اتفاقات اخیر فوتبال و افشای چهره فریبکاران (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
تا زمانی که علم و کار علمی جایگاه خود را در ورزش پیدا نکند و تا زمانی که کار، دست اهل فن و کاربلد نیفتد، اولا پول خرج کردن برای ورزش، عین دور ریختن و نفله کردن آن است و ثانیا از چنین ورزشی انتظار تحول و قوی و بهتر شدن و پیشرفت، فقط از جهل و ناآگاهی ناشی میشود.
در دنیایی که بر آن نظم و حساب و کتاب، حاکم است و هر برگی که از درخت بر زمین میافتد و هر ذرهای که درون خاک تاریک قرار دارد همینطوری و بیحساب نیست، چگونه میشود انتظار داشت با کار بیحساب و غیر علمی به نتیجه رسید؟ « وما تسقط من ورقه الا یعلمها و لاحبه فی ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس، الا فی کتاب مبین.»(انعام/59) علی رغم همه تاکیدات موکد کتاب آسمانی از یکسو و تجربه و دریافت بشری در طول تاریخ از سوی دیگر، متاسفانه بعضی جاها و برخی افراد از جمله در ورزش ما میخواهند با لاابالیگری و هرهریمسلکی و از بیراهه و کجراهه به مقصد برسند، مقصدی که هرچه باشد بدون شک پیشرفت و تحول مثبت در ورزش نیست، چرا که اگر بود از «راهش» وارد میشدند و از «اهلش» سؤال میکردند اما چون مقصد، مصالح ورزش و منافع ملی و پاسخگویی به مطالبات مردم نیست لذا میبینیم در ورزش و علی الخصوص فوتبال به همه آنچه که اصول و روشهای پیشرفت میگویند، بیتوجهی و اهانت میشود و در عوض، روشهایی به کار میرود که در آن منافع نامشروع عناصر وبال و انگلهای آویزان از ورزش و فوتبال، مدنظر و هدف است!
شاید گفتن این سخن در چند شماره قبل به مذاق بعضیها خوش نمیآمد و برخی نیز ما را با غرض و بیغرض، به بدبینی و سیاهنمایی متهم میکردند، اما خوشبختانه یا متاسفانه با مسائل عجیب و عریان و سرراستی که در همین هفته پیش در فوتبال و درباره تیم ملی اتفاق افتاد، خود به خود خیلی از مسائل، روشن و دست خیلیها «رو» شد و ما این را جز «مکرخدا» برای افشای چهره سیاهکاران فریبکار نمیدانیم.
شارلاتانهایی که بعضی از آنها فرق دست چپ و راست خودشان را هم نمیدانند، هر جا کم میآورند برای پیشبرد اهداف منفعتطلبانه و تحمیل مربیان و عناصر دست نشانده خارجی خود، از «علم روز ورزش»، «پیشرفتهای علمی در ورزش» و بیسوادی و بیدانشی و بیگانگی مربیان ایرانی با علم روز ورزش، دم میزنند! کار امثال ما برای اثبات اینکه یک جریان قالتاق و بیشخصیت حرامخوار به جان این فوتبال افتاده و
زالوصفتانه، خون آن را میمکد، با اتفاقاتی که هفته پیش به اشاره همین جریان و رفتار هیئترئیسه فوتبال بیصاحب ما رخ داد، خیلی آسان شد.
آنجا که همه آنهایی که خود را به کوری و نفهمی نزدهاند، دیدند که چگونه عدهای غریبه رخنه کرده در فوتبال که به گزاف تکیه برجای بزرگان زدهاند، کسانی که معلوم نیست سابقه و تجربه آنها در کار اداره فوتبال چیست و بعضا شاید در عمرشان یک تیم کودکستانی را هم مدیریت نکردهاند و وجودشان در آن جایگاه، بیتردید اهانت آشکار به اهالی فوتبال و فوتبالی است که مردان بزرگ و باشخصیت و ستارگان درخشان حماسهساز در دامن خود پرورده است، در یک جلسه صوری و تشریفاتی دور هم نشستند و با بیتوجهی و توهین به نظر کمیته فنی و کارشناسی فدراسیون که غالبا از چهرههای نام آشنا و خاک خورده و ملیپوشان سابق بودند، و چند روز قبل از آن با اکثریت آرا به عدم صلاحیت مربی کروات تیم ملی- که مهره بیاراده جریان دلالی است- رای داده بودند، به فرمان «راهبران» پیشانی سفید و مثلا پشت پرده دلالی مافیاگونه فوتبال، مربی کروات را در سمت خود ابقا کردند! و این، محکمترین و ماندنیترین سند و غیرقابل انکارترین مدرک و شاهدی شد که در ورزش ما - خاصه فوتبال- عنان کار، نه در دست متخصصان و کارشناسان و اهل فن و استخوان خردکردههای خوشنام که کاملا در اختیار دلالی وقیح افسارگسیختهای است که در سایه بیغیرتی و وادادگی و بزدلی برخی از مسئولان ورزش و در اختیار گرفتن بخش وسیعی از رسانههایی که بودجه آنها از جیب مردم تامین میشود و مثلا عوارضی که «همشهری»ها به «شهرداری» میپردازند و از همه بدتر نفوذ به داخل صدا و علیالخصوص سیما و شبکههایی با مخاطبان جوان مثل شبکههای 3 و ورزش و هماهنگ کردن «اتاق فکر»های!!! آنها با منافع حقیر و ضدورزشی خود، تکلیف همه چیز این فوتبال- از تعیین رئیس فدراسیون تا ترکیب مجمع، هیئترئیسه، مربی، کادر فنی، بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی، ارنج و تعویض این تیم و کار و بار باشگاهها و...- را روشن میکنند!
عرض کردیم این واقعیت غیر قابل انکار و بسیار تاسفبار با اتفاق ذکر شده، بر همگان- جز کسانی که خود را به کوری و کری و نفهمی زدهاند- ثابت شده است، هر چند که پادوهای رسانهای این جریان در زردنامهها و یا «شو»های تلویزیونی بخواهند این موضوع مثل روز روشن را، طبق معمول مالهکشی و ماستمالی کنند!
اتفاقاتی که در این چند ماهه اخیر و از اواخر سال گذشته برای فوتبال ما افتاده، هرچند باعث تاسف و تلخ است، اما این حسن را دارد که خیلی از مسائل و موضوعات را روشن و چهره بسیاری از افراد و جریانات و نقش نفوذیهای رخنه کرده در رسانههای ملی و مردمی را آشکار کرد. از این اتفاقات هرچند ناخوشایند باید بیش از هرکسی، مسئولان «کَیّس» و مومن ورزش که قصد تحول و نیت اصلاح دارند، استفاده ببرند و با عنایت به این اتفاقات و بهرهگیری از مردان مرد و کاربلد، افراد صاحب علم و تخصص و شخصیت و... در انجام یک جراحی واقعی تمام عیار در ورزش درنگ نکنند، چرا که بارها و به ویژه در شمارههای اخیر تاکید کردهایم، ورزش ما برای افتادن در مسیر پیشرفت و قوی شدن، سخت به یک تحولِ عمیق انقلابگونه نیاز دارد...