kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۰۳۹۲
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۹

ویژگی‌های مسلمان قرآن

 
 
... قرن‌هاست ما مسلمين اين مسئله را كه قرآن متكى بر «حقايق» است نه بر «تخيلات» و «اوهام» و «انتسابات ظاهرى»[فراموش كرده‏ ايم.] 
مسلمان قرآن يعنى مسلمان واقعى: «اسْلَمَ وَجْهَهُ لِلهِ»(بقره/112) تسليم خدا بودن، داراى اخلاق و عمل اسلامى بودن،اجتماع او اجتماع اسلامى بودن، نه فقط شعارها شعار اسلامى باشد.
شعار البته اثر دارد اما اثر شعار غير از اين است كه انسان واقعاً مسلمان باشد.
شيعه بودن يك حقيقت و يك واقعيت است‌، يعنى شيعه آن‌وقت شيعه است كه وقتى او را در مقابل يك سنى بگذارند‌، فكرش از او بهتر باشد،تصورش درباره خدا و قيامت از او بالاتر و برتر باشد،
خدا را بهتر بشناسد،به راهنمايى ائمه‏اش اخلاق اسلامى و انسانى‏‌اش از او بهتر باشد، عملش از او بهتر باشد و خلاصه همه چيزش از او بهتر باشد؛يعنى نمونه‏اى از على بن ابى‏ طالب‌(ع) باشد.(1)
«مسلم» در قرآن به معناى كسى نيست كه فقط اسلام ظاهرى داشته باشد، صرف اينكه شهادتين را بگويد و اقرار به شهادتين بكند؛ يك معناى بالاترى دارد؛يعنى اقرار شهادتين‌، علامت و اظهار ورود در اسلام است. مثل شناسنامه گرفتن. 
اميرالمؤمنين‌(ع) اسلام را تعريف كرد-و آيه(وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُون‏؛ جن /14)
 مطابق آن تعريف است- فرمود: « الْاسْلامُ هُوَ التَّسْليمُ‏» (نهج‌البلاغه /حکمت 125)؛ اسلام يعنى اطاعت امر حق، تسليم امر خدا بودن. 
به هر درجه كه انسان مطيع امر خدا باشد مسلم است و به هر درجه نباشد كافر است.
پس «اسلام» به قول فلاسفه تشكيك‏بردار است يعنى درجه‏بندى مى ‏شود. 
ما افرادىداريم كه صددرصد مسلمند يعنى صددرصد تسليم امر پروردگارند و در هر موضوعى آنچه را كه خدا بخواهد همان را مى‏خواهند.
اين را مى‏گوييم مسلمان صددرصد. 
ممكن است يك مسلمانى باشد نود درصد مسلم است ده درصد ديگر عاصى است، نود درصد مطيع و تسليم است ده درصد ديگر متمرد. اين يك مسلمان نود درصد است. 
ممكن است يكى هشتاد درصد يا پنجاه درصد مسلم باشد؛ يكى هم ممكن است دو درصد مسلم باشد. 
پس اين جور نيست كه هركس اسمش «مسلمان» بود و شهادتين‏ گفت، ديگر همه در يك درجه مسلم هستيم‏.(۲)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مجموعه‏ آثار استادشهيدمطهرى(آشنایی با قرآن (۱-۵))‌، ج‏۲۶، صص: ۲۹۳-۲۹۲- با تلخیص و ویرایش جزئی
2. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى؛ ج‏27؛ صص809-808-با تلخیص و ویرایش جزئی.