kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۹۳۶
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۴

نقش والدین در تربیت کودکان (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام والدین چه نقشی در تربیت الهی کودکان خود دارند؟
پاسخ
تشبیه نقش والدین به نقش کشاورز
در برخی از روایات، نقش والدین در قبال فرزندان، مانند نقش یک کشاورز تعبیر شده، با این تفاوت که کشاورز، هم باید زمین را شخم بزند، هم در آن بذر بپاشد، و هم آن را آبیاری کند. از سوی دیگر ممکن است این همه تلاش‌های کشاورز به نتیجه نرسد. اما کار والدین در امر تربیت فرزند بسیار از یک جهت آسان‌تر است. زیرا صفحه وجودی فرزند آماده است و هیچ سنگ و کلوخی ندارد که نیاز به شخم زدن داشته باشد. و او سریع و عمیق تأثیر می‌پذیرد. از طرفی بذر را هم خداوند متعال در وجود او کاشته است،‌که همان فطرت الهی و عقل عملی است که تشخیص دهنده آن چیزی است که از دیدگاه عقل، حسن و یا قبح است. بنابراین والدین نیازی ندارند بذری را در وجود فرزندان خود بکارند. در مرحله پایانی والدین تنها باید استعدادهای درونی فرزند خود را شکوفا کنند، که ما از آن به آبیاری زمین کودک تعبیر می‌کنیم. زمین وجودی کودک آماده است، بذر هم آماده است. در این حال والدین اگر به این زمین آب ندهند خیانت و چه بسا جنایت کرده‌اند!
امام علی(ع) در این زمینه می‌فرماید: «ان بذوی العقول من الحاجه الی الادب کما یظمأ الزرع الی المطر» همانا صاحبان عقل احتیاج به ادب دارند،‌ درست مثل زمینی که احتیاج به باران دارد. (غررالحکم، 
ح ۳۴۷۵) در واقع ادب نقش باران را دارد، و وظیفه والدین هم این است که با تادیب فرزند، استعداد الهی او را به فعلیت و شکوفایی برسانند. یعنی قوه و استعداد در وجود فرزند نهادینه شده است و به فعلیت و شکوفایی رساندن آن،‌ وظیفه اصلی والدین است. نقش ادب این است که آنچه را در مکنون فرزند نهفته است، چه در بعد الهی و چه در بعد انسانی آشکار کند. به بیان دیگر این ادب است که استعدادهای الهی و انسانی نهادینه شده فرزند را آشکار کرده و آنها را به فعلیت می‌رساند. امام صادق(ع) در این رابطه می‌فرماید: «ان خیر ماورث الاباء لابنائهم الادب لاالمال، فان المال یذهب و الادب یبقی» همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث می‌گذارند ادب است نه مال. زیرا مال از بین می‌رود، اما ادب باقی می‌ماند. (الکافی، ج 8، ص 150) آری شاکله وجودی انسان را ادب او می‌سازد که در برزخ و قیامت همراه بااو است. مال از بین می‌رود اما شاکله وجودی انسان همواره با او خواهد بود.
نقش واردات سمعی و بصری در تربیت
استعدادهای نهادینه و بالقوه فرزندان نیاز به آبیاری دارد، و این آبیاری از دو طریق سمعی و بصری انجام می‌گیرد. کودک هنگامی که به دنیا می‌آید، دارای یک حافظه درونی است که ما از آن به «اتاق بایگانی» تعبیر می‌کنیم. او هر چه را که می‌شنود و یا می‌بیند،‌سریعاً به این اتاق بایگانی منتقل کرده و در آنجا نگهداری و ذخیره می‌کند. سرعت گیرندگی او بسیار بالا و عمیق است و دیده‌ها و شنیده‌هایش را به این زودی‌ها از یاد نمی‌برد و همه را ذخیره می‌کند. وقتی دیده‌ها و یا شنیده‌های او در یک زمینه و یا یک موضوع خاص تکرار شود. کم‌کم آنها به صورت ملکات نفسانی او در می‌آیند و شاکله وجودی‌اش را تشکیل می‌دهند. بنابراین می‌توان گفت: شاکله وجودی انسان، از دو راه سمعی و بصری شکل می‌یابد. در معارف اسلامی توصیه شده است که وقتی کودک به دنیا آمد، مستحب است، همان روز اول در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفته شود. یعنی باید اولین آهنگ و صوتی که از راه گوش به حافظه او منتقل می‌شود، صدای توحید و نبوت باشد. همچنین امام باقر(ع) می‌فرماید: وقتی بچه به سه سالگی رسید،‌هفت مرتبه به او ذکر لا الاه الا الله را بگویید، و سپس رهایش کنید (بحارالانوار، ج 85، ص 131) احکام اسلام تأکید دارد که در این مقطع سنی، کلمه توحید را به فرزندان خود یاد دهید،‌تا اولین سخنی را که از دهانشان خارج می‌شود، کلمه توحید باشد، هفت بار برایش تکرار کنید تا با تکرار آن، کلمه توحید در شاکله وجودی آنها ملکه شود و دیگر از یادش نرود.