ملاک قضاوت «عملکرد» افراد است نه قیافه و شناسنامه آنها! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
یکی از آقایانی که کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال بود، در مصاحبهای که قبل از انتخابات انجام داد گفت: من اگر رئیسشوم، انتخابم برای مربیگری تیم ملی، سرمربی فعلی(اسکوچیچ) است و از رسانهها میخواهم که با هرکسی بد، یا خوب هستند تا آخر جام جهانی فقط از تیم ملی حمایت کنند.
عرض میکنیم که ما به عنوان یکی از منتقدان وضع فعلی فوتبال و تیم ملی با کسی خصومت شخصی نداریم و از آن طرف هم، پیوند اخوت نبسته ایم. اگر هم داشته باشیم، آن را در مواضع و تحلیلهای خود دخالت نمیدهیم. ملاک ما برای حمایت یا عدم حمایت از مدیر و مسئول و مربی و...« عملکرد» افراد است، نه قیافه و ظاهر و شناسنامه و باند و رنگ و حزب و... آنها.
هرکسی به ورزش و جوانان این مملکت خدمت و استعدادهای کم نظیر را کشف و تربیت کند و به شکوفایی برساند، ما وظیفه خود میدانیم که از او حمایت کنیم، حالا چه از قیافه اش خوشمان بیاید، چه نیاید! بنابراین ملاک ما برای موضعگیری، « عملکرد» افراد و مسئولان و مربیان و... است و نه چیز دیگر. در این باره هم که البته کار چندان سادهای نیست، به خدا توکل کردهایم و گوشمان متوجه نظرات و پیشنهادات خوانندگان فهیم و مخاطبان صاحب تحلیل است.
خوانندگان و مخاطبان گرامی و کمی قدیمیتر حتما به یاد میآورند که زمانی که برانکو ایوانکوویچ، سرمربی تیم ملی کشورمان بود، مواضع و نظراتمان نسبت به او انتقادی وغالبا منفی بود چرا که کارشناسان و تحلیل گران ما را اعتقاد بر این بود که با اینکه عنوان رسمی برانکو، « سرمربی» است، اما عملا از اختیارات و اقتدار یک « سرمربی» بیبهره است و کسانی در فدراسیون و تیم ملی هستند که مسئولیتهای دیگری دارند، اما بخشهایی از وظایف و اختیارات وی را به خود اختصاص داده و خودشان را در امور تیم ملی، صاحب رای میدانند و مداخله میکنند.
این ایراد از آن جهت به برانکو وارد بود که در برابر این اتفاق نامبارک- که بیش از هرچیز به شخصیت او به عنوان« سرمربی» آسیب وارد میکرد- سکوت و سازش کرده بود، حقوقش را میگرفت و دم نمیزد! برای مثال در دعوت از بازیکنان و ارنج و حتی تعویضها، او که باید حرف اول و آخر را میزد و « همه کاره» میبود، فقط « یک رای» داشت! و « دیگرانی» هم بودند که در این باره صاحب رای و نظر بودند و... خلاصه کلام، او به اینکه یک مربی « بله قربان گو» باشد، تن داده بود و این موضوع که از چشم و نگاه رسانهها و کارشناسانی که در برابر هیچ اغوا و تهدید و تطمیع و... حاضر نیستند خود را به نابینایی بزنند و واقعیات روشن را کتمان کنند، پنهان نمانده بود، برای خیلی از کسانی که از نزدیک، دستی بر آتش داشتند، روشنتر و ملموستر بود.
در چنین وضعیتی، ما بدون توجه به قیافه و تیپ و شناسنامه برانکو بلکه با زیر نظر داشتن عملکرد و کاراکترش به عنوان سرمربی تیم ملی، او را به شدت نقد میکردیم و فاقد اختیارات لازم و حتی در جاهایی در حد «مترسک»! میدانستیم. و باز خوانندگان گرامی حتما به یاد دارند که همین برانکو وقتی چند سال پیش به عنوان سرمربی، تیم فوتبال پرسپولیس را در اختیار گرفت، غالبا مورد حمایت بود و دلیل اصلی آن هم قیافه و تیپ و شناسنامه و رنگ و سابقه رفاقت (که اتفاقا سابقه رفاقتی نداشتیم و قبل از آن، با شرح مختصری که بالاتر آمد اغلب درگیر بودیم و صفایی نداشتیم) و... نبود، بلکه عملکرد و کاراکتر وی بود.
برانکو در تیم باشگاهی پرطرفدار(به لطف حمایت صحیح مدیریتی) از اقتدار و صلابت یک سرمربی برخوردار بود و اختیارات قانونی و رسمی و ذاتی جایگاهش را با کسی شریک نبود و اجازه مداخله به هیچ فرد و مقامی با هر نام و جایگاهی نمیداد. او تیم پرطر فداری را که چند سالی بود دچار بحران شده و ده سال قهرمان نشده بود، به قهرمانی لیگ رساند و آن را با دست بسته و نفرات محدود تا فینال باشگاهی آسیا بالا برد و هر کسی و هر بازیکنی هم که پایش را از گلیم خود درازتر میکرد، در حساسترین شرایط و مهمترین دیدارها(حتی شهرآورد) کنار میگذاشت و بازی نمیداد و بالاخره تیمی با شخصیت و مقتدر و منضبط ساخت که در خور نام و سابقه آن باشگاه و طرفداران پرشمار آن بود و این عملکرد و کارنامه موجب شد برانکوی باشگاهی، مورد حمایت ما باشد که حق و انصاف و تحلیل درست و علمی هم همین را میگفت، برخلاف برانکوی تیم ملی که باز به حکم حق و وظیفه و تحلیل منصفانه، غالبا مورد نقد وعتاب قرار داشت.
سخن آقای کاندیدا درباره « ملاک حمایت » (بد بودن یا خوب بودن با فرد)، ما را برآن داشت که بار دیگر موضع و ملاک اصلی نقد و تحلیل خود را با خوانندگان و مخاطبان عزیز در میان بگذاریم و آن را مرور کنیم تا اطمینان دهیم تمام سعی و جهد و تلاشمان این است که در ارزیابی مسائل و تحلیل اتفاقات و داوری درباره مقامات و عناصر مختلف ورزش، به رفتارها و عملکردها و کارنامهها نظر داشته باشیم و مبنای تحلیل و قضاوت آن، باندبازی و سهمخواهی و منفعت شخصی نباشد. البته نیت و جهت تلاش ما این است و امیدواریم در عمل هم درست رفتار کرده باشیم.
ان شاءالله در شمارههای بعدی همین موضوع را ادامه خواهیم داد تا به شرایط این روزهای فوتبال و تیم ملی برسیم.