kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۱۶۰
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۹

خط پایان «زن،زندگی،آزادی» کجاست؟

 
 
علی کردانی
در جریان حوادثی که به بهانه ضایعه درگذشت مهسا امینی در کشور رخ داد؛ رسانه‌های غربی و مدعیان حقوق بشر، جوانان و دختران ایرانی را برای دامن زدن به اغتشاشات و درگیری‌های خیابانی تشویق کردند. رسانه‌های بیگانه به همراه عناصر داخلی‌شان شعار «زن، زندگی، آزادی» را در دهان دختران و زنان نجیب ایرانی‌انداختند؛ هرچند که می‌دانند جایگاه فعلی زنان در بیشتر نقاط اروپا به چه عقب‌گردی دچار شده است. بنگاه‌های اقتصادی برای فروش کالاهای خود زیبایی زن را وسیله قرار داده تا به فروش بیشتر و اهداف مادی خود برسند.
مقصود از آزادی در چنین شعارهایی، هرگز حقیقت آزادی که مربوط به ارزش‌های والای انسانی است، نبوده است بلکه منظور آنها چیز دیگری است.
در حالی که غربی‌ها خود را مدافع حقوق زن می‌نامند و همواره دیگر کشورها را در موضوع آزادی زنان متهم می‌کنند، خود بهتر می‌دانند چه بلایی بر سر زنان آورده‌اند:
در مقاله‌ای این‌گونه آمده است: «در ماه‌آوریل ۲۰۲۰م، خط تلفن ملی مورد حمایت دولت آلمان برای خشونت علیه زنان، افزایش ۲۰ درصدی درخواست مشاوره مربوط به خشونت خانگی را ثبت کرد.»
دولت فرانسه قانون منع حجاب در مراکز آموزشی را تصویب کرد و حق انتخاب و آزادی را از زنان مسلمان فرانسه گرفت. نیز طبق گزارش‌ سال ۲۰۱۹ میلادی وزارت کشور فرانسه، از مجموع ۱۴۹ قربانی خشونت‌های خانگی در این کشور، ۱۲۱ نفر را زنان شامل می‌شوند.
همچنین تحقیقات «NISVS» در سال ۲۰۱۵ نشان می‌دهد که ۵۲.۲ میلیون نفر از زنان آمریکایی (۴۳.۶ درصد کل زنان) مورد خشونت جنسی قرار گرفتند و سازمان «RAINN» یک سازمان ضد خشونت جنسی در آمریکا برآورد کرده است که هر ۶۴ ثانیه یک تعرض جنسی در ایالات متحده رخ می‌دهد.
بر پایه این آمار و صدها آمار دیگر آن‌هایی که به‌دنبال پروژه آزادی و برابری هستند، از خط پایان آن غافل‌اند؛ خط پایانی که زنان غربی طعم آن را چشیده‌اند و امروز می‌خواهند دختران ایرانی را در همان مسیر قرار دهند؛ در این زمینه سوزان فالودی نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی با صراحت تمام سرانجام آزادی و برابری را توصیف کرده است؛ او خطاب به زنان می‌گوید: «اکنون شما آزاد و برابر هستید ولی هیچ وقت بدبخت‌تر از این نبوده‌اید». با این‌که او خود عضو جنبش فمینیستی بوده است؛ اما سرانجام برابری را این‌گونه توصیف کرده است.
بنابراین ردپای چنین شعاری را می‌توان در نگرش‌های فمینیستی یافت؛ فمینیست‌ها به‌دنبال حقوق زنان بودند و از این رو نظریه برابری را که عمده برابری جنسیتی بود مطرح کردند. آنان منشأ تبعیض علیه زنان را تبعیض‌ جنسیتی تلقی کرده و در غرب زنان را در جامعه رها کردند، تا آن‌جا که طبیعت و لطافت زنان پایمال شد. در صورتی که تفاوت‌های بشری جزء قوانین طبیعت بوده است و از جلوه‌های زیبایی‌ آفرینش همین تفاوت‌هاست. خداوند عالَم انسان‌ را از مرد و زن آفریده و این تفاوت نه تنها در ظاهر بلکه در ساختار ژنتیکی و ادراکی آنان نهادینه شده است، به‌طوری که مِهر مادری را تنها یک زن می‌تواند احساس کند؛ از این رو تفاوت ریشه در طبیعت انسان‌ دارد و طبع آدمی تساوی‌بردار نیست.
یکی از انواع تفاوت‌ها، تفاوت‌های جنسیتی است؛ همان‌گونه که خداوند در سوره نجم می‌فرماید: «وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ؛ و اﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻭ ﺯﻭﺝ مذکر ﻭ مؤنث ﺁﻓﺮﻳﺪ».
البته نظر اسلام نیز برابری زن و مرد است؛ اما نه آن برابری که آنها معنا می‌کنند. بر این اساس رهبر انقلاب فرمودند: «نگاه رایج غرب به زن که نگاه کالایی و ابزاری است. نگاه اسلام این است که زن و مرد از لحاظ ارزش‌های انسانی برابرند: اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُ‌ـؤمِنٰتِ وَالقٰنِتینَ وَالقانِتٰتِ وَالصٰدِقینَ وَالصّادِقٰتِ وَالصٰبِرینَ وَالصّابِرٰت؛ مرد مسلمان و زن مسلمان در مورد ارزش‌های الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند». و نیز فرمودند: «تبعیض همه‌جا بد نیست. تبعیض آن‌جایی که ضدّ عدالت باشد بد است. والّا فرض کنید وقتی‌‌که شما در یک تیم فوتبال، یکی را می‌گذارید مهاجم، یکی را می‌گذارید مدافع، یکی را می‌گذارید دروازه‌بان، خب این تبعیض است دیگر. اگر آن کسی که باید در خط دفاع وایستد، گذاشتند مهاجم، خب تیم خواهد باخت. آن کسی که باید مهاجم باشد اگر گذاشتند دروازه‌بان که بلد نیست این کار را، خب تیم می‌بازد. این تبعیض است، [امّا] این تبعیض، عین عدالت است».
اما در دوران معاصر جاهل‌اندیشان و برخی احزاب سیاسی با کلیک بر نظریه برابری جنسیتی به‌دنبال حقوق برابر و عدالت اجتماعی می‌روند؛ حال آن‌که از همان ابتدا اشتباه بزرگی مرتکب شدند؛ چرا که عدالت اجتماعی و حقوق زنان از برابری جنسیتی نمی‌گذرد و همواره عدالت به مفهوم مثل هم نبودن و هر چیزی را در جای خود قرار دادن است.
بی‌تردید نیازهای یک مرد با یک زن یکسان نیست و به‌خاطر این مطلب عدالت در مورد آنها تغییر می‌کند. درست مثل یک‌ معلم که برای تحقق عدالت به همه افراد کلاس نمره برابر نمی‌دهد، بلکه نمره شخصی که تلاش کرده و شخصی که تلاش نکرده، یکسان نیست.
در این‌جا شعار «زن، زندگی، آزادی» را می‌توان به گونه‌های مختلف ترجمه کرد؛ اما ترجمه مدنظر که در اغتشاشات خیابانی مورد استفاده قرار می‌گیرد به‌طور مسلّم در معنایی مشخص به‌کار رفته است.
معنای آزادی در این شعار یعنی آزادی از هر قیدی، یعنی رهایی از طبیعت و نجابت زنانه که نتیجه نهایی آن زوال جنس زن و نادیده گرفتن طبیعت و خوی زنانه است؛ یعنی‌ای کسی که زن هستی، مرد باش! 
در بسیاری از مسائل نوع نگاه تعیین‌کننده است. در مسئله حقوق زنان، یک نگاه این که زن به‌خاطر برابری باید از طبیعت و قیودی رها شود تا به آزادی برسد. یک نگاه هم این است که هر چه بر ارزش و قیمت یک چیز افزوده شود بر احترام، حفظ شدن و احتیاط در برخورد با آن افزوده خواهد شد. غرب نگاه اول را مطرح کرد تا زن را از قیمتی بودن بیندازد که نگاهی کالایی و ابزاری به او است.
رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از بانوان این‌چنین فرمودند: «از روزی که اروپایی‌ها، صنایع جدید را به‌وجود آوردند- در اوایل قرن نوزدهم که سرمایه‌داران غربی کارخانه‌های بزرگ را اختراع کرده بودند- و احتیاج به نیروی کار ارزان و بی‌توقع و کم‌دردسر داشتند، زمزمه «آزادی زن» را بلند کردند؛ برای این‌که زن را از داخل خانواده‌ها به درون کارخانه‌ها بکشانند؛ به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده کنند، جیب‌های خودشان را پر کنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آن‌چه که به عنوان «آزادی زن» در غرب مطرح است، دنباله‌ همان داستان و همان ماجراست. زن را به.عنوان وسیله‌ التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! در حالی‌ که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتع از زن و نه آزادی زن بود. زن را این‌گونه خواستند پرورش و عادت دهند؛ به‌عنوان یک موجود مصرف‌کننده.»
بنابراین مقصود از آزادی در چنین شعارهایی، هرگز حقیقت آزادی که مربوط به ارزش‌های والای انسانی است، نبوده است بلکه منظور آنها برهنگی و ولنگاری است؛ می‌خواهند پروژه حق برهنگی و تقابل با حاکمیت دینی را کلید بزنند و در واقع؛ ترجمه «زن، زندگی، آزادی» یعنی زن از تمام قیود اخلاقی رها شود و کالا و ابزاری برای اهداف مادی و التذاذ بیگانگان باشد.