kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۷۸۷۵
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۵
گفت‌وگو با دکتر علیرضا داودی، سردبیر و کارشناس برنامه رادیویی «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه»

جنگ شناختی نفوذ در جمهوریت، مخمصه برای انقلاب

 
 
 
آرش فهیم
جنگ شناختی، کلیدواژه‌ای است که این روزها در ادبیات سیاسی و رسانه‌ای جهان، زیاد شنیده می‌شود. جمهوری اسلامی ایران، یکی از کانون‌های اصلی هدف جنگ شناختی در دنیاست. اما این جنگ، نسبت به نبردهای دیگر دارای پیچیدگی و ظرافت بیشتری است. مدتی است که برنامه‌ای تحت عنوان «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» به واکاوی این جنگ و به طور کلی علوم شناختی متمرکز است. دکتر علیرضا داودی، کارشناس رسانه و علوم شناختی به عنوان سردبیر و کارشناس ثابت این برنامه، مباحث تازه و متفاوتی را مطرح کرده است. به همین بهانه به گفت وگو 
با وی پرداختیم.
 علوم شناختی، یک موضوع جدید در فضای فرهنگی و رسانه‌ای کشورمان است و تا به حال کمتر مورد مداقه و واکاوی قرار گرفته است. اهمیت این موضوع چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بحث علوم شناختی توسط مجموعه‌های مختلف از زوایای گوناگون عمدتا در حوزه روان شناسی، اعصاب و روان، هوش مصنوعی و این قبیل موضوعات پرداخته شده است. اما حوزه علوم انسانی و به ویژه ارتباطات و به طور خاص‌تر مسئله رسانه در قالب تأثیرگذاری بر مخاطب و تأثیرپذیری 
از محیط و تبدیل آن به یک مدل نوین اداره اجتماعی، فرمول‌هایش خیلی تغییر کرده و با بسیاری از مفاهیم که حتی یک دهه قبل هم بر مبنای آنها این ساحات را بررسی می‌کردند قابل جمع‌بندی و توضیح دادن نیست. بر اساس همین شاخصه‌هایی که عرض کردم، همه رسانه‌های معتبر دنیا وارد مقوله‌ای تحت عنوان رسانه، افکار عمومی و علوم شناختی شدند. در حوزه شناختی ما سه مفهوم را داریم؛ صلح شناختی، نبردهای شناختی و جنگ‌های شناختی. که نهایتا این‌ها به حوزه جنگ‌های ترکیبی ختم می‌شوند.
چه شد و چگونه به تولید برنامه‌های رادیویی در این حوزه پرداختید؟
ما یک تیم پژوهشی بسیار قوی و صاحب تجربه را پایش کردیم که راجع به قواعد و مفاهیمی که عرض کردم مطالعه کنند که وضعیت فعلی رسانه‌های ما پاسخگوی نیازهای نگاه مطبوع مخاطب در آینده یا تشریح و تغییر گزاره‌ها برای وضع موجود را دارند یا خیر؟ این بررسی‌ها صورت گرفت و به این جمع‌بندی رسیدیم که رسانه‌های ما در داخل، در حوزه آفندی کاملا منفعل و در حوزه پدافندی کاملا سنتی به مصرف مدل‌های قدیمی مشغول هستند و ناکارآمد عمل می‌کنند. این بررسی‌ها دو مسئله را برای ما باز می‌کند؛ اول اینکه رسانه‌ها و رسانه‌ای‌های ما در داخل اعم از سیاستگذاران و عوامل رسانه‌ای در به روز کردن دانش آفندی و تشکیک پدافندی کاملا دچار مشکل هستند. بنابراین به سه نتیجه رسیدیم؛ اول اینکه حوزه دانش شناختی و به خدمت گیری اش در داخل رسانه به مثابه علوم نوین توزیع و مهندسی پیام در همه سطوح رسانه‌ای ما مغفول است، از رسانه ملی گرفته تا سایر رسانه‌ها. دوم؛ آنجایی هم که از حوزه شناختی استفاده می‌کنند عمدتا از ترجمه متون اسناد شناختی استفاده می‌کنند. عده‌ای خارج از ایران این دانش را براساس ذات بومی خودشان تولید کرده‌اند که قاعدتا با ذات و زیست بوم ما متفاوت است. هر چند که باید این دانش‌ها را داشت اما سیاستگذاری براساس دانش تولید شده توسط دیگران که نمی‌تواند به ما اسلوب آفندی و قواعد پدافندی در حوزه رسانه نسبت به حراست و صیانت از جامعه و ساحت‌های مختلف آن بدهد. پس بنابراین تولید دانش هم در این حوزه صورت نگرفته است و آنچه هم استفاده می‌شود برگردان و ترجمه تولیدات خارجی است. نکته‌ای که مهم است خلط مباحث است. حوزه علوم شناختی در قالب تکنیک‌ها با حوزه عملیات روانی متفاوت است. عملیات روانی یکی از ایستگاه‌ها و فراورده‌های در مسیر تکامل در حوزه شناختی است. به همین دلیل معتقدیم که حوزه شناختی، حوزه فرآیندی و طراحی مسیر است. ما این‌جا در مواجهه با این فضایی که رصد و تحلیل کردیم به سه اقدام رسیدیم؛ اول اینکه باید شروع به تولید دانش بومی برای رسیدن به بینش، روش و منش منبعث از این علوم برای طراحی‌های رسانه‌ای، هم در حوزه آفندی و هم پدافندی کنیم که این تولید دانش منبعث از منابع غنی و قوی است که در اختیار داریم، این منابع را قطعا دنیا ندارد، درحالی که منابعی که آنها دارند را ما در اختیار داریم. منابعی که عمدتا به حوزه اسلامی/انقلابی ما برمی‌گردد که توأمان با تجربه تاریخی ملی‌مان، ما را به یک دانش بی‌نظیر در حوزه شناختی نسبت به این ساحات می‌رساند. بنابراین با توکل، جسارت و محاسبه‌ای شروع به تولید این دانش کردیم. ماحصل این تولید، 270 تکنیک در حوزه علوم شناختی شاخه علوم انسانی و زیرمجموعه رسانه رساند. این مباحث ابتدا در قالب برنامه «روایت رنگ‌ها» عرضه شد که تا به امروز 90 تکنیک پایه‌ای را به طور مستند و مستدل ارائه کرد که نظیرش وجود نداشته است. با توجه به اینکه خواستیم اثبات کنیم که دانش تولید شده در ساحات مختلف کاربردی، آیا کارایی دارد و قابلیت تبدیل به الگو و روش برای طراحی‌های مختلف را دارد یا نه باید در موضوعات مختلف، ساحات متفاوت، ساعات متنوع و با فرآیندهای متکثر آزمایش می‌کردیم. این بود که برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با این هدف طراحی شد و روی آنتن رفت. 
چرا نام «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» را روی این برنامه گذاشتید؟ 
ساعت 24 و یک دقیقه یک ساعت نامتعارف اما آوانگارد است، در عین اینکه دارای یک فلسفه قوی برای اتصال گذشته به آینده با درنظر گرفتن معدل حال است. ساعت 24 و یک دقیقه، عملا همان یک دقیقه بامداد است؛ یعنی 24 ساعت قبل از خودش را تجربه کرده است. پس زمان به لحاظ یک روز از نظر شناختی، بیست و چهار ساعت نیست بلکه 24 ساعت و یک دقیقه است. ما معتقدیم که در حوزه شناختی عمده اتفاقاتی که می‌افتد، در همین یک دقیقه است. به طور مثال، فردی یک پرتره را می‌کشد که شاید 20 دقیقه طول بکشد و جهت فروش، قیمت بالایی را برای آن تعیین کند. وقتی از او می‌پرسند که چرا برای تابلویی که تنها 20 دقیقه وقت گذاشته‌ای چنین قیمتی تعیین کرده ای، پاسخ می‌دهد من 
20 سال و 20 دقیقه وقت گذاشته ام؛ 20 سال تجربه و 20 دقیقه اتفاقی که حاصل آن تجربه است. ما نیز در حوزه علوم شناختی و رسانه، این‌گونه محاسبه می‌کنیم که 24 ساعت و یک دقیقه هست که آن یک دقیقه همان زمان نامتعارفی است که به لحاظ فلسفی و کارکردی هم در بازه زمان و هم بازه موضوع و هم در بازه دانش حرکت می‌کند. پس ساعت بیست و چهار و یک دقیقه می‌شود محل حفظ آن تکنیک‌ها و نظریه در حوزه شناختی در قالب رسانه در ساحت علوم انسانی. 
طی سه دهه گذشته، اصطلاحات متعددی چون تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، جنگ رسانه‌ای، نفوذ فرهنگی و... از سوی رهبری انقلاب مطرح و در ادبیات فرهنگی و رسانه‌ای ما برجسته شده است. جنگ شناختی چه نسبتی با این مفاهیم دارد؟
آنچه مقام معظم رهبری از ابتدا تحت عناوینی چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم و... 
فرمودند، مفاهیمی هستند که انقلاب و جمهوریت ما با آنها درگیر هستند و ساحت محسوب می‌شوند. اما جنگ شناختی درواقع، مدل تحت‌الشعاع قرار دادن یا عملیاتی کردن در این ساحات است. یعنی جنگ شناختی مدل تکنیک‌های جنگ ترکیبی در ساحت جنگ فرهنگی و جنگ اجتماعی است. این مدل‌ها بسته به میزان آرایش دشمن، غفلت داخل، تسلط داخل، کاهش اقدامات دشمن در ساحتی قرار می‌گیرد. برای همین است که در حوزه فرهنگی با مدل جنگ شناختی ما به چهار مفهوم «صلح»، «جنگ»، «هم جنگ هم صلح» و «نه جنگ نه صلح» می‌رسیم که هر کدام ازاین‌ها دارای کارآمدی‌های خاصی هستند، مدل‌های متفاوتی را عرضه می‌کنند و نهایتا ما را به این می‌رسانند که مثلا به واسطه مدل شناختی در ساحت اجتماعی- سیاسی نسبت به گزاره مردم یا مخاطب در قالب رسانه، احساس بی‌پناهی کنند. همین عبارت احساس بی‌پناهی یک پارادایم در جنگ‌های ترکیبی و شناختی در ساحت فرهنگی و سیاسی است. 
محور اصلی برنامه‌هایی چون «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه»، «روایت رنگ‌ها» و... رسانه‌های بیگانه است. درحال حاضر اصلی‌ترین اولویت این رسانه‌ها در مواجهه با ایران چیست؟
آنچه رسانه‌های بیگانه و رسانه‌های داخلی خویش بیگانه پندار (رسانه‌هایی با این ماموریت که خودشان را دنباله رسانه‌های بیگانه تلقی می‌دانند) الان در چهارمین دگردیسی خود به سر می‌برند. دگردیسی اول نگاه‌شان سنتی بود، در دگردیسی دوم نیمه مدرن، دگردیسی سوم نگاه مدرن و در دگردیسی چهارم شاهد برنامه‌های هوشمند ترکیبی آنها هستیم. برای همین است که در حد فاصل رادیو فردا تا خبرنگار بی‌بی سی فارسی راجع به موضوعی چون حجاب به گونه‌ای طراحی می‌کنند که مخاطب به حس بی‌پناهی اقدام خویش به صورت لاجرم برسد. این خیلی متفاوت از پیام‌هایی است که در دهه‌های قبل تولید می‌کردند. این قواعد به ما کمک می‌کند که بفهمیم آنها چه چیزهایی را می‌خواهند به صورت قطره‌ای وارد جمهوریتی کنند که نهایتا انقلاب را در مخمصه قرار دهند. ما در برنامه «امواج شبهه» سیاست‌های آنها علیه‌مان و «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» راهکار‌مان در مواجهه با آنها را بررسی و واکاوی می‌کنیم. سعی می‌کنیم مانند نورافکنی عمل کنیم تا این فعالیت‌ها و طرح‌ها را رصد کنیم تا عقلانی و هوشمندانه تبیین بشوند و به یک راهکار منتج شود. بر این نکته هم باید تأکید کنیم که درست است رسانه‌های بیگانه امروز به شدت به علوم نوین مسلط شده‌اند اما آنچه ما در اختیار داریم فرا نوین است. چون دارای منابع قطعی و کاملا کارآمد هستیم. پس اگر بتوانیم نحوه و الگوی به کار گیری و استفاده هوشمندانه از این منابع را داشته باشیم،یعنی نه به صورت کودکانه و ترجمه‌ای و سلیقه‌ای بلکه براساس علم و تجربه و از همه مهم‌تر براساس توسل و توکل هوشمندانه و آگاهی نسبت به توانمندی‌های داخلی، شک نکنید أثرگذاری آنها در جمهوریت نظام و بر این انقلاب در نظام خیلی عقب‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم.
چرا در حالی که در جریان تهدید نظامی و سیاسی علیه ایران معمولا آمریکا و رژیم صهیونیستی پیشگام هستند، در فعالیت رسانه‌ای و جنگ شناختی عموما انگلیس فعال و موثر است؟
دشمن مسلم ما آمریکاست، دشمن حتمی و قطعی ما رژیم صهیونیستی است، اما قبل از این دو تا انگلستان است. انگلستان یعنی فرقه ‌سازی، انگلستان یعنی ایجاد گسل، انگلستان یعنی افول، انگلستان یعنی خودِ جنگ‌های ترکیبی. البته آمریکا و رژیم صهیونیستی جایگاه خودشان را دارند اما در حوزه رسانه، انگلستان با بیشترین فراوانی رسانه علیه ما و بیشترین تجربه نسبت به ما و مهم‌ترین بخش‌های دانش در حوزه جنگ‌های ترکیبی در مواجهه با ما جزء پیشقراولان ضدانقلاب، ضد نظام و حتی ضد دین و ضدانسانیت در دنیای امروز است. به همین دلیل هم جنس رفتار رسانه‌ای انگلیس با ما متفاوت است از آنچه آمریکا و دیگران با ما دارند. انگلیسی‌ها استاد ناکارآمد ‌سازی قابلیت‌های آفندی در انقلاب‌ها هستند. آمریکایی‌ها بهره بردارهای خوبی هستند و اسرائیلی‌ها هم بیشتر در حوزه نظامی و امنیتی کار می‌کنند. اما وقتی صحبت از انگلستان می‌کنیم، از عمق خط نفوذ در ناکارآمد‌سازی صحبت می‌کنیم. دقت داشته باشید که انگلستان بیش از 80 سال سابقه جامعه شناختی و مردم‌شناسی در ایران دارد، خیلی جلوتر از آمریکایی‌ها. چون حضور انگلیس در لایه‌های اجتماعی در ایران شرایط خاص خودش را داشته.
آیا فعالیت‌های شما و این گروه پژوهشی فقط به پخش این برنامه‌های رادیویی محدود می‌شود؟
خیر، ما به این نتیجه رسیدیم که این بررسی‌ها و نظریه پردازی‌ها باید تبدیل به مکتوبات شود. برای همین، اولین دایرهًْ المعارف علوم شناختی با تجمیعی از متن برنامه‌های «روایت رنگ‌ها» و «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» در حال شکل گیری است. ادعا می‌کنیم که این دایرهًْ المعارف در حوزه رسانه و علوم شناختی نه تنها در ایران بلکه در دنیا بی‌نظیر است. این دایرهًْ المعارف حوزه تکنیک‌های رسانه‌ای را در بر می‌گیرد. هر چند که بنا بر حساسیت‌های موجود از نظر محتوایی به طور محدود عرضه خواهد شد. ما در زمینه‌های آفندی و پدافندی در حوزه علوم شناختی در ساحت رسانه دارای قواعد جدید و نوینی است که این قواعد حتما در بستر تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها راهبری می‌شود که باید دارای توضیحات کامل به مثابه یک چراغ قدرتمند جهت اقدامات رسانه‌ای برای طراحی‌های پیام برای آفند (صیانت، حفاظت و حراست از داشته‌های بومی و ملی) و پدافندی (حمله به مواضعی که می‌دانیم اگر به صورت پیش‌دستانه پیشگیری نکنیم ما را در مخمصه قرار می‌دهند) طراحی می‌کنیم. این 
دایرهًْ المعارف مثل یک حل المسائل در حوزه رسانه خواهد بود برای ورود هوشمندانه به جنگ‌های ترکیبی و شناختی در این حوزه است. ان شاءالله فکر می‌کنم این دایرهًْ المعارف تا آخر شهریور منتشر شود.
 این را هم باید عرض کنم، ساعت بیست و چهار و یک دقیقه، از نیمه اول مرداد وارد فصل پنجم شده است. چهار فصل گذشته با عناوین مقاومت، انقلاب اسلامی، گفتمان ‌سازی و رفتار‌سازی پخش شد که هر کدام از این موضوعات در قالب 25 قسمت یک ساعته پخش شده است. طی این مدت اغلب کارشناسان حوزه‌های رسانه و علوم شناختی به این برنامه آمده‌اند و دیدگاه‌ها و نظرهای خود را مطرح کرده‌اند. در فصل پنجم، بحث زنان در قالب قدرت شناختی و با محتوای رفتار‌سازی در حال پرداخت است.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
خواهش می‌کنم. من هم تشکر می‌کنم.