kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۶۱۲۸
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۳
به بهانه ۲۴ ذی‌الحجه روز مباهله

آیه مباهله در تفاسیر اهل تسنن

 
 
 
« فَمَنْ حاجَّکَ فِیهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلم فَقُل تَعالَوا نَدْعُ أبناءَنا وَ أبناءَكُم وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُم وَ أنفُسَنا وَ أنفُسَكُم ثُمّ نَبتَهِلْ فَنَجعَلْ لَعنتَ اللهِ علی الكاذِبينَ؛
پس از آنکه در باره عیسی مسیح علم و آگاهی یافتی، چنانچه کسی با تو به مجادله و ستیز برآید، بگو بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم، سپس یکدیگر را نفرین نماییم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
آیه ۶۱ سوره آل‌عمران( آیه مباهله)
***
حدیث نورانی و سعادت خیز ثقلین، جلوه‌گر سوز و اشتیاق پیامبری است که عمر شریف خود را در آرزوی هدایت بشریت به پایان برد و تنها خواسته‌اش نجات انسان‌ها از ورطه انحراف و گمراهی بود. 
آن رسول گرامی پس از خود، صراط مستقیم و شاهراه هدایت را به امت نمایاند و با معرفی دو یادگار عظیم‌الشأن خویش؛ کتاب خدا و عترت فرمود این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند. آنگاه بر مسلمانان تأكيد كرد تا زمانی که به آنها تمسّک جویید، گمراه نخواهید شد. آری قرآن و اهل بیت، خاستگاهی واحد دارند و تفاوتی بین آنها نیست بلکه روح و جسم یکدیگر به‌شمار می‌روند و هر کدام مبیّن و مفسر دیگری هستند. عترت با زبان قرآن سخن می‌گوید که قرآن ناطق است و قرآن اهل بیت را وصف می‌کند که امام صامت است.
در لابه‌لای آیات روح بخش قرآن، آیات فراوانی به معرفی چهره تابناک اهل‌بیت، خصوصا علی بن ابی‌طالب(ع) پرداخته است. اما به تعبیر امام رضا علیه‌السلام، آیه مباهله، برترین منقبت امیرالمؤمنين(ع) محسوب می‌شود. زیرا آن حضرت در این آیه، به منزله جان پیامبر شمرده شده است. به دیگر مفهوم، امیرمؤمنان در همه مراتب وجودی(جز مقام رسالت خاصه) با رسول گرامی اسلام همتا و برابر است و از آنجایی که پیامبر(ص) علت کائنات و گل سرسبد عالم آفرینش بوده و هیچ آفریده‌ای را در سراپرده قرب او راه نیست، پس امام علی علیه السلام نیز بعد از آن حضرت در رأس عالم هستی و در صدر خلایق جای می‌گیرد.
آیه مباهله همچون آیه تطهیر، چهره تابناک آل‌عبا علیهم السلام را معرفی فرموده و حقیقت این شخصیت‌های ممتاز و یگانه جهان اسلام را بیش از پیش آشکار ساخته است و بر این امر نه‌تنها شیعیان که عالمان بزرگ سنی نیز اعتراف نموده و متفق‌القول هستند. به گوشه‌ای از بیانات منصفانه این اندیشمندان در باره شأن نزول آيه مباهله اشاره می‌کنیم:
۱. ابن حَجَر مکّی هَیتَمی عالم شافعی قرن دهم هجری در کتاب «الصواعق المُحرِقه» آورده است که علی علیه‌السلام در روز شورا اینچنین با اهل شورا احتجاج فرمود: «شما را به خدا قسم می‌دهم؛ آیا در میان شما کسی به خویشاوندی رسول خدا(ص)، نزدیک‌تر از من وجود دارد؟ کسی که آن حضرت او را به منزله نَفْس خود خوانده و فرزندان او را فرزندان خود و دختر خویش را همسر او قرار داده است؟» گفتند به خدا سوگند که نه!
۲. محمد بن‌عیسی ترمذی عالم قرن سوم هجری در کتاب سُنن خود که یکی از صحاح شش گانه اهل تسنن است می‌نویسد: هنگامی که آیه مباهله نازل شد رسول خدا(ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را جمع کرد و گفت اللهمَ هؤلاءِ اهلی؛ بارالها! اینان خاندان من هستند.
۳. مسلم بن‌حجّاج نیشابوری(۲۶۱-۲۰۴) در کتاب «صحیح» خود در باب فضایل علی بن ابی‌طالب(ع) آورده است که معاویه به سعد بن ابی‌وقاص گفت چه چیز مانع توست که ابوتراب(امیرالمؤمنين عليه‌السلام) را سبّ نمی‌کنی؟ گفت سه منقبت از زبان رسول خدا(ص) درباره علی شنیده‌ام که پس از آن هرگز او را سب نخواهم کرد و اگر من یکی از این فضایل را داشتم، برایم از مالکیت شتران سرخ مو بهتر بود... تا آنجا که گفت: هنگامی که آیه مباهله نازل شد، پیامبر(ص) علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام را فراخواند و گفت خداوندا! اینان خاندان من هستند.
۴. محمد بن‌جریر طبری عالم شافعی مذهب (م۳۱۰ق) در تفسير جامع‌البیان معروف به تفسیر طبری گوید زمانی که آیه مباهله نازل شد پیامبر حسن و حسین و فاطمه را با خود برد و به علی فرمود همراه ما بیا. در آن روز هیچ کدام از مسیحیان نجران آشکار نشدند و گفتند می‌ترسیم که او پیامبر باشد. زیرا نفرین پیامبران مانند دیگران نیست (که بی اثر باشد) از این رو حاضر به مباهله نشدند. رسول خدا(ص) فرمود اگر در مباهله شرکت می‌کردند همگی در آتش می‌سوختند.
۵. زمخشری دانشمند معتزلی قرن ششم در تفسیر کشّاف و امام فخر رازی عالم شافعی مذهب(م۶۰۶ق) در تفسیر مشهور به کبیر ذیل آیه مباهله چنین آورده‌اند: هنگامی که رسول‌خدا(ص) این آیه را بر نمایندگان نجران خواند و آنان را به مباهله دعوت کرد، گفتند باید با یکدیگر مشورت کنیم و نتیجه را فردا به اطلاعت خواهیم رساند. هنگامی که با یکدیگر خلوت کردند به عاقب که بزرگ و صاحب رأيشان بود گفتند نظرت در باره مباهله چیست؟ گفت ای جماعت نصارا ! شما دانسته‌اید که محمد(ص)، پیامبری مرسل است و چنانچه با او مباهله کنیم همگی هلاک می‌شویم و در روایت دیگر گفت به خدا سوگند هیچ قومی با پیامبری مباهله نکرد، مگر آنکه همگی هلاک شدند. از مباهله خودداری کنید و بر دین خود بمانید و به شهر خود بازگردید.
مسیحیان فردای آن روز در وعده‌گاه حاضر شدند و دیدند پیامبر حسن را در آغوش گرفته و دست حسین را در دست دارد و فاطمه علیها‌السلام پشت سر آن حضرت و علی علیه‌السلام آخر از همه می‌آید و پیامبر به آنان می‌فرماید هر گاه نفرین کردم شما آمین بگویید. هنگامی که اسقف نجران آنها را دید گفت ای جماعت نصارا ! من چهره‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا بخواهند، کوه‌ها را برایشان از جا می‌کَند. مباهله نکنید که نابود می‌شوید و تا روز قیامت یک نصرانی بر زمین باقی نخواهد ماند.
زمخشری پس از نقل این ماجرا می‌افزاید اگر بگویی رسول خدا که می‌خواست با مباهله، دروغگو و معاند را مشخص کند، از آوردن زنان و کودکان چه هدفی داشت؟ پاسخ گوییم این عمل تأكیدی بر اطمینان بخشیدن به حقانیتش بود. او یقین داشت حق می‌گوید و لذا این شهامت را داشت که عزیزان و جگرگوشه‌های خود و محبوب‌ترین اشخاص را به همراه وجود خویش در معرض مباهله قرار دهد و اطمینان داشت که طرف مقابل بر باطل است و چنانچه مباهله کند او و همه عزیزانش ریشه‌کن و نابود خواهند شد.
اما این که در آیه از فرزندان و زنان نام برده شده به این جهت است که آنان محبوب‌ترین اعضای خانواده هستند و چه بسا آدمی جان خود را فدای آنها کند... و آیه شریفه «أبناء و نِساء» (فرزندان و زنان) را بر «انفُس» مقدم ساخت تا به این نکته توجه دهد که آنان بر نَفْس (جان) مقدّم‌ هستند و جان را می‌توان فدایشان کرد. همچنین این آیه دلیلی بسیار قوی است که برتر از اصحاب کسا وجود ندارد و نیز برهانی بر صحت نبوت رسول خدا است زیرا هیچ کس نقل نکرده که نصارای نجران به مباهله تن داده باشند.
۶. سیوطی عالم شافعی قرن نهم و دهم هجری در تفسیر الدرالمنثور و نیز امام مفسرین واحدی نیشابوری (م۴۶۸ق) در تفسیر اسباب النزول ذیل آیه مباهله از قول جابر می‌نویسند پیامبر نزد عاقب و سید(بزرگ عالمان نجران) آمد و آنان را به اسلام دعوت کرد. آنان گفتند ای محمد! ما اسلام آورده‌ایم! فرمود دروغ می‌گویید و اگر بخواهید می‌توانم مانع شما از اسلام آوردنتان را بگویم. گفتند چیست؟ فرمود شما به صلیب عشق می‌ورزید و نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک را دوست می‌دارید. آن گاه رسول خدا آنان را به مباهله دعوت کرد و وعده را برای روز بعد گذاشتند. پیامبر صبح زود به همراه علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام آمد. اما نصارای نجران از مباهله خودداری کرده و به حقانیت حضرتش اعتراف نمودند. پیامبر فرمود قسم به آن کس که مرا به حق برانگیخت اگر با من به مباهله می‌پرداختند در این بیابان، بارانی از آتش بر آنان فرو می‌ریخت. جابر راوی این ماجرا گوید مقصود از «انفسنا» در آیه، رسول خدا و علی هستند و «أبناءَنا» حسن و حسین و ِ«نساءَنا» فاطمه علیهاالسلام است.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی