اغتشاشات باعث تشدید تحریمها علیه ایران شد
سرویس سیاسی ـ
فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه آرمان ملی در پاسخ به اینکه «تحريمهاي اخير غربيها مخصوصاً اروپاييها عليه ايران را چگونه ارزيابي ميکنيد و اساساً اين تحريمها بر ايران تاثيري دارد؟» اظهار داشت: «اعتراضات اخير در ايران ايرانيان خارج از کشور را خيلي سازمان يافته به ميدان کشيد و اين سازمانيافتگي باعث شد تا مردم دولتها را تحت فشار قرار دهند و با توجه به اينکه بسياري از ايرانيها در پارلمان اين کشورها و حتي در هيات دولتها نماينده دارند مخصوصاً وزير علوم دولت کانادا که ايراني است بسياري دولتها را تحت فشار قرار دادند. با توجه به اينکه اصولاً غرب يک نوع نگاه منفي به ايران دارد اين بهانهاي شد براي اينکه چنين اقداماتي را انجام دهند. لذا اين سازماندهي در خارج از کشور سابقه نداشته است. چرا که هم حجم تظاهرات و کشورهاي تظاهراتکننده بالا بود و اينها بودند که آمدند دولتهاي اروپايي را تحت فشار قرار دادند و دولتها نيز ناچار شدند تحت اين عنوان که به شهروندان خود توجه کنند و نگاه منفي نيز به ايران دارند دست به چنين اقدامي بزنند. اما اينکه مؤثر است يا خير خيلي اهميتي ندارد.»
گفتنی است، بعد از ناآرامیها در برخی نقاط کشور که از 3 هفته پیش به بهانه درگذشت مهسا امینی آغاز شد، آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه، انگلیس، آلمان و کانادا از تحریمهای گسترده علیه ایران خبر دادند. این خباثت جدید علیه ایران در پی آن صورت گرفت که اغتشاشگران و اراذل اجارهای با حمایت طیف رادیکال مدعیان اصلاحات و رسانههای ضدانقلاب به خیابانها آمدند تا ایران را کشوری بحرانزده، درگیر التهابات داخلی و فاقد انسجام اجتماعی و ملی نشان دهند.
کاسبی مدعیان اصلاحات با سیاهنمایی از وضعیت زنان ایرانی
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین زن اصلاحطلب مدعی شد: «اعتراضات داخلي و بينالمللي به مرگ مهسا اميني كه در قالب شعار زن، زندگي، آزادي به يكي از فراگيرترين اعتراضهاي تاريخ چند دهه اخير تبديل شده است، همچنان ادامه دارد. شايد كمتر كسي تصور ميكرد نظامي كه آمده بود تا به زنان كرامت بخشد و جايگاه حقوقي و انساني آنها را ارتقا دهد و حضور آنها را در مقدرات اساسي مملكت فراهم كند، پس از ۴۳ سال از استقرارش با اين گستره و عمق از اعتراضاتي مواجه شود كه دال و كانون اصلي آن زن، زندگي و آزادي باشد.»
گفتنی است، یکی از مهمترین افتخارات و دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، هویتبخشی به زنان است که توانستهاند با اتکا به نفس و توانمندیهای خود در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی بدرخشند اما متاسفانه کاسبی با سیاهنمایی از وضعیت زنان یکی از رویههای زشت و پلشت طیف آلوده به نفاق مدعی اصلاحطلبی است.
این طیف سیاست باز که همواره به موضوع زنان نگاه ابزاری و انتخاباتی داشته، سعی داشته با خبرپراکنی دروغ و مسموم، ذهن عامه مردم را درخصوص زنان مشوش کند و تصویری قرون وسطایی و عقبمانده در حوزه زنان از ایران اسلامی به نمایش در بیاورد و با آن کاسبی کند.
چرا وقتی اصلاحطلبان در قدرت هستند این حرفها را نمیزنند؟
روزنامه شرق در یادداشتی آورده بود: «کشور بزرگی با جمعیتی حدود 85 میلیون نفر را نمیتوان تنها با یک سلیقه و جریان اداره کرد.»
در ادامه این نوشتار آورده است: «نمیتوان اهدافی برای اداره کشور برگزید که مشخص نیست چند درصد جمعیت کشور با چه بخشهایی از این اهداف همراه است. ضمن آنکه مشخص نیست در شرایط پیچیده امروز ایران و جهان آیا همه این اهداف دستیافتنی است یا خیر؟ همچنین آیا ملزومات و روشها و نیروها و مقدمات و ابزارهای دستیابی به این اهداف به شکلی عقلایی ساماندهی شده است یا خیر؟ آیا درباره روند پیشبرد این اهداف با ابزارها و رویکردهای موجود، دائما کاراییسنجی صورت گرفته و بر مبنای منافع ملی و پیچیدگیهای اجتماعی در ایران امروز، ارزیابیهای واقعبینانه و آسیبشناسیهای جامعی صورت گرفته است یا خیر؟ در صورت وجود چنین ارزیابیهایی در چه زمینههایی ناکارآمدی بیشتر و در چه حوزههایی دستاورد بیشتری کسب شده است؟ چرا چنین نتایجی حاصل شده و برای رفع کاستیها و برطرفکردن ضعفها باید چه تجدیدنظرهایی صورت داد؟»
در این باره که روزنامههای اصلاحطلب در یک سال اخیر دائم این را میگویند که نمیتوان با یک سلیقه اداره کرد باید گفت اولا مجلس، دولت و شورای شهر فعلی با رای مردم به این مناصب رسیدهاند. ثانیا در سالهای قبل که دولت اصلاحطلبان (دولت تدبیر و امید) در راس کار بود و همچنین مجلس دهم در اختیار اکثریت اصلاحطلب و حامیان دولت اصلاحطلبان بود و همچنین شورای شهر و شهرداری تهران و بسیاری از کلان شهرها نیز در چنگ اصلاحطلبان بود، چرا آنها نمیگفتند که کشور را نمیتوان با یک سلیقه اداره کرد؟! همچنین گویندگان این گزاره که کشور را نمیتوان با یک سلیقه اداره کرد همان کسانی هستند که راضی نشدند محسنهاشمی رئیسشورای شهر وقت تهران شهردار پایتخت شود. در حالی که محسنهاشمی هم تحصیلات مرتبط با این موضوع داشت و هم سابقه حضور در مدیریت شهری را داشت.
حالا دلیل اینکه اصلاحطلبان به موضوع شهردار شدن محسنهاشمی رضایت ندادند، این است که اگر او شهردار تهران میشد آن وقت طبق قانون باید نفر اول از لیست که به شورای شهر راه نیافته بود به شورا میآمد که در آن موقع کسی نبود جز یک اصولگرا به نام مهدی چمران. این یعنی اصلاحطلبان در حالی که کل اعضای شورای شهر از هم قبیلههای خودشان بودند راضی نشدند که یک اصولگرا به جمع شورا راه یابد. حالا این طیف مدعی میشود که اداره کشور با یک سلیقه ممکن نیست!
سرمایههای اسرائیل، منادی گفتوگو شدهاند
مدعیان اصلاحات میگویند در پی درخواست برگزاری تجمع، با اخطارها و هشدارهایی مواجه شدهاند.
روزنامه زنجیرهای هممیهن دیروز در مطلبی با عنوان «احزاب و تشکلها بهترین طرف گفتوگو» نوشت: «در هفتههای گذشته و در پی اعتراضات اخیر، تعدادی از احزاب اصلاحطلب درخواست برگزاری تجمعاتی طبق اصل 27 قانون اساسی و قانون احزاب را دادهاند؛ اما با گذشت چندین هفته، نهتنها پاسخ مناسبی دریافت نکردهاند، بلکه از سوی سخنگویان کمیسیون ماده 10 احزاب با اخطارها و هشدارهایی مواجه شدهاند. اکنون این احزاب درخواست قانونی خود را برای ریاستجمهوری فرستادهاند که باید دید با چه پاسخی مواجه خواهد شد؟»
منافقان و معاندان متظاهر به اصلاحطلبی و سرمایههای اسرائیل که سال 88 جز سطل زباله و پافشاری روی باطل کردن رأی مردم مفهوم دیگری نمیشناختند، منادی گفتوگو شدهاند.