حکایت خدای سال 60 و خدای آن طرف اروند (یادداشت روز)
مسعود اکبری
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) 9- تیرماه 1360- در پی فاجعه هفتم تیر پیامی صادر کردند. ایشان در بخشی از این پیام خطاب به دشمن و پادوهای آن در داخل فرمودند:«عيب بزرگ شما و هوادارانتان آن است كه نه از اسلام و قدرت معنوي آن و نه از ملت مسلمان
و انگيزه فداكاري او اطلاعي داريد...و نميدانيد كه در قاموس شهادت، واژه وحشت وجود ندارد.»
رهبر معظم انقلاب نیز- 7 تیر 1401- در بخشی از فرمایشات خود تاکید کردند:«دشمن نمیتواند بفهمد که در این عالم به غیر از محاسبات سیاسی، محاسبات دیگری هم وجود دارد که همان سنتهای الهی هستند... ملت ایران در سال ۱۳۶۰ با قرار گرفتن در مدار یکی از سنتهای الهی یعنی جهاد و ایستادگی توانست دشمن را ناامید کند. امروز نیز همان قاعده و قانون جاری است و خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است و باید تلاش کنیم خود را مصداق سنتهای الهی قرار دهیم تا نتیجه آن پیشرفت و پیروزی باشد.»
در 43 سال اخیر بارها شاهد بودهایم که محاسبات سیاسی دشمن در مقابل سنتهای الهی و قدرت پروردگار، ناتوان و عاجز بوده است. به عبارت دیگر، دستگاه محاسباتی دشمن و در رأس آن آمریکا عمیقا و شدیدا خراب، معیوب و غافل است. به این نمونهها توجه کنید:
1- «جیمی کارتر» رئیسجمهور پیشین آمریکا- 10 دی ماه 1356- در شب کریسمس و در ضیافت شام در کاخ نیاوران تهران در توصیف ایران از عبارت «جزیره ثبات» استفاده کرد و با غرور گفت:
«ایران (تحت حاکمیت رژیم پهلوی) در یکی از پرمخاطرهترین نقاط دنیا، به یک جزیره ثبات(برای منافع آمریکا) تبدیل شده است.»
در آن مقطع محمدرضا پهلوی به واسطه اردشیر زاهدی
(سفیر ایران در آمریکا) از اشخاصی نظیر برادران راکفلر و هنری کیسینجر کمک میگرفت و در کنار آن با نمایندگان کنگره آمریکا نیز رایزنی میکرد. ولیکن با وجود پشتیبانی آمریکا از شاه و با اینکه کارتر در دی ماه 57 «رابرت هایزر» ژنرال 4 ستاره آمریکایی را با اختیارات ویژه برای خاموش کردن نهضت به تهران فرستاد، در نهایت شاه
26 دی 57 با خفت و خواری از کشور فرار کرد و آمریکا نتوانست از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران جلوگیری کند.
2- در اردیبهشتماه 1359 نیروهای آمریکایی- که در ميان آنها کماندوهای کارکشته و افسران رژیم شاه و افراد وابسته به ساواك نيز حضور داشتند- به دستور رئیس جمهور دموکرات آمریکا در عملیاتی نظامی موسوم به «دلتا» در پی آن بودند تا نیروهای خود را در صحرای طبس پیاده کرده و ضمن آزادسازی گروگانهای لانه جاسوسی،
نقاط حساس در تهران را نیز بمباران کنند. اما علیرغم به کارگیری تجهیزات فوقپیشرفته و نیروهای زبده، در نهایت جسدهای سیاه شده و جزغاله شدهشان به آمریکا برگشت.
حضرت امام در آن مقطع با اشاره به این واقعه بسیار مهم، فرمودند: «این چه بود که این ملت ضعیف و بدون تجهیزات نظامى را بر این قدرتها غلبه داد؟ این جز همان است که در صدر اسلام هم یک عده قلیل را بر عدههاى کثیر پیروز کرد... این جز این بود که یک دست غیبى در کار است؟! (چه کسى) این هلیکوپترهاى آقاى کارتر را که مىخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست،
قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شنها همه مأمورند.
(صحیفه امام، ج 12، ص 379 - 380).»
3- در طول تاریخ معاصر با هر جنگی که به کشورمان تحمیل شد، بخشی از خاک ایران به دست دشمنان افتاد. در این میان تنها جنگی که دشمن نتوانست حتی یک وجب از خاک ایران را بگیرد،
هشت سال دفاع مقدس بود. در جنگ تحمیلی، همه دنیا از ناتو و آمریکا
تا کشورهای بلوک شرق و حکام مرتجع منطقه همگی پشت صدام ایستاده و رژیم بعث را تا بن دندان مسلح کردند. صدام مدعی بود که ظرف یک هفته به تهران رسیده و با اشغال ایران، جنگ را به پایان میرساند. اما به فضل الهی، ملت غیور و مومن ایران به رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی(ره) بر دشمن پیروز شد و دنیا را مبهوت کرد.
4- در دهه های گذشته کودتاهای مخملی(انقلابهای رنگی) در چهار کشور یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین و قرقیزستان به اجرا درآمد و مجریان توانستند در تمامی این کشورها حکومت مرکزی را ساقط و دولتهایی دربست در اختیار غرب را روی کار بیاورند.
همین فرمول در سال 88 در ایران پیاده شد. در همین رابطه
«مایکل لدین» از حامیان کودتای مخملی و مشاور پیشین شورای امنیت ملی آمریکا و عضو برجسته مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» و دستیار ویژه «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع پیشین آمریکا در 21خرداد 88 در مصاحبه با «نیویورکتایمز» گفت:«فردا در ایران انتخابات نخواهد بود بلکه
یک انقلاب رنگی کلید میخورد. بر همین اساس پيشنهاد رفراندوم از يكسو و حمايت رسانهاي غرب از سوي ديگر ميتواند مخالفان جمهوري اسلامي ايران را اميدوار كرده و در صحنه نگاه دارد».
همچنین «پاول کریگ رابرتز» سیاستمدار آمریکایی و معاون پیشین وزارت خزانهداری آمریکا، سال 88 در مقالهای با عنوان «آیا اعتراضات ایران، یک انقلاب رنگی هدایت شده دیگر از سوی آمریکاست؟» نوشت: «اعتراضهای تهران نشانههایی از اعتراضات هدایت شده توسط سازمان سیا در گرجستان و اوکراین دارد. باید نابینا باشیم که چنین چیزی را نبینیم.»
بر همین اساس در سال 88 تمامی عناصر معاند و مخالف نظام همانند جنگ احزاب به میدان آمدند و در مقابل ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران ایستادند. در آن سال تمام طراحیهای کودتای مخملی مو به مو در ایران اجرا شد اما در نهایت به سرانجام نرسیده و باز هم به فضل الهی و با تدابیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب و حضور هوشمندانه مردم در صحنه، این نقشه آمریکایی- اسرائیلی- انگلیسی ناکام مانده و نقش بر آب شد.
5- ساعت یک و بیست دقیقه بامداد 13 دی 1398 دولت تروریست و جنایتکار آمریکا در اقدامی بزدلانه، سردار حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. آمریکا و شرکای واشنگتن در خیالی خام و ابلهانه تصور میکردند که با ترور حاج قاسم، پرونده سردار سلیمانی بسته شده و وی به فراموشی سپرده میشود و محور مقاومت نیز به فاصله کوتاهی از هم پاشیده خواهد شد.
اما هیچکدام از موارد فوق رخ نداد. تشییع دهها میلیونی حاج قاسم و همرزمان وی در شهرهای مختلف کشور، دشمن را مبهوت و آشفته کرد.تشییع میلیونی ابومهدی المهندس در عراق نیز همینطور؛ روزها سپری شد؛ یک هفته، یک ماه، چهل روز، شش ماه، یک سال، دو سال و...روزها و هفتهها و ماهها گذشت و خون حاج قاسم معرکهای بهپا کرد و این فریاد در اقصی نقاط ایران و سایر کشورهای مسلمان خطاب به نظام سلطه و استکبار طنین انداز شد که «ما ملت امام حسینیم؛ ما ملت شهادتیم؛...ما حوادث سختی را پشت سر گذاشتهایم... مرد این میدان ما هستیم برای شما. شما میدانید این جنگ یعنی نابودی همه امکانات شما. این جنگ را شما شروع میکنید، اما پایانش را ما ترسیم میکنیم»؛ و مردم از سویدای دل خطاب به حاج قاسم فریاد زدند که «اینک ماییم و یاد تو و راه تو که مقصد آن آزادی قدس شریف است؛ ان شاءالله.»
پایگاه آمریکایی نشنال اینترست- 4 دی 1400- در تحلیلی نوشت: «باید پذیرفت که ترور ژنرال سلیمانی و ابومهدی المهندس، بیش از آنکه به تقویت منافع آمریکا در منطقه و جهان ختم شود، عملا آمریکا را در موقعیتِ به مراتب خطرناکتری در مقایسه با زمانِ حیات این دو فرمانده وارد کرده است. ترور ژنرال سلیمانی نه تنها به منافع آمریکا کمکی نکرد، بلکه عملا به تهدیدی مستقیم علیه منافع ملی این کشور تبدیل شد و تبعات ناگواری را برای آن ایجاد کرد.» این تنها یکی از دهها اعتراف رسانههای غربی مبنی بر این است که «شهید» سلیمانی به مراتب برای دشمنانش خطرناکتر از «سردار» سلیمانی است.
6- در سالهای اخیر دشمن و دنبالههای داخلی آن در یک عملیات روانی و رسانهای گسترده، اینطور القاء کردند که نسل جوان و نوجوان در ایران دیگر هیچ نسبتی با عقاید دینی و مذهبی و آرمانهای انقلاب نداشته و دارای تفکرات غیردینی هستند. اما این ادعا بارها و بارها در بزنگاههایی همچون حضور جوانان غیور کشورمان در دفاع از حرم و برگزاری مراسم اعتکاف و مراسم پیاده روی اربعین و مراسم احیای شبهای قدر و مجالس و دستههای عزاداری محرم و صفر و... مردود و بیاعتبار شد.
اما یکی از نقاط عطف در این خصوص، اجرای سرود حماسی و شورانگیز «سلام فرمانده» است. اجتماعات عظیم سلام فرمانده با حضور چشمگیر «دهه نودیها» در اقصی نقاط کشور، دشمن را کلافه و عصبی کرده و کار بهجایی رسید که رسانههای معاند و دنبالههای دشمن در داخل به هذیانگویی افتادهاند. اکنون سرود «سلام فرمانده» به چندین زبان ترجمه شده و در کشورهای مختلف و قارههای مختلف اجرا میشود و همچنان در حال تکثیر و فراگیری روزافزون است.
7- اینها تنها بخشی از مصادیق و رویدادهایی است که نشان از غلبه سنتهای الهی بر محاسبات سیاسی دشمن است. و این عيب بزرگ دشمن و هواداران آن است كه نه از اسلام و قدرت معنوي آن و نه از ملت مسلمان و انگيزه فداكاري آن اطلاعي ندارد.
استاد «حسن رحیمپور ازغدی» در خاطرهای شنیدنی از شب عملیات والفجر 8 نقل میکند؛ شهید «مرتضی متینفر»(مزرجی)- که نوزده سال داشت- به شهید شوشتری گفت: «امشب از اروند نمیتوانیم بگذریم. آنجایی که آموزش دیدیم عرض و شدت آب اینطور نبود.امشب اگر بعثیها ما را نزنند، کوسهها میزنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تلههای انفجاری گیر میکنیم. با محاسبات مادی، امشب نمیتوانیم از آب رد بشویم. ولی من امشب وارد آب میشوم تا به امام در جماران خبر بدهند که «آقا بچهها به عشق شما زدند به خط». دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است و آن طرف میترسد، توحیدش مشکل دارد.»
بله، خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است و خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است. «وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا * سُنَّهًْ اللهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ وَ لَن تَجِـدَ لِسُنَّهًِْ اللهِ تَبدیلًا»(و اگر کافران با شما پیکار میکردند بزودی فرار میکردند، سپس ولیّ و یاوری نمییافتند!* این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت!)(سوره مبارکه فتح؛ آیات 22 و 23)