kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۰۳۲۱
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۷

عوامل سه‌گانه گمراهی بشر

 

انسان به طور طبیعی و فطری در جست‌وجوی کمال است و از هر آنچه نقص است گریزان می‌باشد.
همین گرایش طبیعی به کمال حتی مفسدان را وامی‌دارد تا برای بقای خود در جامعه‌ای که عموم آن براساس فطرت و عقل سلیم، گرایش به خوبی‌ها و زیبایی‌ها و اصلاحات دارند، خود را مصلح بنامند و ظالمان در سایه شعار عدالت‌خواهی به ظلم و ستم بپردازند؛ زیرا در غیر این صورت، از سوی جامعه طرد می‌شوند و امکان حضور و عمل از آنان در اجتماع سلب می‌شود.
حتی برخی از مفسدان و ظالمان گرایش به اصلاحات و عدالت دارند و به سبب اشتباه در تطبیق یا تغییر جزئی در فطرت و بیماردلی، گرایش به فساد و ظلم یافته‌اند. این بدان معنا خواهد بود که گرایش طبیعی به ظلم و بی‌عدالتی و فساد، وجود ندارد و به علل درونی و عوامل بیرونی چنین گرایش و تبدیل و تغییری رخ داده است.
اکنون این پرسش پیش می‌آید که چرا انسان به سوی ظلم و بی‌عدالتی و فساد می‌رود و چگونه از مسیر اصلی فطرت و عقل سالم دور و گمراه می‌شود و اصولا گمراهی بشر از فطرت سالم و عقل سلیم چرا و چگونه اتفاق می‌افتد؟
سه عامل گمراهی
روان‌شناسان همواره از سه عامل مهم در زندگی بشر سخن گفته‌اند که عبارتند از وراثت و محیط و زمان، زیرا نقش آنها را در زندگی بشر بیش از هر چیز دیگری ارزیابی می‌کنند. بسیاری از خصوصیات انسانی از طریق وراثت منتقل می‌شود. در حوزه علم اخلاق نیز گفته شده که وراثت همانند دیگر حوزه‌ها نقش کلیدی دارد. از این رو در آموزه‌های اسلام، به انتخاب همسر تاکید ویژه‌ای شده است و خداوند در قرآن از مومنان خواسته است تا در انتخاب همسر نخست به مسئله ایمان وی توجه کنند و در دام زیبای بی‌ایمان نیفتند حتی اگر زیبایی چنان باشد که شخص را شگفت‌زده کند(بقره آیه 221)؛ زیرا بنیاد رفتارهای آدمی را بینش و نگرش وی می‌‌سازد که از آن به عنوان ایمان یاد می‌شود؛ چون ایمان، همان بینش و نگرش انسان همراه با احساسات و عواطف است که به شکل عقیده در جان آدمی رسوخ می‌کند. از این رو در همین آیه، کنیز و برده را برتر از زن آزادی برمی‌شمارد که مشرک و زیبا و آزاد است.
خداوند در آیه 27 سوره نوح(ع) از زبان آن حضرت می‌فرماید که علت هلاکت جمعی قوم نوح آن بوده است که آنان به جایی رسیده بودند که قابلیت بازگشتی بر ایشان نبوده است، زیرا از فطرت سالم و عقل سلیم به کلی دور افتاده بودند. آن حضرت(ع) درباره قوم خود می‌فرماید: لایلدوا الا فاجرا کفارا؛ جز فاجر و کافر نزایند.
روایات نیز در کنار آیات قرآن به انتخاب همسر خوب و مومن توجه می‌دهد و از انتخاب خضراءالدمن پرهیز کند؛ زیرا زنی که در محیط بدی رشد کرده هرچند زیبا باشد، نمی‌تواند فرزندان صالح و مومن تربیت کند و به اجتماع تحویل دهد. از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: «ایها الناس ایاکم و خضراءالدمن» قبل: یا رسول‌الله و ما خضراء الدمن؟ قال: «المراهًْ الحسناء فی منبت السوء» ای مردم از خضراءالدمن برحذر باشید. عرض شد یا رسول‌الله، خضراءالدمن چیست؟ فرمود: دختری زیباروی که در خانواده بدی تربیت شده باشد.
از این رو در روایات از مردان خواسته شده تا زنی عفیف و پاکدامن، ریشه‌دار و اصیل و شریف و کریم را برای زندگی برگزینند که به یاری مردم در امور دین و دنیایش بشتابد.
از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: «اختاروا لنطفکم فان الخال احد الضجیعین» برای نطفه‌های خود جایگاه و مورد خوبی انتخاب کنید و به برادر همسر توجه نمایید، زیرا دایی در کنار پدر یکی از دو مربی فرزند است و فرزند چه بسا به دایی‌اش برود. (کافی، ج 5، ص 332)
بنابراین اصل نخست، انتخاب همسری مومن و خوب است و زیبایی یا ثروت در مرحله بعدی قرار می‌گیرد. پیامبر(ص) می‌فرماید: «من تزوج امراهًْ لا یتزوجها الا لجمالها لم یر فیها ما یحب، و من تزوجها لمالها لا یتزوجها الا له و کله الله الیه، فعلیکم بذات الدین»، هر کس با زنی فقط برای زیبایی‌اش ازدواج کند، آنچه دوست می‌دارد در او نخواهد یافت و هر کس با زنی فقط برای ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به خود وامی‌گذارد، پس بر شما باد زنان دیندار. (بحارالانوار، ج 103، ص 235)
در انتخاب شوهر نیز باید کسی را انتخاب کرد که افزون بر ایمان، انسانی پاکدامن و عفیف و خوشخو باشد و از شرابخواری و بدخویی دور باشد.
شخصی به امام رضا(ع) نامه نوشت به خواستگاری یکی از بستگان و خویشانش که انسان بداخلاقی است رفته است. امام در پاسخ نامه وی نوشت: «لا تزوجه ان کان سیء ‌الخلق؛ اگر بدخلق است با او ازدواج نکن. (منهاج الصالحین، آیت‌الله سیدعلی سیستانی، کتاب نکاح)
به هر حال نمی‌توان از نقش وراثت در زندگی بشر چشم پوشید؛ زیرا یکی از مهم‌ترین علل و عوامل رشد و بالندگی بشر شرایط خوب وراثتی است و این عامل همان‌گونه که در رشد و بالندگی طبیعی و جسمی بشر نقش دارد در مسائل اخلاقی و ایمانی نیز تاثیرگذار است.
در همین آیات و روایات به نقش محیط به عنوان عامل تاثیرگذار دیگر نیز اشاره شده که به عنوان دومین عامل مطرح است.
عامل سوم، زمان است؛ زیرا زمانی که انسان در آن رشد می‌کند همانند محیط و مکان در زندگی بشر نقش مهمی ایفا می‌کند. کسانی که در زمان قوم نوح می‌زیستند، در زمانی نامناسب در محیط و مکانی نامناسب قرار گرفتند. بنابراین این سه عامل می‌تواند در هدایت و گمراهی بشر نقش کلیدی را ایفا کند، لذا لازم است تا جایی که در توان و قدرت و اراده بشر است، از نظر وراثتی و محیطی و زمانی شرایط مناسبی برای خود و فرزندان فراهم آورد تا از گمراهی به دور باشد. به نظر می‌رسد که وراثت عامل درونی همانند هواهای نفسانی است که موجبات گمراهی بشر را فراهم می‌آورد. عوامل دیگر یعنی محیط و زمان از عوامل بیرونی است که همانند ابلیس موجب گمراهی انسان می‌شود.