آمریکا، داعش و طرح حلقههای درهم
این روزها آمریکا با فعال نمودن پروژه داعش سعی دارد با فریب افکار عمومی جهان به عنوان یک ناجی حقوق بشری وارد صحنه شود تا بتوانند اهداف چند شاخهای که به عنوان طرح حلقههای در هم تعریف شده است را به اجراء بگذارد.
در این طرح هر حلقه شامل امواج متفاوتی با دامنههای متغیر میباشند که در همه این دامنهها و امواج ایجابی منافع تعریف شده آمریکا و غرب نهفته است، اصولا در این طرح در هیچ نقطهای آمریکا دچار واماندگی نباید بشود، این طرح بر اثر تئوری استارت و صبر ارائه شده که انفجار اولیه کار انفجارات نهایی و تزریق قدرت را انجام میدهد در این مقوله اصل تنفس، تراکم، انفجار و تخلیه درست مثل عملکرد یک موتور چهارزمانه تعریف شده است، رعایت اصول بازوان قدرتمند، انعکاس صدای انفجار در نهایت قدرت، وارد نمودن شوک قوی که باعث اشتباه در برداشت از دادهها و خطای محاسباتی در تحلیل طرف مقابل شود جزء لاینفک این طرح است.
حال با این پیش مقدمه به دنبال کشف مجهولات این طرح پیچیده و چند لایه میرویم که باید به این سؤالات پاسخ بدهد.
چگونگی ظهور و تثبیت و قدرت گرفتن گروههای تروریستی بخصوص داعش، چرایی حمایتهای گسترده مالی و لجستیگی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مثل عربستان و قطر و امارات و حضور پررنگ ترکیه که هیچ کدام از این کشورها بدون اجازه آمریکا آب نمیخورند و ترکیه که باید به عنوان عضوی از ناتو قواعد و قوانین این پیمان نظامی را رعایت کند، حضور گسترده اتباع عربی بخصوص عربستان، همکاری بیسابقه سازمانهای اطلاعاتی غرب و اعراب حاشیه خلیجفارس برای پشتیبانی از این گروهها و همچنین ورود تمام قد این سازمانها بر علیه کشورهای هدف، چرایی حرکت جهشی داعش از سوریه به عراق و لبنان و خط و نشان کشیدن برای کشورهایی مثل عربستان و قطر و... که در واقع حکم مادر این گروهها را دارند، اهداف این حرکات اولیه و دامنههای آنها چه بوده و چرایی تشکیل امواج دامنهها.
آمریکا با داشتن یکی از بزرگترین سازمانهای جاسوسی جهان و سریترین و مجهزترین تجهیزات جاسوسی و شنود ماهوارهای دارای قدرت برتر در جنگ نرم و سخت بوده، این مهم بر کسی پوشیده نیست، در این رابطه بهترین تحلیلگران و تئوریسینهای سیاسی و نظامی و اجتماعی را هم در اختیار دارد، اینها در کنار داشتن امپریالیسم رسانهای چند منظوره این کشور را قادر نموده تا از دقیقترین پیشبینیها و تحلیلهای دادههای جمعآوری شده برخوردار شوند، اینکه ساختارسازی گروههای تروریستی برای اعمال فشار و به زانو درآوردن حریف از بدیهیترین کارهای آمریکا میباشد نباید شک نمود، ساختاری که زیرساخت اقتصادی آن به عهده کشورهایی مثل عربستان و قطر و استخوان بندی تسلیحاتش توسط ترکیه و سلاحهای آمریکایی در عربستان، استفاده از تاسیسات درمانی و بهداشتی اسرائیل و ترکیه برای مداوای مجروحین داعش، پوشش رسانهای کامل این گروه توسط کشورهای نام برده شده، فراهم نمودن فضای مجازی در شبکههای ماهوارهای و سایبری برای این گروهها، اینها قسمتی از کمکهای اولیه همه کشورهای ائتلاف به اصطلاح دوستان سوریه میباشند که با مدیریت آمریکا انجام شده است، حال به بخشی هر چند کوچک از این حلقههای درهم تنیده به نام انفجار و صبر است میپردازیم.
هدف حلقه اول قطع محور مقاومت با سرنگونی دولت قانونی سوریه بود که دامنه امواجش بلافاصله باید به لبنان با هدف نابودی و یا حداقل تضعیف بسیار زیاد حزبالله باشد که در این مورد پس از چندین ماه محور مقاومت با تیزبینی و رصد حرکات داخل سوریه متوجه گرایش این حلقه و امواج حاصله از آن شد که با درایت کامل حلقه اول به صخره مقاومت خورد، اوج واماندگی آمریکا در این مرحله اعلام حمله هوایی به سوریه و عقبنشینی از آن میباشد. در این مورد از، زایش حلقه اول حلقه دوم درست شد که با مقدمات تسلیح داعش به سلاحهای سنگین و پیشرفته، استفاده از فضای مجازی، اجازه یافتن این گروه تکفیری برای حذف رقبای خود، استفاده از طرح جنگ روانی کندوی وحشت که بدون هیچ محدودیتی اقدام به پخش اقدامات جنایتکارانه خود در سطح وسیعی در فضای مجازی نمود، در همین رابطه به طور همزمان برای تکمیل حلقه دوم و استفاده از امواج و دامنههای این حلقه همنشینی برخی از سران کشورهای یادشده با محوریت اردن و با حضور بارزانی شکل میگرفت که در این مراودات شیطانی و دیپلماسی اهریمنی حلقه سوم یا حلقه ضحاک ماردوش به وجود آمد.
در شروع حلقه دوم، تجهیز داعش به سلاحهای سنگین با حذف رقیبان و گرفتن سرزمینهای تصرفشده سوریه توسط دیگر رقبا، از این گروه یک مشت واحد و قدرت برتر در صحنه نبرد سوریه ساخت و برای موجآفرینی آمادگی کامل پیدا نمود.
فضای آلوده سیاسی و امنیتی عراق بستری مناسب برای کشت این میکروب در سرزمین عراق و بهرهبرداری از طرح ضحاک ماردوش بود. وجود اماکن مقدس درعراق و حساسیت شیعیان نسبت به این فضاهای مقدس، در واقع تحریکپذیری شیعیان منطقه و جهان را میباید موجب بشود. عبور داعش از مرزهای سوریه و ورود آنها به عراق و تصرف حدود 7 استان از این کشور در کمتر از 72 ساعت که با خیانت برخی از مسئولین دولتی و نظامی و سیاسی و احزاب صورت گرفت و تهدید جدی استانهای مقدس کربلا و نجف و خطر سقوط شهر مقدس سامراء به اندازه کافی چاشنی تحریکپذیری شیعیان را حساس کرد و در این مرحله اگر ایران به عنوان دفاع از شیعیان و اماکن مقدسه وارد این کارزار میشد طرح حلقه سوم یا ضحاک ماردوش فعال میشد. در این مرحله با ورود ایران به این محرکه تعریف شده و هدفمند، تقابل دو مذهب شیعه و اهل سنت کلید میخورد و کشورهای عربی مزدور و نوکر اجانب هم به بهانه کمک به مردم اهل سنت عراق به خود حق مداخلهنظامی میدادند. این حلقه با هوشیاری جمهوری اسلامی خنثی و در نهایت با اعلام جهاد مرجعیت شیعه عراق حضرت آیتالله سیستانی و دیگر علمای شیعه بر علیه داعش در واقع این امواج مسموم و شوم را به مبدأ خودشان برگشت داد، حضور علمای شیعه و سنی در صحنه و حماسهآفرینی مردم بزرگ و قهرمان عراق در میدان جنگ، آمریکا را در این مرحله مات نمود، اما همان طور که در اول ذکر نمودم واماندگی در طرح معنا ندارد، داعش در این مرحله اعلام خلافت نمود و چرخش حلقه مسموم به سمت اربیل و تهدید کردستان عراق موجب شد آوازه جهانی این گروه ملحد و سرسپرده بیشتر شود، خط سیر حرکت داعش به سمت اربیل کردها را متوجه اشتباه استراتژیک خود نمود، هرچند در اول ظهور داعش در عراق کردها با سوءاستفاده از موقعیت به دست آمده کرکوک را مصادره نمودند و ساز استقلال را کوک کردند اما دامنه این حلقه باید با تهدید اربیل تکمیل میشد، اعلام حمایت جهانی از کردستان عراق در مقابل داعش و مسلح نمودن اقلیم کردستان به سلاح های سنگین به این بهانه، خود از بحران خاموشی در آینده روابط بغداد اربیل خبر میدهد این حلقه در حال حاضر با گردش چرخشی خود برای آینده عراق و منطقه نوساناتی به همراه خواهد داشت. امواج حاصله از حلقه دوم نتوانست شرایط و اهداف طرح را پیاده کند اما دامنههای آن در اعلام خلاقت اسلامی و تبدیل البغدادی رهبر این گروه جنایتکار به خلیفه امارت اسلامی خود خوانده داعش و تبدیل کوهستانهای سنجار به قتلگاه طایفه ایزدی (اقلیت مذهبی) ورود محدود نیروی هوایی آمریکا را به جهت سرکوب این گروه وحشی را باعث شد.
در ادامه دامنه این حلقه، قتل مشکوک خبرنگار تبعه آمریکا که حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد که او خود جزء گروه تروریستی داعش بوده باعث فعال شدن حلقه پنجم شد و سپس قتل خبرنگار دوم باعث موضعگیری سریع و سخت آمریکا به این گروه شد تا جایی که حضور داعش را در هرکجا به عنوان هدف متخاصم تلقی نمودند و براین اساس حمله به آن را حق طبیعی خود می داند و نیازی به اجازه گرفتن و یا هماهنگی با کشورهای مستقلی مثل سوریه وعراق را برای این مهم نمیداند.در واقع نقض آشکار حاکمیتی این کشورها از دامنههای حلقه پنجم میباشد، خطر بزرگ امواج فراگیران طرح نقض حاکمیتی حکومتها و دولتها وکشورهای مستقل میباشد که این بدعت اگر صورت بگیرد همین بهانه برای هرکشوری میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.در همین رابطه تشکیل اعتلافی از کشورهای هم پیمان در این راستا امواج متلاطم این توطعه را به سمت کشورهای هدفی چون سوریه، عراق، لبنان، ایران، و سودان و یا هرکشور دیگری که اراده کنند، سوق میدهد که باید در همین اول راه با آن برخورد سخت شود و اجازه عبور به هیچ پرنده ناشناسی در آسمان این کشورها داده نشود. این تجمع نامیمون خود بوجود آورنده داعش میباشد و خود پشتیبانی از عقبههای این سگهای هار را به عهدهدارند. لذا شایسته است در صورت نیاز بدون هیچ مماشاتی پاسخی کوبنده به این تجاورات هوایی داده شود.هنر صهیونیستی، غربی وعربی در بوجود آوردن این گروههای تروریستی بد نام نمودن اسلام عزیز و دامن زدن به اسلام هراسی و تقلیل توان نظامی و اقتصادی و ضعیف نمودن همه کشورهای اسلامی است. منظور از همه کشورها هم کشورهای همسو و هم مخالفین با آمریکا میباشد که البته تا حدودی هم موفق شدهاند.
این حلقههای در هم با اندیشه خطرناک تکفیری یا سلفیگری شکل گرفته است که قابلیت تولید و تکثیر درحوزه اعتقادی خود را دارا میباشد و میتواند انرژی زیادی از جهان اسلام را به خود مشغول نماید، احساس خطر غرب از این گروهها تا حدودی دارای تاریخ مصرف است و نمیتوان به آنها اعتماد نمود چون اعتلافی که شکل گرفته همه از حامیان این گروههای مزدور و تروریستی هستند. عربستان آبشخور اعتقادی و تامینکننده مهم مالی و لجستیگی آنها و آمریکا به عنوان بانی این اعتلاف غیر قانونی از تشکیل دهنده اصلی زالوهای خونخوار میباشد و لذا جای تامل دارد چطور در این مجموعه ضد داعش از حضور ایران سرباز میزنند.این حلقههای در هم و تئوری استارت و صبر با انفجار بزرگ به جزء هدفگذاری بر روی کشورهای منطقه و جهان اسلام، نقش سرباز آهنی را درجهان میخواهد عهدهدار شود، و البته شوالیه سیاه حتما متوجه شده است در زمین بازی ایران است که توانایی استفاده از همه زمین بازی را دارد و میتواند خطکشی دلخواه خود را داشته باشد، عراق، لبنان، افغانستان، سوریه تجربههایی هستند که همگان شاهد بودند و دیدند که چه کاشته شد و چه برداشت شد.
مرتضی طیبی