استفاده از تجربه تیم ملی فوتبال (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
تجربه تیم ملی فوتبال، خاصه تغییرات بایستهای که- علی رغم مقاومتها و جوسازیها و شانتاژهای برخی از رسانههای مصوت و مصور و مکتوب که مستقیم و غیرمستقیم و آگاه یا ناآگاه در خدمت جریانات اخلالگر و مخرب دلالی هستند و نقش بلندگو و کار چاق کن را برای آنها بازی میکنند- با قاطعیت صورت گرفت و بعد، سپردن کار به دست کسانی که کار را میشناسند و اهل فن و امتحان پس داده هستند، خیلی زود تیم ملی آشفته احوال و غیرمنسجم را که هر روز از آن خبری نگرانکننده و تاسفبار به گوش میرسید، به یک «تیم» به معنای واقعی کلمه تبدیل کرد، تیمی که در آن کار، دست کاردان است، هرکسی سرجای خودش نشسته و کسی به خود اجازه نمیدهد پا را از گلیمش درازتر کند و در آنچه که به او مربوط نیست و در حوزه اختیارات وی قرار ندارد، دخالت کند و این درست حیاتیترین چیزی بود که تیم ملی فوتبال ایران در این مقطع و در آستانه حضور در مسابقات جام جهانی به آن احتیاج داشت و دارد.
این تجربه روشن و غیر قابل انکار بیش از هرکسی باید مورد توجه و مدنظر مدیران ورزش و فوتبال باشد و بر اساس آن برای انجام اصلاحات اساسی در ورزش بیش از این درنگ نکنند. در این میان، رئیسجدید فدراسیون فوتبال که با وعده انجام اصلاحات بایسته و پرهیز از اشتباهات قبلی، دوره جدید کاری خود را آغاز کرده، باید بیش از هر فرد و مقامی از تجربهای که در اولین گام مدیریتیاش به آن دست یافته است، بهره ببرد و با اتکاء به آن با اعتماد به نفس بیشتری در مسیر دست زدن به اصلاحات و برداشتن انواع موانع از سر راه فوتبال، گام بردارد.
بنا بر این برخلاف بعضی از نظرات بدبینانه و یاسآور، برطرف کردن مشکلات و حل مسائل فوتبال و فراتر از آن ورزش، شدنی است، به شرط آنکه بخواهیم و البته ناگفته پیداست که در این «خواستن» بیش از هر کسی مدیران و مسئولان ورزش باید همت کنند و اراده خود را به کار اندازند.
بارها نوشته و به سهم خود یادآور شدهایم که در این ورزش و برای آن، خیلی کارهای انجام نشده و معطل و بر زمین مانده وجود دارد که متاسفانه متولیان امر ورزش در مقاطع و دورههای مختلف مدیریتی به انجام و برداشتن و به مقصد رساندن آن همت نکرده و شاید به دلیل سختی و دردسرهای کار و یا دلایل دیگر! خود را به زحمت نینداخته و از کنار آنها عبور کرده و وقت و سرمایه و عمر و انرژی ورزش را به امور روزمره و سطحی و نتیجهگرایی افراطی و... مصروف داشتهاند.
این در حالی است که حاکمیت این نگاه و تداوم این روند هرگز به صلاح ورزش ما نیست و به رشد و شکوفایی و ارتقای آن منجر نمیشود. ضمن اینکه این نحوه مدیریت، اولا آسانترین و دم دستیترین روشهای اداره ورزش است و ثانیا و بدتر از آن، جفا در حق ورزشی است که از سرمایههای مادی و انسانی قابل توجه برخوردار است و به گواه کارشناسان خارجی و داخلی و خلاصه هر کسی که از نزدیک با آن حشر و نشر داشته، میتواند در صورت مدیریت صحیح و علمی، جایگاه خود را در سطوح قارهای و جهانی ارتقاء بخشد.