در چالش جدی با چنین گفتمانی است که از سوی دشمنان به ویژه شیطان بزرگ آمریکا ترویج و با محور سه گانه غربی عربی و عبری هدایت و مدیریت میشود.