kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۲۸۳
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۲

عوامل تحریک‌کننده شهوت و غضب (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
چه عواملی موجبات تحریک شهوت و غضب انسان می‌شود و او را در نهایت در مسیر زیاده‌خواهی و افسارگسیختگی و غیرقابل کنترل بودن قرار می‌دهد؟
پاسخ:
در پاسخ به این سوال به اهم مواردی که شهوت و غضب انسان‌ها به وسیله آن  تحریک شده و در پی انجام آن به سوی افسارگسختگی و زیاده‌‌خواهی نامحدود و غیرقابل کنترل می‌رود را به نحو اجمال بیان می‌کنیم.
1- مال و ثروت
مال و ثروت یکی از آن مواردی است که انسان‌ها را تحریک می‌کند و انسان هم به مقتضای شهوت خویش دنبال آن می‌رود و به مرور دلبستگی به آن در دل انسان تقویت شده و در نتیجه دچار زیاده‌خواهی بی‌ حد و حصر و افسارگسیختگی می‌شود. سخن انبیای الهی خطاب به انسان‌ها در این زمینه چنین است:
انسان نباید برای تحصیل مال دست به هر کاری زده و به هر روشی متوسل بشود. اگرچه شیطان درونی انسان و چه بسا برخی از شیاطین بیرونی، او را به سوی کسب مال از هر طریقی دعوت می‌کنند، اما انسان نباید از حدود الهی تجاوز نماید. بنابراین یکی از نقاط ضعف و تحریک‌پذیر انسان همین مسئله مال و ثروت است که حب به آن سرمنشأ تمامی خطاهای انسان به حساب می‌آید «حب‌الدنیا راس کل خطیئه» که در اینجا منظور تمامی جلوه‌های دنیا اعم از مال و ثروت می‌باشد. 
در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: «ان الشیطان یدیر ابن ادم فی کل شئ» شیطان این گونه است که قوه واهمه انسان را احاطه کرده و نسبت به هر چیزی دور او می‌چرخد، یعنی مترصد موقعیتی است تا انسان را به زمین بزند. حضرت در ادامه می‌فرماید: «فاذا اعیاه» وقتی انسان را خسته کرد «جثم له عندالمال فاخذ برقبته» در یک مسئله مالی روی او می‌جهد و گردنش را می‌گیرد و دیگر رهایش نمی‌کند (الکافی، ج 2، ص 315) بنابراین یکی از کمینگاه‌های شیطان هنگام روبه‌رو شدن انسان با مسائل مالی است. مورد دیگری که در ارتباط با تحریک‌پذیری شهوت و بعد نفسانی انسان مطرح می‌شود، مربوط به شهوت جنسی است. شهوت جنسی نیز به لحاظ غریزی و لذیذ بودن آن، طرفداران بسیاری در دنیا دارد و شیطان از این راه به راحتی می‌تواند اغواگری خود را نسبت به انسان عملی کرده و او را از مسیر حق گمراه سازد. تمام تلاش انبیای الهی در این زمینه آن بوده است که شهوت جنسی انسان‌ها را در مسیر صحیح خود کنترل کرده و مانع از بی‌بندوباری و افسارگسیختگی آن بشوند. بنابراین روح کلی همه دستورات و احکام مربوط به قوای جنسی در قرآن، تحدید، مرزبندی و جلوگیری از فسق و فجور و بی‌بندوباری جنسی است. روایتی از امام علی(ع) در این زمینه نقل شده که می‌فرماید: «النفوس طلقه» مراد از نفوس مجموعه سه نیروی درونی انسان یعنی شهوت و غضب و وهم است و طلقه هم به معنای بی‌بندوباری است. بنابراین حضرت در فراز اول کلام خود می‌فرماید: نفس انسان می‌خواهد در هر سه بعد شهوت، غضب و هم به طور مطلق آزاد بوده و هرطور که دلش می‌خواهد عمل کند، و هیچ‌گونه مرزبندی و محدودیتی هم نداشته باشد. سپس حضرت در ادامه می‌فرماید:‌«لکن ایدی العقول تمسک اعنتها عن‌النحوس» اما دستان عقل، افسار نفس را می‌کشد و او را از انجام اعمال قبیح بازمی‌دارد(غررالحکم، ص 115) البته شرع نیز در این زمینه با عقل همسو است و نفس انسان را از بی‌بندوباری‌ها و ازهم‌گسیختگی‌ها بازمی‌دارند.
2- جاه و مقام
نقطه ضعف و تحریک‌پذیر دیگر انسان مربوط به مسئله حب جاه و مقام و ریاست است. این نقطه ضعف در ارتباط با نیروی غضب مطرح می‌شود. علما در مباحث اخلاقی می‌گویند: لذت جاه و مقام برای انسان بسیار لذیذتر از مال و ثروت است. یعنی ریاست بر دیگران خیلی بیشتر به انسان می‌چسبد. بنابر این کسانی که مبتلا به حب جاه و مقام هستند، مال خود را نیز در این زمینه فدا می‌کنند. حتی در روایات نیز بر این رذیله حب جاه تاکید شده که به راحتی از دل‌های انسان‌ها بیرون نمی‌رود، و در روایتی آمده: آخرین چیز که از دل‌های صدیقین بیرون می‌رود حب جاه و مقام است و در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج 2، ص 181 آمده است: که در  کلام بعضی از صلحا آمده است آخرین چیزی که از سرهای صدیقین خارج می‌شود حب ریاست است.
3- شهوت جنسی
مورد دیگری که در ارتباط با تحریک‌پذیری شهوت و بعد نفسانی انسان مطرح می‌شود، مربوط به شهوت جنسی است. شهوت جنسی نیز به لحاظ غریزی و لذیذ بودن آن، طرفداران بسیاری در دنیا دارد و شیطان از این راه به راحتی می‌تواند اغواگری خود را نسبت به انسان عملی کرده و او را از مسیر حق گمراه سازد. تمام تلاش انبیای الهی در این زمینه آن بوده است که شهوت جنسی انسان‌ها را در مسیر صحیح خود کنترل کرده و مانع از بی‌بندوباری و افسارگسیختگی آن بشوند. بنابراین روح کلی همه دستورات و احکام مربوط به قوای جنسی در قرآن، تحدید، مرزبندی و جلوگیری از فسق و فجور و بی‌بندوباری جنسی است. روایتی از امام علی(ع) در این زمینه نقل شده که می‌فرماید: «النفوس طلقه» مراد از نفوس مجموعه سه نیروی درونی انسان یعنی شهوت و غضب و وهم است و طلقه هم به معنای بی‌بندوباری است.
بنابراین حضرت در فراز اول کلام خود می‌فرماید: نفس انسان می‌خواهد در هر سه بعد شهوت، غضب و هم به طور مطلق آزاد بوده و هرطور که دلش می‌خواهد عمل کند، و هیچ‌گونه مرزبندی و محدودیتی هم نداشته باشد سپس حضرت در ادامه می‌فرماید:‌«لکن ایدی العقول تمسک اعنتها عن‌النحوس» اما دستان عقل، افسار نفس را می‌کشد و او را از انجام اعمال قبیح بازمی‌دارد(غررالحکم، ص 115) البته شرع نیز در این زمینه با عقل همسو است و نفس انسان را از بی‌بندوباری‌ها و ازهم‌گسیختگی‌ها بازمی‌دارند.