موجسواری مدعیان اصلاحات اینبار روی مطالبات دهه هشتادیها!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «با اين نسل شوخي نكنيد!» نوشت: «جوان و نوجوان امروزي عملا در آموزش و پرورش انكار ميشوند، وقتي به بيم و اميدهاي پيش روي خود در آينده نگاه ميكند، با خودش فكر ميكند كه راه ديگري غير از آنكه به خيابان بيايد و اعتراضش را به گوش مسئولان برساند، ندارد...اين جامعهشناس با تاكيد بر اينكه راهكار برخورد با اعتراضهاي اينچنيني برخوردهاي سلبي در كف خيابانها نيست، گفت: مسلما برخوردهاي سلبي در مورد اعتراضهاي خياباني جواب نميدهد. كمااينكه هيچوقت اينگونه برخوردها در مورد اعتراضهاي سالهاي گذشته نيز جواب ندادهاند و بر حجم پرسشهاي بدون پاسخ افزوده است... ميگويند چرا جوانان وارد دايره ناآراميها در خيابانها ميشوند؟ خب وقتي كه جوان ما، كار نداشته باشد يا نتواند ازدواج كند و آن را آرزويي دستنيافتني ببيند، زماني كه چشماندازي براي زندگي خود متصور نباشد، مسلم است كه بايد ناراضي باشد و از آنجايي كه گوش شنوايي هم براي شنيدن حرفهايش نيست، از هر مفري براي بيان اعتراضش استفاده میكند. مسلم است كه به دنبال يك عصيان و اعتراض عليه وضع موجود خواهد بود. حالا اين راه ميتواند بيان ديدگاههاي اعتراضي در يك مراسم دانشجويي باشد يا ناآرامي خياباني. »
گفتنی است طیف سیاستباز و آلوده به نفاق مدعی اصلاحات به موجسواری و سوءاستفاده ابزاری از مطالبات اقشار مختلف جامعه برای تامین اهداف حزبی و باندی و قبیلهای خود شهره است.
این طیف طی سالهای اخیر همواره تلاش کرده که خود را حامی حقوق زنان جا بزند در حالی که کارنامه عملکردشان مملو از مصادیق تضییع حقوق زنان بهرغم موجسواری بر مطالبات آنان بوده است. زهرا شجاعی،رئیسمرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات پیش از این گفته بود:اصلاحطلبان موقع انتخابات از زنان استفاده میکنند و بعد کاری برایشان نمیکنند.
این جریان همچنین طی 8 سال گذشته حامی تام و تمام دولتی بود که در ابتدای آغاز به کار خود وعدههای پرطمطراقی بهویژه در حوزه جوانان میداد اما در نهایت با بیتدبیری و بیکفایتی آرزوها و رویاهای قشر جوان در اشتغال، ازدواج، مسکن و امکانات رفاهی و تفریحی را به کابوس تبدیل کرد و بذر یاس و ناامیدی را در میان جوانان پاشید. حالا همین جریان وقیحانه بر روی مطالبات انباشته شده و اعتراضات این نسل که خود مسبب اصلی آن هستند سوار شده تا بلکه در ایام انتخابات ماهی سیاسی خود را صید کند.
برجام هنوز هم مهم است هرچند دیگر فایده اقتصادی ندارد!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان «برجام بهترين گزينه براي رفع تحريمها» نوشت: «نفوذ آمريکا در اروپا در مقايسه با دهههاي گذشته کمتر است اما به اين معنا نيست که با اروپا کار نکنيم بايد تااندازهاي کار کنيم که بتوانيم نتايج قابل قبول بگيريم. براي ايران اهميت دارد که طرف مقابلش طرفي نباشد که از ميز مذاکرات عقب بشيند، اگر به شيوه قابل قبول به برجام بازگردند ايران هم به تعهداتش عمل ميکند البته در صورتي هم که سودمندي کاهش پيدا کند به اين معنا نيست که توافق اهميت ندارد. در نتيجه هنوز هم به نظر ميرسد که برجام در ميان ساير گزينهها بهترين گزينه براي رفع تحريمها عليه ايران است و اطمينان بخشي از برنامههاي هستهاي براي طرف مقابل است، در واقع برجام هنوز گزينه قابل توجهي است گرچه سودمندياش به لحاظ اقتصادي براي ايران در قياس به گذشته کمتر شده است.» مدعیان اصلاحات از ابتدا میگفتند تمام مشکلات کشور با برجام حل میشود؛ ادعایی که با هر بار تحریم و تهدید غرب علیه ایران رنگ میباخت و تجربه یک سال گذشته دولت سیزدهم و توجه این دولت به ظرفیتهای داخلی کشور و دیپلماسی منطقهای و اقتصادی، عکس آن را نشان داد. اصلاحطلبان هدف برجام را اقتصادی معرفی میکردند ولی بعدها آرام آرام گفتند هدف برجام اقتصادی نیست.
اینترنت، جزو حقوق طبیعی است و کندی آن بچه 3 ساله را هم آزار میدهد!
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت: «همین اینترنت که مادربزرگها و پدربزرگها هم از آن استفاده میکنند روزی امری غیر عادی بود و جزو حقوق طبیعی نبود. اما امروز کندی اینترنت دختر بچه ۳ ساله تا پیرمردی ۹۰ ساله را آزار میدهد و برایشان قابل درک نیست که برایشان تعیین تکلیف شود که چه ببینند و چه بشنوند.
این خواست در جوانان، نوجوانان و میانسالان در اوج است و رابطه مستقیم به شیوه و نوع زیستن آنها دارد و نمیتوان اصلا محدودیتی را اعمال کرد، البته سیاستگذار فکر میکند که میتواند اما در واقعیت این موضوع شدنی نخواهد بود چراکه این امر تبدیل به یک حق شده است و در حال حاضر و اتفاقاً مردم دنبال آلترناتیوهایش هستند (اینترنت ماهوارهای اسپیس ایکس)
مدعیان اصلاحات که تعریف دقیق «حقوق فطری» (حقوقی که تمام مردم دنیا از آن برخوردارند و هیچ قانونی حق سلب آن را ندارد مانند حق حیات و...) را نمیدانند با ادعای مضحک اینکه کندی اینترنت «بچه 3 ساله را هم آزار میدهد!» در تلاشند جمهوری اسلامی ایران را مخالف آزادیهای فردی و اجتماعی معرفی کنند. نکته اضافه اینکه دسترسی به اینترنت در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی که قوانین متعددی بر نوع و چگونگی دسترسی به آن وضع کردهاند، بسیار آزاد بوده و از قضا یکی از انتقادات همین ول و رها بودن فضای مجازی است.