گزینههای ایران برای فشار بر حامیان اشرار
علی اسماعيلی
حمله اشرار مسلح به پاسگاهی مرزی در شهرستان سراوان از داخل خاک پاکستان اگرچه ناکام ماند، اما بار دیگر بحث امنیتی این نقطه از کشور را بر سر زبانها انداخت. هر چند که واگذاری بحث امنیت ۳۰۰ کیلومتر از مرزهای جنوب شرقی کشور در سراوان به سپاه و امضای توافقنامه امنیتی بین ایران و پاکستان، امید برای برقراری امنیت پایدار در این منطقه را افزایش داد ـ و البته نباید از حق گذشت که تاکنون نیز امنیت قابل قبولی را در منطقه شاهدیم ـ اما حمله اخیر، بر پیچیدگیهای مسائل امنیتی این منطقه افزود. البته در برقراری امنیت در این استان، بیشتر از بحث بسته شدن توافق امنیتی بین ایران و پاکستان، این نقش سپاه و بسیج مردمی است که در آن برجسته است. شاید برای برخی این سوال پیش بیاید که چرا نگارنده، توافقنامه امنیتی بین دو کشور را زیاد جدی نمیپندارد! واقعیت این است که از همان ابتدایی که بحث بستن توافق امنیتی بین ایران و پاکستان در مجلس و دیگر محافل داغ بود، نویسنده خوشبینی زیادی به این توافقنامه نداشت، هرچند که در عین حال، بستن آن را در راستای منافع ملی میداند. فقط به درستی اجرای آن از طرف مقابل تردید داشت. علت آن هم البته به شناخت نویسنده از اوضاع پاکستان و دخالت برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و... در این ناامنیها برمیگردد.
چند موضوع در برقراری امنیت پایدار در جنوب شرق کشور حائز اهمیت است که اجرای درست این توافقنامه، مهمترین آن است. در این خصوص، ذکر چند نکته حائز اهمیت است که بدین قرار است.
۱ـ شیطنت برخی در پاکستان
باوجود توافقنامه امنیتی بین ایران و پاکستان، متأسفانه جدیت زیادی در اجرای این توافقنامه و اجرای تعهدات آن از سوی طرف پاکستانی نمیبینیم. علت آن هم این است که برخی در این کشور، خود از حامیان اشرار مسلح و تروریستهای ضدایرانی هستند! که از آن جمله میتوان به حمایت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (ISI) اشاره کرد. اعترافات ریگی معدوم و بسیاری از اشرار دستگیر شده در این زمینه، موید این ادعاست، از همین روست که در حالی که ملیشهها(مرزبانان پاکستانی) در مرزهای بین دو کشور حضور دارند، اما اشرار بهراحتی به داخل خاک ایران نفوذ کرده و پس از اقدامات ضدایرانی خود، به پاکستان برمیگردند!
۲ـ عدم برخورد جدی ایران
با وجود شواهد و مستنداتی مبنی بر حمایت برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای از اشرار در سیستان و بلوچستان ـ بنا بر اعترافات دستگیرشدگان گروهکهای تروریستی مانند جندالشیطان و از جمله ریگی معدوم ـ اما مشاهده میشود که تاکنون اقدام جدیای برای برخورد با این دخالتها و حمایتها از سوی دستاندرکاران مربوطه در کشور انجام نشده است. حال آنکه، هم قوه قضائیه و هم دستگاه دیپلماسی میتوانند با ارائه این مستندات و شواهد موجود، از دولتهای حامی این تروریستها در مجامع و محافل حقوقی بینالمللی شکایت کنند تا آنان دیگر جرئت همکاری با این گروهکهای تروریستی را نداشته باشند.
۳ـ دخالتهای برخی بیگانگان
همان گونه که اشاره شد برخی کشورها از جمله؛ آمریکا، انگلیس، عربستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (ISI)، کمکهای تسلیحاتی، اطلاعاتی و رسانهای گستردهای از اشرار این منطقه میکنند که تا این مسئله هم حل نشود، بحث ناامنی در جنوب شرق کشور به قوت خود باقی خواهد بود. این در حالی است که ایران، اهرمهای فشار زیادی برای پشیمانسازی این کشورها در حمایت از تروریستهای جنوب شرق بهویژه حامی اصلی آنان یعنی عربستان سعودی دارد. آلسعود این روزها در وضعیت بغرنجی به سر میبرد، تمام طرحهایشان در سوریه و عراق به شکست انجامیده، حوثیها به پشت درهای دولت دستنشانده آلسعود در یمن رسیدهاند، نارضایتیهای داخلی در عربستان بالا گرفته است. خاندان فرتوت آلسعود در حال جنگ قدرت هستند. چهره آلسعود به علت حمایتهایش از داعش و... در نزد افکار عمومی منطقه و جهان به شدت مخدوش است و... فقط کافی است ایران از همین گزینهها علیه آلسعود استفاده کند. قطعاً آن وقت دیگر، آلسعودی در رأس عربستان نخواهد بود که از تروریستهای ضدایرانی حمایت کند! .