مرتضی قنبری وفا
در اقتصادهای متکی به بازار آزاد مانند ایالات متحده آمریکا، هر فرد یا شرکتی که میخواهد فعالیت داشته باشد، داشتن دو فاکتور اصلی، نیاز است؛ اول: پرداخت مالیات، دوم: گرفتن گواهی استاندارد. اگر این دو موضوع رعایت شود، این شرکتها میتوانند مانند حرکت در اتوبان با سرعت آزاد، بدون محدودیت حرکت کرده و مسیرها را طی کنند. حال اگر در این شرایط اتفاقی رخ دهد، دیگر آن خطا، خطای انسانی محسوب میشود.
در فرآیند تولید و توزیع دارو در ایالات متحده، اگر این داروها گواهی FDA (موسسه استاندارد مواد داروئی و غذائی، ایالات متحده آمریکا) را دریافت نمایند، در کنار پرداخت مالیات میتوانند با اطمینان کامل، به کار خود ادامه دهند و قوانین FDA بهگونه است که این روند در انحصار این شرکتها به نحوی قرار خواهد گرفت، که برای تحقیق، تولید و فروش داروی خود، که به طور متوسط حدود 20 سال طول میکشد، هیچ شرکتی در هیچ کجای دنیا، حق تولید آن دارو با فرمول یا نام برند آن را ندارد و همین موضوع باعث شده این شرکتها در وهله اول، به فکر سود مالی داروی خود باشند، تا نجات جان انسانها.
در این مطلب قصد داریم به سریال «دوپسیک» بپردازیم که موضوع آن تولید داروی «اُکسی کانتین» از تولیدات شرکت «پوردوفارما» و جنایت خانواده سِکلِرها، به عنوان مدیران این شرکت، که به یک رسوایی بیسابقه در تاریخ سازمان FDA منجر شد،است.
Dopesick (دوپسیک) مینی سریالی است درام و آمریکایی، که در 8 اپیزود از اکتبر ۲۰۲۱ میلادی، از سرویس شبکه Hulu منتشر شد.
داستان سریال دوپسیک، اواخر دهه ۹۰ میلادی منطقه «آپالاچیا» (جنوب ایالت نیویورک، تا شمال ایالت میسی سی پی) را نشان میدهد، که در این منطقه با داشتن معادن زغال سنگ، مردم پرتلاشی دارد و پزشکی به نام ساموئل فینیکس (مایکل کیتون)، پزشک بومی این منطقه است. پس از اینکه داروی اُکسی کانتین در آغاز تولید، توزیع و به عنوان مسکن ضد درد با گواهی FDA، دردسترس قرار میگیرد، دکتر فینیکس اقدام به تجویز آن میکند، در این حین این دارو برای دختری به نام بِث که در معدن دچار مصدومیت میشود، از سوی دکتر فینیکس به عنوان مسکن، تجویز میشود و پس از آن در ادامه شاهدیم بث، به خاطر مصرف این دارو، به شدت دچار اعتیاد شده و زندگیاش دچار، فاجعه میشود.
از سوی دیگر شرکت پوردوفارما، با مدیریت ریچارد سِکلِر(مایکل اِستولبارگ) از ابتدای عرضه داروی اُکسی کانتین، صرفا به دنبال عرضه این دارو با دوز بالا و فروش بیشتر است، در برشور این دارو آمده بر اساس شواهد علمی، پزشکی و گواهی FDA، میزان اعتیاد به این دارو کمتر از یک درصد است و همین موضوع زندگی بسیاری از افراد بر این باور را، به چالش کشیده و تباه میکند.
در حوالی سال ۲۰۰۰ میلادی، زنی رنگین پوست به نام، بِریجیت مایِر(رزاریو داوسُون)، از ماموران DEA (سازمان مبارزه با مواد مخدرآمریکا) هنگامی که در یک محموله قاچاق، داروی اکسی کانتین را مییابد، تحقیق کرده و متوجه میشود سه سال پس از توزیع این دارو، میزان جرم و جنایت در منطقه سه برابر شده، زندانهای محلی پر شده و میزان فحشا، بهطور قابل ملاحظهای رشد کرده است. پس از آن بریجیت بهطور جِد خود را وارد مبارزه با این دارو میکند و حتی در این راه، زندگی شخصیاش به هم میریزد و همسرش از او جدا میشود، اما بهخاطر تلاشهایش در این مسیربه پست معاونت این سازمان، ترفیع مییابد.
در سال ۲۰۰۲ پنج سال پس از توزیع دارو و گزارشهای رسمی مردمی، دفتر دادستان ویرجینیای غربی بیلی کاتلر (ویل پولتر) به همراه دو دستیار خود، دست به تحقیق علیه این دارو میزنند، اما از سوی مقامات بالا تحت فشار قرار گرفته و دادستانی کل وقت ایالات متحده، در واشنگتن «جیمز کومی»، از دادن بودجه بیشتر امتناع و به آنان اخطار میدهند، پس از آن این افراد بصورت محرمانه و نامحسوس، به تحقیقات خود ادامه داده و ابراز میدارند در این سیستم فاسد، به هیچ شخصی نمیتوان اعتماد کرد.
در موازات این تحقیقات آنها در مییابند، شخصی که مجوز تأیید این دارو را در FDA داده، یعنی «کورتیس رایت» دو سال بعد از آن، با 5 برابر دریافتی بیشتر به استخدام، شرکت پوردوفارما درآمده و شرکت پوردوفارما توانسته با این مجوز رسمی، بدون هیچ محدودیتی، اقدام به تولید و فروش این دارو با دوزهای بالاتر کرده، تا سودش را بیشتر کند.
ریچارد سکلر، به عنوان مدیر فروش و مدیرعامل شرکت پوردوفارما به اعضای هیئتمدیره، که همگی از اعضای خانواده سکلرو یهودی نیز هستند، به آنها مرتبا با دادن سود بیشتر، تطمیع کرده و آنها نیز در قبال دریافت این درآمد بیشتر، در برابر گزارشهای مردمی و رسانهها سکوت اختیار کرده و تمام عواقب آن را به دوش سوء مصرفکنندهها میگذارند، برای آنها صرفا دریافت سود بیشتر و درآمد اولویت داشته و هیچ تعهدی از خود، نسبت به جان انسانهای بیگناه دیگر ندارند و دُز داروی خود را به قرص 160 میلی گرم میرسانند، یعنی چهار برابر دُزهای اولیه، برای فروش بالاتر.
پس از آنکه مصرف این دارو، به شدت گسترش مییابد، تا جایی که مصرف این دارو از حالت قرص خوردنی، به استنشاق و تزریق میانجامد و آمار اوردوز داروی اُکسی کانتین بسیار بالا میرود، مقامات را دچار نگرانی میکند.
در سال 2000، دادستان وقت ایالت مِین، سناتور مَککِلانی، در کنفرانس خبری، ضمن هشدار به مصرف این دارو، با تمام پزشکان این ایالت مکاتبه کرده و نگرانی خود را از مصرف این دارو ابراز میدارد، ولی خود سناتور مَک کِلانی سه سال پس از آن، به مشاوران حقوقی شرکت پوردوفارما میپیوندد.
در سال ۲۰۰۲ هنگامی که بریجت با رودی جولیانی، از اعضای بلند پایه و ارشد حزب جمهوریخواه ایالات متحده، که در سال ۲۰۰۱ درزمان حادثه موسوم به ۱۱ سپتامبر، شهردار نیویورک بوده و در همان سال ۲۰۰۲ در نشریه تایم، بهعنوان مرد سال نامیده میشود، در موزه مبارزه با تروریسم و مواد مخدر ملاقات میکند، در آنجا درمییابد جولیانی نیز در میان مشاوران حقوقی شرکت پوردوفارما، عضویت دارد و نشان میدهد، این شرکت با قدرت پول، نفوذ و لابیگری خود، تمامی اعضای بلند پایه وقت کشوررا خریداری کرده، تا بدون محدودیت با جان مردم، درآمدزایی کند.
تمامی مواردی که بر اثر عوارض مصرف داروی اُکسی کانتین رسانهای میشود، شرکت و ریچارد سکلر آنرا همچنان به دوش سوءمصرف کنندگانانداخته و همیشه اعلام میکنند، اگر این دارو طبق نسخه پزشک و به صورت اصولی مصرف شود، هیچ عارضهای ندارد و مورد تأیید FDA است، در حالیکه میزان خلوص مرفین این دارو، دو برابر و شدت اعتیادش از هروئین نیز به مراتب، بیشتر است و بریجیت همچنان به دنبال مدرکی دال بر خلاف نشان دادن این موضوع، چرا که او بر اساس تجربه و مشاهداتش، بر این امر واقف است، اما تمامی اخطارهائی که به مقامات بالادست گزارش میکند، مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
در این حین، دکتر فینیکس بر اثر یک تصادف و برای تسکین دردش، به مصرفکننده داروی اُکسی کانتین روی میآورد و پس از مدتی خودش نیز به آن اعتیاد شدید، پیدا میکند تا جایی که بر اثر سهل انگاری، پروانه طبابت او لغو شده و دیگر اجازه طبابت ندارد، بث نیز در ادامه، بر اثر اوردوز، جان خود را از دست میدهد و خانوادهاش به عنوان مبارزه علیه استفاده از این دارو، به خانوادههای قربانیان دیگر میپیوندند و بر اثر تلاشهای خستگی ناپذیر و مداوم، دادستانی ویرجینیای غربی بیلی کاتلر سرانجام آنان در مییابند، که شرکت پوردوفارما، برای برچسب بیخطر بودن این دارو، اقدامات غیرقانونی انجام داده و با دستکاری در نمودارها به عمد، فریبکاری کرده و این برچسب تأییدیه FDA اعتبار علمی ندارد و علیه مدیران ارشد شرکت پوردوفارما، اعلام دادخواست کلاهبرداری و تعقیب کیفری میکند، ولی با لابیگری شرکت موفق به اعلام دادخواست نمیشود، ولی در نهایت در سال ۲۰۰۷ با اعلام اینکه این شرکت، با علم به اینکه این دارو چه عوارضی داشته، علیه سه نفر از اعضای ارشد شرکت که پنهان کاری کرده و در کنگره سوگند دروغ یاد کردهاند، آنان را به دادگاه میکشانند، ولی آنان با توافق با دادستانی کل ایالات متحده، علیرغم مخالفت شدید خانوادههای قربانیان، در ازای پرداخت مبلغ هنگفتی در حدود 700 میلیون دلار، از اجرای عدالت میگریزند، ضمن اینکه به هیچیک از اعضای خانواده سکلر، اتهامی وارد نمیشود.
در انتهای سریال که دادستانی ایالت ویرجینیای غربی کاتلر، به رغم موفقیت در محکومیت این شرکت، درهنگام یک دورهمی جهت جشن پیروزی در اینکار، با حضور بریجیت، از سوی دادستانی کل ایالات متحده از مقام خود برکنار میشود، ولی تبعات این رسوایی همچنان، دامان این شرکت را میگیرد که در ادامه، به آن اشاره خواهیم کرد.
دکتر فینیکس پس از ترک اعتیاد خود و بازپس گیری جواز طبابت خود، به گروه درمانی به افرادی که اعتیاد خود را ترک کردهاند، میپردازد و خانوادههای قربانیان این دارو، که بالغ بر حدود 400 هزار نفر غیر مستقیم و مرگ 200 هزار نفر، مستقیم برآورد میشوند، به دنبال اجرای عدالت، عدالتی غیر قابل تحقق و دستیابی...!
نقد فنی سریال
عمده مشکل این اثر، روایت داستان سریال دوپسیک است، که به صورت غیر خطی بیان شده، که درک بیننده از داستان سریال را سخت و حتی برای نگارنده مطلب نیز، دشوار نموده است و نتوانسته مانند آثاری چون (حافظه، کریستوفر نولان) یا (21 گرم، آلخاندرو گونزالس) در این حوزه (روایت غیر خطی داستان فیلم)، موفق عمل کند و بیننده را در درک داستان، دچار مشکل میکند. ضمن اینکه، (مایکل کیتون) هم در نقش دکتر «ساموئل فینیکس»، جایزه معتبر گلدن گلوب، بهترین مرد سال 2022را دراین سریال، به دست میآورد.
تحلیلی بر شرکت «پوردو فارما»
و تبعات رسوایی سنگین داروی «اُکسی کانتین»
طبق اعلام تارنمای بیبی سی، ثروت اندوزی این خانواده تماما یهودی توسط سه برادر از بروکلین نیویورک آغاز شد. آرتور، مورتیمر و ریموند سکلر، همگی پزشک بودند و در اوایل دهه ۱۹۵۰ شرکت دارویی «پوردو فردریک» را خریدند و بعد به (پوردو فارما) تغییر نام دادند.
موفقیت خانواده سکلر با اختراع داروی مسکن قوی «اُکسی کانتین» در سال ۱۹۹۶ اوج گرفت و آنها بخش قابل ملاحظه از ثروت خود را با، فروش اُکسی کانتین به دست آوردند، در حالیکه قبل آن محلول ضد عفونی بتادین، از عمدهترین تولیدی این شرکت بوده.
خانواده یهودی سکلر، با داشتن ثروتی حدود ۱۳ میلیارد دلار، نوزدهمین خانواده ثروتمند دنیا هستند، اما مقامهای ایالتی و هزاران شاکی در این کشور معتقدند سکلرها، بخش زیادی از دارایی خود را در خارج از آمریکا، پنهان کردهاند.
بیبیسی به نقل از «لیتیتا جیمز» دادستان کل نیویورک، اعلام کرده: که وی به طور رسمی خواستار دریافت مدارک مالی، خانواده سکلر از ۳۳ موسسه مالی مرتبط شده، هرچند که گفته شده خروج این یک میلیارد دلار و انتقال به بانک سوییسی، از طریق یک موسسه مالی انجام شده است.
طبق گزارش رسانههای آمریکایی از جمله نیویورک تایمز، یک نسخه از گزارش محرمانه وزارت دادگستری این کشور، نشان میدهد که دادستانهای فدرال در تحقیق از پوردو فارما دریافتند که، این شرکت در سالهای اول پس از معرفی این مسکن قوی در سال ۱۹۹۶، از سوءاستفاده قابل توجه نسبت به آن اطلاع داشته و اطلاعات مربوطه را پنهان کرده است و در صورت افشای آن در همان مقطع با 40 میلیون دلار خسارت، شرکت ورشکسته میشد.
تاکنون، نزدیک به ۲ هزار پرونده حقوقی علیه گروه داروسازی، در دادگاههای آمریکا (به مالکیت سکلرها) گشوده شده و آنها متهم شدهاند که با بیتوجهی و پنهانکاری نسبت به پیامدهای اُکسی کانتین، به مالاندوزی و سبک زندگی اشرافی خود ادامه دادهاند.
سکلر، با حمایتهای مالی چشمگیر، نامش را بر مراکز فرهنگی، هنری و آموزشی معتبری در گوشه و کنار جهان قرار داده است، اما چند سالی است نام این خانواده میلیاردر آمریکایی، بریتانیایی با مرگ و اعتیاد، پیوند خورده است.
به گفته بیش از ۷۰ درصد از معتادان به مواد مرفیندار در آمریکا، نخستین آشنایی آنها با این مواد از طریق نسخه پزشکان بوده است و آنان فقط در پی دریافت یک مسکن بودند.
مالکان پوردو فارما متهم شدهاند، همانند چند ابرگروه داروسازی دیگر، با وجود آگاهی از اثرات اعتیادآور مسکنهای قوی همانند اُکسی کانتین، به پزشکان توصیه کرده در نسخههای خود بدون نگرانی، آن را تجویز کنند و حتی در مواردی بالابردن دُز تجویز را مجاز دانسته، در حالیکه طبق مدارک به دست آمده، ریچارد سکلر رئیساین گروه داروسازی، از پیامدهای مخرب آن کاملا آگاه بوده است.
با توجه به عواقب مصرف این دارو، شرکت پوردو فارما از سوی دولتهای ایالتی در آمریکا و هزاران شاکی خصوصی، متهم به نادیده گرفتن خطرات مصرف داروی اعتیادآور اُکسی کانتین و تبلیغات گسترده برای فروش بیشتر آن شده و در شکل گیری بحران اخیر مواد مخدر، در مرگ نزدیک به ۲۰۰ هزار معتاد در سه سال گذشته، نقش کلیدی داشته است.
طبق اعلام بیبی سی از مفاد این توافق نامه، سکلرها پذیرفتهاند، ضمن دادن مالکیت گروه داروسازی پوردوفارما به شاکیان، ۳ میلیارد دلار نیز از محل داراییهای شخصی خود بهعنوان جریمه بپردازند، وکلای این شرکت داروسازی، برای پایان دادن به بیش از دو هزار پرونده حقوقی، توافق مقدماتی به ارزش چند میلیارد دلار، منعقد کردهاند.
پس از آن پوردو فارما رسما، اعلام ورشکستگی خواهد کرد و با نام و مالکیت جدیدی ثبت خواهد شد، قرار است داراییها و درآمد روزانه آن، صرف پرداخت غرامت به شاکیان شود، اما آنها مالکیت بناهای لوکس میلیاردی و کشتیهای تفریحی گرانقیمت خود را، از دست نخواهند داد و به سبک خود زندگی را، ادامه خواهند داد.
موزه لوور، در پاریس فرانسه به علت گره خوردن نام، خانواده سکلر با بحران داروهای مخدر در آمریکا، به همکاری خود با این خانواده خاتمه داد.
به گفته نیویورک تایمز، پلاکی که بهخاطر کمکهای مالی خانواده سکلر به آنها اعطا شده بود، از موزه حذف شد و اشارههای مرتبط با بخش سکلر لوور، در بخشهای دیگر موزه نیز با نوار طوسی رنگ، پوشانده شد.
خانواده سکلر به عنوان مالک شرکت پوردو فارما، شرکتی که داروی اُکسی کانتین را تولید میکند، شناخته میشوند. این دارو اخیرا به عنوان یکی از داروهای درگیر در بحران داروهای مخدر آمریکا مطرح شده است و همچنان ادامه دارد...
سخن آخر
این سریال نمایشی است ناهموار و دلخراش، که با هدف آگاهی بخشی، در بهترین لحظات خود دردِ ویرانیِ ناشی از بی پروایی، حرص و طمع را منتقل کرده و چگونه ممکن است یک شرکت داروسازی بتواند، این ماده مخدر قوی و ویرانگر را، طوری بفروشد گه گویی خطرناک نیست و سپس حتی با دستیاری سیستم مراقبتهای بهداشتی، جرم خودش را بپوشاند، آیا هیچ کجای این سیستم مطالعات و تحقیقاتی معتبر دنیا، واقعا» مورد توجه قرار میگیرد؟
طبق اعلام رسانههای آمریکایی، این کشور در چند سال اخیر با یک بحران جدید اعتیاد روبهروست، به گونهای که گزارش مرکز کنترل بیماریهای این کشور نشان میدهد، روزانه ۱۳۰ نفر بر اثر مصرف بیش از حد مواد (اوردوز) در آمریکا میمیرند.
طبق آمارهای سال ۲۰۱۷ بیش از ۷۰ هزار نفر در آمریکا، بر اثر اوردوز مردند، ضمن آنکه نزدیک به ۷۰ درصد از جانباختگان، سابقه آشنایی با موادمخدر از طریق نسخه پزشک را داشتند.
مصرف بیش از حد داروهای اعتیادآور، باعث انتقال افراد زیادی به اورژانس بیمارستانها میشود، مصرف بیش از حد داروهای اعتیادآور، فقط در سال ۲۰۲۰ در آمریکا در مقایسه با سال گذشتهاش۵۵ درصد افزایش یافته.
حال که آمریکا، اکنون با اینچنین چالشهائی درهژمون سیستم درمانی خود مانند FDA، درمرز فروپاشی بهداشتی، درمانی و اجتماعی قرار گرفته، دیگر از آن ژستهای متکبرانه خبری نیست؛ چون این مراکز نظارت بر فرآیند تولید دارو و درمان آمریکائی، برابر با از دست دادن جان مردمانی است، که با اعتماد به سیستم بهداشتی و درمانی خود، به حساب بانکی این شرکتهای داروئی، افزودند نه به سلامتی جان خود، چون آنها سوداگران مرگ بودند، نه ناجی جان سلامتی آنان و افرادی که به صرف گرفتن یک مُسکن ساده برای درد خود، زندگی آنان به یک تراژدی تلخ، مبدل شده و این داستان پایانی نخواهد داشت...!