اغتشاش و خط رسانه‌ای جریان تحریف
علی چاه‌خوزاده
در اغتشاشات و حوادث اخیر خط رسانه‌ای که دنبال می‌شود و توجه ویژه‌ای صرف آن می‌گردد، استفاده از حساسیت بر روی زنان است، که با انواع راهبردها پیگیری می‌شود. بر همین مبنا فوت مرحومه «مهسا امینی» بهانه شروع تجمعات و سپس اغتشاشات شد و با دامن زدن به دروغ‌ها درباره نحوه فوت او جامعه را دچار التهاب کردند.
در این مورد فضا به چند دلیل به شدت احساسی شد و خیلی از خواص هم بدون توجه به نتایج بررسی دستگاه‌ها مواضعی علیه پلیس و حتی نظام گرفتند. از جمله این افراد می‌توان به سه نماینده مجلس اشاره کرد، که فراجا از این نمایندگان به خاطر انتشار و مواضع خلاف واقع و ملتهب کردن جو شکایت کرده است. دلیل دیگر بی‌هوش شدن او در ساختمان وزرا بود که کلاس توجیهی پلیس در آنجا قرار داشت.
این دو مورد یعنی زن بودن او و بی‌هوش شدنش در ساختمان پلیس، کافی بود تا اینها بهانه‌ای شود برای شروع اغتشاش و آشوب. در کنار این موارد، هجمه سنگین رسانه‌ای در شبکه‌های معاند و کاربران برانداز و بعضا مذهبی روشنفکر شبکه‌های قطعه بعدی پازل بود. استفاده از عنوان و اسم زنان مانند یک اسم رمز برای اغتشاشگران عمل کرد تا به وسیله آن اهداف سیاسی خود را دنبال کنند.
مورد بعدی استفاده از لیدر‌های زن در اغتشاشات و اقدام به کشف حجاب و حتی عریان شدن در برخی اغتشاشات است. زنان قدرت تحریک و تحریض بالایی برای شکل‌دهی به اعتراضات دارند. فریاد یک زن چندین برابر موثرتر از یک مرد است. از سویی برخورد با یک زن تاثربرانگیزتر است و در نهایت، آسیب‌دیدن یک زن نیز حساسیت برانگیزتر. همواره زنان در فعالیت‌های اعتراضی دوشادوش مردان در تاریخ بودند و در مواردی حتی پیشروتر. نقشی که منافقین این‌بار برای زنان درنظر گرفته‌اند، تقلیل نقش زن به عنوان ابزار حرکت جنسی است. حال آنکه نمی‌دانند جنسی‌شدن اعتراضات تنها قدرت برانگیختگی دارد، نه قدرت بیداری و رستاخیزی... و در شروع ناکام است.
در گام بعدی پروژه کشته سازی دنبال شد که اکثریت آنها از میان دختران جوان بودند. در همین زمینه سردار اشتری فرمانده پلیس کل کشور اضافه کرد: «پروژه کشته سازی راهبرد دشمن است و در این حوادث نیز کسانی که به قتل رسیدند که اصلاً در محل‌های تجمعات حضور نداشتند یا با سلاح‌هایی به قتل رسیده‌اند که در اختیار نیروهای حافظ امنیت نیست. بعضاً با چاقو و سلاح سرد و سلاح‌هایی که هیچ کدام از مجموعه‌های امنیتی ما در صحنه نداشتند کشته شدند چرا که پلیس از گلوله‌های پلاستیکی استفاده کرده البته غیر از دفاع از مقر که بحث آن جدا است.»
اما شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان وابسته به انگلیس و آل‌سعود و همچنین کاربران برانداز در شبکه‌های اجتماعی با رگبار اطلاعات دروغ، ناقص و تحریف شده سعی می‌کنند تا به هروسیله‌ای سناریوی کشته‌‌‌سازی را در صدر اخبارقرار دهند.
بررسی اخبار مربوط به زنان و مردان چه در موقع اغتشاشات اخیر و چه در فضای کلی جامعه یک حقیقت مسلم را آشکار می‌کند و آن این است که برای جریان رسانه‌ای دشمنان جان انسان‌ها به یک‌اندازه ارزش ندارد. به عبارتی تنها برای آنها کسانی ارزشمند می‌شوند که بتوان از آنها در جهت ایجاد تقابل میان مردم و نظام سوءاستفاده کرد.
در اغتشاشات اخیر هم همین گونه است، مثلا اگر بسیجی یا نیروی امنیتی و حتی مردم عادی توسط اغتشاشگران سر بریده و یا آتش زده شود، کک جماعت برانداز هم گزیده نمی‌شود، حالا اگر برای زنی حادثه‌ای رخ دهد با هزار ترفند و دروغ تلاش می‌کنند تا او را به عنوان کشته شده معرفی کنند تا به این واسطه بر آتش اغتشاش‌ها دمیده شود. در همین حال همان‌ها که تا دیروز هشتک «من بیناموسم» و «بغل رایگان» می‌دادند، ناگهان بعد از انتشار اخبار هدفمند ناگاه غیرتی شده و حتی بعضا از مفاهیم دینی استفاده می‌کنند. از این دست عملکرد متناقض در این قشر بسیار می‌توان یافت.