kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۰۰۹۱
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۴
به بهانه انیمیشن سینمایی «پسر دلفینی»

رؤیای فرهنگ‌‌سازی با پویانمایی

 
 
 
حمیدرضا ندیری
امروزه انیمیشن یکی از پدیده‌های هنری و رسانه‌ای پرکاربرد از سمت سازندگان و پرمصرف از سوی مصرف‌کنندگان این کالای فرهنگی است. انیمیشن که خود زیرمجموعه‌ای از سینما و سینما نیز که خود زیرمجموعه‌ای از هنر است، رسالتی دارد و آن رسالت چیزی نیست جز تاثیرگذاری بر احساسات و انتقال مفاهیم. چه بسا بهتر باشد این انتقال مفاهیم در کودکی صورت بگیرد تا در بزرگسالی.
انیمیشن‌ها بر خلاف تصور عموم جامعه همانند فیلم‌های سینمایی و سریال‌‎ها رده سنی دارند. این رده سنی از سه سال شروع می‌شود و گاه از 18 سال نیز تجاوز می‌کند. اما تصور عامه و البته اشتباهی که وجود دارد، این است که انیمیشن صرفاً برای کودکان ساخته می‌شود و اگر جوان یا بزرگسالی که به بلوغ فکری رسیده، انیمیشن تماشا کند، هنوز کودک است و رشد کافی نداشته! جدای از این که کودکان در وضعیت حساس‌تری نسبت به جوانان و بزرگسالان قرار دارند، ولی همچنان انیمیشن می‌تواند بر افرادی در هر سن و سالی تاثیر بگذارد و طرفداران خاص خودش را دارد.
به فرموده پیامبر اکرم (ص): «مَثَلُ الَّذي يَتَعلَّمُ في صِغَرِهِ كَالنَّقشِ فِي الحَجَرِ، ومَثَلُ الَّذي يَتَعلَّمُ في كِبَرِهِ كَالَّذي يَكتُبُ عَلَى الماءِ» پیامبر در این حدیث می‌فرمایند: «حكايت كسى كه در كودكى مى آموزد‌، همانند نقش كَندن بر سنگ است و حكايت كسى كه در بزرگ سالى مى آموزد‌، همانند كسى است كه بر آب مى نويسد.»۱ با تفکر در این حدیث متوجه می‌شویم، یادگیری و آموختن چیزی، چه در کودکی و چه در بزرگسالی تاثیر دارد. منتها در کودکی تاثیر بسیار عمیق‌تر و ثابت‌تر از بزرگسالی دارد و یادگیری در بزرگسالی سخت‌تر و فرّارتر است.
آموزش و یادگیری می‌توانند روش‌های متفاوتی داشته باشند و امروزه در دنیای مدرن بسیاری از آموزش‌ها از طریق انیمیشن و هنر انتقال می‌یابند. چرا که نه؟ وقتی که انیمیشن، خود هنر است و هنر نیز رسالت اثرگذاری و انتقال مفاهیم دارد پس چه بهتر که از هنر انیمیشن برای آموزش استفاده کنیم. همچنین می‌توانیم نگاهی بر در و دیوار دنیای متمدن امروز بیندازیم. دیوارهایی پر از تبلیغات رنگارنگ که همگی با استفاده از ابزارهای هنری و روانشناسی تاثیر خود را می‌گذارند تا چرخ سرمایه‌داری بچرخد ولو به خاطر یک دلار بیشتر...
هنر، ضمن رسالتی که دارد، همانند یک تیغ دو لبه است که هم می‌تواند در راستای اهداف مثبت و انسان‌ساز خدمت کند و هم در راستای اهداف منفی و خانمان‌سوز. امروزه کشورهای متخاصم و استعمارگر غربی، برای ضربه زدن به فرهنگ ایرانی-اسلامی که دستِ کم 1400 سال قدمت دارد از ابزار هنر بهره می‌برند. قدرت رسانه‌ای و هنری غرب را، کسی نمی‌تواند انکار کند و اگر انکار کند حماقت کرده! با این حال، تاثیرگذاری غرب، صرفاً برای داشتن این قدرت و مهارت استفاده در ابزار نیست. شهید سید مرتضی آوینی در مورد غرب‌زدگی و تاثیر از غرب جمله قابل توجهی دارد: «ضعف‌های خود ماست که زمینه غرب‌زدگی را فراهم کرده، نه قدرت غرب!» با همه این تفاسیر، متوجه می‌شویم که اگر سبک زندگی عموم جامعه غربی شده، یا تاثیری پذیرفتیم یا ضربه‌ای خوردیم، پس علتش ضعف خود ما بوده نه فقط قدرت غرب!
یکی از حساس‌ترین و خطرناک‌ترین و تاثیرپذیرترین بخش‌های جامعه که غرب می‌تواند آن را به راحتی هدف بگیرد، کودکان یک جامعه هستند. یک کودک برای گذران زندگی خود، به غیر از نیازهای ضروری‌اش، به غذای فکری و سرگرمی مناسب احتیاج دارد. غرب می‌تواند از همین احتیاج به نفع خود و علیه کودک و جامعۀ کودک استفاده کند. اگر جامعۀ کودک نیز دقت کند و زرنگ باشد، می‌تواند برای تربیت صحیح‌ کودک از این احتیاج استفاده کند.
کودکان معمولاً تصاویر رنگارنگ و فانتزی و انیمیشنی را بر فیلم‌های جدی و زنده و یا سیاه و سفید قرن بیستم ترجیح می‌دهند. حال باید دید، کودکی که به فرموده پیامبر، چنان تاثیرپذیری دارد که به مانند حک کردن روی سنگ است و چنین ذوق و شوقی دارد نسبت به انیمیشن‌های جذاب و رنگارنگ، چه واکنشی می‌تواند داشته باشد؟ آیا یک کودک که چندی بیش نیست وارد این دنیا شده، می‌تواند اصلا واکنشی داشته باشد یا تماماً وادادگی است و تاثیرپذیری و تسلیم؟ کودک را نمی‌توان به این خاطر سرزنش کرد. زیرا کودک در این سن مسئولیتی در قبال خود ندارد و این بزرگان خانواده و مسئولان جامعه هستند که باید پاسخگو باشند.
امروز که غرب سایه شوم خود را بر همه چیز گسترانده، انیمیشن نیز از این قاعده مستثنا نبوده و غرب توانسته بالاترین استفاده‌های ممکن از انیمیشن در راستای هدف‌گذاری‌های خود ببرد. انتقال و عادی‌‌سازی انحرافات جنسی همانند هم‌جنس‌گرایی در انیمیشن اخیر بازلایتر (Lightyear 2022)، یا انیمیشن لوکا (Luca 2021) یا داستان اسباب‌بازی 4 (Toy Story 4 2019) 
که سر و صدای زیادی در فضای مجازی و حتی خود غرب به پا کردند طوری که حتی مادران آمریکایی نیز صدایشان در آمد؛ یا مثال معروفش در ایران، انیمیشن‌هایی همچون باربی که مروج سبک زندگی غربی هستند، فلسفه‌بافی‌های انیمه‌های جدید ژاپنی که این اواخر طرفداران بسیاری در دنیا و ایران پیدا کرده و خیل عظیم انیمیشن‌های دیگری که کودکان ممکن است ببینند و تاثیر بپذیرند و ما در خواب غفلت خود بمانیم. حتی نوجوانان نیز، بدون هیچ‌گونه مقاومتی، کاملاً تسلیم مفاهیم داخل انیمیشن می‌شوند و به دنبال جواب سؤالات و شبهه‌های خود نمی‌روند.
کشورها گاهی اوقات از انیمیشن‌ها برای تربیت نسل جدید و جوان خود نیز استفاده می‌کنند و برای آینده‌ای دور برنامه می‌ریزند. نمونه بارز آن کشور ژاپن و یکی از پیشگامان صنعت انیمیشن و داستان‌های مصور. ژاپن با ساختن انیمیشن‌هایی همچون فوتبالیست‌ها (که تاثیرش را در فوتبال ژاپن می‌بینیم) و یا آبشار سرنوشت (راجع به والیبال که از ایران نیز پخش شده) و خیل انیمیشن‌های دیگر که نوجوانان ما از طریق فضای مجازی تماشا می‌کنند، سبک زندگی و اهداف مورد نظر خود را رواج می‌دهند. فرزندآوری بیشتر (به دلیل پیری جمعیت ژاپن)، مصرف‌ کمتر مشروبات الکلی و زندگی عاری از شهوتِ سرکش و بی‌حد و حصر نیز از نمونه موارد ترویج شونده در انیمیشن‌های ژاپنی است. اما این که ما چه زمانی می‌خواهیم از خواب غفلت و لاک دفاعی خود خارج شویم، خدا می‌داند.
 اخیراً انیمیشنی تولید هنرمندان و متخصصان ایرانی به نام «پسر دلفینی» در ایران و جهان سر و صدا به پا کرده و نشان داده که ما نیز می‌توانیم انیمیشن‌هایی در سطح جهانی با فروش قابل توجه بسازیم. ما هم می‌توانیم انیمیشن‌هایی بسازیم که فانتزی باشند و در عین حال نیز فرهنگ ایرانی-اسلامی را نشان دهند. چرا همیشه دفاع کنیم و بترسیم؟ آیا ما نیز نمی‌توانیم حالت تهاجمی به فرهنگ خود ببخشیم؟ با این تفاوت که تهاجم ما می‌تواند انسان‌ساز باشد بر خلاف تهاجم غربی! 
این انیمیشن ایرانی، همانند یک ستاره در آسمان خالی و تاریک شب می‌درخشد. آن آسمان خالی از ستاره، حاکی از کمبود تولیدات فرهنگی مناسب در سطح و کیفیت قابل قبول برای کودکان و نوجوانان است. برای دفاع از این حملات فرهنگی جنگ نرم که به واقع خطرناک‌تر از حملات جنگ سخت است، یا باید از محصولات خوب غربی و شرقی استفاده کنیم و با فیلتراسیون و گزینش شدید، خوب‌ها را از بدها جدا کنیم، یا خودمان با فراغ خاطر محصولات خوب تولید کنیم تا فرزندانمان آینده سالم‌تری داشته باشند. چه بهتر که به جای استفاده دوباره از محصولات خارجی، ضعف خودمان را برطرف کنیم و همانند صنایع دیگر که می‌توانیم خودکفا بشویم، در ساخت انیمیشن و محصولات فکری و فرهنگی مخصوصا برای کودکان نیز خودکفا شویم. فرزندان این سرزمین و کودکان، آینده این سرزمین را رقم می‌زنند. مراقب فرزندانمان باشیم.