سِحر سَحَراز نظر قرآن
منصور حسینی
وقتی از «سِحر سَحر» سخن به میان میآید، به معنای واقعی کلمه میبایست از جادوی شگفتانگیزی سخن گفت که در این زمان رخ میدهد؛ چنانکه براساس آموزههای اسلامی، در هنگام بینالطلوعین خواه به معنای بین طلوع فجر کاذب و صادق باشد، و خواه به معنای طلوع فجر صادق تا طلوع خورشید، بیشترین سطح انرژی نوری الهی در جریان است؛ زیرا فرشتگان در این ساعت بخصوص در میانه شب و روز، در حال تردد هستند؛ چرا که فرشتگان شب بالا میروند و فرشتگان روز پایین میآیند که این ساعت را بسیار پر انرژی از نورانیت الهی میکند.
بیشتر مردم با سحرهای ماه رمضان آشنایی دارند و از برکات و آثار آن میگویند؛ اما تنها گروهی از اهل تهجد و نمازهای شب هستند که با «سِحر سَحر» و جادوی شگفت آن آشنایی دارند و حاضر نیستند هیچ زمان دیگری را با آن جایگزین کنند.
سحر که همان زمان میان فجر کاذب و فجر صادق است، زمانی بس شگفتانگیز است؛ زیرا در این زمان به معنای حقیقی کلمه «سِحر» اتفاق میافتد که انسان را مسحور خویش میکند؛ این سحر که انسان را شگفتانگیز میکند میتواند شامل دو جهت متضاد باشد؛ چرا که شخص ممکن است در سِحر الهی قرار گرفته و به معراج برود، یا گرفتار سِحر شیطانی شده و به جای عروج هبوط و سقوط کند و جزو غافلان شود.
نویسنده در این مطلب برآن است تا چرایی و چگونگی «سِحر سَحر» را براساس آموزههای قرآن و اسلام تبیین کند.
***
سحرگاهان، جادوی شگفتانگیز
واژه سَحَر با فتح سین و حا، آخر شب، زمان قبل فجر از صبح را گویند و جمعِ آن اسحار است.(المصباح، ج 1- 2، ص 267) واژه «السَّحَرَيْن» به معنای زمان فجر کاذب و فجر صادق است. بنابراین، به زمانی که پس از فجر صادق اتفاق میافتد، سحر گفته نمیشود و جزو غافلان شود.
بر اساس آموزههای قرآن، سحر همان زمانی است که خدا در قرآن آن را اینگونه تعریف کرده است: تا رشته سپيد بامداد از رشته سياه شب بر شما نمودار شود.(بقره، آیه 187) بنابراین، بهترین زمان از سحر همان زمان میان فجر کاذب و فجر صادق است.
فجر کاذب یا صبح کاذب آن لحظهای است که شب به پایان رسیده و برای اولین بار بعد از پایان شب، نور سفیدی در افق در سمت مشرق پیدا میشود و این سفیدی به شکل گوش گرگ است. در این لحظه، اگرچه شب به پایان رسیده، ولی هنوز وقت نماز صبح نرسیده است؛ چرا که هنوز صبح نشده است. به همین جهت به آن صبح کاذب یا فجر کاذب گفته میشود؛ اما در ادامه مقدار سفیدی کم کم گسترش پیدا کرده و در ناحیه مشرق پراکنده میشود. صبح صادق یا فجر صادق تحقق مییابد و در این موقع میتوان نماز صبح را به جا آورد ودست از خوردن و نوشیدن در ماه رمضان کشید؛ زیرا در این هنگام صبح فرا رسیده است. باید توجه داشت که فجر کاذب از افق جداست، اما فجر صادق به افق متصل است؛ همچنین فجر کاذب عمودی است، در حالی که فجر صادق افقی است؛ و نیز فجر کاذب در اولین لحظات بسیار درخشان است، ولی به مرور آن درخشش عمودی از بین میرود، در حالی که فجر صادق با نور کم طلوع میکند و با گذشت زمان پر نور شده و در همه افق پراکنده میشود.(یزدی،سید کاظم، عروهالوثقی، ج ۲، ص ۲۵۳؛ خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۱۳۸؛ بروجردی، حسین، نهایةالتقریر فی مباحث الصلاة، ج ۱، ص ۱۵۲) پس از آنکه همه افق از نور خورشید پر میشود، کم کم خورشید از افق شرق طلوع میکند. در زمان طلوع خورشید، زمان نماز صبح به پایان میرسد و شخص میبایست قضای نماز صبح را به جا آورد نه ادای آن را.
پس بر اساس تعالیم قرآن و اسلام، سَحر زمانی پیش از طلوع فجر صادق خورشید است که در بیشتر موارد حدود دو ساعتی از طلوع خورشید فاصله دارد. بیشترین تاثیر سحر را میتوان بینالطلوعین از طلوع فجر کاذب تا طلوع خورشید دید؛ اما برای بسیاری از اهل سیر و سلوک دقایق بینالطلوعین میان فجر کاذب تا فجر صادق بسیار قویتر و شگفتانگیزتر است. شگفتتر آنکه بسیاری از عروجها در این زمان اتفاق میافتد، خواه این عروج با مرگ اختیاری و عبور از ملک دنیا به ملکوت اعلی با سجده بر خاک باشد و خواه با عروج نفس با مرگ غیر ارادی و اختیاری؛ زیرا همان طوری که نفس سالکان با سجده بر خاک به ملکوت اعلی میرود، نفس مردمان عادی در این زمان با بیشترین سکتهها و مرگها مواجه شده و به ملکوت اعلی میرود و وفات در این ساعات رخ میدهد.
بنابراین، وقتی از «سِحر سَحر» سخن به میان میآید، به معنای واقعی کلمه میبایست از جادوی شگفتانگیزی سخن گفت که در این زمان رخ میدهد؛ چنانکه براساس آموزههای اسلامی، در هنگام بینالطلوعین خواه به معنای بین طلوع فجر کاذب و صادق باشد، و خواه به معنای طلوع فجر صادق تا طلوع خورشید، بیشترین سطح انرژی نوری الهی در جریان است؛ زیرا فرشتگان در این ساعت بخصوص در میانه شب و روز، در حال تردد هستند؛ چرا که فرشتگان شب بالا میروند و فرشتگان روز پایین میآیند که این ساعت را بسیار پر انرژی از نورانیت الهی میکند.
از نظر علم فیزیک نوین نیز ثابت است که بیشترین سطح انرژی در مدار زمین از شمال به جنوب در بینالطلوعین است؛ زیرا در این زمان حجم عظیمی از انرژی و مغناطیس روانه زمین میشود. البته این خط عمودی با حرکت زمین به دور خود همواره جابهجا میشود؛ به این معنا که در مدت چهار و پنج دقیقه این خط عمودی انرژی از شمال به جنوب که همانند کمربندی آن را احاطه کرده است، در حال گردش است؛ زیرا گردش خورشید همان طوری که موجب میشود تا در منطقهای صبح تحقق یابد، در منطقه دیگر، شب فرا رسد. اینگونه است که این خط عمودی در دو جهت متضاد دیده میشود. البته باید توجه داشت که خط عمودی که زمان طلوع خورشید یعنی در همان اوقات بینالطلوعین است، دارای انرژی و مغناطیس قویتر از هنگامه غروب آن است. بنابراین، تاکید بر زمان بینالطلوعین به عنوان «سِحر سَحَر» از آن روست که این زمان در طلوع شبانهروز قویترین تاثیر را بر زمین و جانداران آن دارد.
اصولا در زمان طلوع و غروب خورشید، انرژی و قدرتی بس مضاعف وجود دارد که باید آن را درک کرد و از آن بهرهمند شد ،قرآن میفرماید: پس بر آنچه مىگويند شكيبا باش و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از غروب آن، با ستايش پروردگارت او را تسبيح گوى، و برخى از ساعات شب و اواخر روز را به نيايش پرداز، باشد كه خشنود گردى.(طه، آیه 130)
همچنین میفرماید: و بر آنچه مىگويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب، به ستايش پروردگارت تسبيح گوى.(ق، آیه 39)
و در جایی دیگر میفرماید: وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّح بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالعَشیّ وَ الإِبکار؛ پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است و براى گناهت آمرزش بخواه و ستایشگر پروردگارت در شامگاهان و بامدادان باش.(غافر، آیه 55) در تفسیر آمده که مقصود از «الإبکار» بینالطلوعین است.
زمان بینالطلوعین بهویژه برای نماز و خواندن قرآن سفارش الهی است؛ زیرا زمانی است که همه چیز در آن لحظات مشهود است. خداوند میفرماید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و نيز نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره مقرون با حضور فرشتگان است. (اسراء، آیات 78)
علامه طباطبایی در این باره میفرماید:
«دلوک الشمس» به معنای زوال آفتاب و ظهر است، «غسق اللیل» به معنای نیمه شب است و «قرآن الفجر» اشاره به نماز صبح است. لذا، این آیه شریفه از اول ظهر تا نصف شب را شامل مىشود، و نمازهاى واجب یومیه که در این قسمت از شبانهروز باید خوانده شود چهار نماز است، ظهر و عصر و مغرب و عشاء؛ و با انضمام نماز صبح که جمله: «و قُرْآنَ الْفَجْرِ» دلالت بر آن دارد نمازهاى پنجگانه یومیه کامل مىشود.(ترجمه المیزان،
ج 13، ص 241)
بنابراین، بهرهمندی از سِحر سَحر به شکل مثبت میتواند با بیداری همراه شود. در این زمان است که میتوان به عروج نفس توجه داشت و به ملکوت اعلی راه یافت؛ زیرا سیر و اسراء شبانه با وحدت وجودی در شب رخ میدهد که در هیچ زمان دیگری امکانپذیر نیست. از همین رو معراج و اسراء پیامبر(ص) در این زمانه است.(اسراء، آیه 1) هنگامه شب بهویژه سحرگاهان، انسان به مقام «تسبیح» میرسد و از هرگونه آلودگی و عیب و نقص پالایش میشود و نفس انسانی میتواند به عروج و معراج برود و ملکوت اعلی را دریابد و با مقام قدس الهی در عرش الهی پیوند بخورد.(همان)
مسحوران الهی سحرگاهان
از نظر آموزههای قرآن، مسحوران سحرگاهان را میتوان به دو دسته اصلی متهجدین و غافلین تقسیم کرد. متهجدین کسانی هستند که با حضور در پیشگاه خدای سبحان، از وحدت وجودی برخوردار میشوند که آنان را با ملکوت اعلی پیوند میدهد و از هرگونه باطلی پاک میگرداند چنانکه میفرماید: و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزله نافلهاى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود و ستوده برساند.(اسراء، آیه 79)
از نظر قرآن، هر چند که شب و روز همه آیات الهی است و مشرق ومغرب همه برای خدا است(مزمل، آیه 9)، ولی زمان شب بهویژه هنگام سَحر زمانی سِحرانگیز است که مسحوران را به شگفتیها میکشاند؛ از همین رو به پیامبرش میفرماید: اى جامه به خويشتن فرو پيچيده، به پا خيز شب را مگر اندكى، نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه يا بر آن نصف بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان. در حقيقت ما بهزودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىكنيم. قطعا برخاستن شب رنجش بيشتر و گفتار در آن هنگام راستينتر است.(مزمل، آیات 1 تا 6)
از این آیات به دست میآید که کسب علوم و معارفی بلند در گرو شبزندهداری و تهجد شبانه است که «قول ثقیل» و دریافت معارف بلند را به همراه دارد.
از همین رو امام حسن عسکری(ع) در توصیف اسب رهوار شب میفرماید: اِنَّ الوُصُولَ اِلَي اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا يُدرَكُ اِلّا بِامتطاءِ اللَّيلِ؛ وصال به خداوند عزوجل سفری است که جز با مرکب راهوار شب زنده داری به دست نمیآید.(بحارالانوار، ج 78، ص379)
حافظ میگوید:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیمه شب و درس صحبگاه رسید
از نظر قرآن، مسحوران به سحر الهی سحرگاهان، با نماز شب و استغفار، خود را به مقام احسان میرسانند.(ذاریات، آیات 16 تا 18)
امام باقر(ع) این ساعات را ساعتی از ساعات بهشت دانسته و در بخشی از مناظره خود با اسقف اعظم مسیحی درخصوص زمان بینالطلوعین اینگونه فرمود: آن ساعت از ساعات بهشت است، لذا در آن ساعت بیماران به هوش میآیند و دردها ساکن میشوند و کسی که شب را نخوابیده در این ساعت به خواب میرود و خداوند این ساعت را در دنیا موجب علاقه کسانی که به آخرت رغبت دارند گردانیده و از برای عملکنندگان آخرت دلیلی واضح ساخته و برای منکرین آخرت حجتی گردانیده است.
اسقف گفت: سؤالی دیگر میپرسم. به من خبر بده از ساعتی که نه از شب است نه از روز؟! امام باقر(ع) فرمود: آن همان ساعت بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است که در این ساعت گرفتاران آرامش مییابند.
اسقف نصرانى گفت: اگر نه از ساعتهاى شب است و نه از ساعتهاى روز، پس از چه ساعتى است؟ امام فرمود: از ساعتهاى بهشت است و در آن ساعت است که بیماران ما بهبودى یابند؛ مِنْ سَاعَاتِ الْجَنَّهًِْ وَ فِیهَا تُفِیقُ مَرْضَانَا.(الکافى، ج8، ص123)
مسحوران شیطانی سحرگاهان
همانطوری که سِحر سحرگاهان مومنان را به معراج و اسراء و ملکوت اعلی میبرد و آنان از ساعتی از ساعات بهشت بهرهمند میشوند، غافلان، در دام شیطان و سحر او گرفتار میشوند.
براساس آموزههای اسلام همان طوری که در بینالطلوعین و سحرگاهان لشکر فرشتگان در آمد و شد هستند، لشکر شیطان و ابلیس نیز بسیج میشوند؛ زیرا آنان نیز میخواهند بندگان را از فرصت استثنایی در شبانهروز دور نگه دارند. امام باقر(ع) مىفرماید: «ابلیس ملعون لشکریان خویش را در دو وقت: هنگام طلوع خورشید و غروب آن، پراکنده مىسازد، چراکه این دو زمان، دو زمان غفلت است».(کافى، ج 2، ص 522، حدیث 2)
غافلان در سحرگاهان در دام ابلیس و شیاطین گرفتار میشوند و شیاطین با انواع وسوسهها و اغواگریهای خود بسیاری از مردم را از فیض سحر و بهرههای بینالطلوعین محروم میکنند.
مضرات خواب بینالطلوعین
در روايات متعددى خواب بينالطلوعين مذمت شده است. اين خواب موجب فقر و پريشانى دانسته شده است. امام صادق(ع) فرمود: خواب صبحگاهان شوم است. رزق را دور و رنگ چهره را زرد و زشت مىكند و اين خواب شومى است. (بحارالانوار، ج 86، ص 129) در روایتی از امام باقر(ع) در مورد پرهیز از خواب صبحگاهی و ترغیب به بیداری در این ساعت آمده است: خواب صبح، شوم و نامیمون است، روزی را دور میسازد، رنگ صورت را زرد و متغیر میکند، خداوند متعال، رزق را بینالطلوعین تقسیم میکند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که من و سلوی (دو غذای لذیذی که از آسمان برای بنیاسرائیل نازل میشد) در این ساعت برایشان فرود میآمد.(تهذیب، ج 2، ص 139)
از جمله آثار منفی خوابیدن در بینالطلوعین میتوان به فقر و بدبختی و نداری اشاره کرد. در روایت است: مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ کَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ یُسْفَکُ عَلَیْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًى أَوِ النَّوْمِ عَلَیْهَا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ؛ زمین به سوی پروردگارش، فریادی مانند این سه فریاد (از بعد شدت) برنمیآورد: فریاد از خونی که به ناحق بر روی او میریزد، آب غسلی که با عمل زنا ریخته میشود، خوابی که پیش از طلوع خورشید باشد. (من لایحضره الفقیه؛ ج4، ص20) امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: أَنَّ النَّوْمَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ شَتَاتَ الْأَمْرِ؛ خواب پیش از طلوع خورشید و نیز خواب قبل از نماز عشاء، باعث فقر و پریشانی امور میشود.(مستدركالوسائل، ج 5، ص 110)
براساس آنچه بیان شد به خوبی معلوم میشود که خوابیدن در هنگام بینالطلوعین موجب جلب بلا و مصیبت است؛ زیرا اگر بیداری موجب رهایی و دفع و رفع بلاست، خواب عامل جذب آن خواهد بود.
براساس روایتی که از امیرمومنان(ع) وارد شده کسی که در این ساعات میخوابد گرفتار کوردلی میشود و معرفت الهی از دل او میرود. (دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت)
امام صادق(ع) نسبت به زیادی خواب هشدار میدهد و در حکمتی محکم و استوار میفرماید: أربَعَهًٌْ القَليلُ مِنها كَثيرٌ: النّارُ القَليلُ مِنها كَثيرٌ، و النَّومُ القَليلُ مِنهُ كَثيرٌ، و المَرَضُ القَليلُ مِنهُ كَثيرٌ، و العَداوَهًُْ القَليلُ مِنها كَثيرٌ؛ چهار چيز است كه اندك آنها هم بسيار است: آتش، اندكش بسيار است. خواب، اندكش هم بسيار است. بيمارى، اندكش هم بسيار است و دشمنى، اندكش هم بسيار است.(الخصال، ص 238، حدیث 84)
براساس آموزههای اسلام همان طوری که در بینالطلوعین و سحرگاهان لشکر فرشتگان در آمد و شد هستند، لشکر شیطان و ابلیس نیز بسیج میشوند؛ زیرا آنان نیز میخواهند بندگان را از فرصت استثنایی در شبانهروز دور نگه دارند.غافلان در سحرگاهان در دام ابلیس و شیاطین گرفتار میشوند و شیاطین با انواع وسوسهها و اغواگریهای خود بسیاری از مردم را از فیض سحر و بهرههای بینالطلوعین محروم میکنند.