اخبار ویژه
ساخت مسکن حمایتی در دولت سابق به «تقریباً صفر» رسید
ساخت مسکن حمایتی در 8 سال فعالیت دولت روحانی تقریباً به صفر رسید.
به گزارش روزنامه ایران، از سال 92 تا پایان دولت دوازدهم، تولید مسکن محدود به تکمیل واحدهای مسکن مهر و واحدهای ساخته شده توسط بخش خصوصی است و دولت قبل عملاً الزام قانونی ساخت مسکن حمایتی را اجرا نکرد.
دولت سیزدهم بنابر تکلیف قانونی ساخت مسکن حمایتی را در برنامه نهضت ملی مسکن گنجانده و بخشی از 4 میلیون واحد مسکونی در این برنامه، با حمایتهای ویژه دولت، به منظور عرضه به خانوار کمدرآمد ساخته میشود. اما نکته حائز اهمیت در تأمین مسکن نیازمندان، افزایش تعداد متقاضیان این نوع مسکن به خاطر اهمال دولت قبل در اجرای قانون است. دولت قبل برنامهای برای ساخت مسکن حمایتی نداشت و از زمان شروع به کار در سال 92 تا سال 97 عملاً اقشار محروم از برنامه ساختوساز حذف شدند و دولت وقت تأمین و عرضه مسکن را به بازار سپرد. در سال 97 ساخت 520 هزار مسکن حمایتی در طرح «اقدام ملی مسکن» برنامهریزی شد اما واحدی تحویل داده نشد. گزارش دیوان محاسبات کشور از پروژههای طرح اقدام ملی حاکی از آن است که پیشرفت آن در 18 استان زیر 10 درصد، 2 استان 10 درصد و 3 استان زیر 15 درصد بوده است. براساس گزارش دیوان محاسبات طرح ملی مسکن از زمان شروع (سال 1398) تا پایان تیرماه 1400 «در برخی از استانها بهدلیل ادغام طرح مسکن مهر و انتقال واحدهای آماده یا با پیشرفت بالا به طرح ملی مسکن، درصد پیشرفت بالایی قید شده است ولی در عمل طرح اقدام ملی مسکن در این استانها هم به تنهایی پیشرفت چندانی نداشته است.»
تحلیلگر آمریکایی: در اوکراین درگیر جنگ مستقیم با روسیه هستیم
هرچند آمریکا ادعا میکند علاقهای به درگیری نظامی مستقیم با روسیه ندارد، اما واشنگتن با پنهان شدن پشت نامهایی مانند جنگ نیابتی و ترکیبی، در حال جنگ مستقیم با روسیه در اوکراین است.
وبسایت کانتر پانچ در تحلیلی به قلم «رمزی بارود روزنامهنگار آمریکایی (سردبیر سابق «میدلایستآی» و معاون سابق سردبیر سایت الجزیره) نوشت: روسیه مدعی است ایالات متحده در جنگ اوکراین بهطور مستقیم درگیر است اما آمریکا انکار میکند. دو هفته قبل «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در بازدید از پایتخت اوکراین وعده بسته نظامی و مالی دیگری به ارزش نزدیک به ۳ میلیارد دلار برای اوکراین و چند کشور دیگر در شرق اروپا را داد. به گزارش نیویورک تایمز، حمایت مالی ایالات متحده به اوکراین از ۵۴ میلیارد دلار فراتر رفته است. مجموع کمکهای عمدتا نظامی غرب به اوکراین در فاصله ۲۴ فوریه تا ۱۶ آگوست از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار گذشته است.
میتوان در عملیاتی شدن چنین زرادخانه عظیم نظامیای، دخالت لژیونی از کارشناسان نظامی، مربیان و مهندسان را تصور کرد. آخرین بسته واشنگتن شامل صدها میلیون دلار کمک نظامی مانند سامانه موشکی توپخانهای با تحرک بالا هیمارس است. تسلیحات بیشتری نیز در راه هستند. بلینکن گفته بود پرزیدنت بایدن مادامی که لازم باشد از مردم اوکراین حمایت خواهد کرد».
با این وجود، روسها توهم ندارند که حمایت نظامی ایالات متحده از اوکراین صرفا به ارسال سلاح یا به معاملات مالی محدود شده باشد. پیش از این وزارت دفاع روسیه آمریکا را متهم کرد که بهطور مستقیم در درگیری در اوکراین دخالت دارد. بیانیهاین وزارتخانه با استناد به اعتراف «وادیم اسکیبیتسکی» معاون اداره اطلاعات وزارت دفاع اوکراین بود که به روزنامه «دیلی تلگراف» گفت واشنگتن حملات موشکی از طریق هیمارس را هماهنگ میکند».
این اولینبار نیست که روسیه آمریکا را به دخالت مستقیم در جنگ متهم میکند. در واقع، در اوایل ۲۵ مارس، «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه گفت که غرب علیه روسیه جنگ تمامعیار اعلان کرده است. لاوروف به تمام جنبههای این جنگ ترکیبی واقعی اشاره کرد از جمله تحریمهای بیسابقهای که قرار بود کمر اقتصاد روسیه و اراده نیروهای نظامی آن را بشکند. از آن زمان تاکنون تحریمهای غرب و آمریکا علیه روسیه از مرز ۱۰۰۰۰ تحریم فراتر رفته است که در درگیریهای مدرن رقمی بیسابقه است. هم چنین، از آن زمان ماهیت دخالت آمریکا در جنگ تغییر کرده است. نوع تسلیحاتی که برای اولینبار توسط واشنگتن در اختیار کییف قرار گرفت به سرعت از سلاحهایی با قابلیتهای دفاعی با دسترسی محدود به سلاحهایی با قابلیت تهاجمی با سیستمهای توپخانه دوربرد از جمله هیمارس و M۲۷۰ تبدیل شد.
زمانی که تسلیحات آمریکایی توسط کارشناسان نظامی آمریکایی تهیه و بهکار گرفته میشود و زمانی که حرکت نیروهای روسی توسط مختصات ماهوارهای آمریکایی رصد میشود به راحتی باید به این نتیجه رسید که آمریکا واقعا در حال جنگ مستقیم با روسیه است. این موضوع با این واقعیت تقویت میشود که ایالات متحده از تمام تخصص خود در جنگ اقتصادی استفاده میکند تخصصی که در سالیان گذشته علیه عراق، کوبا و سایر کشورها نیز به کار گرفته و اکنون برای ویران کردن اقتصاد روسیه اعمال کرده است. با این وجود، چرا آمریکا از پذیرش این که درگیر جنگ مستقیم علیه روسیه است خودداری میورزد؟
دولتهای متوالی ایالات متحده هنر شرکت در درگیریهای نظامی را بدون اعلام رسمی مداخله و حضور آمریکا در نبرد به حد کمال رساندهاند. از آنجایی که ایالات متحده در اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی جنگ طولانی خود را در ویتنام آغاز کرد درگیر بسیاری از درگیریهای نظامی دیگر شد که عمدتا مخفی نگه داشته میشدند. این جنگهای اعلام نشده کارزارهای بمباران مخفی توسط دولت نیکسون در کامبوج را شامل میشدند که منجر به کشته شدن ۱۰۰۰۰۰ نفر شد.
با هدف محدود کردن قدرت رئیسجمهور ایالات متحده برای انجام جنگ بدون اطلاع دادن به نمایندگان کنگره آن نهاد قانونگذاری قطعنامه اختیارات جنگی در سال ۱۹۷۳ میلادی را تصویب کرد که بهعنوان قانون اختیارات جنگ نیز شناخته میشود. علیرغم وتوی رئیسجمهور وقت آمریکا اکثریت دو سوم کنگره موفق شد این قطعنامه را به قانون تبدیل کند. با این وجود، دولتهای پیاپی آمریکا راههایی را برای دور زدن آن قانون پیدا کردند از جمله دخالت ایالات متحده در بمباران یوگسلاوی در سال ۱۹۹۹ میلادی و جنگ ایالات متحده علیه لیبی در سال ۲۰۱۱ میلادی.
در واقع، در جریان اقدام نظامی علیه لیبی بود که عبارت «رهبری از پشت» به وفور استفاده شد. به نظر میرسید آمریکاییها راه درخشانی برای درگیر شدن در جنگ پیدا کردهاند و در عین حال از پیامدهای سیاسی پرهزینه آن اجتناب میورزند. به این ترتیب، اوباما میتوانست در چندین جنگ شرکت کند بدون این که او را یک رئیسجمهور جنگ افروز یا مداخلهگر خطاب کنند.
برای درک گستردگی جنگهای اعلام نشده و جاری آمریکا از گزارش اول جولای سایت «اینترسپت» (فعال در عرصه روزنامه نگاری تحقیقی و افشاگرانه؛ م.) که دادهها را با استفاده از قانون آزادی اطلاعات به دست آورده بود شگفتزده میشوید. این اولین تایید رسمی بود مبنی بر آن که دستکم ۱۴ عملیات نظامی آمریکا معروف به برنامه e127 در سال ۲۰۲۰ میلادی در خاورمیانه و منطقه آسیا و اقیانوسیه فعال بوده و در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میلادی کماندوهای آمریکایی ۲۳ عملیات جداگانه را انجام دادهاند. بنابراین، حتی اگر ایالات متحده وارد نبرد مستقیم علیه روسیه شود احتمال اعلام جنگ تقریبا صفر است. بنابراین، میزان دخالت ایالات متحده را تنها میتوان از روی شواهد موجود در حوزه میدانی متوجه شد. واشنگتن این جنگها را «رهبری از پشت»، «جنگ نیابتی» یا «جنگ هیبریدی» مینامد و اکنون یکی از طرفین جنگ ویرانگر در اوکراین است؛ کشوری که بهای سنگینی را برای تمایل ایالات متحده به منظور باقی ماندن در جایگاه تنها ابرقدرت جهان میپردازد.
بحران انرژی و بدهیهای سنگین اروپا را به لبه پرتگاه برده است
کشورهای اروپایی در اثر پیامدهای جنگ اوکراین در بحران بزرگ بدهی دولتی گرفتار شدهاند و این بحران میتواند گستردهتر هم بشود.
نشریه «پراجکت سندیکیت» وابسته به اندیشکده آمریکایی کوئینسی در این زمینه گزارش قابل تاملی را منتشر کرد که در آن آمده است: ارزیابیهای تیره و تار از چشمانداز اقتصاد اروپا وجود دارد. آیا کمبود گاز در آینده، عمیقتر شدن بحران هزینههای زندگی، و رکود احتمالی رشد، منطقه یورو را به لبه پرتگاه خواهد برد؟ ویلیام بیتر (عضو سابق کمیته سیاست پولی بانک مرکزی انگلستان و عضو ارشد دانشکده دولتی جان افکندی دانشگاه هاروارد معتقد است؛ منطقه یورو به سمت یک بحران بدهی دولتی پیش میرود. فهرست کشورهای شکننده از نظر مالی، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، بلژیک و قبرس را شامل میشود. اگر بدهیهای دولتی ناپایدار منجر به خروج از منطقه یورو- مثلاً توسط ایتالیا- شود، این بحران میتواند عمیقتر شود و در نتیجه به اصطلاح ریسک تغییر نام تجاری را به ثمر برساند. بدهیهای دولتی به دلیل چشمانداز رشد ضعیف، نرخهای بهره بدون ریسک بالاتر، حق بیمه بزرگتر ریسک دولتی و کمبود ظرفیت مالی میتوانند ناپایدار شوند.
بانک مرکزی اروپا از زمان شیوع ویروس کرونا تنها خریدار واقعی بدهی ایتالیا بوده است و سرمایهگذاران خارجی از حمایت آن برای کاهش مواجهه با ایتالیا استفاده کردهاند اما بانک مرکزی اروپا قرار نیست از سیاستهایی مانند مالیات ثابت یا سن بازنشستگی کمتر در ایتالیا حمایت مالی کند و استفاده از ابزار حفاظت از انتقال ECB برای کاهش اسپرد ایتالیا، دولت ایتالیا را ملزم به رعایت قوانین مالی اتحادیه اروپا میکند. نقاط ضعف منطقه یورو اساسی است. اتحادیه اروپا از سال 2010 با ایجاد مکانیسم ثبات اروپا و معرفی
NextGenerationEU که مکانیسم حل واحدی را ایجاد کرد و مستلزم صدور بدهی مشترک بود، بهطور قابل توجهی تغییر کرده است اما اروپا همچنان فاقد اتحادیه مالی، بانکی و سیاسی است و مقاومت در برابر پیگیری این اهداف همچنان ادامه دارد.
پائولا سوباچی (استاد اقتصاد بینالملل در دانشگاه کوئین مری لندن) هم میگوید: منطقه یورو زمستان سختی را پیش رو دارد. عدم قطعیت گسترده که از جنگ اوکراین ناشی میشود و هیچ نشانهای برای حل آن وجود ندارد. علیرغم پیشرفت در کاهش محدودیتهای عرضه، اروپا به شدت به انرژی روسیه وابسته است که 40 درصد واردات گاز و 27 درصد واردات نفت را در سال 2021 به خود اختصاص داده است. اکنون روسیه تصمیم گرفته
خط لوله گاز نورد استریم1 را بهطور نامحدود تعطیل کند و واردات نفت روسیه نیز از اروپا تحت تحریم است. صنایع وابسته به انرژی در منطقه یورو با قیمتهای بالا و تنگناهای عرضه دست و پنجه نرم میکنند.
در ماه گذشته، قیمت انرژی 38 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت و تورم سالانه به 9.1 درصد رسید. مصرفکنندگان و دولتها برای فشار بیشتر بر استانداردهای زندگی در ماههای زمستان، زمانی که مصرف انرژی نیاز به افزایش دارد، آماده میشوند. همه اینها در کاهش اعتماد کسبوکار و مصرفکننده منعکس میشود. تأثیر تعطیلی نورد استریم1، بهویژه
بر بخشهای تولید برخی کشورها از جمله آلمان و ایتالیا، میتواند چشمانداز را بدتر کند. فهرست کشورهای شکننده از نظر مالی ایتالیا (که سه ماهه اول سال جاری را با بدهی ناخالص دولت به 152/6 درصد از تولید ناخالص داخلی به پایان رساند)، یونان (189/3 درصد از تولید ناخالص داخلی، اما میانگین مدت طولانیتر)، پرتغال (۱۲۷ درصد)، اسپانیا (117/7 درصد)، فرانسه
(114/4 درصد)، بلژیک (107/9 درصد) و قبرس (104/9 درصد) را شامل میشود.
سیاستمداران بسیاری در تلآویو نتانیاهو را دروغگو و جنایتکار میدانند
روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل فاش کرد بسیاری از سران امروز اسرائیل که در دولت نتانیاهو خدمت کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که او شایسته ریاست دولت نیست، و از جهات بسیار، دروغگو و مجرم جنایی است و اسرائيل را با سیاستهای دیپلماتیک و امنیتی نادرستش به بدبختی میکشاند.
در حالی که ماه آینده، انتخابات پارلمان رژیم صهیونیستی برگزار میشود تا تکلیف دولت جدید را معلوم کند، تایمز اسرائیل نوشت: یکی پس از دیگری، رهبران بعد- از- این اسرائيل مسابقه گذاشتهاند که پوست بنیامین نتانیاهو را بکنند. بسیاری از آنها در دولت او خدمت کردهاند (بهعنوان وزیر دفاع، وزیر اقتصاد، وزرای محافظت از محیطزیست) و به این نتیجه رسیدهاند که شایسته ریاست دولت نیست، و از جهات بسیار، مجرم جنایی است، رئیس یک دولت بیصداقت و دروغگو است، اسرائيل را با سیاستهای دیپلماتیک و امنیتی به بدبختی میکشاند، شاخههای مختلف مردم را علیه هم میشوراند، و دادگاه و پلیس را به بازی میگیرد.
یائیر لاپید که حزب «یش آتید» وی عموما بهعنوان رقیب اصلی حزب «لیکود» نتانیاهو جلو میرود، مدتها است اعلام کرده که نتانیاهو شخصا فاسد است و یک ائتلاف فاسد تحت ریاست او اداره میشود.
یعلون «میانهرو» که خود وزیر پیشین دفاع، رئیس پیشین ستاد نیروی دفاعی، و دست راست نتانیاهو در چندین زد و خورد با حماس و چالشهای بیشمار امنیتی بوده، بارها اعلام کرده نتانیاهو خلافکار است و میبایست به خاطر قرارداد خرید زیردریاییهای آلمانی که ظاهرا پر از کلاهبرداریهای متعدد است و دو تن از دستیاران نتانیاهو، دیوید شیمرون و ایتزاک مولخو، نیز به همین دلیل تحت بازپرسیاند، بازخواست شود.
یکی از همتایان پیشین و معتبر یعلون که هم رئیس ستاد بوده و هم وزیر دفاع، اهود باراک، و هم سالهای طولانی همراه با نتانیاهو کار کرده، بیمحابا انبوهی از خطاهای نتانیاهو را روی دایره ریخته است. در سرمقاله نیویورکتایمز، باراک دولت نتانیاهو را متهم به قانونشکنی کرد و مدعی شد دولت علیه دادگاه، رسانهها، جامعه مدنی، و اصول اخلاقی نیروی دفاعی «اعلان جنگ» داده است.
دیگر چهرههای بانفوذ نیز همراه شدهاند. گیدعون سعر، وزیر پیشین آموزش نتانیاهو، که از سیاست کنار کشید تا زمان بیشتری را با خانواده بگذارند، گفته است از یکی از پروندههای فساد نتانیاهو، که شامل قراری با روزنامه «یدیعوت اخرونوت» بر سر پوشش بیشتر اخبار مثبت میشود در رنج است.